کامیل احمدی
این مقاله برگردانی از مقاله Migration and Gender for Iranian LGBT است که توسط جورنال دانشگاه arcadia در ۲۰۱۸ منتشر گردیده است.
چکیده مهاجرت و جنسیت در دگرباشان
این مقاله به طور خاص به کشور جمهوری اسلامی ایران و مسائل مهم مربوط به افراد LGB در ایران و روند مهاجرت آنها پرداخته است. افراد دگرباش جنسی از نقض حقوق بشر رنج میبرند و به دلیل گرایش جنسی یا هویت جنسیتی خود از داشتن آزادی اساسی در زندگی محروم هستند.
بسیاری از دگرباشها، بعد از مواجهه با سخت گیریهای سیاستی رسمی، مجبور میشوند برای در امان ماندن از آزار کشور خود فرار کنند و به کشورهایی پناه میبرند که از آنها حمایت بیشتری میکنند. در هنگام درخواست پناهندگی، گرایش جنسی مشکلاتی را برای آنها ایجاد میکند.
این مقاله به بررسی رابطه بین جنسیت و روند مهاجرت میپردازد. این مقاله گزارشی از مشکلات پناهجویان LGBT در مراحل چرخه جابجائی و مواجهه آنان با تهدید، خطر و آسیب پذیری را ارائه میدهد.
مقدمه مهاجرت و جنسیت در دگرباشان
مهاجرت دگرباشان به تغییر مکان لزبین ها/ مردان و زنان همجنسگرا، دوجنسگرایان، تراجنسیتیها (+LGBTQ) جهان و داخل کشور اشاره دارد که اغلب با هدف فرار از تبعیض یا بدرفتاری جنسیتی و گرایش جنسی آنها انجام میشود. در واقع، مسیر مهاجرت و پناهندگی آنها نمونهای از یک تجربه دراماتیک و اغلب سخت است.
روند مهاجرت خود فرصتهایی را برای انواع تبعیض و نقض حقوق بشر ناشی از ترس از همجنسگرایان فراهم میکند. در واقع، در اغلب اوقات تجربه مهاجرت خود تکرار همان عواملی است که در وهله اول دگرباشان را مجبور به مهاجرت کرده است:
برخورد گاه بی رحمانه، اهانت آشکار به موجودیت صرف آنها، تجاوزات جنسی و وجود اضطراب و ترس مزمن. رابطه بین جنسیت و گرایش جنسی یکی از جنبه های مهاجرت است که مطالعه و بررسی اندکی پیرامون آن صورت گرفته است؛ این نوع از مهاجرت منحصرا ناشی از شکاف درآمدی بین کشورهای مبدأ و مقصد میباشد که منجر به آسیب پذیری شدید و بروز چالشهای خاص برای مهاجران دگرباش جنسی میشود، چالشهائی که عمدتا باعث عدم مقبولیت آنها میشود.
در این مقاله از یافته های میدانی و راهکارهای به دست آمده از پژوهشی که به تازگی از نویسنده این مقاله منتشر شده است (داستان شهر ممنوعه) نیز بهره گرفته شده است.
تراجنسیتی
اثبات مواجهه با انواع آزار و شکنجهها برای همه پناهجویان دشوار و چالش برانگیز است، اما این چالشها حتی برای افرادی که خود را به عنوان داوطلبان تراجنسیتی معرفی کردهاند دلهرهآورتر است. تراجنسیتیها در دو دسته اصلی هویت جنسیتی قرار میگیرند:
«هنجاری»، جایی که جنسیت بیولوژیکی و احساس جنسیتی فرد با یکدیگر مطابقت دارند و «تراجنسیتی» که در آن جنسیت احساس شده فرد از جنس بیولوژیکی فرد متفاوت است. در هویت تراجنسیتی مفهوم باینری جنسیت به چالش کشیده میشود.
در فرهنگ همجنس بازهراسی، نوعی ترس غیر منطقی از همجنسگرایان ، لزبین، دوجنسگرایان و تراجنسیتیها وجود دارد.
ترانس هراسی مانند همجنسگرا هراسی،در بسیاری از نقاط جهان رایج و متداول است، حتی در کشورهایی که تراجنسیتی بودن قانونی محسوب می شود.
هویت تراجنسیتی اغلب افراد را از حمایتیهای تابعیتی یا شهروندی کشور مبدأ محروم میکند و آنها را در معرض خطر عقیم سازی اجباری، اختگی، تجاوز اصلاحی، خشونت خانگی، کار جنسی اجباری، خشونت نهادی و حتی اعدام قرار میدهد. در بسیاری از کشورهای اروپائی، افراد قبل از تغییر قانونی جنسیت خود عقیم اجباری میشوند.
یکی از بزرگترین چالشها در این امر عدم آگاهی مردم و دولتمردان از تفاوت جنسیت با جنس بیولوژیکی است. «مرحله تغییر» فرآیند بیرونی از فرضیه عمومی احساس جنسیت در فرد از طریق لباس، رفتار، استفاده از هورمون یا جراحی است. در کشور اندونزی، دولت ملی هویت یک فرد تراجنسیتی را بعد از انجام جراحی تقارن جنسیتی به رسمیت میشناسد؛ اما از افرادی که در مراحل اولیه تغییر هستند، یا افرادی که تمایلی به عمل جراحی ندارند حمایتی نمیکند. بسیاری از تراجنسیتیها با ترس مزمن کشف هویتی زندگی میکنند.
پناهجویان تراجنسیتی حتی پس از رسیدن به یک کشور میزبان همچنان در معرض خطر قرار دارند. در تحقیقات، افراد تراجنسیتی افرادی معرفی شدهاند که” به طور خاص نسبت به سوء استفاده جسمی، جنسی و عاطفی در مراکز نگهداری پناهندگی و مکانهای اقامتی مشترک تک جنسی جامعه آسیبپذیر هستند” و بنابراین در طی فرایند پناهندگی “در معرض خطر بالای خودآزاری یا خودکشی” قرار دارند.
اگرچه جامعه بین المللی دگرباشان جنسی بتدریج از لحاظ حقوقی و اجتماعی در سطح جهانی به رسمیت شناخته میشود، اما وضعیت جامعه دگرباشان در خاورمیانه همچنان نابسامان است و کمتر نشانهای از بهبود در این زمینه دیده میشود.
جامعه LGBT به دلیل قوانینی که صریحاً علیه آنها وضع شده و انگ اجتماعی همراه با انزجار، حقارت و نفرت، با درجات مختلفی از سرکوب در بیشترخاورمیانه مواجهه هستند.
با این حال، از تلآویو به عنوان یکی از شهرهای دوستدار همجنسگرایان در جهان یاد میشود که به خاطر برگزاری رژه سالانه افتخار و ساحل همجنسگرایان معروف است.
با این وجود، به جز کشور اسرائیل، اغلب کشورهای خاورمیانه صریحاً جامعه LGBT را محکوم میکنند. در نتیجه، جامعه دگرباشان جنسی به طور مخفیانه در خاورمیانه فعالیت میکند و بسیاری از اعضای جامعه آن با ترسی همیشگی و دائمی از کشف هویت خود زندگی میکنند.
به جز چند مورد، آینده افراد LGBT در خاورمیانه زیاد روشن و امیدوارکننده نیست و حتی خطرناک است. افراد دگرباش جنسی معمولاً با چالشها و مشکلات اساسی و متعددی در زندگی روزمره خود روبرو هستند و منشأ بسیاری از مشکلات آنها اجتماعی است، از جمله اذیت و آزار در مدرسه، طرد شدن، تجاوز، ضرب و شتم توسط اعضای خانواده یا احساس اجبار برای فرار از خانه، پدیدهای که در اکثر مناطق جهان، از جمله ایالات متحده مشاهده میشود. این سوء استفادهها اغلب به دلیل تهدید به اعمال خشونت بیشتر از سوی خود مقامات به دولتمردان گزارش نمیشود.
عبارت “حقوق LGBT “خود ابزاری برای ظلم و ستم نسبت به LGBT شده است. جرائم ناشی از تنفر و عداوت نسبت به جوامع همجنس نشان دهنده موجودیت آشکار آنان در جامعه است. حتی اصطلاح بظاهر فراگیر و جامع ‘LGBT’ که نماینده جنسیتهای لزبین، همجنسگرایان مرد، دوجنسیها و تراجنسیتی است، اصطلاحی است که به صورت محدود مورد استفاده قرار میگیرد.
به این اصطلاح در خاورمیانه از یک منظر ایدئولوژی غربی نگریسته میشود، که بازتاب تاریخی است که در غرب ساخته شده است، و مملو از مبارزات، دستاوردها، تجربیات و هویتهای منحصر به جوامع غربی است و لزوماً در جامعه ایران کاربردی نیست. به همین دلایل، حتی این اصطلاحات “مترقی گرایانه” میتواند بیگانه باشد، زیرا قادر نیستند مبارزات گرایش جنسی و هویت جنسیتی در ایران را به صورت کامل توصیف کنند.
در کشورهای یمن، موریتانی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، افغانستان، سومالی، (در برخی مناطق جنوبی)، سودان، امارات متحده عربی و ایران همجنسگرایی ممکن است با مجازات اعدام همراه باشد.
همجنسگرایی در کشورهای الجزایر، بنگلادش، چاد، مالزی، مالدیو، پاکستان، قطر، سومالی و سوریه، غیرقانونی است.
بسیاری از جوامع اسلامی همجنسگرایی را منع و مجازات آن در بسیاری از این کشورها مرگ است. در جوامع اسلامی، اقدامات قضایی و فراقضایی علیه همجنسگرایی پیام واضحی را بیان میکنند مبنی بر اینکه همجنسگرایی اشتباه، غیراخلاقی، غیرقانونی و در نتیجه قابل مجازات است.
در کشورهای اسلامی، افراد دگرباش جنسی فاقد حمایت قانونی هستند و در کشورهای به شدت متاثر از ارزشهای محافظه کارانه و مذهبی، با انگ اجتماعی گسترده روبرو هستند. هویت LGBT در خود قانون نفی شده است.
بعنوان مثال، چند مورد موثق و معتبر درباره آزار و شکنجه قضایی، تعرض و قتل مردان همجنسگرا در عراق گزارش شده است.
قانون مجازات ایران، که بر اساس قوانین سختگیرانه شریعت تنظیم شده است، مجازاتهای شدید و بسیار سختی را برای محکومین به رفتار جنسی همجنسگرا در نظر گرفته است.
بعنوان مثال، طبق ماده 124، مجازات مردی که مرد دیگری را”به قصد شهوانی و هوسبازانه” بوسیده است و گناهکار شناخته شده است “حداکثر 60 ضربه شلاق” است. همچنین طبق ماده 123، قانون مجازات پیشبینی کرده است که “اگر دو مرد که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، بدون هیچ ضرورتی بدون هیچ پوششی لخت و برهنه شوند، هر کدام به 99 ضربه شلاق مجازات خواهند شد.
در تحقیقات منتشر شده توسط انجمن بین المللی لزبین، همجنسگرایان مرد، دوجنسگرایان، ترانس و بین جنسیتی (ILGA) به این نوع از جرائم کاملا اشاره شده است. در مجموع، ارتباط جنسی همجنسگرایان در 74 کشور جرم محسوب میشود.
مجازات همجنسگرائی یا دوجنسگرائی در 13 کشور مانند کشورهای سودان، ایران، عربستان سعودی، یمن، موریتانی، افغانستان، پاکستان، قطر، امارات، مناطقی از نیجریه، مناطقی از سومالی، مناطقی از سوریه و مناطقی از عراق، مرگ است. 17 کشور، از جمله الجزایر، مصر، لیبی، مراکش، نیجریه، سومالی، تونس، عراق، ایران، اردن، کویت، لبنان، قطر، عربستان سعودی، سوریه، لیتوانی و روسیه، ممنوعیتهایی را برای منع تبلیغات ترویج جوامع LGBT یا هویتهای دگرباشی وضع کردند.
بند “وحشت از همجنسگرایان” در قانون 40 کشور اعمال شده است؛ مردم با استفاده از این بند میتوانند از خود در برابر ارتکاب جنایاتی مانند تعرض یا قتل که توسط همجنسگرا، لزبین یا دوجنسی صورت گرفته است، دفاع کنند.
