
کامیل احمدی/ عکس خانوادگی
من، کامیل احمدی، درباره موضوعات فرهنگ محلی، کودکان، زنان و حقوق اقلیتها مطالعه و تحقیق میکنم و سابقه کارهای اجرایى محدود نیز در این حوزهها دارم.
در شهر نقده به دنیا آمدهام؛ شهری که به خاطر حضور کوردها و تورکها دو فرهنگی است. ما تحت تاثیر همین جغرافیای دو فرهنگی رشد کردیم و بزرگ شدیم؛ مثلا بچه که بودم در همسایگی ما اطلس خانمی زندگی میکرد که تورکزبان بود و همسرش کورد. در همان کودکی، زبان تورکی را از یعقوب و رضا پسران او که همبازیها و همکلاسیهایم بودند، یاد گرفتم. با زبان فارسی هم در مهد کودک و مدرسه آشنا شدم.
پس از انقلاب، با آغاز جنگهای داخلی در مناطق کوردستان، نقده؛ زادگاه من به خاطر حساسیتهای قومی، نقطه آغاز درگیریها بود و به شدت نا آرام شد و ما کوردهای ساکن شهر نقده چارهای نداشتیم جز اینکه به روستاها و شهرهای اطراف پناه ببریم، دو سالی در دهات اطراف شهر مرزی پیرانشهر در مناطق تحت کنترل احزاب کوردی به مدرسه رفتم؛ مدرسه که نه اتاقی کاهگلی در یک خانه روستایی. وقتی هم که درگیریها در منطقه تمام شد، ما هرگز به شکل دائم به شهر نقده بازنگشتیم، چون همهچیز تغییر کرده بود از غارت خانههایمان بگیر تا فاصلهای که میان من و پسران اطلس خانم ایجاد شد. آنقدر بزرگ نبودم که چراییاش را بفهمم اما به شکل غمانگیزی آن را احساس میکردم.

