«شروط ضمن عقد جایگزین مهریه های نجومی میشود.» این خبری است که چند روز پیش شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه رئیسجمهوری در امور حقوق شهروندی به رسانه ها اعلام کرد و گفت: «در این موضوع، بحث تعدیل مهریه وجود دارد، اما مهریه حذف نمی شود.
اکنون زوجهای جوان بیشتر سمت شروط ضمن عقد میروند. این شروط جایگزین مهریههای نجومی میشود و با این اقدام ازدواج ها سمت و سوی مطلوبی پیدا خواهد کرد.»در این باره اصفهان زیبا میزگردی برگزار کرده است با حضور کامیل احمدی، مردم شناس و پژوهشگر و هاجر آقاعابدی، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق زنان که در ادامه می خوانید.
به نظر شما، اشکالهایی شروط ضمن عقد در ایران چیست؟ تصور می کنید این شیوه که در حال اجراست، کارساز باشد؟
احمدی: بنابر برداشتها از قانون رایج،معمولا وقتی دختری ازدواج میکند، یا چند حق را از دست میدهد یا دچار محدودیت میشود. حضانت کودک، اجازه تحصیل، کار، انتخاب محل سکونت و… حقوقی هستند که یک دختر با عقد از دست میدهد یا محدود میشود. فعالان مدنی در ایران طبق سنوات گذشته، همراه با دختران جوان تحصیلکرده که تمایل به ازدواج داشتند، دنبال راهکاری بودند که این محدودیتها را از پیشرو بردارند.
با حرکتی که انجام شد و با مشاوره و آزمون و خطا، این درخواست، شروط ضمن عقد نام گرفت و این خواستهها در یک مجموعه بهنام شروط ضمن عقد گذاشته شد که این شرایط در قباله ذکر میشود و میتوانید این شروط را در دفاتر ثبت اسناد ثبت کنید.
به خاطر مبحث حقوقی که این موضوع دارد، حتی برخی از عاقدها، از انجام این کار ممانعت می کنند و این مسئله جا نیفتاده است و شیوه نوشتن آن باعث شده عدهای از آن خودداری کنند و بگویند بخشی از قانون نیست و نسبت به این مسئله تعصباتی دارند.
تحمل پذیرش شروط از طرف خانواده با مشکلاتی روبهروست و این موضوع خانواده پسر را میترساند که نکند دختر تمام حق و حقوق خودش را یک شبه بخواهد و حق طلاق برابر به این معنی است که هرگاه خواست، طلاق بگیرد. این موضوع نیاز به آموزش همگانی خانواده دارد.
مسائلی که به صورت عرفی و شرعی روی پذیرش شروط ضمن عقد تاثیر میگذارد، بسیار ضعیف است و در کلانشهرها این مسئله بیشتر از شهرهای کوچک و روستاها جا افتاده است. این مسئله باید در سیستم آموزش و پرورش گنجانده شود.
دیگر مصاحبه های صیغه محرمیت را بخوانید
چرا در ایران مردم اینقدر مهریه های بالا میگیرند و الان هم که این موضوع مطرح شده، باز هم برخی از مردم وحشت دارند که آیا قراردادن شروط ضمن عقد می تواند جایگزین مهریه بالا باشد؟
آقاعابدی: صحبت کردن و نقد مهریه به صورت مجرد و بدون آن که قوانین مربوط به ازدواج را در نظر بگیریم، کمکی به زنان نخواهد کرد و برعکس با دادن اطلاعات و آگاهی به زنان درباره امکانات محدودی که حربه مهریه به آنها میدهد، موثرتر خواهیم بود.
به طور کلی درباره مهریه دو نظریه وجود دارد: نظر اول میگوید اگر زن ها همین مهریه را هم نداشته باشند، با توجه به قوانین ازدواج که حق طلاق، حق حضانت و حق ازدواج مجدد را برای مردان در نظر گرفته، این حقوق مشروط به اجازه مرد میشود.
مهریه همچون اهرم فشاری است که راه سوء استفاده مرد از اختیارات خود را تا حدی کاهش می دهد، در واقع مهریه کارکرد اقتصادی ندارد و صرفا اهرم فشار است. عده دوم بر این باورند که در ازدواج مسائل اقتصادی هم مطرح است.