حداقل در حال حاضر میتوان گفت هیچ كدام از كشورهای اسلامی بسترهای اجتماعی یا حقوقی مناسبی را برای حمایت از جامعه LGBT فراهم نکردند.
روابط همجنسگرایان در گذشته هم وجود داشته است و حتی در محیط مسموم امروزی نیز ادامه دارد، اگرچه در سکوت و بدون هیچ هویت رسمی پذیرفته شده است. در ایران زندگی دگرباش جنسی به راحتی از مظاهر عمومی پنهان و یا سانسور میشود، به گونهای که آنها تقریبا هرگز وجود ندارند.
مکانیسمهای حمایتی اجتماعی یا سازمانهای اسلامی قابل قبولی برای حمایت از افراد دگرباش جنسی وجود ندارند که بتوانند آسایش اجتماعی و روانی که این افراد که به شدت به آنها نیاز دارند را فراهم کنند. در حالی که در طی سالهای گذشته، نمایش عمومی داعش (ISIS) و آزار و اذیت LGBT ها در سوریه در سطح بین المللی مورد توجه قرار گرفته است، اما مشخص بود که شرایط LGBT ها در سوریه از مدتها قبل از تسلط داعش خطرناک و بیثبات بود. در واقع، پس از سقوط صدام حسین در سال 2003، وضعیت جامعه دگرباشان عراق به سرعت رو به وخامت گذاشت.
گروههای اسلامگرا که دچار هرج و مرج سیاسی شده بودند سروسامان گرفتند و شروع به هدف قرار دادن افراد همجنسگرایان کردند و تنها در سال 2012 حدود 200 دگرباش جنسی را به قتل رساندند.
امروز، همین گروهها با دولت عراق در مبارزه با داعش مشارکت کردند و به آنها آزادی دادند تا همچنان LGBT ها را مورد آزار و اذیت قرار دهند.
قوانین ایران ، مهاجرت و جنسیت در دگرباشان
در رابطه با افراد دگرباش جنسی، نظام حقوقی ایران در عدم پذیرش و عدم رسمیت همجنسگرایی نمادی، دیدگاه صریح و قاطعانهای را در پیش گرفته است. با تصویب و تائید مجلس و شورای نگهبان در مفاد 108 تا 140، قانون مدنی ایران صریحاً با فعالیتهای جنسی همجنسگرایان برخورد کرده و مجازات گستردهای را برای آنها در نظر گرفته است.
تأثیر نامطلوب و دامنهدار این قوانین و مجازات جرمانگاری رفتار همجنسگرایانه توافقی (اجماعی) و خصوصی بین دو بزرگسال با این تفسیر دقیق است که روابط همجنسگرائی به طور مطلق اشتباه هستند. محسن یحیوی، یکی از نمایندگان مجلس ایرانی با صراحت اعلام کرد که دولت ایران معتقد است که همجنسگرایان باید اعدام یا شکنجه شوند و احتمالاً باید مشمول هر دو مجازات شوند.
قوه قضائیه مفهوم گرایش جنسی غیر از دگرجنسگرایی را مورد قبول ندانسته و بنابراین از دیدگاه حقوقی، همجنسگرا یا دوجنسیتی وجود ندارد، به غیر از افرادی که مرتکب اعمال همجنسگرایی میشوند. از آنجا که ایران با قانون شریعت اداره میشود، موضع حقوقی آن نسبت به همجنسگرایی بسیار خشن و تند بوده است و مجازات سنگین از جمله شلاق و اعدام را در نظر گرفته است. مجازات رابطه همجنسگرایانه بدون دخول مقعدی 100 ضربه شلاق است و مجازات مقاربت مقعدی اعدام است.
طبق قوانین شریعت، افراد در صورتی میتوانند به همجنس گرایی محکوم شوند که چهار بار اعتراف کنند یا چهار مرد مسلمان «صالح» شهادت دهند که شاهد یک عمل همجنسگرایی بودهاند.
در اصل، موضع اصلی جریان اسلامی در مورد همجنسگرایی اساساً منفی است.
قانون مجازات اسلامی جدید کسانی را هدف قرار میدهد که تصور میشود گرایش جنسی آنها نوعی سرپیچی از هنجارهای اجتماعی تلقی میشود و این بمانند توجیهی برای اقدام دولت در حذف “مجرمان” از جامعه عمل میکند.
در ساختار بسیاری از قوانین کیفری و البته نه در اذهان عموم مردم، قوانین لواط با جرائم اخلاقی مانند تجاوز جنسی، تعرض جنسی، محاربه و سوء استفاده جنسی از کودکان تلفیق شده است. این امر باعث شده است که مردم باور کنند همجنس گرایی با جرائم مفسدانه و غیر اخلاقی از قبیل تجاوز جنسی، خشونت جنسی سوء استفاده جنسی از کودکان کودکان بی دفاع و بیگناه برابر است.
تجاوز جنسی و سوء استفاده جنسی از کودکان جزء جرائم مذموم و شنیع بشمار میروند. LGBT بودن اینگونه نیست. همانطور که انجمن روانپزشکی آمریکا تائید کرده است، کودک بازی (میل مقاربت جنسی با کودکان) گرایش جنسی محسوب نمیشود، در حالی که همجنسگرایی گرایش جنسی است.
به دلیل انگی که پیرامون دیدگاههای همجنسگرا هراسی وجود داشته است، همجنسگرایی همیشه موضوعی جنجالی در ایران بوده است. ایران یک جامعه سنتی است که با این پیش فرض اساسی که همجنسگرایی نوعی ناهنجاری تلقی میشود، اداره میشود.
مشرق نیوز- یک وب سایت خبری “نزدیک به سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی، همجنس گرایان را این گونه توصیف کرده است” افرادی که از نظر ذهنی در گرایشهای طبیعی انسانی خود دچار مشکل هستند، تعادل خود را از دست دادهاند و به حمایت و درمان روانی نیاز دارند.
برخورد جامعه سنتی با ناهنجاریهای فرضی مانند دگرجنسگرایی و همین طور مبارزه با آن داستان جدیدی در ایران نیست، اما شیوه برخورد ایران با “ناهنجاریهای” درک شده به منظور حفظ کنترل بر اقلیتهای جنسی هنوز یک موضوع جنجال برانگیز است.
در نتیجه گیری تحقیق انجام شده توسط مهرانگیز کار که در نشریه کمیسیون بین المللی حقوق بشر همجنسگرایان و لزبین آمده است که “نخبگان سیاسی غالب ایران، با تکیه بر موضع رسمی مذهبی، از پذیرش رفتارهای جنسی یا سازگاری جنسی یا جنسیت امتناع میکنند.
ماموران امنیتی گاهی به مهمانیها و دیگر اجتماعات دگرباشان در ایران حمله میكنند، كه این کار گاها منجر به دستگیری و بازداشت فعالان حقوق دگرباشان جنسی میشود؛ افرادی که تلاش میکنند تا با حذف موانع اضافی هویت خود را با شرایط فعلی جامعه ایران تطبیق دهند. هر چند میتوان گفت که سیستم به نوعی هم حضور فزاینده و روزمره دگرباشان را عمدا در کلانشهر های مانند تهران، مشهد، شیراز و اصفهان بلاجبار تحمل کرده و با وجود اطلاع داشتن از محل تجمع آنان در برخی پارکهای شهر که بر کسی هم چندان پوشیده نیست چندان خورد درگیر رویارو شدن با آنان نمی کند و شاید ترس و واهمه سیستم امنیتی ار خبری و رسانه ای شدن برخورد با آنان به نفع جامعه دگرباش تمام میشود.
در ایران نه تنها قوانین صریحی برای منع همجنسگرایی وجود دارد، بلکه دولت با اتخاذ سیاستهای غیررسمی نسبت به دگرباشان جنسی نگرش خود را نسبت به دگرباشان جنسی آشکار ساخته است. این سیاستها اغلب باعث میشوند که اقلیتهای جنسی از گزارش جرائم خشونتآمیز که بر علیه آنها صورت میگیرند، خودداری کنند، که این امر آنها را در معرض خطر بیشتر سو استفاده و برچسب گذاری LGBT به عنوان یک بیماری روانی قرار میدهد.
مهاجرت و جنسیت در دگرباشان ، وجود LGBT در ایران
ایران کشوری مرد محور است و ذاتاً مردانگی را تحسین میکند و به آن میبالد. باینری جنسیت نوعی طبقه بندی از جنس و جنسیت با دو شکل متمایز، متضاد و گسسته مردانه و زنانه است.هیچ معیار استانداردی برای باینری جنسیت در ایران وجود ندارد.
تمایلات جنسی به طور قابل توجه ای به تعاریف پیچیده اجتماعی بستگی دارند که گاهی اوقات تشخیص، درک و پذیرش گرایشات آنها برای خود همجنس گرایان دشوار است. هنگامی از جنسیت فرد در ایران سوال میشود، پاسخی وجود ندارد که بتوان احتمال جنس سوم را برای آن متصور شد. فرد یا مرد است یا زن. این واقعیت قاطعانه است که جای چندان تردیدی باقی نگذاشته است.
خروج از این نظام طبقه بندی جنسی در ایران تحت عنوان اختلالات روانی و رفتاری دسته بندی میشود. در ایران، بر مکمل بودن و تلفیق دو جنس که هر یک با نقش های جنسیتی قابل تفکیک مرتبط هستند، تأکید میشود.
عنصر کنترل اجتماعی همیشه غالب بوده است. ایران با روش و رویکرد خود قصد دارد کنترل خود بر اقلیتهای جنسی را حفظ کند. قانون مجازات فعلی ایران از رویکرد تحمل یا تسامح در مورد افراد دگرباش جنسی حمایت میکند، اما این قوانین و مقررات اغلب فقط در قانون وجود دارند.
لحظاتی وجود دارد که قوانین هم از اعمال ظالمانه خود به غرش در میآیند. از سوی دیگر، در مورد مجازات دگرباشان جنسی باید گفت اگرچه فشار و خشونت زیادی در جامعه ایران نسبت به این افراد وجود دارد – از جمله این واقعیت که دگرباشان جنسی از بازداشتهای خودسرانه در امان نیستند – اما گاهی اوقات این قوانین سختگیرانه و بی رحمانه مجازات تنها صوری هستند و دیگر مثل گذشته با شدت بالا اجرا نمیشوند. اما ترس از سرکوب همیشه یک تهدید نامشخص و قدرتمند است. در آوریل 2017، 30 فرد همجنسگرا در یک مهمانی در باغ بهادران اصفهان دستگیر شدند.
گروه حمایت ایرانیان از پناهندگان کوئر (IRQR) گزارش داد که این افراد متهم به لواط، نوشیدن الکل و استفاده از داروهای روانگردان بودند. همچنین IRQR گزارش داد كه این افراد برای ارائه مدارك اعمال همجنس گرایانه به دادگاه به بخش فقه پزشكی اصفهان جهت معاینه مقعدی فرستاده میشوند. ”
به طور کلی، “دگرباشان جنسی” “نمایان کردن” و اعلام گرایش جنسی واقعی خود را دلهره آور و وحشتناک توصیف کردند. این مسئله تنها مختص ایران نیست، بلکه امری عادی در کشورهایی است که اجتماعات (انجمن) دگرجنسگرایان تنها اجتماع شناخته شده است و هویت غیر دگرجنسگرایانه مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته است.
در چنین جوامعی مرد ازدواج میکند و تا زمانی که به تعهدات تولید مثل خود عمل کند، جامعه رفتارهای خارج از ازدواج او را مورد تحقیق و بررسی قرار نمیدهد.
برخی از مردان همجنسگرای ایرانی تن فروشی را به عنوان روش ارجح برای انجام امور همجنسگرایان ترجیح میدهند. از دید سایر همجنسگرایان، افشاء نکردن گرایش جنسی و هویت جنسیتی تنها گزینه مناسب است.
زندگی افراد تراجنسیتی که به طور تملق آمیزی عجیب و غریب است و البته به هیچ وجه کامل و بدون نقص هم نیست، از زندگی همجنسگرایان راحتتر است. اعلام گرایش جنسی برای همجنسگرایان ایرانی دلهره آور است. همچنین ایران تنها کشور مسلمان است که به شهروندان تراجنسیتی این حق را داده است تا هویت جنسیتی خود را از طریق قانون به رسمیت بشناسند.