کامیل احمدی/ دوران دبستان

کامیل احمدی / مراسم فارغ التحصیلی / لندن
در مدت پنج سال تحصیل ابتدایی 3 سیستم آموزشی نظام شاهنشاهی، سیستم آموزش کوردی و آموزش و پرورش انقلاب اسلامی را تجربه کردم. درگیریهای داخلی و جنگ ایران و عراق در مناطق مرزی، سببساز تعطیلی مستمر مدارس و تغییر محل سکونت ما در شهرهای اطراف میشد، بحرانی که تجربیات متفاوت آموزشی و شرایط جنگی منطقه که همزمان با جنگ ایران و عراق نیز بود، در من ایجاد کرد در کنار دلایل دیگر از قبیل عدم علاقهمندی به برخی دروس در نهایت منجر شد به مردود شدن مکرر و ترک تحصیل در سال دوم راهنمایی، تصمیم گرفتم در خانه مطالعه آزاد کنم مدتی بعد هم به خارج از کشور رفتم و تحصیل را در آنجا ادامه دادم. مدرک فوق دیپلمام را در طراحی و مدرک لیسانسم را در رشته انتشارات و چاپ از دانشگاه هنر لندن/ مدرسۀ ارتباطات لندن (UAL) و فوقلیسانس را در رشته مردمشناسی اجتماعى و مردمنگاری تصویری از دانشگاه «کنت» کانتربری (UOK) انگلستان گرفتم.
موضوع پژوهش دانشگاهیام «رسانه به مثابه منبعی برای بحث راجع به هویت در میان جوانان» بود. در واقع این پژوهش را در خصوص استفاده از رسانه، یکپارچگی، مقاومت و قومشناسی فرهنگی نوجوانان در کوردستان ایران (مهاباد) انجام دادم. همچنین دورههای تخصصی روش تحقیق، فرهنگ در خاورمیانه و توانمندسازی را به ترتیب از دانشگاههای «برک بک» (BBK) و دانشگاه «اقتصاد و سیاست لندن» در انگلستان (LCE) گذراندهام و کتابها و مقالاتی با موضوعات جنسیت، اقلیتهای قومی، ختنه زنان، ازدواج کودکان، کودکآزارى، ازدواج موقت و صیغه محرمیت، ازدواج سفید، همجنسگرایی_دگرباشی، چند فرهنگی و مدرنیته در خصوص ایران، خاورمیانه و سایر بخشهای جهان نوشتهام که شرح آنها با جزییات در رزومه انتهای همین بخش پیوست شده است.
در دهه اخیر، پروژههایی تحقیقاتی با موضوعات زنان، کودکان، جنسیت و آسیبهای اجتماعی با تاکید بر ایران و همچنین منطقه انجام دادهام. در این پروژهها همواره تلاش کردهام که به اقلیتهاى اجتماعى و حقیقت افراد و محلهایی که میشناسم، در چهارچوب پژوهشهای مردمشناسی و با رعایت کردن استانداردهای علمی، آکادمیک و بیطرفانه صدایی برای شنیده و شناخته شدن گروههای آسیبپذیر و جامعه هدف باشم؛ چراکه بر این باورم اغلب این مسائل از دید و درک عمومی اغلب مردم پنهان ماندهاند. کارهای پژوهشی و تصویریام تاکنون عبارت هستند از هشت کتاب و سه فیلم مستند کوتاه با نگاه قومنگارانه که در ایران و مناطق مختلف خاورمیانه تهیهکردهام؛ برای مثال پژوهشهای من درباره مردمشناسی و قومنگاری شرق ترکیه، ختنه زنان (FGM/C)، ازدواج زودهنگام کودکان یا «کودکهمسری» (ECM)، ازدواج موقت/ صیغه محرمیت، ازدواج سفید، دگرباشان (LGB) هویت و قومیت با تاکید بر صلح و زبالهگردی کودکان در تهران انجام شده است. همچنین پژوهشهای مردمشناسانهای درباره تغییر هویت ایزدیها در قرن گذشته (کوردستانهای عراق، ترکیه و سوریه)، قتلهای ناموسی (اروپا، عراق و ایران)، خودسوزی و خودکشی (آفریقا، ترکیه و ایران)، جنسیت، کودکان و توانمندسازی انجام دادهام.
علاوه بر تجربههای تحقیقاتی، این فرصت را داشتهام که سابقه آموزشی در زمینه انسانشناسی اجتماعی، انتشارات، روشهای تحقیق، استراتژی و تاکتیک به دست آورم. دستاورد تحصیلات تخصصی، آکادمیک و تجربههای پژوهشیام منجر به انتشار چندین کتاب تا به امروز شده است که توضیحات مربوط به آنها در ادامه میآید:

کارمیدانی پژوهش مردم شناسی / دیاربکر ترکیه 2008

اقدام پژوهی برای کتاب مردم شناسی و توریسم در شرق ترکیه 2007

پژوهش میدانی در خصوص پژوهش ازدواج کودکان در خوزستان 1396
اولین کتابم نوعی راهنمای سفر به شرق ترکیه بود که آن را با عنوان «نگاهی دیگر به شرق و جنوب شرق ترکیه» و با نگاهی قومنگارانه به ۱۵ استان به ویژه مناطق کردستان ترکیه در سال ۲۰۰۹ به زبانهای انگلیسی، تورکی و کوردی (کرمانجی) در استانبول به چاپ رساندم.
سرپرستی این پژوهش از جانب شهرداریهای شرق و جنوب شرق ترکیه به نام «GABB» به من سپرده شد که چهار سال به طول انجامید. این کتاب گردشگری، سعی بر این دارد که فرهنگ، رسوم، غذا و مکانهای ناشناخته مناطق شرق و جنوب شرق ترکیه را که از دیرباز درگیر جنگ داخلی نیز بوده به خوانندگان بشناساند. جمعیت قابلتوجهی از ساکنان این مناطق که ارمنیها بودند کوچانده شدند و این جابهجایی عظیم جمعیتی که حتی از آن به عنوان نسلکشی ارامنه نیز یاد میشود، در کتاب حاضر موردمطالعه قرار گرفت. اتفاقی که منجر به تغییر اسامی روستاها، تخریب کلیساها و مراکز منتسب به ارمنیان شده بود. در بسیاری از موارد اسامی روستاها از نامهای ارمنی به تورکی و بعدها حتی نامهای کوردی نیز به تورکی تغییر یافت بهطوریکه بهخوبی سلطه شعار ناسیونالیستی ترکیه که «یک ملت، یک زبان و یک پرچم» است در این منطقه قابل مشاهده و درک و دریافت بود.
این مناطق دستخوش و درگیر جنگ شدید داخلی میان کوردها و حکومت مرکزی از سی سال قبل تاکنون بوده و در مقطعی که این درگیریها اوج گرفت؛ یعنی دهه نود میلادی خسارات و صدمات بسیاری به مراکز فرهنگی، تاریخی و اجتماعات انسانی، وارد شد. عدم توسعه اقتصادی و تبعیضهای سیستماتیک باعث شده مناطق کوردنشین از محرومترین استانها در ترکیه باقی بماند اگرچه در سالهای اخیر بهبود وضعیت معیشت و کاهش برخوردهای نظامی در گسترش و توسعه این مناطق اثرات مثبتی را بر جای گذاشته است ولی همچنان از منتظر گشایشهای سیاسی است.

