مردم شناسی[1]، بخشی از تلاش انسان برای شناخت “خودش” است. چرا که خود را بخشی از این جهان می انگاریم، از اینروی هر کدام یک مردمشناس هستیم. ما همچنین در پی شناخت محیط اجتماعی مان هستیم. می خواهیم بدانیم: منشا انسان از کجاست؟ رابطه اش با طبیعت و حیوانات دیگر چگونه بوده؟ ابزار و خوراک و پوشاک چگونه پیدا شده؟رسوم و قواعد و فرهنگ از کجا نشات گرفته؟ خانواده و زناشویی چگونه پدید آمده؟ خدایان، ادیان و شاهان چگونه بر ما حاکم شده اند؟… انسانشناسی[2]در بعد زمان و مردم شناسی در بعد مکان با استفاده از مجموعه علوم، روشها، ابزار و شواهد، به پرسش هایی از این دست پاسخ می دهند.
مردم شناسی در محافل علمی ایران، غالبا با عنوان “انسانشناسی” کاربرد یافته و معادل لغوی یکسانی با انسانشناسی دارد: آنتروپوس به معنای انسان و اتنوس به معنای قوم و مردم است. در سال ۱۳۴۹شورای وضع و قبول اصطلاحات اجتماعی، اصطلاح انسانشناسی را در مقابل کلمه آنتروپولوژی(مطالعه عمومی انسان، شامل: مطالعه جسمانی، باستانی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی) و اصطلاح مردم شناسی را در مقابل کلمه اتنولوژی به معنی مطالعه هر یک از نهادهای انسانی(اقتصادی، اجتماعی، دینی، سنتی و فرهنگی)، برگزید[3]. همانند سایر علوم انسانی، توسعه مردم شناسی بصورت کنونی از قرن 19 توسط دانشمندان اروپایی صورت گرفت. از آنجا که توسعه این علم همزمان با رشد سرمایه داری و حضور ارتش استعمارگران در جوامع بِکر بود؛ در نزد مردمان این جوامع؛ استعمار و علم انسان شناسی یکی قلمداد شد چرا که اولا بازرگانان و تجار با اهداف اقتصادی راهی شناخت جوامع دیگر میشدند؛ ثانیا کشیشان برای تبلیغ مذهب خود و سلطه بر فرهنگهای دیگر وارد آن سرزمینها میشدند که عمده اطلاعات قوم نگارانه و مردم شناسانه نیز در قالب سفرنامه، توسط همانها ثبت و ماندگار شده است.
تعریف انسان شناسی و مردم شناسی
انسانشناسی علمی است که به مطالعه نوع انسان، ویژگیهای جسمانی، فرهنگ، رفتار و روابط اجتماعی و محیطی او در همه زمانها می پردازد و مردم شناسی علمی است که به مطالعه تاریخی و مقایسه ای فرهنگها بر اساس داده های مردمنگاری می پردازد. دانشمندان اواخر قرن 19 اغلب بدون انجام کار میدانی به نتایج انسان شناختی می رسیدند از اینروی به انسانشناسان صندلی نشین[4] معروف بودند. اما اکنون این علوم با بکارگیری روشهای نوین و استفاده از دستاوردهای جدید علوم دیگر، چگونگی رابطه متقابل “انسان، طبیعت و فرهنگ” را بررسی می کنند.
حوزه های انسان شناسی
انسانشناسی و مردم شناسی آخرین علومی بودند که از خانواده علوم انسانی جدا شدند و شاخه های تخصصی خود را توسعه دادند. مهمترین آنها عبارتند از:
الف)انسانشناسی جسمانی(زیستی): انسانها را به عنوان موجودات زیستی و تکاملی مطالعه می کند[5] و خود چهار قلمرو مهم دارد.
ب)مردم شناسی اجتماعی(انسانشناسی فرهنگی): به توصیف شیوه ها و اَشکال مختلف زندگی انسانها در گذشته و حال می پردازد و چند قلمرو اصلی دارد.
جدول(1): برخی قلمرو های انسان شناسی و مردم شناسی
انسان شناسی جسمانی | نخستی شناسی: مطالعه انسانهای ابتدایی و میمونهای عالی |
زیست سنجی انسانی: مطالعه کمّی ویژگیهای حیاتی انسان | |
انسان سنجی: بررسی مختصات بدن انسان | |
انسانشناسی ژنتیک: مطالعه وراثت و نحوه انتقال صفات جسمانی | |
مردم شناسی
(انسانشناسی اجتماعی/فرهنگی) |
باستانشناسی: مطالعه تاریخ بشر و تمدنهای نخستین |
زبانشناسی: مطالعه ساختار زبان و تاثیر آن بر تفکر و تفهم انسان | |
تکامل شناسی: مطالعه سنگواره ها و خاستگاه تکامل انسان | |
مردمنگاری: بررسی توصیفی شیوه زندگی گروههای انسانی | |
مردم شناسی: بررسی خاستگاه فرهنگها، باورها، اندیشه ها و روند تحولات آنها در محدوده ای معین | |
تاریخ شناسی: ثبت و تبیین گذشته بشری برای بکارگیری آن در آینده |
علم مردم شناسی
به مجموعه منظمی از دانش و اطلاعاتی که قابل وارسی و آزمون باشد؛ علم گفته می شود. از آنجا که مردم شناسی برای فهم رفتار اجتماعی انسانها از روشهای علمی متعدد استفاده می کند؛ می توان آن را در زمره علوم شمرد. مردمشناسان تلاش می کنند واقعیتهای قابل مشاهده در باره رفتار انسانها را توصیف و طبقه بندی کنند، پیوندهای انسانها را مشخص کنند و اصول کلی از آنها بدست بیاورند.[6] از اینروی مردم شناسی به عنوان یک علم، نه تنها در تبیین گذشته انسان کارکرد دارد بلکه برای پیش بینی آینده نیز ارزشمند است.