برخلاف همجنسگرایان، ایران دارای قوانینی لیبرال در مورد افراد تراجنسیتی است و دولت هم با تخصیص بودجه برای جراحیهای تغییر جنسیت از آنها حمایت میکند. در فتوای سال 1980 آیت الله خمینی، رهبر فقید ایران، اعلام شد که جراحی تعیین جنسیت “راهحلی” برای اختلال هویت جنسیتی است. وی از طریق این حکم شرعی به دولت اجازه داد تا بر چنین جراحیهایی که معمولاً جراحی تأیید جنسیت (GCS) نامیده میشود، نظارت کند.
با این حال، تحقیق و بررسی عمیقتر موضع دولتهای ایران در مورد مجوز انجام GCS نشان میدهد که این جراحی ابزار دیگری برای آزار و اذیت همجنسگرایان مرد و همجنسگرایان زن در ایران است، زیرا آنها هنوز هم این افراد را نمیپذیرند و طردشان میکنند. ترنسکشوالهای ایرانی علیرغم انجام جراحی، از وضعیت ممتازی در جامعه برخوردار نیستند.
باوری وجود دارد که توسط روحانیون مذهبی ایران ترویج میشود و دولت هم از آن حمایت میکند: شخصی که گرفتار یک بدن از جنس اشتباه شده است،همانند فردی است که دچار مشکلات روان جنسی شده است.
همجنسگرایان ایرانی تشویق میشوند که برای منافع خود عمل جراحی تغییر جنسیت را انجام دهند و آنها از این طریق دگرباشان جنسی را از داشتن یک زندگی آزاد و آرام محروم و دلسرد میکنند.
اگرچه GCS یک سیاست رسمی دولتی نیست که زنان و مردان همجنسگرا را مجبور به تغییر تغییر جنسیت کند، اما میتواند فشار قابل توجه ای را به این گروه از افراد جامعه وارد کند. نتیجه نهایی این است که اکنون این افراد مجبور شده اند با درد و زخمهای عاطفی ناشی از این فشار زندگی کنند.
مواردی از بدرفتاری وجود دارد که بیمار پس از جراحی نیاز به بستری شدن در بیمارستان دارد. این نوع از بدرفتاریها را میتوان در پایان توصیه پزشکی برای انجام جراحی تغییر جنسیت و درمان دارویی هورمونی مشاهده کرد. در بین سالهای 2006 تا 2010، بیش از 1.360 عمل جراحی تغییر جنسیت در ایران انجام شده است.این عمل جراجی ها تقریباً همیشه منجر به عوارض جسمی جدی، افسردگی و در بعضی موارد خودکشی میشوند. علی رغم تعداد بالای جراحی های تأیید جنسیت در ایران، کیفیت کار پایین است.
طبیعتاً این عدد بالا این سؤال را مطرح میکند: چه تعداد LGBT تمایل واقعی برای انجام جراحی نداشتند؟
بعلاوه، بسیاری از کارفرمایان به صراحت درمورد افرادی که فکر میکنند همجنس باز هستند، تبعیض قائل میشوند و تمکن مالی اندکی را برای افراد با هویت ترنس فراهم میکنند و در نتیجه باعث میشوند که آنها با شرایط اقتصادی بسیار مشقّتباری به زندگی خود ادامه دهند.
از آنجا که بر طبق دیدگاه شیعه درباره ازدواج موقت یا همان صیغه انجام کار جنسی در ایران قانونی است، مشارکت در کار جنسی امری رایج و حمایت شده است. برای شخص با هویت ترنس که تحت عمل جراحی GCS قرار گرفته است، ازدواج موقت به مدت یک ساعت و کمتر هم قانونی است زیرا احتمال بارداری وجود ندارد و بنابراین مسئولیتهای والدینی آینده از درخواست کننده نفی میشود.
نظام اداری ایران غالباً در آزار و اذیت افراد تراجنسی که به طور مکرر در سطوح مختلف خانوادگی، اجتماعی و ایالتی رخ میدهد، نقش دارد. این مورد در بسیاری از مطالعات مردم نگاری مانند مطالعه ای که توسط نجم آبادی (2013) انجام داده است، ذکر شده است.
این مطالعه نشان میدهد که چگونه اقلیتهای جنسیتی و جنسی در ایران تصمیم گرفته اند از طریق گفتمان “نیازها” و نه گفتمان “حقوق” به نظم دیوانسالاری ایران نزدیک شوند. افراد تراجنسیتی از بوروکراسی متمردانه ایرانی به نفع خود استفاده میکنند تا قوانین و مقررات مختلفی را شکل دهند که نه تنها به آنها امکان دسترسی به منابع پزشکی را میدهد، بلکه فضائی را برای مانور نسبی آنها ایجاد میکند طوری که بتوانند از این طریق زندگی مناسبی را برای خود فراهم کنند.
در سال 2010، دفتر آسیب دیدگان اجتماعی در سازمان بهزیستی ایران با طبقه بندی مجدد معافیت نظامی از “بند اختلالات روانی” به “بند اختلالات غدد” (بخش 8.33)، به لابیگری (اعمال نفوذ) استراتژیک و اعتراض افراد با هویت ترنس واکنش نشان داد. از آنجا که در حال حاضر “بند اختلالات غددی” به صورت آشکار در کارت شناسایی آنها نمایان شده است، این مساله حداقل به صورت نظری باعث کاهش میزان تبعیض مردان دارای هویت ترنس در هنگام جستجوی کار میشود.
بند اختلالات غدد یک معافیت مجاز اجتماعی در نظر گرفته میشود. نجم آبادی توضیح میدهد که “از نظر مراجع قانونی و پزشکی، جراحیهای تغییر جنسیت صراحتا به عنوان درمان یک بیماری ناهنجاری تلقی میشوند و بعضاً یک گزینه مجاز قانونی و دینی برای نابهنجارسازی و غیر طبیعی دانستن افراد با تمایلات یا رفتارهای همجنسگرایان مطرح میشوند.
نقض حقوق بشر در ایران
قوانین کیفری ایران علیه همجنسگرایی بسیاری از حقوق اساسی جهانی حقوق بشر را به شدت نقض میکند. در اکتبر 2017، دکتر احمد شاهد، گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه حقوق بشر در ایران، اظهار داشت که نظام کیفری ایران با استانداردهای بین المللی حقوق بشر مطابقت ندارد زیرا به عنوان مثال همجنسگرایی را به عنوان یک گناه مستوجب اعدام طبقه بندی کرده است.
در سال 2010، دیدهبان حقوق بشر مطالعه ای را در مورد همجنسگرایان و سایر شرایط اقلیتهای جنسی در ایران منتشر کرد. دیدهبان حقوق بشر گزارش داد از آنجائی که تحقیقات دادگاهها درباره “مسائل اخلاقی” علنی و آشکار نیستند، تعیین دقیق تعداد افرادی که به دلیل روابط همجنسگرائی اعدام شده اند به آسانی امکانپذیر نیست. عفو بین الملل تخمین زده است که از سال 1979 حدود 5000 نفر به دلیل روابط همجنس اعدام شدهاند.
گزارشگر ویژه سازمان ملل، اسماء جهانگیر، در دومین گزارش خود درباره وضعیت حقوق بشر در ایران از دوره اول ژانویه – 31 ژوئن 2017 اطلاعاتی را از تعدادی از متخصصان و منابع جامعه مدنی، از جمله بنیاد عبدالرحمن برومند استخراج کرد تا بتواند “چالشهای جدی حقوق بشر” ایران را تشریح کند.
وی خاطرنشان كرد كه قوانین ایران همچنان مجازات اعدام برای همجنسگرایی را مجاز میداند. جهانگیر در گزارش خود از نظام قضایی ایران انتقاد کرد و مجازات اعدام جرم همجنسگرایی که در ایران غیرقانونی تلقی میشود را محکوم کرد.
اظهارنظرهای تأثیرگذار وی شرایط سخت بسیاری از دگرباشان جنسی ایران را آشکار کرده و همچنین بارقه امیدی را به تلاش برای ایجاد صلح و آرامش در زندگی به حاشیه رانده شده دگرباشان جنسی بخشیده است.
ایران یکی از هفت کشور جهان است که هنوز هم مجازات اعدام را برای همجنسگرایی اعمال میکند.
به طور کلی از نظر اعدامها، ایران بیشترین تعداد اعدامها را از هر کشور متناسب با جمعیت خود دارد. در بین کشورهای جهان، تنها تعداد اعدامیان کشور چین از ایران بیشتر است.
به طور کلی، ایران در سال 2009, 388 نفر را اعدام کرد.
در بین سال های 2010 و 2014، تعداد اعدامها به طرز چشمگیری به 3.242 اعدام افزایش پیدا کرده است.
علی رغم اینکه ایران معاهدات و اسناد مختلف حقوق بشر را امضاء کرده است، اما همچنان به اعدام نوجوانان ادامه میدهد. در سال 2007، ایران هشت مجرم نوجوان را اعدام کرد. در سالهای 2008 و 2009، ایران تنها کشوری بود که بر خلاف تعهدات خود طبق کنوانسیون حقوق کودک، اعدام افراد زیر سن قانونی را انجام داد. در سالهای 2013 و 2014، ایران اعدام حداقل 11 نوجوان را اجرا کرده است و این همان اعدامی است که ما از آن آگاه هستیم.
در سال 2014 و در 6 آگوست دو مرد به نامهای عبدالله قوامی چاه انجیرو و سلمان قنبری چاه انجیرو احتمالا به دلیل انجام لواط اجماع در جنوب ایران بدار آویخته شدند.
مشخص نیست که آیا آنها به جرم همجنسگرائی اعدام شدهاند یا فقط به دلیل رسوائی همجنسگرایی، زیرا داستانهای متناقضی در این باره وجود دارند: یک منبع ایرانی ادعای بالا را تائید و منبع دیگر از ابهام درباره”جنایات” آنها سخن گفته است، ولی آنها را انسانهای شرور و غیراخلاقی” خوانده است.
در سال 2011 سه مرد ایرانی پس از اینكه به اتهامات همجنسگرایی مقصر شناخته شدند اعدام شدند. این 3 مرد، كه هویت آنها فقط با حروف اولشان مشخص بود، در شهر جنوب غربی اهواز پایتخت استان خوزستان در ایران اعدام شدند. یک مقام قضایی به طور علنی اظهار داشت که این سه محکوم بر اساس اقدامات خلاف شرع و “اعمال ناشایست” به اعدام محکوم شدند.
به گفته سازمان حقوق بشر ایران مستقر در نروژ این افراد به اتهام لواط، رابطه جنسی بین دو مرد اعدام شدند.
در سال 2007 اعلام شد که 20 مجرم به اتهامات مختلف از جمله تجاوز به عنف و لواط در تهران اعدام شدند، جزئیات بیشتر پرونده علنی شد.
در سال 2005، اعدامهای تبلیغاتی و علنی دو پسر نوجوان، محمود عسگری و ایاز مرهونی که به جرم مشارکت در لواط و تجاوز به عنف در ملاء عام اعدام شدند، غیرقابل پیشبینی بودن و بیرحمانه بودن دیدگاه ایران نسبت به همجنسگرایی را به نمایش گذاشت.
عکسهای نگرانکننده و دلهره آور اعدامها به طور گسترده در اینترنت پخش شدند. هر دو نوجوان در زمان ارتکاب کودک نابالغ بودند و یکی از آنها در زمان اعدام سن پائینی داشت. هنوز مشخص نیست که آیا این دو اعدام به طور خاص به دلیل همجنسگرایی انجام شده است یا خیر.
تا به امروز، واقعیتهای اتهامات علیه آنها مبهم و غیرقطعی بودهاند.
به همین صورت، یک پسر نوجوان به نام ماكوان مولودزاده به علت تجاوز لواط به سه پسر نوجوان در سن 13 سالگی اعدام شد، اگرچه همه شاهدان اتهامات خود را پس گرفتند و مولودزاده اعتراف كرد. مجازات اعدام برای یک خردسال معمولاً قابلاجرا نیست.
مجامع بینالمللی نسبت به این اعدام اعتراض کردند و حکم اعدام توسط رئیس دادگستری ایران ابطال شد.