اولین کتابم نوعی راهنمای سفر به شرق ترکیه بود که آن را با عنوان «نگاهی دیگر به شرق و جنوب شرق ترکیه» و با نگاهی قومنگارانه به ۱۵ استان به ویژه مناطق کردستان ترکیه در سال ۲۰۰۹ به زبانهای انگلیسی، تورکی و کوردی (کرمانجی) در استانبول به چاپ رساندم.
سرپرستی این پژوهش از جانب شهرداریهای شرق و جنوب شرق ترکیه به نام «GABB» به من سپرده شد که چهار سال به طول انجامید. این کتاب گردشگری، سعی بر این دارد که فرهنگ، رسوم، غذا و مکانهای ناشناخته مناطق شرق و جنوب شرق ترکیه را که از دیرباز درگیر جنگ داخلی نیز بوده به خوانندگان بشناساند. جمعیت قابلتوجهی از ساکنان این مناطق که ارمنیها بودند کوچانده شدند و این جابهجایی عظیم جمعیتی که حتی از آن به عنوان نسلکشی ارامنه نیز یاد میشود، در کتاب حاضر موردمطالعه قرار گرفت. اتفاقی که منجر به تغییر اسامی روستاها، تخریب کلیساها و مراکز منتسب به ارمنیان شده بود. در بسیاری از موارد اسامی روستاها از نامهای ارمنی به تورکی و بعدها حتی نامهای کوردی نیز به تورکی تغییر یافت بهطوریکه بهخوبی سلطه شعار ناسیونالیستی ترکیه که «یک ملت، یک زبان و یک پرچم» است در این منطقه قابل مشاهده و درک و دریافت بود.
این مناطق دستخوش و درگیر جنگ شدید داخلی میان کوردها و حکومت مرکزی از سی سال قبل تاکنون بوده و در مقطعی که این درگیریها اوج گرفت؛ یعنی دهه نود میلادی خسارات و صدمات بسیاری به مراکز فرهنگی، تاریخی و اجتماعات انسانی، وارد شد. عدم توسعه اقتصادی و تبعیضهای سیستماتیک باعث شده مناطق کوردنشین از محرومترین استانها در ترکیه باقی بماند اگرچه در سالهای اخیر بهبود وضعیت معیشت و کاهش برخوردهای نظامی در گسترش و توسعه این مناطق اثرات مثبتی را بر جای گذاشته است ولی همچنان از منتظر گشایشهای سیاسی است.