مهریه در هنگام طلاق، در توانمندی اقتصادی زن نقش مهمی دارد، بهویژه در جایی که قوانین مربوط به تنصیف دارایی مرد بهدرستی اعمال و اجرا نمی شود، مهریه می تواند در قدرت اقتصادی زن نقش مهمی ایفا کند.
اما ما در جایگاه کسانی که شرایط جامعه را برای زنان نابرابر میدانیم، معتقدیم که با همه نابرابریها، قانون هنوز این اجازه را میدهد که بعضی اختیارات تام و یک طرفه مردان را در هنگام عقد نکاح تعدیل کنیم؛ از جمله اینکه صرف نظر کردن از مهریه یا در نظر گرفتن مهریه های سبک همراه با شروط ضمن عقد را جایگزین آنها کنیم و در واقع با شروط ضمن عقد تا حدودی دو کفه ترازوی حقوقی زن و مرد را با هم برابر کنیم.
مهریه های نجومی ، چرا برخی از مردان اصلا شروط ضمن عقد را قبول ندارند؟
احمدی: یکی از اشکالهای شروط ضمن عقد این است که خانواده دختر براساس سنتهای قبلی، با مهریه زیاد، قدر و منزلت عروس را بالاتر میبرد و از جهتی موقع طلاق، مهریه زیاد یک پشتیبان برای دختر محسوب میشود که داماد به راحتی نتواند دختر را طلاق دهد و به دلیل ضعف فرهنگی، شروط ضمن عقد جایگاهی ندارد.
اشکال دیگر، اجرایی کردن شروط ضمن عقد است. اگر شروط را در دفتر ازدواج بنویسید و در دفترخانه ثبت نکنید، ارزش قانونی اش بسیار کمتر است و قضات نمیتوانند به آن بپردازند. مشکل دوم این است که موضع قانون نسبت به شروط ضمن عقد زیاد روشن نیست و قضات میتوانند نظرات مختلفی بدهند و سلیقهای عمل کنند.
موضوع دیگری که در اجرایی نبودن مفاد شروط ضمن عقد وجود دارد، این است که قانون به حق مطالبهگری مرد بیشتر اندیشیده است و اینگونه به نظر میرسد که بیشتر به نفع مرد است. بنابراین، امکان دارد مرد شروط ضمن عقد را بپذیرد، ولی با کارهایی مانند بهتاخیر انداختن اجرای شروط، از زیر بار تکلفی که امضا کرده شانه خالی کند.
اجرای شروط ضمن عقد حتمی نیست و به نظر من بخش حقوقی اش بیشتر میتواند به مفاد شروط تبدیل شود تا قوانین اجرا شود.
به دلیل مشکلاتی که پس از اجرایی کردن شروط ضمن عقد وجود دارد، این امر هنوز به صورت یک قانون، اجرایی و مصوب تبدیل نشده، پس اجرای آن الزامآور نیست. به همین دلیل، گام اول این است که شرایط در قانون گنجانده شود و طی یک ساز و کار، قوهقضائیه و نهادهای مربوط به امور زنان ریاستجمهوری و جمعی از حقوقدانان مستقل و جامعه مدنی کارگروهی تشکیل دهند و ضعف های شروط ضمن عقد را از نگاه علمی و تخصصی و حتی مذهبی بررسی کنند و سپس این قانون به مجلس فرستاده شود و طی مراحل قانونی به قوانین حمایت از خانواده افزوده شود.
رسمی کردن و دادن ضمانتهای اجرایی برای شروط ضمن عقد گام اول محسوب میشود که جامعه در زمان بروز مشکل بتواند برای هر دو طرف اعاده حق کند. بسترسازی فرهنگی شروط ضمن عقد، موضوع دومی است که در این زمینه وجود دارد و باید به آن پرداخته شود.
آقاعابدی: شروط ضمن عقد این است که در حوزه زنان مطابق با ماده 1114 قانون مدنی زن باید در منزلی که مرد تعیین میکند سکنی گزیند. همچنین به موجب ماده 1117 قانون مدنی، مرد میتواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود باشد، منع کند و همچنین به موجب ماده 1169 اصلاحی قانون مدنی، حق حضانت فرزندان از هفت سالگی به بعد با پدر است. به موجب بند 3 م 18 قانون گذرنامه، زن بدون اجازه همسر حق خروج از کشور را ندارد، قانونگذار در ماده 1105 قانون مدنی، ریاست خانواده را از خصایص مرد دانسته است.