ایران با انجام اعدام برنامه ریزی شده دو معاهده بین المللی امضا شده را نقض کرد؛ بر طبق این دو معاهده، مجازات اعدام برای جرایمی كه توسط افراد خردسال انجام شده غیرقانونی است و همین طور نقض پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و كنوانسیون حقوق كودك محسوب میشود. با این وجود، مولودزاده بدون اطلاع خانواده یا وكیل خود تا قبل از مشخص شدن واقعیت به دار آویخته شد.
در سال 2016 سازمان عفو بین الملل گزارش داد که ایران حسن افشار، جوان 19 سالهای را که در دسامبر سال 2014 در سن 17 سالگی دستگیر شد، اعدام کرد. همچنین عفو بین الملل گزارش داد که وی در زمان دادگاه دو ماهه دسترسی به وکیل نداشته است.
اگرچه افشار متهم به رابطه جنسی همجنسگرائی اجباری با نوجوان دیگر شد، اما او اظهار داشت كه این رابطه جنسی توافقی بوده است و قربانی با میل خود دست به رابطه جنسی همجنسگرایی زده است. مگدالنا مغربی، معاون برنامه خاورمیانه و آفریقای شمالی در سازمان عفو بین الملل اظهار داشت که اشتیاق بیمارگونه ایران برای اعدام نوجوانان ثابت شده است و این کار او برخلاف قوانین بین المللی، حد و مرزی ندارد.
هرگونه بحث درباره اقلیتهای جنسی ایران و اوضاع بد اجتماعی آنها و تجارب روزمره، نیازمند داشتن یک بینش جامع درباره فضای دوگانه جامعه مذهب و قانون است که اغلب به سمت این جامعه ساکت و اغلب وحشت زده هدایت میشوند. همچنین اصول اجتماعی و فرهنگی مردسالارانه ایران که به شدت بر مذهب و قوانین تأثیر گذار هستند باید بررسی شوند.
مسئله گرایش جنسی در ایران موضوعی بسیار پیچیده و ناشناختهای است که زندگی اجتماعی بسیاری از اقلیتهای جنسی در ایران را بشدت دچار بحران کرده است. اگرچه بسیاری از جوامع بین المللی طیف متعددی از گرایشات جنسی فراتر از تعاریف بیولوژیکی را تائید کردهاند، اما در جامعه ایران گرایشهای جنسی انحراف تلقی میشوند. همانطور که به درستی بیان شده است: “هیچ گفتگویی و بحثی درباره ما یا زندگی ما وجود ندارد. LGBT ایرانی در پشت درهای بسته و دیوارهای بلند زندگی میکنند.
این عدم اعتراف (تصدیق) به دلیل عدم پذیرش اقلیتهای جنسی در ایران است که ریشه در هنجارهای ماندگار، سنتهای مقاوم و مهمتر از همه در نقش قدرتمند دین دارد. البته این باعث شده است تا تلاش برای روشن شدن و تبئین آشکارتر موضوع حتی بسیار دشوار شود.
مهاجرت و جنسیت در دگرباشان
افزایش ترس از مهاجرت در سراسر جهان نشأت گرفته از سیاستهای غرب، اشارههای شدید و تند رئیس جمهور دونالد ترامپ به آن، Brexit که بدون آن اتفاق نخواهد افتاد و همین طور ملی گرایان سرسختی است که در ایتالیا، مجارستان، لهستان و اتریش صاحب قدرت و نفوذ شدهاند.
نگرانیها در مورد مهاجرت در همه کشورهای جهان وجود دارد و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. در ایران، مهاجرت “باعث ایجاد جریانهای فراوان مهاجرتهای بینالمللی شده است، یک خروج دائم و همیشگی که عمدتاً به دلایل مهم سیاسی رخ میدهد.
“به عنوان مثال، بدون شک موضع تند ایران نسبت به گرایش همجنسگرایی به ترس تلاش برای ترک (ایران) دامن میزند. بسیاری از کشورها به دلایل مختلف از جمله جمعیت شناسی، منافع اقتصادی و ترس از بازار تا نژادپرستی آشکار، تمایل آشکار خود را برای پذیرش پناهندگان اعلام کردهاند. بدون شک این امر منجر به سیاستهای محدود کننده مهاجرت میشود و با افزایش ملیگرایی مرتبط بوده است.
پناهنده به دلایل مختلف فرار میکند: او برای در امان ماندن از بلایای طبیعی که زندگی کردن در سرزمینش را برای او دشوار و سخت کرده است و یا دوری از جنگ داخلی و درگیری فرار میکند. دگرباشها به دلیل هویت LGBT خود فرار میکنند. آنها بار مضاعفی را به عنوان یک پناهنده و یک فرد دگرباش جنسی به دوش میکشند. این موجودیتهای دوگانه باعث شدند که آنها تعلق داشتن به یک گروه اجتماعی غیرقابل قبول و به حاشیه رانده شدن را به دلیل فاصله گذاری عمیق از نظامها و منابع پشتیبانی سنتی تجربه کنند.
برای بسیاری از دگرباشان ایرانی، این به حاشیه راندهشدن مانع دیگری را به موانع وحشتناک قبلی و روند دلهرهآور پناهندگی میافزاید.
پناهجویان دگرباش جنسی اغلب با موانعی روبرو میشوند که دیگران مواجهه نمیشوند.
دگرباشان ایرانی با مجازات و سختگیریهای بسیار زیادی روبرو هستند زیرا ننگ اجتماعی هنوز بیداد میکند و همجنسگرایی مجازات اعدام دارد. عواقب یک رابطه همجنسگرایانه یک جرم قابل مجازات یا حتی مرگ در ایران تلقی میشود و نگاه منفی جامعه، آزار و اذیت افراد دگرباش جنسی بواسطه فشارهای دولت و خانواده، بسیاری از افراد دگرباش جنسی را وادار به پناهندگی در کشورهایی میکند که وضعیت زندگی در آنجا بهتر است. درخواست پناهندگی دشوار است زیرا بسیاری از دگرباشان جنسی، دوستان، خانواده، فرهنگ و شغل خود را برای یافتن فرصت آزادی ترک میکنند.
توانایی فرار به یک کشور امن نیازمند داشتن پول و دانش است. پناهجویان دگرباش جنسی، پس از ورود به کشوری ناآشنا، با یک ساختار زندگی جدید در یک محیط ناآشنا و غالباً خصمانه روبرو میشوند. بدست آوردن وضعیت پناهندگی پایان سفر نیست؛ این آغاز فرآیند سازگاری با زندگی جدید است – درست بدون اینکه فرد ترسی از طرد قانونی داشته باشد. اخذ پناهندگی میتواند فرایندی دردناک و بیزارکننده باشد.
مهاجران دگرباش جنسی معمولاً به کانادا، انگلستان و ایالات متحده مهاجرت میکنند. درست در سال 2013 بود که دادگاه عدالت اروپا، مطابق با “تبصره دستورالعمل اتحادیه اروپا در مورد ادعاهای پناهندگان راجع به گرایش جنسی و هویت جنسیتی” که توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) در سال 2008 صادر شده است، گرایش جنسی را از دلایل و انگیزههای پناهندگی اعلام کرد.
همچنین تصریح شده است که: “دولت نمیتواند از یک شخص انتظار داشته باشد یا از وی بخواهد هویت [جنسی] خود را برای جلوگیری از آزار و شکنجه تغییر یا پنهان کند.
همچنین “محتاط” بودن یا انجام اقدامات خاص برای جلوگیری از آزار و اذیت، مانند زندگی در انزوا، یا خودداری از داشتن روابط صمیمی و نزدیک ” یک وظیفه محسوب نمیشود.
به طور کلی، دگرباشان ایرانی به ترکیه و دیگر کشورهای مجاور پناهنده میشوند تا با دریافت شرایط پناهندگی UNHCR در کشورهای استرالیا، کانادا یا ایالات متحده مجدد ساکن شوند. سالانه صدها نفر از خاورمیانه به دلیل افزایش تبعیض علیه جنسیت یا هویت جنسیتی درخواست اسکان مجدد در خارج از کشور را مطرح میکنند. آنها منتظر میمانند تا کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به پروندههای آنها رسیدگی کند، و یا به یک کشور سومی مهاجرت میکنند. پناهندگان LGBT ایرانی، قبل از اسکان مجدد در اروپا یا آمریکای شمالی، به طور متوسط دو سال در آناتولی مرکزی ترکیه در انتظار رسیدگی به پروندههایشان هستند.
ترکیه
جمهوری ترکیه با هشت کشور یونان، بلغارستان، گرجستان، ارمنستان، ایران، عراق، سوریه و همچنین برون بوم آذربایجان نخجوان، دریای اژه، دریای سیاه و دریای مدیترانه همسایه و هممرز است.
ترکیه تنها کشور عضو ناتو است که با ایران، عراق، سوریه و سه جمهوری شوروی سابق هممرز است: ارمنستان، آذربایجان و گرجستان. همچنین ترکیه با طغیان پناهندگان جنگ سوریه روبرو شده است. به گفته دیده بان حقوق بشر، برای مثال در سال 2015، 2.2 میلیون سوری به ترکیه گریختند. پناهجویان افغان و عراقی نیز در ترکیه اقامت دارند.
ترکیه به یک کشور ترانزیتی مهاجران، کشور ترانزیتی برای مهاجرت و پناهندگی به اتحادیه اروپا و یک کشور برای مهاجرت ترکیبی از آسیا و آفریقا به اروپا تبدیل شده است. این کشور در سالهای اخیر شاهد افزایش تعداد پناهجویان دگرباش جنسی بوده است. این امر تأثیر زیادی بر تغییر الگوی مهاجرت به ترکیه داشته است زیرا نگرانیهای بسیار زیادی در اروپا وجود داشت مبنی بر اینکه اگر ترکیه به عضویت اتحادیه اروپا درآید، موج عظیم مهاجرت از ترکیه به کشورهای مرفهتر اعضای اتحادیه اروپا ایجاد خواهد داشت.
اگرچه ترکیه در زمره اصلیترین امضاء کنندگان كنوانسیون 1951 در رابطه با وضعیت پناهندگان است، اما این کشور نیز در میان تعداد بسیار محدودی از كشورهای جهان است كه”محدودیت جغرافیایی” برای قابلیت اجرائی توافقنامه طبق تعریف ماده 1. ب (1) (الف) کنوانسیون، قائل است.
“ریشههای محدودیت جغرافیایی به کنوانسیون اصلی 1951 ژنو برمیگردد و فقط منحصر به افرادی بود که به دلیل حوادث قبل از 1 ژانویه 1951 پناهنده شده بودند. این بدان معناست که کنوانسیون امکان حمایت محدود امضاء کنندگان از افرادی که به دلیل حوداث به اروپا پناهنده شدهاند را فراهم کرده است. “بر این اساس، ترکیه به پناهجویانی که از خارج از اروپا میآیند، وضعیت پناهندگی اعطا نمیکند و سیاست پناهندگی دو لایه (سطح) را حفظ میکند.
با وجود این محدودیت جغرافیایی در کنوانسیون پناهندگان 1951، ترکیه در سال 2013 قانونی جامع بر گرفته از قانون اتحادیه اروپا در مورد اتباع خارجی و حمایت بین المللی (LFIP) را تصویب کرد که یک چارچوب قانونی اختصاصی برای پناهندگی در ترکیه ایجاد میکند و بدون توجه به کشور مبدأ و در سطح قوانین الزام آور داخلی ، بر تعهدات ترکیه نسبت به همه افراد نیازمند تاکید میکند.
همچنین اداره کل مدیریت مهاجرت (DGMM) مطابق این قانون تشکیل شد تا مأموریت مسئولیت مهاجرت و پناهندگی را به عهده گیرد.
پناهندگان LGBT ایرانی، که با آزار و اذیت، خشونت و حتی مرگ روبرو هستند، معمولاً به ترکیه میروند و در آنجا از UNHCR درخواست پناهندگی میکنند. ایران ممکن است مجازات های سختی را برای رفتار همجنسگرایانه اجماعی اجرا کند و طبق برخی از برآوردها تعدادی از افراد همجنسگرا را اعدام کرده است.