در دوران تحصیلاتم در انگلستان، گاهی پیش میآمد که برای برخی کارهای خیریه به آفریقا بروم، در آنجا شاهد پروژههایی بودم که از طرف سازمان ملل و برخی موسسههای مردمنهاد با هدف آگاهیرسانی برای منع ختنه زنان انجام میشد، این مشاهدات، خاطرات دوران کودکیام را برای من تداعی میکرد چون انجام این سنت و پدیده ختنه دختران و زنان در منطقهای که من متعلق به آن بودم یعنی کوردستان ایران نیز وجود داشت و من در زمان کودکی درباره آن بسیار شنیده بودم. میتوانم بگویم پژوهش بر روی مساله ختنه زنان اگرچه در آفریقا کلید خورد اما خاستگاهی شخصی داشت که در قالب یک کار علمی دنبال شد بهطوریکه پس از اتمام تحصیلاتم و بازگشت به ایران، کار این پژوهش را از مناطق کوردنشین استان آذربایجان غربی شروع کردم.
پژوهش ختنه زنان به عنوان کتاب دوم، پژوهشی جامع در سطح کشور است که در آن مساله ختنه دختران، این پدیده آسیبزا و تمام تغییرات و تحولات آن طى سالها در استانهای آذربایجان غربی (مناطق کوردنشین)، کوردستان، کرمانشاه و هرمزگان بررسی و نتایج آن به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده است. یافتههای حاصل از این پژوهش، مساله ختنه زنان در ایران را به عنوان یک موضوع با اهمیت در مجامع جهانی مانند سازمان ملل متحد و یونیسف مطرح کرد، حتی منجر به توصیههایی از سوی سازمانهای بینالمللی به ایران شد که این موضوع را موردبررسی بیشتر قرار دهد. در همین زمینه یک فیلم مستند با عنوان «به نام سنت» نیز حاصل از کار میدانی ختنه زنان تهیه کردم که خارج از ایران بارها از تلویزیونهای مختلف و در جشنوارههای متعدد پخش شده است. نسخه فارسی این اثر با عنوان «به نام سنت» پژوهشی جامع درباره ختنه زنان در ایران در سال ۱۳۹۴ توسط نشر شیرازه به چاپ رسیده است و نسخه انگلیسی آن را انتشارات «Un Cut Voice, UK 2015» انگلستان با عنوان «In The Name of Tradition» منتشر کرده است.

هنگام کار روی موضوع ختنه زنان متوجه ازدواج زودهنگام کودکان و آمار بالای این پدیده آسیبزا در ایران شدم. ازاینرو، پژوهشى دوساله را درباره ازدواج کودکان انجام دادم و هفت استان خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، هرمزگان و اصفهان را طبق آمار رسمی کشور بررسی و مطالعه کردم. نتیجه این پژوهش نیز به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده است. نسخه فارسی این اثر با عنوان «طنین سکوت» پژوهشی جامع در باب ازدواج زودهنگام کودکان در ایران در سال ۱۳۹۶ توسط نشر شیرازه و ترجمه انگلیسی آن با عنوان «An Echo of Silence» توسط نشر «Nova publishing, USA -2017» منتشر شد.
گفتنی است از این دو اثر (طنین سکوت و به نام سنت) در کتابخانه ملی ایران، دانشگاه آکسفورد انگلستان و مقر اروپایى سازمان ملل در ژنو رونمایی شده است.
در نبود تحقیقات جامع در خصوص ازدواج کودکان، این پژوهش موردتوجه برخی از فعالان مدنی و سپس سیاستگذاران دولتی و نمایندگان مجلس قرار گرفت و زمینهساز ارائه طرح افزایش حداقل سن ازدواج کودکان یعنی اصلاح ماده 1041 قانون مدنی شد. این طرح اگرچه در صحن علنی مجلس با قید فوریت و با اکثریت آرا به تصویب رسید اما در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس به اتفاق آرا رد شد .ناگفته نماند که یافتههای پژوهش ازدواج کودکان نسبت به عواقب این موضوع در جامعه موجی از آگاهی عمومی را ایجاد کرد بهطوریکه به مدت دو تا سه سال منجر به مطالبهگری جدی جامعه مدنی برای ممنوعیت ازدواج کودکان شد، مطالبهای که تا هماکنون نیز ادامه دارد.
پژوهش دیگر من درباره ازدواج موقت و صیغه محرمیت است. انگیزه اصلی کار روی این موضوع نیز هنگام انجام پژوهش قبلی درباره ازدواج کودکان در من ایجاد شد. در واقع، هنگام کار روی پدیده ازدواج کودکان، متوجه شدم که تعداد زیادی از کودکان در قالب صیغه محرمیت بدون دخالت قانونگذار به عقد یکدیگر درمیآیند و همین صیغه محرمیت، وجود خلأهای قانونی و برخی هنجارهای اجتماعی زمینهساز و تسهیلکننده ازدواج زودهنگام آنها میشود. بدین ترتیب کار روی پدیده صیغه محرمیت و ازدواج موقت را که نوعی از صیغه محرمیت است، شروع کردم و همزمان به بروز و شیوع شیوههاى نوین صیغه (بزرگسالان)، ضعفهای قانونی آن و اثرات و مضرات آن بر افراد و بهویژه زنان، پرداختم. نتیجه این پژوهش با عنوان «خانهای بر روی آب» پژوهش جامعی در باب ازدواج موقت و صیغه محرمیت در ایران در سال ١٣٩٧ توسط نشر شیرازه منتشر شد، ضمن اینکه نسخه انگلیسی آن با نام «House on the water» نیز توسط «Mehri Publication, London-UK 2019» به چاپ رسیده است. این پژوهش برای نخستین بار موضوع صیغه محرمیت را در ایران مطالعه میکند و ازدواج موقت و شیوههای جدید و تغییر نگرش نسبت به آن را در جامعه شهری کلانشهرهای تهران، مشهد و اصفهان با آمار بالا موردبررسی قرار میدهد.