در ماده 1133 قانون مدنی حق طلاق را برای مردان در نظر گرفته است. همچنین حق ازدواج مجددی که قانونگذار برای مردان قائل شده است و موارد بسیار دیگر که نشاندهنده تفاوت حقوق زن و مرد در قوانین است. حال چه باید کرد؟
بهنظر میرسد به موجب پیشنهادی که قانونگذار در برنامه پنجم توسعه از آن یاد کرده، موضوع، بازنگری و اصلاح قوانین و مقررات حقوقی زنان است، اما با وجود این، تلاش های فعالان این حوزه و منتقدان راه به جایی نبرده است؛ پس راه حل چیست؟
راه حل دیگری به اسم (شروط ضمن عقد ازدواج) وجود دارد که البته مهم است که با ادبیات حقوقی درست درج شود تا مناقشه ای در آن وجود نداشته باشد. حق تحصیل زوجه از جمله شروطی است که می توان درج کرد؛ به این صورت که زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله که زوجه لازم بداند و در هر کجا که شرایط ایجاب کند، مختار بداند.
اشتغال زوجه شرط بعدی است، به این صورت که زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد در هر کجا که شرایط ایجاب نماید، مختار بداند. شرط تعیین مسکن شرط دیگر است. این شرط باید به این صورت درج شود که زوجین ضمن عقد توافق کردند تعیین مسکن با توافق طرفین یا به انتخاب و اختیار زوجه باشد.
شرط خروج از کشور به این صورت درج شود که زوج به زوجه، وکالت بلاعزل می دهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد مرد، از کشور خارج شود تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به صلاحدید خود زن است. البته این شرط را حتما باید در سند جداگانه در دفترخانهای رسمی هم ثبت کرد.
شرط وکالت در طلاق به این صورت درج می شود که زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر میدهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه کردن خود از قید زوجیت زوج به هر قسم طلاق اعم از بائن و رجعی، خلع یا مبارات و به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه کند و البته شروط دیگری مثل شرط تنصیف اموال، شرط حضانت فرزندان و غیره؛ آنچه از سوی فعالان حقوق زنان پیشنهاد میشود، به این صورت است که اگر اصرار به ازدواجی برابر و عادلانه دارید که هیچ عنصر ناعادلانهای در آن نباشد و به دور از تحجر باشد، مهریه های سنگین، ناعادلانه، متحجرانه و ناخوشایند تعیین نکنید و شروط ضمن عقد لازم را جایگزین مهریههای سنگین و غیر قابل پرداخت کنید و آن را به اندازه ای معقول و منطقی برگزینید.
برای اصلاح قانون چه باید کرد؟
آقاعابدی: در حوزه قوانین نیاز به اصلاح و تعدیل داریم که البته این مهم سال ها زمان لازم دارد، اما آنچه اهمیت دارد، این است که همزمان با این تلاشها، فرهنگ جامعه و خانواده ها و دید آنها نسبت به ازدواج اصلاح شود و خانوادهها از جهت روابط درون خانوادگی به این باور و نتیجه برسند که زن و مرد از نظر حق و حقوق باهم برابرند و همگی مصداق آیه شریفه «و هو الذی خلقم من نفس واحده» هستند
و بدانیم زن و مرد دو جنس از نوع بشرند و البته که ما به تفاوت های فیزیولوژیکی و زیستی زن و مرد باور داریم، اما معتقدیم تفاوتهای زیستی نباید باعث تفاوت در حقوق آنها شود. تفاوتهای بیولوژیک زنان و مردان دلیلی بر متفاوت بودن حقوق زنان و مردان نیست، چه رسد به اینکه دال بر حقارت و فرودست بودن زنان باشد؛
آنچه مهم است، این است که آزادی و رقابت مشخص خواهد کرد چه کسی از عهده چه کاری بر می آید.
احمدی: من در جایگاه یک مردم شناس در حوزههای کاری به مسئله مطرح شده بسیار تاکید میکنم. بعضی مسائل را قبل از اینکه قانون برای آن وضع کنیم، باید بستری اجتماعی، عرفی و مذهبی برای آن فراهم کنیم و از تمام امکانات برای پیشبرد اهداف استفاده کنیم.