با این حال، فرار به ترکیه دروازهای برای ورود به پادشاهی جادویی پذیرفتگی نیست. همچنین فرار به ترکیه ممکن است با مشکلات و چالشهای فراوانی همراه باشد زیرا ترکیه، کشور همسایه ایران ممکن است از حقوق LGBT بهتر حمایت نکند.
برخی از دگرباشانی که مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند، با درک ضرورت فرار، به یک کشور همسایه میروند که همجنسگراهراسی در آن شیوع دارد و تعصب نسبت به اقلیت جنسی در آنجا بالا است. به همین دلیل برخی از دگرباشها احساس میکنند که امنیت و ثبات قانونی آنها در این کشورها پائین است. بسیاری از دگرباشها، برای مقابله با لایه دیگر خشونت و آزار و اذیت جوامع منطقه و سایر پناهندگان، وارد ترکیه میشوند.
” امروز دگرباشان جنسی در زمره به حاشیهراندهشده ترین و آسیب پذیرترین پناهجویان و پناهندگان ترکیه بشمار میروند. حمایتهای محدود صورت گرفته توسط دولت ترکیه و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به این افراد اجازه میدهد تا بتوانند از بدرفتاری شدید، شکنجه و مرگ در کشورهای خود فرار کنند.
متأسفانه، سلامت و حیات فیزیکی این افراد در ترکیه اغلب در معرض خطرات و محرومیتهای جدید قرار دارد. ” نتایج یک تحقیق PEW در آوریل 2015 نشان داد که تنها 4 درصد از پاسخ دهندگان ترکیه همجنسگرایی را از نظر اخلاقی قابل قبول دانستند، 12 درصد آن را یک مسئله اخلاقی و 78 درصد هم آن را از نظر اخلاقی غیرقابل قبول ارزیابی کردند.
در حالی که بسیاری از دگرباشان در انتظار تعیین وضعیت پناهندگی خود در ترکیه هستند، آنها از برخورد و رویاروئی با پلیس اجتناب میکنند، میترسند خانه های خود را ترک کنند و دسترسی بسیار محدودی به حمایتهای اجتماعی، اشتغال و مراقبتهای پزشکی دارند.
همچنین در گزارش سازمان پناهندگی و مهاجرت تاکید شده است که برخی از پناهندگان دگرباش جنسی در ترکیه، به دلیل خشونت هدفمند افراد محلی و سایر پناهندگان، از ترک کردن آپارتمان خود هراس دارند. گزارشاتی ارائه شده است مبنی بر اینكه تبعیدیان دگرباش ایرانی در ترکیه مورد حملات خشونتآمیز قرار گرفتهاند و یا به قتل رسیدند.
طبق گزارش سال 2012 کمیسیون حقوق بشر بینالمللی همجنسگرایان و لزبین ها، ارتکاب جرائم علیه افراد دگرباش جنسی اغلب شامل مجازاتی نمیشود زیرا ترکیه قانون خاصی برای حمایت از آنها ندارد. بر طبق قانون 187 ترکیه، دگرباشان در مدت زمانی که درخواست پناهندگی در ترکیه دادند، علاوه بر داشتن منابع مالی ناچیز برای تأمین معیشت خود، از حقوق بسیار محدودی از جمله دسترسی محدود به کار و خدمات درمانی سلامت همگانی برخوردار هستند.
وضعیت پناهجویان تا زمانی که اسناد رسمی نداشته باشند، مبهم و نامشخص است: آنها هر با ترس از بازداشت یا اخراج روبرو هستند. از آنجایی که بسیاری از دگرباشان این سفر را بدون هیچ پولی یا با منابع مالی ناچیز انجام میدهند، بسیاری از آنها پول کمی در اختیار دارند و یا بی پول هستند. آنها باید بدون داشتن نظام حمایت اجتماعی به دنبال کار، مسکن و ادامه زندگی خود باشند.
گزارشها حاکی از آن است که تبعیدیان دگرباش ایرانی در ترکیه مورد حملات خشونت آمیز قرار گرفته اند و یا مورد سوءاستفاده و بدرفتاری قرار گرفته اند، رفتارهای که نسبت به دگرباشان و طرفداران آنها در ترکیه زیاد است.
براساس گزارش سال 2012 کمیسیون حقوق بشر بین المللی همجنسگرایان دولت ترکیه به پناهندگان ایرانی به عنوان یک مشکل کوتاه مدت نگاه میکند، زیرا آنها هرگز نمیتوانند برای همیشه در ترکیه زندگی کنند.
اقامت این پناهجویان در ترکیه تا زمان اسکان مجدد آنها در ایالات متحده آمریکا، کانادا یا استرالیا محدود است. همانطور که قبلاً گفته شد اگرچه ترکیه یکی از اصلیترین امضاء کنندگان کنوانسیون پناهندگان در سال 1951 است و بنیادیترین نظام پناهندگی بین المللی را دارد، اما این کشور پناهندگان دائمی از ایران یا از هر نقطه دیگر خاورمیانه، آفریقا یا آسیا را پذیرش نمیکند.
ترکیه یک محدودیت جغرافیایی در کنوانسیون پناهندگان اعمال کرده است، به این معنی که ترکیه به اکثریت قریب به اتفاق مهاجران اجباری که امروز وارد مرزهایش شدند- پناهندگان خاورمیانه، آسیا و آفریقا – پناهندگی اعطاء نمیکند. در عوض مسئولیت حفاظت از آنها عمدتاً به عهده کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد است که مسوولیت دارد تا راه حل ثابتی را برای آنها که معمولاً شامل اسکان مجدد است پیدا کند.
دگرباشان جنسی متقاضی پناهندگی باید مراحل پیچیده پناهندگی در کشور ترکیه را طی کنند، فرایندی که بسیار اضطراب آور و خسته کننده است و اغلب غیرقابل درک، نامنظم و متغیر است. خود فرآیند اسکان مجدد حتی دلهره آورتر است.
فرآیند اسکان مجدد فرایند دقیق و سختگیرانه است که تعیین میکند آیا ادعاهای مطرح شده توسط پناهجویان غیر قانونی است یا خیر و همه افراد نمیتوانند کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد یا کشوری که به آنجا فرار کردهاند را متقاعد کنند که دگرباش هستند و بازگشت به کشور مبدأ برایشان غیرقابل تصور است. پیش از این، زمان انتظاردر ترکیه بین 14-10 ماه بود. اکنون این زمان ممکن است 3 سال طول بکشد. در این دوره انتظار، پناهجویان دگرباش جنسی باید هزینههای اقتصادی خود را تأمین کنند.
بسیاری از پناهجویان دگرباش گفتهاند که در مصاحبه های پناهندگی موقت، سؤالات ناراحت کنندهای از آنها درباره سابقه جنسی و تجارب جنسی و همین طور پوزیشنهای جنسی مورد علاقه و تعداد شرکای جنسی پرسیده شده است. بسیاری از مصاحبه ها در یک اتاق خصوصی با افسران پلیس انجام نشده است و آنها در هنگام مصاحبه مورد تمسخر یا خنده افسران پلیس قرار گرفته اند.
اگرچه مقررات پناهندگی ترکیه پناهجویان را به درخواست مجوز کار تشویق میکند، اما تا به امروز تعداد کمی از پناهجویان یا پناهندگان چنین اجازهای را دریافت کردهاند.
روند اجازه کار هم گران و از نظر اداری پیچیده است. بسیاری به دنبال فرصتهای شغلی غیرقانونی هستند.
دگرباشان جنسی از جمله به حاشیه رانده شده ترین و آسیب پذیرترین پناهجویان و پناهندگان امروز ترکیه هستند. حمایتهای صورت گرفته توسط دولت ترکیه و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به این افراد اجازه میدهد تا از بدرفتاری، شکنجه و مرگ شدید در کشورهای مبدأ خود فرار کنند.
متأسفانه، ادامه حیات جسمی دگرباشان اغلب گرفتار خطرات و محرومیتها میشود. برخی از این خطرات و تهدیدها بدلیل کمبود منابع در سطح منطقه ای، ملی و بینالمللی است و برخی هم ناشی از ترس، کمبود دانش و تعصبات عمیقاً ریشهدار جامعه. این انسانها غالباً آینهای از زندگی تاریک و مبهمی هستند که در کشور خود داشتند.
کانادا
یک پنجم از جمعیت کانادا را متولدین خارجی تشکیل میدهند.
کانادا یک کشور با دموکراسی چند ملیتی پویا و قدرتمند تلقی میشود که از شهرت جهانی به عنوان مدافع حقوق بشر برخوردار است. دولت در داخل کشور گامهای قابل توجهی را برای پیشبرد حقوق LGBT برداشته است، از جمله تصویب قوانینی برای محافظت از تراجنسیها در برابر تبعیض و ایجاد یک گزینه جنسیت غیر باینری در گذرنامهها.
در کانادا، فعالیت جنسی همجنسگرایان از 27 ژوئن 1969 یعنی از زمان اجرائی شدن قانون اصلاح قانون کیفری (که همچنین به عنوان Bill C-150 شناخته میشود) و با موافقت سلطنتی مجاز اعلام شد.
کانادا بارها به عنوان یکی از دوستانه ترین کشورهای همجنسگرا در جهان شناخته شده است که بزرگترین شهرهای آن از مناطق ویژه همجنسگرایان هستند و از جمله دوست داشتهترین شهرهای جهان نامیده میشود.
از آنجا که سیاستهای ایران در 40 سال گذشته دستخوش تغییرات شگرفی شدهاند، ماهیت مهاجرت ایرانیان به کانادا نیز تغییر کرده است. به نظر میرسد که با بدتر شدن بحران خاورمیانه در سوریه و کشورهای اطراف، پناهندگان LGBT ایرانی و داوطلبان واجد شرایط که مایل به مهاجرت به کانادا هستند، باید با یک پروسه غربالگری بسیار دقیق روبرو شوند که شهروندان بسیاری از کشورهای دیگر مجبور به انجام آن نیستند. نحوه ایجاد تعادل بین نگرانیهای امنیت ملی و حقوق مهاجران با یک روند منصفانه اقدامی بسیار دشوار برای دولت فعلی بشمار میرود.
پیش از این کانادا رسماً درخواست کرده بود که مراحل اسکان پناهجویان ایرانی که به عنوان دگرباشان جنسی شناخته میشوند به سرعت انجام و آنها در اولویت بالای اسکان در کانادا قرار گیرند. اما از سال 2015 و به درخواست نخست وزیر جاستین ترودو مبنی بر اولویت قرار دادن پناهندگان فرار کرده از بحران سوریه، این کار محقق نشد.
ساقی قهرمان، رئیس سازمان کوئر ایرانی مستقر در کانادا اظهار داشت: “ما دوست نداریم این فکر را بکنیم، اما به نظر میرسد وعده انتخاباتی نخست وزیر ترودو برای ورود 25000 پناهنده سوری بر ورود پناهندگان دگرباش جنسی تأثیر داشته است، اگر چه آنها در ابتدا گفتند که این کار آنها تاثیری بر نظام پذیرش آنها نخواهد گذاشت، اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداده است. اگرچه پناهندگان دگرباش جنسی ایرانی اجازه ورود به ایالات متحده را دارند، اما قهرمان میگوید در مورد رفتن یا نرفتن آنها تردید وجود دارد.
“قهرمان” اظهار داشت که تا سال 2013، زمان انتظار تعیین و اسکان LGBT توسط کمیساریای عالی پناهندگان در ترکیه حدود یک سال و نیم بود که به سختی قابل کنترل بود. جنگ در سوریه باعث ایجاد تغییراتی شد چرا که ایالات متحده و کانادا اقدام به اسکان مجدد تعداد بسیار زیادی از آوارگان سوری کردند. زمان انتظار LGBT قبل از اسکان مجدد تا سه سال افزایش یافت. کاملاً مشخص است که جنگ داخلی سوریه بر این فرایند تأثیر داشته است.
در سال 2017 کانادا ارجاع ایرانیان دگرباش جنسی به ایالات متحده برای اسکان مجدد را آغاز کرد. در دولت قبلی هارپر، محافظه کاران به خاطر اجرای برنامه ورود صدها پناهجوی دگرباش جنسی از ترکیه مورد تحسین بین المللی قرار گرفتند. به صراحت گفته شد همانطور كه كانادا تعداد ورود سوریها را افزایش داد، به همان نسبت تعداد ورود ایرانیها به کانادا را كاهش داد. اداره مهاجرت فدرال کانادا اذعان کرده است که تعداد کمتری از ایرانیان دگرباش جنسی از ترکیه را اسکان داده است تا فضایی را برای حمل و نقل هوایی سوریه در اواخر سال 2015 ایجاد کند.