مردم نگاری و مردم شناسی
مردمنگاری از طریق کار میدانی به مطالعه و توصیف دقیق و همه جانبه فعالیتهای انسانی و مظاهر مادی و غیر مادی جوامع و فرهنگهای مختلف میپردازد و در نظام تحقیقات خود، رعایت تکنیکها و سلسله مراتبی را پیشنهاد می کند[7]. این علم مجموعهای از دادهها و اطلاعات را بدون تحلیل و پیشداوری به صورت عکسبرداری وقایع و پدیدهها فراهم میکند تا مورد استفاده مردمشناس قرار گیرد. مردمنگاران معمولا یک یا چند سال را صرف مشاهده و مصاحبه با مردمی می کنند که می خواهند آنها را توصیف کنند در حالیکه کار مردم شناسی مطالعه و تحلیل مدارک و یافته های مردمنگاری به منظور شناخت خاستگاه، سیر، اشاعه و تغییر فرهنگها و مطالعه نهادهای اجتماعی( اقتصاد، دین، زبان، ازدواج، خویشاوندی و…) در محدوده ای معین است.[8] مردمنگاری شامل مونوگرافی و مشاهده و توصیف گروههای انسانی است و هدف آن انعکاس جریان حیات هر یک از آنان است و حال آنکه مردم شناسی اسناد و مدارک حاصل از مردمنگاری را در جهت انجام مقایسه ها مورد استفاده قرار می دهد.[9]
کارکرد علم مردم شناسی
مطالعه مردم شناسی به ما کمک می کند تا شناخت بیشتری در مورد جامعه، جهان و خودمان بدست بیاوریم. همچنین مطالعه مردم شناسی به ما امکان می دهد تا خود و جهان را در دگرگونی نامحدود و متنوع ببینیم. مردم شناسی سبب گسترش افق دید ما به فرهنگهای دیگر می شود و با شناخت شیوه های زندگی و اندیشه و رسوم مردمان دیگر، مطلق انگاری را ترک گفته و دید نسبی به فرهنگها پیدا می کنیم. اگر قرار است انسانها در صلح و صفا زندگی کنند باید از ماهیت تفاوتهای فرهنگی، شناخت بهتری داشته باشند و اگر شناخت بین فرهنگها بتواند موجب پیدایی تساهل و مدارا در بین مردم گردد، مردم شناسی قادر خواهد بود بیشترین کمک را به ایجاد صلح در جهان بنماید.[10]
روش تحقیق در مردم شناسی
بیشترین اتکای علم مردم شناسی به کار میدانیِ هدفدار و ژرفانگر است. آنان از طریق مشاهده دست اول و زندگی در میان جامعه مورد مطالعه، می کوشند شیوه های مرسوم تفکر و رفتار مردم را بفهمند. مشاهده روشمند و مشارکت پذیر، مصاحبه، تفسیر نظام مند، مقایسه دقیق و نمونه گیری؛ روشهای تحقیقی عمده مردم شناسی کنونی بشمار می آیند. استفاده از اسناد و مدارک، ضبط صوت، عکس و فیلمبرداری و ثبت وقایع با ابزارهای تکنولوژیکی موثر، کار گردآوری داده های مردمشناختی را تکمیل می کند.
ارزش های اخلاقی و علمی مردمشناس
از آنجا که مردمشناس با ورود به درون مردم به مشاهده مشارکت آمیز موضوع میپردازد لذا مستلزم رعایت اصولی است، از جمله: داشتن حس همدلی نسبت به مردم مورد مطالعه، داشتن روحیه وظیفه شناسی و صداقت، رعایت رازداری و عیب پوشی، داشتن روحیه بردباری و متانت و پایبندی به حقیقت در انعکاس نتایج تحقیق.
مردم شناسی در ایران
در سال 1313 مردم شناسی با درسِ علم الاجتماع در رشته فلسفه دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی تدریس شد و در سال 1316 بنگاه علمی مردم شناسی و موزه مردم شناسی بوجود آمد. در سال 1337 اداره فرهنگ عامه در وزارت فرهنگ تشکیل شد و به تحقیقات مرد مشناسی و عشایری ایران پرداخت. انجمن انسان شناسی ایران نیز در سال ۱۳۸۰ تأسیس شد. امروزه رشته مردم شناسی در تمام مقاطع و اغلب دانشگاههای ایران دایر است.
- Ethnology ↑
- Anthropology ↑
- رنجبر، محمود؛ ستوده، هدایت الله (1384).مردم شناسی.تهران:ندای آریانا. ↑
- Armchair anthropology ↑
- روح الامینی، محمود(1364).گرد شهر با چراغ. تهران: زمان. ↑
- رنجبر،همان. ↑
- بیتس، دانیل؛پلاگ، فرد(1385).انسانشناسی فرهنگی.ترجمه محسن ثلاثی.تهران: علمی. ↑
- روح الامینی، همان. ↑
- رنجبر، همان. ↑
- رنجبر، همان. ↑