برای بسترسازی فرهنگی در سطح ملی در شروط ضمن عقد باید از خانوادهها شروع کنیم، رهبران دینی، رهبران اجتمـــــاعی و سیستم آموزش و پرورش، رسانه، بهزیستی و هر سازمان دیگری که بتواند در این زمینه کار کند، میتوانند ذینفع باشند و در جامعه این موضوع توزیع و ترویج شود تا این شرایط برای خانوادههایی که نگران عقد دخترشان هستند و از کم بودن مهریه و کاهش قدر و منزلت دخترشان واهمه دارند، کاهش پیدا کند.
به اعتقاد شما این مطالبه باید اجرایی شود؟
احمدی: در شرایط کنونی پیش کشیدن این مطالبه بسیار مهم است که درباره آن باید صحبت، نظرخواهی و برآورد تخصصى شود و آن را در درون اجتماع به بحث گذاشت.
مثلا همین کاری که مطبوعات انجام میدهند و خبر رسانى مىكنند مىتواند گام موثری برای روشن کردن مسئله و بهمیانکشیدن آن در ميان افكار عمومى باشد تا درک عمومى جامعه نسبت به شروع ضمن عقد بالا برود تا دیگر براى بسيارى از خانواده ها و مردان تهديدى بهحساب نیاید.
اینکه ما فقط شروط ضمن عقد را بیاوریم و حمایت روانى و مالى مهریه را از دختر و خانواده دختر بگیریم، قدری تعجیل در کار است و به اندازه کافی زمانش هم نرسیده است، ولی در یک طرح بررسی شده ملی، نه تنها کار خوبی است و از آن بايد حمايت كرد، بلکه در کل، این موضوع به استحکام بنیاد خانواده ها هم از جهاتى کمک هم میکند.
زمانی که فرصتهای برابر بین زن و مرد بهوجود میآید، چه اتفاقی میافتد؟
احمدی: زمانی که این اتفاق بیفتد، به قدر و منزلت زن در اجتماع و خانواده و بار آوردن كودكان قوى و در نهايت جامعهای سالمتر و پوياتر کمک میکنیم.
خیال مرد هم از این بابت راحت مى شود که مرد هم از حقوقی برخوردار است و منافعش در خطر نمیافتد و اين گونه فکر نمیکند که ازدواج، معاملهای پولی است و بر اساس فلان مقدار سکه و طلا سنجیده میشود و مهریه هم اهرمى براى گرفتن امتياز و ماندن در ازدواجى ناموفق است؛
بلكه متوجه میشود یک پیوند حقیقی و انسانی است. این اتفاق نهتنها همه جوانب موضوع را درنظر میگیرد، بلکه باعث دلگرمشدن کانون خانواده و استحکام ارتباط زوجین میشود و حتی ممكن است در دراز مدت باعث کاهش رشد سرسام آور طلاق و بالا بردن سطح رضايتمندى در ازدواجها در كشور شود.
در کل، با جامعه سنتی رو به مدرنيته ایران مواجه هستیم که جوانان به دلیل مسائل اقتصادی، برابری خواهى، تغيير نگرش نسل جوان و تلاش و اصرار دختران تحصيلكرده شروط ضمن عقد را به جای مهریه در پیش گرفتند و این موضوع میتواند به تسریع و تسهیل ازدواجهای آسان تر کمک کند و از طلاق و بالا رفتن سن ازدواج در میان مدت و دراز مدت جلوگیری کند، به شرط اینکه شرايط محيطى و بستر فرهنگى آن در اثر آموزش همگانى ميسر شده و شروط ضمن عقد را الزام آور و قوانين موجود ازدواج را مطابق با آن اصلاح كرد.
آقاعابدی: دستیابی زنان به موقعیتهای برابر در واقع دستیابی اجتماع به نیمی از کل نیروی عقلانی آن جامعه است. از دیدگاه زنان حقطلب، رسیدن به حقوق قانونی البته که هدف است، اما در این راه پرفراز و نشیب، مردان را هم گامبهگام و ایستگاه به ایستگاه همسفر می کند، تا هر دو جنس به کمال انسانی نزدیک تر شوند.
ممنون که تا پایان مقاله مهریه های نجومی با ما همراه بودید