دیوید مانیکوم، معاون دستیار امور استراتژیک و سیاست کانادا میگوید: “ما هرگز از آوردن ایرانیان LGBTQ دست نکشیدیم. ما درخواستهای زیادی داشتیم که LGBTQ ایرانی جزئی از آنها بودند. همانطور که تعداد پناهنده سوری را افزایش دادیم، تعداد مراجعات از ایران را کاهش دادیم.
در حالی که کسب اطلاعات مربوط به تعداد پناهندگان به عنوان اقلیتهای جنسیت و جنسی سخت و دشوار است، اما ارقام داخلی اداره مهاجرت کاهش 85 درصدی را در کل ایرانیانی که از طریق کمیساریای عالی پناهندگان در کانادا اسکان داده شدهاند نشان میدهد. ایرانیان دگرباش جنسی در ترکیه و گروههای حامی آنها میگویند با شروع برنامه سوریه، ارجاع از نوامبر 2015 به شدت کند شده است. تاخیرهای شش ماهه، قبل از آغاز ارجاع پناهندگان به ایالات متحده توسط UNHCR تا اکتبر 2016 افزایش یافت.
دادههای این وزارتخانه نشان میدهد که کانادا در سال به 1022 ایرانی، در سال 2015 به 374 و در سال 2016 تنها به 152 ایرانی پناهندگی داده است. قهرمان گزارش داد که اگر کانادا رویه خود در قبال متقاضیان دگرباش جنسی ایرانی را تغییر ندهد، آنها همچنان در ترکیه، کشوری که با همجنسگر هراسی نیز مبارزه میکند، گرفتار خواهند ماند. قهرمان میگوید: “این افراد همجنسگرا مرد و زن و ترنس هستند که در ترکیه و ایران احساس امنیت نمیکنند.” ” آنها نمیتوانند شغلی پیدا کنند. وقتی شغلی هم پیدا میکنند مورد حمله قرار میگیرند و از آنها درخواست رابطه جنسی میشود.”
دولت کانادا، که تحت فشار زیادی قرار گرفته بود، دلیل انتقال هوایی آوارگان سوری و برگرداندن پناهجویان دگرباش ایرانی را توضیح داد و به برنامه اسکان صدها ایرانی تحت آزار و شکنجه از طریق کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد خاتمه داد. جاستین ترودو نخست وزیر کانادا با گریه از افراد LGBT بابت این کار رسما عذرخواهی کرد. وی اظهار داشت: ” ما از رنج و دردی که به جوامع لزبین، همجنسگرایان، دوجنسگرایان، تراجنسیتی ها، كوئرها وارد کردیم، عذرخواهی میكنیم. او در حالیکه با دستمال اشک را از چشمانش پاک میکرد ادامه داد: “ما دولت، پارلمان و مردم کانادا اشتباه کردیم، متأسفیم و هرگز اجازه نخواهیم داد این اتفاق تکرار شود.”
ایالات متحده
مکانیزم قانونی پناهندگی در ایالات متحده حمایت از مهاجرانی است که در کشور خود مورد آزار و ستم قرار گرفتهاند و یا معتقدند در صورت بازگشت به کشور مبدأ دچار آسیب خواهند شد. ایالات متحده بیشترین تعداد پناهندگان اسکان داده شده از ترکیه را پذیرش میکند.
افراد پس از اعطای وضعیت پناهندگی میتوانند در ایالات متحده بمانند، اجازه کار بگیرند و از برخی مزایای عمومی برخوردار شوند و در نهایت درخواست گرین کارت و تابعیت ایالات متحده دهند. این خدمات تابعیت و مهاجرت ایالات متحده هستند (شاخهای از وزارت امنیت داخلی ایالات متحده) که در مورد اعطاء یا عدم اعطای وضعیت پناهندگی تصمیمگیری میکنند. مهاجرت و پناهندگی بر اساس گرایش جنسیتی است.
ساختار پناهندگی آسان و راحت در ایالات متحده (و همچنین در سطح بین المللی) بر اساس تعریف اصطلاح “پناهنده” است که به معنای کسی است که به دلیل ترس کاملاً بنیادین از آزار و اذیت و به دلایل نژادی، مذهبی، ملیتی، عقاید سیاسی یا عضویت در یک گروه اجتماعی خاص، از کشور مادری خود خارج شده است، و میترسند که در آینده مورد آزار و اذیت قرار گیرند.
پناهجویان ایالات متحده باید اثبات کنند که آیا در کشور خود تحت آزار و اذیت قرار گرفتهاند و ترس منطقی از آزار و شكنجه آینده دارند.
پناهندگی به بسیاری از دگرباشان جنسی بر اساس طبقه گروه اجتماعی خاص اعطا میشود. برای اینکه یک گروه شرایط لازم به عنوان یک گروه اجتماعی خاص جهت اهداف پناهندگی را داشته باشد، باید از یک ویژگی طبیعی مشترک برخوردار باشد: آنها نمیتوانند یا نباید تغییر کنند زیرا تغییر در هویت یا وجدان برای آنها بسیار حائز است. دگرباشان جنسی با این دستهها تناسب دارند، زیرا یک ویژگی مشترک دارند و حتی اگر کسی استدلال کند که میتواند تغییر کند، گرایش آنها در هویت آنها بسیار مهم است و بنابراین نباید تغییر کند.
به عبارت دیگر، همجنسگرایی باید یک ویژگی دائمی و ذاتی باشد تا مورد توجه مقامات مهاجرت ایالات متحده قرار گیرد.
مساله ای که در وهله نخست اهمیت دارد این است که فرد دگرباش جنسی باید حضور فیزیکی در ایالات متحده داشته باشد. دو فرآیند برای اخذ پناهندگی در ایالات متحده وجود دارد که از آن به درستی به عنوان فرایندهای پناهندگی “تأیید” و “دفاع” یاد میشود.
فرد باید ظرف یک سال از آخرین ورود خود به ایالات متحده درخواست پناهندگی کند. در طی یک سال پس از ورود به ایالات متحده مسئولیت اثبات درخواست بر عهده متقاضی پناهندگی است و باید این امر را با شواهد روشن و قانع کننده اثبات کند. این قانون علیرغم دو استثناء بشدت اعمال و اجرا میشود. اول، فرد در صورت اثبات تغییر شرایط میتواند بیشتر از مهلت یک ساله درخواست پناهندگی دهد.
گاهی اوقات ممکن است ترس منطقی از آزار و اذیت آینده در هنگام ورود به ایالات متحده وجود نداشته باشد، اما تغییر در شرایط فعلی کشور مبدأ (مانند تغییر در دولت) باعث ایجاد ترس منطقی یا تغییر وضعیت شخصی فرد شده است (مانند تغییر مذهب). دومین استثناء در صورتی وجود دارد که شرایط خارقالعاده مانع از درخواست پناهندگی در مهلت یک ساله میشود. این موارد استثناء به ندرت وجود دارند و فقط زمانی داده میشوند که فرد شرایط مورد نظر را کاملاً داشته باشد.
یک درخواست مثبت با ثبت درخواست متقاضی پناهندگی برای I-589 به دولت آغاز میشود. چند ماه بعد، دفتر پناهندگی مصاحبهای با متقاضی پناهندگی ترتیب میدهد. متقاضی پناهندگی موظف است مترجمی همراه خود داشته باشد و همچنین به وکیل متقاضی پناهندگی نیز اجازه حضور داده میشود.
متقاضی پناهندگی LGBT ایرانی باید نشان دهد که فرهنگ جامعه LGBT در کشور او به اندازه کافی پذیرفته شده است و آزار و اذیت فرد به دلیل هویت LGBT یا گرایش جنسی اوست. بسیاری از دگرباشان جنسی ایرانی دعوی حقوقی محکمی را برای ادعای پناهندگی خود ارائه میکنند:
نقض حقوق LGBT نقض حقوق بشر است؛ همجنسگرایان و دوجنسگرایان در معرض ترس واقعی آزار و اذیت و شکنجه در ایران قرار دارند و در نتیجه در معرض خطر بازداشت و مجازات هستند. بنابراین بسیار منطقی است که LGBT ایرانی با تعریف قانونی یک ترس ناشی از آزار و اذیت همخوانی داشته باشد.
چند ماه پس از مصاحبه، افسر پناهندگی تصمیم خود را صادر میکند.
در حالی که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد موظف است تا محیط محترمانه و مورد اعتماد را در هنگام مصاحبه تعیین وضعیت پناهنده (RSD) ایجاد کند، بسیاری از دگرباشان جنسی روشهای مصاحبه را تهاجمی، نامناسب یا شهوت انگیز توصیف کردند.
به عنوان مثال، در حالی که پناهجو ترنسجندر داشت تجاوز جنسی دوازده ساعته گروهی ماموران امنیتی دولت ایران را توضیح میداد، از او خواسته شد تا جزئیات جنسی این تجاوز را صریحا بیان کند. یا بارها و بارها از یک مرد همجنسگرا خواسته شد که تعریف کند آیا پارتنر وی در اولین تجربه جنسی خود از “مایعات، وسایل یا مواد مخدر” استفاده کرده است.
مرد دیگری به یاد میآورد که مصاحبه کننده او در کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به او میگوید که بعید به نظر میرسد او یک همجنسگرا مرد باشد زیرا او در کشورش با زنی ازدواج کرده است. به همین صورت از مصاحبه شوندگانی که لباس مردانه پوشیده بودند و رفتار مردانه داشتند، پرسیده میشد که چرا آنها به سبک”زنانهتری” لباس نپوشیدند. مصاحبه شوندگان همچنین گزارش دادند که حداقل یکی از مترجمان فارسی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان مردان همجنسگرا را با استفاده از یک اصطلاح تحقیرآمیز روسپیگری صدا کرده است.
درخواست مورد بررسی قرار میگیرد و سؤالات مطرح میشوند.
در اکثریت قریب به اتفاق موارد، طی دو هفته تصمیمی مبنی بر تأیید یا رد درخواست پناهندگی گرفته میشود. انکار به این معنی است که فرد در مراحل قانونی برکناری قرار خواهد گرفت و پرونده به قاضی مهاجرت ارجاع میشود که پناهندگی را اعطا یا رد میکند. انکار قابل فرجام است و فرد میتواند از نظر قانونی در حالی که منتظر تصمیم نهایی است پناهندگی داشته باشد.
گزارشهای مربوط به رفتار با زندانیان دگرباش جنسی که از طریق قانون آزادی اطلاعات یا FOIA و از طریق شکایات گروههای حقوق مهاجر بدست آمده است نشان میدهد که دگرباشان جنسی 15 برابر بیشتر از جمعیت عمومی زندانیان در معرض حمله جنسی قرار دارند.
مهاجرت و جنسیت در دگرباشان
در نوامبر 2013، یک مركز مطالعاتي پيشرفت آمريكا (CAP) گزارش داد که حمله جنسی به LGBT در بازداشتگاههای مهاجرت 15 برابر بیشتر بوده است.
گزارشگر سازمان ملل در مورد شكنجه، رفتار با مهاجران همجنسگرا در بازداشتگاههای آمریكا را نقض كنوانسیون ضد شكنجه دانسته است.
نمایان بودن
در گفتمان جنسیتی پناهندگی، نمایان بودن معنای خاصی دارد. نمایان بودن بدان معنا نیست که آیا کسی در ظاهر یک دگرباش جنسی است یا نه، بلکه به این معناست که آیا فرهنگ آنها را به اندازه کافی یک گروه جداگانه از سایر افراد میداند یا خیر. در ایالات متحده، قضات و مقامات مهاجرت بر این نکته تاکید دارند كه برای قابل قبول دعوی آزار و اذیت جنسی، همجنسگرایی باید از نظر اجتماعی نمایان باشد.