پژوهش دیگری با موضوع «ازدواج سفید» در دست چاپ دارم که در واقع در ادامه و به نوعى مرتبط با پژوهش قبلیام با موضوع ازدواج موقت و صیغه محرمیت است. این پژوهش با عنوان «خانهاى با در باز» پژوهش جامعی در باب ازدواج سفید در ایران منتشر خواهد شد که برای اولین بار در ایران به زوایای آشکار و پنهان این پدیده در سطح کلان کشوری با تأکید بر کلانشهرهای تهران، مشهد و اصفهان با جامعه آماری بالا و بهروز میپردازد. نسخه خلاصه شده این تحقیق در وبسایت من قابلدسترسی است. تغییر سبک و دیدگاه جوانان به زندگی و ازدواج، حق انتخاب و حق بر بدن، مشکلات و محدودیتهای ازدواج دائم برای زنان، تنگناهای اقتصادی، عدم وجود اشتغال مناسب و دینگریزی از اعم دلایل رشد، بروز و ظهور و تداوم ازدواج سفید یا همباشی در این تحقیق بیان شده است.

در زمان انجام کار میدانی و مطالعه گروهها در شبکههای مجازی بر روی پژوهشهای ازدواج موقت و ازدواج سفید متوجه شدم برخی افراد همجنس، در قالب زندگی مشترک کنار هم زندگی میکنند، نکته قابلتأمل و با اهمیت این بود که علیرغم آگاهی نسبی از موجودیت این افراد در اجتماع _ بهطوریکه حتی پاتوقهای منتسب به این افراد در کلانشهرها مشخص است و از دید عموم پنهان نمانده_ درباره همجنسگراهای مرد و زن و دوجنسگراها کار مطالعاتی و میدانی جدی در ایران انجام نشده و مطالعات موجود اغلب به قشر پناهنده اختصاص دارد که در خارج از ایران و اغلب به صورت پروندههای رسانهای و گزارشهای حقوق بشری منتشر شده است، این بود که تصمیم گرفتم برای فهم و شناخت بیشتر این موضوع در داخل ایران برای نخستین بار یک کار پژوهشی را انجام بدهم، نتایج این مطالعه و پژوهش با تمرکز بر کلانشهرهای تهران، اصفهان و مشهد به نام «داستان شهر ممنوعه» پژوهشی جامع بر باب دگرباشان در ایران فارسی توسط انتشارات مهری در لندن و نسخه انگلیسی آن نیز با عنوان «Forbidden tale» توسط «Mehri Publication, London-UK 2018» منتشر شد. همچنین از پژوهش داستان شهر ممنوعه تاکنون سه مقاله انگلیسی و دو مقاله فارسی در نشریات مختلف به چاپ رسیده که نسخههای آن در صفحه مقالات سایت من موجود است.
ختنه زنان، ازدواج کودکان، صیغه محرمیت، ازدواج سفید و دگرباشی پنج کار پژوهشی من بود که در قالب یک مجموعه پژوهشهای مرتبط با هم با تاکید بر زنان، کودکان و جنسیت یکی پس از دیگری انجام شد و با پژوهش درباره دگرباشی به اتمام رسید. در مطالعات و پژوهشهای مردمشناسی اجتماعی مرسوم است که میدان کار و جامعه هدف پژوهشگر را به دنبال خود کشیده و به موضوعات مرتبط دیگر معرفی میکند این موضوع وقتی کار مطالعه بر آسیبهای اجتماعی انجام میشود بیشتر هم صدق میکند چون آسیبها در دل هم نهفته و به صورت زنجیروار به هم متصل هستند و بسیار محتمل است که در زمان مطالعه یک آسیب، آسیبی دیگر نمایان شود.

کار میدانی در خصوص پژوهش کودکهمسری در استان سیستان و بلوچستان منطقه مکران 1396

پژوهش قتل های ناموسی در کشور افغانستان 2015
علاقهمندی من برای مطالعه درباره هویت و قومیت همواره وجود داشت و این گرایش را تعلق خودم به قومیت کورد تشدید هم میکرد. بسیاری از نگرشها، گفتهها و شنیدههای قومی و خاطرات جنگ بخشی از تجربیات زیسته من از کودکی را تشکیل میداد، من نه چندان دور از شهرهای مرزی و نزدیک به عراق و با اندکی مسافت از مرز ترکیه زندگی کرده، بزرگ شده و به درک مشخص و روشنتری از هویت و قومیت رسیده بودم. دلیل دیگر علاقهمندی من به پژوهش درباره هویت و قومیت به سوابق مطالعاتیام و دیگر کارهای پژوهشی در دیگر کشورها و اغلب در ایران که در جوامع روستایی و کمبرخوردار انجام دادهام بازمیگشت؛ این پژوهشها من را در ارتباط مستقیم با قومیتهایی قرار میداد که در مناطقی کمبرخوردار و محروم از توسعه زندگی میکنند و این مواجهه و ارتباط منجر به شناخت ابعاد و زوایای مختلفی درباره قومیتها میشد. دلیل سوم مطالعه و تحقیق درباره هویت و قومیت، ضرورت شناخت این قومیتها از همدیگر بود و نیز ضعفها و کمبودهایی که در سیاستهای مرکز محوری از دیرباز وجود دارد و منجر به عدم تقسیم عادلانه ثروت و قدرت در مناطق مختلف و موضوع مهم و ناگشوده مرکز پیرامون میشود. دلیل مهم دیگر نقش و اهمیت صلح در جغرافیا و تاریخ ایران بهخصوص در برهه حساس فعلی بود که من را بر آن داشت پژوهش هویت و قومیت را با محوریت صلح را به انجام رسانم.
این پژوهش که کار مطالعاتی آن به طور عمده بر روی افراد طبقه متخصص و الیت این گروهها و با درصدی کمتر گروه عوام و مردم کوچه و بازار آغاز شد، در درجه نخست به دنبال پاسخگویی به این پرسشها است که قومیتها چه درکی از خودشان و از هویتهای دیگری دارند که با آنها غیریتسازی میکنند و خود را در کجای ساختار سیاسی، اقتصادی و جامعه امروز ایران میبینند و نظرشان در مورد همگرایی، مشارکت سیاسی، زبان مادری و مرکز پیرامون چیست. این کتاب با نام «از مرز تا مرز» پژوهشی جامع در باب هویت و قومیت در ایران با مطالعه بر روی پنج قوم ترک، کورد، بلوچ، عرب و فارس (مناطق فارسزبان) انجام شده و در حال حاضر در نوبت انتشار است. همچنین نسخه خلاصه شده و مقالات مرتبط با آن در صفحه مقالات وبسایت من هماکنون موجود است.