اساساً نمایان بودن بدان معناست که فرهنگ آنها به اندازه کافی آنها را به عنوان گروهی جدا از سایر افراد در نظر گرفته است. اینکه نمایان بودن به اندازه کافی وجود دارد یا خیر به واقعیتهای مورد یا پرونده (case) بستگی دارد؛
اما به طور کلی اگر دولت هرگونه نگرش یا رویه تبعیضآمیز نسبت به هر فرد LGBT باشد، این آستانه تحقق مییابد. از یک سو، دادگاهها دعاوی مربوط به وضعیت دگرباشان جنسی کشورهای آلبانی، آرژانتین، گویان، اندونزی، جامائیکا، لبنان، مراکش و اوگاندا را پذیرفتند و کشورهای مکزیک، پرو، نیجریه و زیمبابوه را رد کردند.
شرط دیگر این است که پناهجوی دگرباش جنسی باید به دلیل گرایش جنسی یا هویت خود در ایالات متحده نیز مورد آزار و شکنجه قرار گرفته باشد. همانطور که قبلاً بحث شد، جامعه ایران با قوانینی که صریحاً علیه همجنسگرایان وضع شده است و ایجاد ننگ اجتماعی وسیع همراه با انزجار و نفرت، برخورد سختگیرانه و خشونت آمیزی با همجنسگرایی دارد. همجنسگرایی در ایران یک جرم محسوب میشود. اگر کشوری رابطه جنسی برای یک فرد دگرباش را جرم تعیین کند، پس پیگرد قانونی آن جرم ممکن است برای آزار و اذیت کافی باشد.
نتیجه گیری مهاجرت و جنسیت در دگرباشان
ایران به دلایل مختلف از جمله جنسیت در مرکز جریانهای فراوان مهاجرت خارجی و مهاجرت بینالمللی قرار داشته است. افراد دگرباش ایرانی از نقض حقوق بشر رنج میبرند و از آزادیهای اساسی محروم هستند. این سوءاستفاده و بدرفتاریها توسط دولت ایران، نظام قضایی و بازیگران غیر دولتی مانند مدارس، انجمنها و خانوادهها انجام میشود. هیچ کس در قبال این موارد نقض حقوق اساسی پاسخگو نیست و بسیاری از افراد دگرباش جنسی که زندگی آنها با ترس و وحشت همراه است چارهای جز تلاش برای مهاجرت ندارند. جنسیت آنها دلیل فرار است.
پناهندگان LGBT با چالشهای قانونی روبرو هستند که پناهندگان غیر LGBT آن را تجربه نکردهاند. علیرغم این، وجود یک چارچوب حمایتی و محافظتی از LGBT برای افرادی که با چالشهای دوگانه روبرو هستند بسیار اهمیت دارد:
چالشهای مرتبط با پناهنده بودن و چالشهای مرتبط با گرایش جنسی یا هویت جنسیتی. این چالشها نیازمند حساسیت و ارزیابی هویتهای در حال تکامل در محدوده طیف جنسی هستند. وقتی دگرباشها هنوز در کشورهای ترانزیتی مانند ترکیه هستند کمک به آنها لازم و ضروری است؛
برای مثال میتوان به آنها کمک کرد تا مسیر خود را از پرپیچ و خم های بوروکراسی یا تشریفات اداری پیدا کنند و بتوانند پناهنده شوند. و یا برای استقرار و کنار آمدن با زندگی جدید در کشورهای دوستانه LGBT مورد حمایت قرار گیرند. امروز دگرباشان جنسی در زمره به حاشیهراندهشده ترین و آسیب پذیرترین پناهجویان و پناهندگان ترکیه هستند، زیرا بقا و ادامه حیات فیزیکی آنها در ترکیه در معرض خطرات و محرومیتهای جدید قرار دارد.
در جهان بشدت متعصب امروزی و با وجود نگرشهای غیر انسانی و سختگیرانه، دگرباشان ایرانی در شرایط بی ثباتی قرار میگیرند، به ویژه هنگامی که باید کشور مبدأ خود را از ترس آزار و اذیت ترک کنند و در مسیر رسیدن به امنیت با آزار و شکنجه زیادی مواجه شدند. جنسیت افراد دگرباش نباید دلیلی برای تحمل درد و مواجه آنها با خطرات زندگی باشد.
این مقاله برگردانی از مقاله Migration and Gender for Iranian LGBT است که توسط جورنال دانشگاه arcadia در ۲۰۱۸ منتشر گردیده است.
منابع مهاجرت و جنسیت در دگرباشان
- 1Forced Migration Review, Issue 42, (April 2013) , Ensuring protection for LGBTI Persons of Concern, fmreview.org/sogi
- 2 Ahmady, Kameel (2019) Forbitten City ( Comperhansive research on LGBT in Iran), London, Mehri publishing
- 2 Fagan, J., and Houdart, F. (July 2014) The World Bank, Pink Migration – Rising Tide of LGBT Migrants?
- 3 Edited Adams,M., and Bell, A. (2007). Teaching for Diversity and Social Justice. 3rd edition, Routledge.
- 4 Edited Renzetti, C., and Edleson, J. (2008). Encyclopedia of Interpersonal Violence, SAGE Publications.
- 5 Potok, M. February 2011) , Intelligence Report, Issue 140, Anti-Gay Hate Crimes
- 6 Bach, J. Forced Migration Review, Assessing Transgender Asylum Claims | www.fmreview.org/technology
- 7 Cowen, T., Stella, F., Magahy, K., Strauss, K., and Morton, J. (March 2011) Equality Network BEMIS and GRAMnet, ‘Sanctuary, Safety and Solidarity: Lesbian, Gay, Bisexual, Transgender Asylum Seekers and Refugees in Scotland
- 8 Whitaker, B., and Wilson, A. (June 2011), Unspeakable Love: Gay and Lesbian Life in the Middle East, University of California Press
- 9 Calgary Herald, (June 2011) The World’s Most Gay Friendly Places Retrieved from http://www.nytimes.com
- 10 Grant, A., (July 2010). “Dispatch | Gay Tel Aviv”. The New York Times.
- 11 The Independent, (September 2008) .The Five Most Improved Places For Gay Tolerance, Retrieved independent.co.uk/life-style/lovesex/ taboo
- 12 LGBT Rights in Iran | Middle East Research and Information, Retrieved www.merip.org/lgbt-rights-iran …
- 13 Bearak, M., and Cameron, D. (June 2016) The Washington Post, Here are the 10 Countries Where Homosexuality May Be Punished by Death
- 14 Maldives Penal Code, s411; Pakistan Penal Code (Act XLV of 1860), See also, Whipple, S. (May 2012 ) Political Science 14, Homosexuality in Africa: The Causes of State discrimination Based on Race
- Jaspal, R., (2018) Islam and Homosexuality: Identity, Threat and Sexual Health among Muslim Gay. In: J.M. Ryan and H. Rizzo, eds. Sexualities in the Contemporary Middle East
- 16 Jaspal, R., (2018) Islam and Homosexuality: Identity, Threat and Sexual Health among Muslim Gay. In: J.M. Ryan and H. Rizzo, eds. Sexualities in the Contemporary Middle East
- 17 Ottosson, D. (May 2010) ILGA,, The International Lesbian, Gay, Bisexual, Trans and Intersex Association, State-sponsored Homophobia: A World Survey of Laws Prohibiting Same sex Activity Between Consenting Adults
- 18 Global justice Project Iraq (May 2009), Homosexuality and the Criminal Law in Iraq, Retrieved at org/…/21/homosexuality-and-the-criminal-lawin-iraq
- 19 Parsi, A. (January 2015) , Harvard International Review, Iranian Queers and Laws Fighting for Freedom of Expression
- 20 Fenton, S. (May 2016) The Independent, LGBT Relationships Are Illegal in 74 Countries.
- 21 LGBT Activism in the Middle East and North Africa (April 2018) Audacity in Adversity, Retrieved at hrw.org/report/2018/04/16/audacity -adversity
- 22 LGBT Activism in the Middle East and North Africa (April 2018) Audacity in Adversity, Retrieved at hrw.org/report/2018/04/16/audacity – adversity
- 23 McDonald, J., (September 2015), Iraq’s Queer Community to Receive Support & Protection From New Organization, Retrieved at www.out.com/news-opinion/2015/9/29/iraqs-queer.
- 24 McDonald, J., (September 2015), Iraq’s Queer Community to Receive Support & Protection From New Organization, Retrieved at www.out.com/news-opinion/2015/9/29/iraqs-queer
- 25 The Daily Mail Online, (November 2007), Gays should be tortured and hanged. Retrieved at www.dailymail.co.uk/news/article.
- 26 Parsi, A., (January 2015) Harvard International Review, Iranian Queers and Laws Fighting for Freedom of Expression, See also, Jaspal, R. (2018) Islam and Homosexuality: Identity, Threat and Sexual Health among Muslim Gay. In: J.M. Ryan and H. Rizzo, eds. Sexualities in the Contemporary Middle East
- 27 Jaspal, R. (2018) Islam and Homosexuality: Identity, Threat and Sexual Health among Muslim Gay in: J.M. Ryan and H. Rizzo, eds. Sexualities in the Contemporary Middle East,
- 28 Jaspal, Rusi . (2018) Islam and Homosexuality: Identity, Threat and Sexual Health among Muslim In: J.M. Ryan and H. Rizzo, eds. Sexualities in the Contemporary Middle East.
- 29 Wetzstein, C. (October 2013), The Washington Times, APA to correct manual: Pedophilia is not a sexual orientation
- 30 Schlatter, E. and Steinback, R. (December 2010) Alternet Media , 10 Hateful Anti-Gay Myths Debunked
- 31 Afshari, R. (September 2016), Human Rights Quarterly, Vol. 38 No. 3, pp. 814-834. Project MUSE, LGBTs in the Islamic Republic of Iran.
- 32 Mashregh News. Understanding the Evident and Hidden Dimensions of the Promotion of Homophilia in the World
- 33 Mehrangiz K, (July 2015) Lesbian, Gay, Bisexual and Transgender Rights in Iran, Analysis from Religious, Social, Religious, Social, Legal and Cultural Perspectives, IGLHRC,
- 34 Parsi, A. (January 2015) , Harvard International Review Iranian Queers and Laws Fighting for Freedom of Expression
- 35 O’Flaherty, M., and Fisher, J. ( January 2008) Sexual Orientation, Gender Identity and International Human Rights Law: Contextualising the Yogyakarta Principles, Human Rights Law Review : Volume 8, Issue 2, pages 207–248,
- 36 Card, C, (1994). Adventures in Lesbian Philosophy. Indiana University Press. p. 127.
- 37 Whitaker, B.( June 2016) The Guardian International Edition Newspaper, LGB Rights , Everything you need to know about being Gay in Muslim Countries
- 38 Yip, A.K.T., (2004). Embracing Allah and sexuality? South Asian non-heterosexual Muslims in Britain. In: P. Kuman and K. Jacobsen, eds., South Asians in the Diaspora: Histories and Religious Traditions.
- 39 Jaspal, R. (February 2014). Homosexuality in Islam. Paper presented at the European Society for Sexual Medicine and European Federation of Sexology Joint Annual Conference, Istanbul, Turkey
- Human Rights Violations on the Basis of Sexual Orientation, Gender Identity, and Homosexuality in the Islamic Republic of Iran, IGLHRC
- 41 Spencer, R,( April 2017) , Jihad Watch blog affiliated with the David Horowitz Freedom Center, Islamic Republic of Iran Arrests Over 30 Gay Men, Will Subject Them to Sodomy Tests.
- 42 Bancroft, J. D. and June Machover Reinisch, (October 1990) Adolescence and Puberty, Oxford University Press, USA
- 43 Labi, N. (May 2007) The Atlantic Magazines , The Kingdom in the Closet
- 44 Rasmussen, S. (December 2014) The Vocativ Newsletter, Living Dangerously: What It’s Like To Be Gay In Iran
- 45 Bagri N. T. (April 2017) Quartz News, Iran’s Policies about Transgender Rights Are Unique
- 46 Alipour, M.( 2016) , Islamic Shari’a Law, Neotraditionalist Muslim Sholars and Transgender Sex-Reassignment Surgery: A Case Study of Ayatollah Khomeini’s and Sheikh al-Tantawi’s fatwas, International Journal of Transgenderism, Volume 18, Issue 1, pages 91-103
- 47 Gender Confirmation Surgeries, American Society of Plastic Surgeons. Retrieved at www.plasticsurgery.org/reconstructive-procedures,
- 48 Dehghan, K. ( May 2012) The Guardian International Edition, Iran Persecution of Gay Community Revealed
- 49 Hamedani, A. (November 2014), BBC Persia Magazine, The Gay People Pushed to Change Their Gender
- 50 Hamedani, A. (November 2014), BBC Persia Magazine, The Gay People Pushed to Change Their Gender
- 51 Hamedani, A. (November 2014), BBC Persia Magazine, The Gay People Pushed to Change Their Gender
- 52 Bagri N.T, (April 2017) , Quartz News, Iran’s Policies about Transgender Rights Are Unique
- 53 Najmabadi, A.( December 2013) Professing Selves: Transsexuality and Same-Sex Desire in Contemporary Iran ,
- 54 Najmabadi, A., (Fall/Winter 2008), The Feminist Press, Women’s Studies Quarterly 36(3-4): 23-42. Transing and Transpassing Across Sex Gender Walls in Iran.
- 55 Iran: Still Hostile to Gays | Retrieved at www.defenddemocracy.org/media-hit/iran-still-hostile-to-gays
- 56 Iran: UK Grants Asylum to Victim Of Tehran Persecution Of Gays, (February 2011) The Daily Telegraph. See also, Encarnación, O. G. (May 2017). Foreign Affairs .The Global Backlash Against Gay Rights Movement.
- 57 United Nations, General Assembly, Situation of Human Rights in the Islamic Republic of Iran report of the Secretary-General, A/72 /332 (14 August 2017 ) available from undocs.org A/72 /332
- 58 Carroll, A., and Itaborahy, P., (May 2015) 10th edition, ILGA, State Sponsored HomopHobia; A World Survey of Laws: Criminalisation, Protection and Recognition of Same-Sex Love
- 59 Hall, J. (January 2016), The Independent, Which Country Executes the Most People?
- 60 Ghaemi, H., (October 2010) Iran Primer: The Islamic Judiciary
- 61 Ghaemi, H, (October 2010) Iran Primer: The Islamic Judiciary
- 62 Amnesty International Press Release, (July 2014,) Iran: Youth at Risk of Hanging Amid Disturbing Rise in Juvenile Executions
- 63 Michaelson, J., ( August 2014) The Daily Beast, Iran’s New Gay Executions
- 64 Dehghan, K., (September 2011) The Guardian International Edition, Iran Executes Three men on Homosexuality Charges
- 65 Dehghan, K., (September 2011) The Guardian International Edition, Iran Executes Three men on Homosexuality Charges
- 66 Out Right International, (July 2007) Iran: IGLHRC Condemns Continued Use of Sodomy Laws To Justify Executions and Arbitrary Arrests
- Kim, R., (August 2005) The Nation, Witnesses to an Execution.
- 68 Kim, R., (August 2005) The Nation, Witnesses to an Execution.
- 69 Amnesty International Press Release, (December 2007), Iran: Execution of Child Offender Makwan Moloudazdeh, Retrieved at www.amnesty.org/en/press-releases/2007/12/.
- 70 Statement of the International Gay and Lesbian Human Rights Commission. 18. See, also Dahl F., Iran Seen Hanging Man for Raping Boys, (December 2007) . Reuters via the International Herald Tribune
- 71 BBC NEWS | Middle East, (December, 2007) Iranian Hanged After Verdict Stay BBC News.
- 72 Press Release, Amnesty International, (August 2016) , Iran: Hanging of Teenager Shows Authorities’ Brazen Disregard for International Law
- 73 Told to a Tehran Bureau correspondent, The Guardian International Edition, (January 2013)
- The Economist, (August 2018) The Way Forward on Immigration to the West
- 75 Financial Tribune, Economy Business And Markets (December 2016) , A Look at Iran’s Migration Profile
- 76 La Fountain-Stokes, Lawrence M. (2007) Queer Migrations: Sexuality, U.S. Citizenship, and Border Crossings, The Americas, vol. 63 no. 4, pp. 671-
- Project MUSE,
- 77 La Fountain-Stokes, Lawrence M. (2007) Queer Migrations: Sexuality, U.S. Citizenship, and Border Crossings, The Americas, vol. 63 no. 4, pp. 671-672. Project MUSE,
- 78 National LGBTQ Task Force, Stronger Together, (October 2015) A Guide to Supporting LGBT Asylum Seekers
- 79 National LGBTQ Task Force, Stronger Together, (October 2015), A Guide to Supporting LGBT Asylum Seekers
- 80 Baetz, J, (November 2013) , The Associated Press ,EU Court: Homosexuality Can Be Grounds for Asylum,
- 81 UNHCR Guidance Note on Refugee Claims Relating to Sexual Orientation and Gender Identity, 21 November 2008 para 26.
- 82 Crowder, N., (March 2015) , The Washington Post, Seeking Home: The lives of Gay and Transgender Asylum Seekers of the Middle East
- 83 National Geographic Family Reference Atlas of the World, (7th Ed.)
- 84 Banani, D., (December 2003), Reforming History: Turkey’s Legal Regime and Its Potential Accession to the European Union. Boston College International Comparative Law Review, Vol 6. Issue 1,
- 85 Jafar, A., and Shahtakhtinski, I. ( August 2016) Asylum Seekers from Turkey , Retrieved at www.islawfirm.com/asylum-seekers-from-turkey.
- 86 Kirisci, K., (November 2003) Migration Policy Institute, A Transformation from Emigration to Immigration.
- 87 United Nations General Assembly Resolution 4 29(V) of 14 December 1950, at http: //www.unhcr.org/refworld/docid/3b00f08a27.htm
- 88 UN High Commissioner for Refugees, “States Parties to the 1951 Convention Relating to the Status of Refugees and the 1967 Protocol.
- 89 Kirisci, K., (November 2003) Migration Policy Institute, A Transformation from Emigration to Immigration
- 90 Author Independent, Asylum Information Database, Introduction to the Asylum Context in Turkey, Retrieved at www.asylumineurope.org/reports/country/turkey Turkey
- 91 Author Independent, Asylum Information Database, Introduction to the Asylum Context in Turkey , Retrieved www.asylumineurope.org/reports/country/turkey Turkey
- 92 Grungras,N., Levitan R., Slotek A. ( 2009) The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV
- 93 IRQR, ( June 2016) World Refugee Day and Plight of LGBT Refugees, Retrieved at irqr.ca/2016/?p=410
- 94 Grungras,N., Levitan R., and Slotek, A. 2009 The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV Unsafe Haven: Security Challenges Facing LGBT Asylum Seekers and Refugees in Turkey
- 95 LGBTI Equal Rights Association for Western Balkans and Turkey, 8 March 2017 www.lgbti-era.org/content/turkey
- 96 Grungras,N., Levitan R., and Slotek, A. 2009 The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV Unsafe Haven: Security Challenges Facing LGBT Asylum Seekers and Refugees in Turkey
- 97 Dehghan, S. (February 2017) The Guardian International Edition, US Travel Ban Leaves Iranian LGBT Refugees in Limbo
- 98 Grungras,N., Levitan R., and Slotek, A. 2009 The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV Unsafe Haven: Security Challenges Facing LGBT Asylum Seekers and Refugees in Turkey
- 99 Iranian Queer Watch Report The Iranian Railroad for Queer Refugees, Retrieved at irqr.net/2016/wp-content/uploads/2016/01/IQW-Report.pdf
- 100 Dehghan, S., (February 2017) The Guardian International Edition, US Travel Ban Leaves Iranian LGBT Refugees in Limbo
- 101 Dehghan, S., (February 2017) , The Guardian International Edition, US Travel Ban Leaves Iranian LGBT refugees in Limbo
- 102 Kalantari, S., (April 2015) Vice News, Transgender Iranian Refugees Are Struggling to Outrun Prostitution and Violence
- 103 Russel, S., (November 2002) Refugees: Risks and Challenges Worldwide, Retrieved at www.migrationpolicy.org/programs/migration-informationsource
- 104 Grungras,N., Levitan R., and Slotek, A.(2009) The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV Unsafe Haven: Security Challenges Facing LGBT Asylum Seekers and Refugees in Turkey
- 105 Grungras,N, Levitan R. and Slotek, A. 2009 The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV Unsafe Haven: Security Challenges Facing LGBT Asylum Seekers and Refugees in Turkey
- 106 Grungras,N, Levitan R. and Slotek, A.( 2009) The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV Unsafe Haven: Security Challenges Facing LGBT Asylum Seekers and Refugees in Turkey
- 107 Turkish Labour Law for Foreigners, Feb 2 2003, Law No. 4817, Art. 12,
- 108 Kalantari, S., (April 2015) Vice News, Transgender Iranian Refugees Are Struggling to Outrun Prostitution and Violence
- 109 Grungras,N, Levitan R. and Slotek, A. (2009) , The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV Unsafe Haven: Security Challenges Facing LGBT Asylum Seekers and Refugees in Turkey
- 110 Peñaloza, M., (January 2017) KPBS News, For A Stark Contrast To U.S. Immigration Policy, Try Canada
- 111 Government of Canada. September 9, 2010, Rights of LGBTI persons, www.canada.ca/…/services/rights-lgbti-persons.html.
- 112 CBC News, (November 2011), Ottawa Introduces First ‘Gay Village’“.
- 113 Allard, J., (September 2015), Immigration News, Has Canada Turned Back the Clock with Iranian Immigration?
- 114 CBC Radio, (February 2017) LGBT refugees From Iran Are Asking Why It’s Become Harder For Them To Come to Canada
- 115 Dehghan, S., (February 2017) , The Guardian International Edition, US Travel Ban Leaves Iranian LGBT Refugees in Limbo
- 116 Robertson, D.,( March 2017) , Xtra News, Canada’s Immigration Department Acknowledges Drop in LGBT Refugees from Iran, Retrieved at dailyxtra.com/canadas-immigration-department
- 117 Robertson, D., (March 2017) , Xtra News, Canada’s Immigration Department Acknowledges Drop in LGBT Refugees from Iran, Retrieved at www.dailyxtra.com/canadas-immigration-department
- 118 Robertson, D., (March 2017) , Xtra News, Canada’s Immigration Department Acknowledges Drop in LGBT Refugees from Iran, Retrieved at dailyxtra.com/canadas-immigration-department
- 119 CBC Radio, (February 2017) LGBT Refugees From Iran Are Asking Why It’s Become Harder For Them To Come to Canada
- 120 Beeitbart News(Nov 2017) , Trudeau Cries During Apology to ‘LGBTQ2’
- 121 8 C.F.R. § 208.13(b)(1), 1208.13(b)(1))
- 122 Political Asylum USA.com, Retrieved at www.politicalasylumusa.com
- 123 Political Asylum USA.com, Retrieved at politicalasylumusa.com
- 124 Grungras,N, Levitan R. and Slotek, A. ( 2009), The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV Unsafe Haven: Security Challenges Facing LGBT Asylum Seekers and Refugees in Turkey
- 125 Asylum Fact Sheet | Transgender Law Center,
- 126 Gruberg, S., (November 2013) ,Center for American Progress, Dignity Denied: LGBT Immigrants in U.S. Immigration Detention
- 127 Mullins, D., (November 2013) America Aljazeera, Report: LGBT Immigrant Detainees Face Higher Risk of Sexual Assault,Abuse
- 128 Houdart, F., and Fagan J., The World Bank, (July 2014), Pink Migration – Rising Tide of LGBT Migrants?
- 129 Marouf, F., ( 2008) The Emerging Importance of Social Visibility” in Defining a Particular Social Group and Its Potential Impact on Asylum Claims Related to Sexual Orientation and Gender, Scholarly Works. Paper 419. http://scholars.law.unlv.edu/facpub/419
- 130 Political Asylum USA.com, Retrieved at www.politicalasylumusa.com
- 131Hakimzadeh S., ( September 2006,) A Vast Diaspora Abroad and Millions of Refugees, Retrieved at migrationpolicy.org/programs/migrationinformation-source)
- 132 Grungras,N, Levitan R. and Slotek, A., (2009) The Fletcher Journal of Human Security, 41 VOLUME XXIV Unsafe Haven: Security Challenges Facing LGBT Asylum Seekers and Refugees in Turkey
- شهر ممنوعه ( پژوهشی بر باب دگرباشان در ایران)، کامیل احمدی و همکاران ، نشر مهری 2019، لندن