در اوایل سال 1398 افتخار سرپرستی تحقیقی مشترک را با انجمن حمایت از حقوق کودکان بر عهده داشتم که با تیمی جوان و سختکوش زوایای آشکار و پنهان پدیده زبالهگردی کودکان را در 22 منطقه تهران برای نخستین بار واکاوی و مورد تحقیق قرار دادیم.
کودکان از جمله اقلیتهایی هستند که همواره به مراقبت نیاز دارند و در صورت آسیبدیدن این گروه، رفع عوارض آن بسیار پیچیده و مشکل خواهد بود و در بلندمدت جامعه را درگیر خواهد کرد. در میان آسیبهای حوزە کودکان، زبالهگردی به مثابه آسیبزاترین و آلودهترین نوع کار کودک و در منافات با کرامت انسانی شناخته شده است.
کودک زبالهگرد مانند شبحی است که با لباس و صورت آلوده در چند قدمی به خاطر سیستم ناکارآمد مدیریت شهری، بیمسئولیتی ما برای تفکیک زبالههایمان، درستتر و کمتر مصرف کردن و وجود مافیای زباله و فساد و رشوه در سیستم استثمارشده و دیده نمیشود.
یافتههای این پژوهش نشان داد که سود سرشار چهارصدمیلیاردی پسماند خشک در سال به جیب شهرداریها و پیمانکاران میریزد. این موضوع وقتی غمانگیزتر میشود که بدانیم هر زبالهگرد در روز تا صدوپنجاه کیلو زباله جمع میکند، ولی سهم و درآمدش از این تجارت عظیم تنها هجده درصد است و کودکان زبالهگرد تنها و تنها ششدرصد از این تجارت سهم میبرند و درآمد دارند. اغلب آنها از هرات افغانستان به صورت غیرقانونی به ایران مهاجرت میکنند، اما تنگناهای اقتصادی باعث شده خانوادهها و کودکان ایرانی نیز به چرخه زبالهگردی بپیوندند.
عدم وجود مطالعات جامع و هدفمند در زمینه پدیده شایع زبالهگردی، ناشناخته ماندن این معضل و به صدا درآمدن زنگ خطر افزایش کودکان زبالهگرد انگیزه اصلی برای شروع پژوهشی با موضوع زبالهگردی کودکان بود که با هدف شناخت پدیدە زبالهگردی، بررسی عوامل بسترساز و کاهش آسیبهای آن برای کودکان زبالهگرد انجام شد با امید به اینکه نتایج آن موردتوجه سازمانهای دولتی همچون شهرداریها، سازمانهای مردمنهاد و متولیان دفاع از حقوق کودک قرار گیرد.
نتیجه این پژوهش منحصربهفرد به نام «یغمای کودکی» پژوهشی در باب شناخت، پیشگیری و کنترل پدیده زبالهگردی کودکان در تهران توسط «انجمن حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان» منتشر شد.


دریافت «جایزه ادبیات و علوم انسانى» دانشگاه «جورج واشنگتن» 2018
در سالهای فعالیت کاری و پژوهشیام افتخار این را پیدا کردم که کاندید و برنده برخی جوایز بینالمللی شوم که نشان افتخار کمیته اجتماعى آفریقا (IAC) و اتنوگرافى برترین پژوهش قومنگارى موزه شرق لندن (HMS) از کمیته میراث فرهنگى در سال 2006، جایزه بهترین پژوهش سال 2009 مرکز آثار و نشر مزوپوتامیای شهرداریهای گاب، برای کتاب «نگاهی دیگر به شرق و جنوب شرق ترکیه»، کسب مدرک کارشناسی جهانی _ اوگاندا/بریتانیا/بلژیک_ حقوق پناهندگان در تبعید برای کشور مبدا در خصوص (FGM/C)، جایزه ناموس (IKWRO) در دانشگاه حقوق لندن. در سال 2017 برای پژوهشهایم در حوزه آسیبها با تاکید بر موضوع زنان و کودکان، اهدای عضویت کامل و سمت میز کارشناسی در کمیته بین آفریقایی (IAC) و «جایزه ادبیات و علوم انسانى بنیاد جهانى صلح» در دانشگاه «جورج واشنگتن» در سال 2018 برای مجموعه آثارم از آن جمله است.
این جایزه هر سال در بخشهای مختلف آموزش و پرورش، علوم سیاسی، قانون، پزشکى و سلامت، ادبیات و علوم انسانی، مطبوعات و هنر به پژوهشگران برتر جهان اهدا میشود و جایزه بخش ادبیات و علوم انسانی سال 1397 به من اهدا شد.
به نظر من اجتماع و قومنگاری تصویری یک نمای کلی از دنیایی است که ما در آن زندگی میکنیم، نمایی از چیزهایی که میبینیم و به عنوان حاضران در دنیا تجربه میکنیم. من از طریق عکسها، توضیحات مردمشناسی، قومنگاری و پژوهشهایم سعی میکنم به نحوی مستقیم گوشهای از واقعیت را به مخاطبان خود نشان دهم. همچنین تلاش میکنم تصویری رئال از زندگی روزمره که اغلب در دنیای خودمان از آن غافل میشویم، برای آنها بسازم. چشماندازهای مردمشناسی که با استفاده از آن در تلاش هستم تا جایی که این ابزار میتواند چشمهایی بر روی دنیا بگشایند که بتواند شعر، غم، رمز و راز و شادی را به نمایش بگذارد. این کار نمیتواند یک تصویر کامل ارائه کند و یا جای یک تجربه کامل انسانی را بگیرد اما تا جای ممکن کمک میکند این واقعیتهای کوچک اما فراموش شده به تصویر دربیایند.

مراسم ترویج نوروز و تبادل فرهنگی در دانشگاه SOAS سال 2004
در مردمشناسی اجتماعی همسو با دنیای مدرن، برخلاف آنچه در مردمشناسی کلاسیک رایج بود، مرسوم است که محقق ضمن مطالعه سنتهای آسیبزا راهکارهایی را هم ارائه دهد که به آن پژوهشهای درگیر لقب میدهند. این ویژگی بهخصوص موردتوجه مردمشناسان نسل جوان بوده و من نیز در کارهای مطالعاتی و پژوهشهایم همواره بر این باور استوار بوده و کوشیدهام درک درستی از آداب، اهمیت رسوم و فرهنگ را ارائه داده و درعینحال صدای بیواسطه گروه هدف، موافقان و مخالفان این پدیدههای اجتماعی نیز باشم و البته راهکارهای منطبق بر وضعیت حال و قابل اجرا با تاکید بر بسترسازی فرهنگی را نیز ارائه دهم. مطالعاتی ازایندست که موضوعات تابو و اغلب از چشم پنهان مانده را مرد بررسی قرار میدهد و همراه با نوآوریها و کشفیات اجتماعی جدید است در بسیاری موارد منافع افرادی را که متصل به قدرت و ثروت هستند به مخاطره میاندازد و اینگونه است که در کنار موافقان، مخالفان سرسخت و قدرتمندی هم ظاهر خواهند شد اما از مخالفانِ با نفوذ این پژوهشها انتظار میرود که با رعایت شرط انصاف در کنار نقد و مخالفت همدلانه، جنبههای مثبت این دست تحقیقات را که خود نیز به آن اذعان دارند به عمد نادیده نگیرند.
بیتردید، پژوهش در پیشرفت همهجانبه و پایدار یک جامعه نقش انکارناپذیر دارد و به جرات میتوان از آن به عنوان قدرت و نیروی محرکه توسعه در همه عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یاد کرد اما با وجود اهمیت و ضرورتی که بر کسی پوشیده نیست، بسیار دیده شده که محققان مورد بیمهری قرار میگیرند؛ پژوهشگرانی که بنابر رسالت و تعهد حرفهای و علمی خود با جدیت، امید، خوشبینی و عشق، هرچند سخت و دشوار به کار خود ادامه میدهند و میکوشند در همه حال پیامشان مبتنی بر گفتمان همگرایی، تعامل، بهبود و پیشرفت باشد.
برای دریافت نسخه کامل رزومه همراه با جزییات سوابق در قالب PDF لینک زیر را کلیک کنید: