پیامدهای کار کودک در بزرگسالی

مشکلات اقتصادی؛ زندگی خانواده‌های محروم، حاشیه نشین و کارگر را مستقیماً تحت تأثیر قرار میدهد. اولین قربانیان این مشکلات، کودکانی هستند که مجبور به ترک تحصیل و ورود به بازار کار می‌شوند. آمار دقیقی از تعداد کودکان کارِ ایران در دست نیست. آخرین گزارش‌ها (1402) نشان می‌دهند 120 هزار کودک کار در ایران هست که بیش از 14 هزار نفر آنها خیابانی هستند[1] که ۸۰ درصدشان را اتباع خارجی تشکیل میدهند.[2] کار و زندگی در خیابان مشکلات زیادی را برای کودکان کم سن و سال ایجاد می‌کند. مهمترین تبعات آن عدم رشد جسمی، جنسی و ذهنی، دوری از تحصیل، عدم تغذیه مناسب، تحمل سرما و گرما، تصادفات رانندگی و نقص عضو، بیماری و گرسنگی است که پیامدهای منفی بسیاری را در بزرگسالی برای آنها در پی دارد. از علل اصلی پدیدآورنده کودکان کار در ایران می توان به فقر، ناکارآمدی ساختار اقتصادی، بحرانها و تورم های مداوم، ازدیاد جمعیت، تخریب سیستماتیک محیط زیست، مهاجرت بی‌رویه از روستاها به شهرهای بزرگ و حضور مهاجران کشورهای همسایه مانند افغانستان اشاره کرد.

اصطلاح “کار کودکان” اغلب به‌ کارهایی اطلاق می‌شود که کودکان را از تجربه کودکی، پتانسیل و شأنشان، محروم می‌کند و برای رشد فیزیکی و روانی آن‌ها مضر است. بنابه تعریف سازمان بین‌المللی کار و یونیسف، هر انسانی که کمتر از هجده سال داشته و به فعالیتی برای کسب درآمد اشتغال داشته باشد یا فعالیت او درجهت بهره‌کشی به‌سبب دِینِ خانواده باشد “کودك کار” نامیده می‌شود. ایران علیرغم الحاق به پیمان‌نامۀ‌ جهانی حقوق کودک و پذیرش تعهدات مربوط به کودکان کار و خیابانی هنوز این کودکان را به‌ رسمیت نشناخته‌ است.

مشکلات کودکان کار در ایران

در ایران اغلب والدینِ کودکانِ کار به دلیل فقر و مشکلات ساختاری دیگر ، توانایی ارائه خدمات بهداشتی و درمانی مناسب برای فرزندان خود را ندارند. کودکان کار به ندرت واکسیناسیون می‌شوند، به همین دلیل در معرض بیماری‌های مختلف قرار دارند. برخی از مشاغل نیز خطرات خاص خود را دارند که باعث انواع بیماریهای پوستی، گوارشی، خونی، گرمازدگی، سرمازدگی، تب شدید، نقص عضو و سایر مشکلات می‌شوند.کودکان کار علاوه بر مشکلات جسمی در معرض آسیب‌های روانی و اجتماعی، آزار جسمی و جنسی نیز نیز قرار دارند. تجربه شغل‌های بسیار سخت مانند کارهای ساختمانی، جوشکاری، مکانیکی، کوره‌های آجرپزی، بلورسازی، زباله گردی و… نیز آسیب‌های جبران ناپذیری را به این کودکان وارد می‌کنند.

اَشکال کار کودکان

برخی از اَشکال کار کودکان که با عنوان بدترین اشکال شناخته شده اند؛ باعث میشود تا کودکان به بردگی کشیده شوند، از خانواده های خود جدا شوند، در معرض انواع خطرات و بیماریهای جدی قرارگیرند یا سبب حضور کودکان در خیابانهای کلان شهرها بخصوص در سنین پایین  شوند. کار کودکان در ایران اغلب به اشکال زیر دیده می شود: کار در کارگاه های تولیدی: کیف ،کفش، پوشاک و…، کارهای مکانیکی و جوشکاری، کار در حوزه ضایعات، باربری، کوره های آجرپزی، کشاورزی، کارگاههای تولید گل، زباله گردی، دست فروشی در خیابان و متروها،  کار در خیابان – دست فروشی و شیشه پاک کین-،کار در میادین میوه و تره بار،کار خانگی، شاگرد سوپری و سایر مغازه ها، کار در کارواش، کار در کارگاه های نجاری، بلورسازی و کوره های آجرپزی …

تداوم تبعات حاصل از کار کودک در بزرگسالی

برخی کارها از جمله زباله‌گردی معضلاتی مانند ساعت‌های کاری طولانی و فشار کاری بالا، شرایط نامناسب بهداشتی، آلودگی زیستی و به‌تبع آن، مخاطراتی همچون به‌خطر افتادن سلامت جسمی، آسیب‌دیدگی و حوادث حین کار، احساسات ناخوشایند روانیِ ایجادشده به‌هنگام کار و جمع‌آوری زباله، نزاع، ابتلا به انواع بیماری‌ها، خطراتی مانند قرار گرفتن در معرض آلودگی‌های محیطی و مواد شیمیایی و انواع فلزات سمی و بسیاری از مسائل مرتبط با بقای حیات انسانی و… مواجه‌اند که بسیاری از این آسیبهای حین کار و صدمات ناشی از بی توجهی سیستماتیک تا آخر عمر کودکان را درگیر کرده و همراه همیشگی آنان است.

مخاطرات جسمی: اغلب کودکان کار، از ابزارهای کار همچون دستکش و لباس و کلاه ایمنی استفاده نمی‌کنند، محیط کاری آنان گرم، آسیب‌زا و تهدیدکننده سلامت است. از آنجا که این کودکان، قادر به تأمین هزینه‌های خدمات سلامت نیستند. هزینه‌های زیاد درمان، باعث می شود به شیوه‌های نامناسب، زخم خود را درمان کنند. کارهای سنگین بویژه زباله‌گردی نه‌تنها کودکان را درمعرض خطرها و حوادث فیزیکی قرار می‌دهد بلکه آسیب‌های اجتماعی، ذهنی و عاطفی نیز برایشان بدنبال می آورد. فشار جسمی و آسیب‌های ناشی از آن در شغل زباله‌گردی بسیار زیاد است، به‌گونه‌ای که تحمل بار سنگین و خستگی مفرط می‌تواند باعث صدمه دیدن اسکلت‌ها و عضلات کودک شود. همۀ این موارد درطول زمان به فرسایش جسمی و روانی منجر میشود و بر تمام مراحل رشد کودکان تأثیر میگذارد.

ابتلا به بیماری‌های دائمی: استفاده از شیوه‌های غیراصولی‌ درمان، ممکن است به عفونت و سایر بیمارهای صعب‌العلاج مانند کلیه‌درد، گوش‌درد‌، آسم،کمردرد و ناراحتی‌های پوستی بینجامد.کار در شرایط آب‌وهوایی نامناسب، فقدان تجهیزات و لوازم کار مناسب و ایمن، زندگی در محل‌های غیربهداشتی و ناایمن، استفاده از آب شرب غیربهداشتی، وضعیت نامناسب تغذیه، خواب نامنظم و ناکافی و ساعت کاری طولانی از عوامل اصلی ابتلا به بسیاری از بیماری‌هاست.

قربانی‌جرم و خشونت ‌شدن: کودکان کار در محل کار و در سطح جامعه توسط شهروندان، قربانی انواع جرائم و خشونت‌ها می‌شوند. بسیاری از خشونت‌ها به‌دلیل نحوۀ سازمان‌دهی کار از سوی پیمان‌کاران رخ می‌دهد. شکل بسیار شایع خشونت، هنگامی است که مقامات رسمی به گاراژها و گودهای آنان حمله کرده و آن‌ها را تخریب می‌کنند، بدین ترتیب با بی سرپناه شدنشان در معرض انواع مخاطرات زیستی قرار می گیرند.

آسیب‌پذیری اجتماعی: مهاجرت، شرایط ناانسانی کار و زندگی، تجربه انواع خشونت‌ها و فشارها به همراه احساسات منفی می‌تواند آنان را در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی همچون مصرف مواد مخدر، خودکشی، خودزنی و رفتارهای پرخطر دیگر قرار دهد. کودکان کار در جامعه دچار فشارهای زیادی هستند و این امر باعث می‌شود در بزرگسالی نیز آن ها زندگی سختی داشته باشند.

اسکان مخاطره‌آمیز و تغذیه نامناسب و دور ماندن از تحصیل: شیوه اسکان بسیاری از کودکان کار و عدم دسترسی آن‌ها به خدمات شهری، مخاطرات زیادی را به همراه دارد. آنان به حداقل امکانات زندگی، مانند آب، حمام و وسایل گرمایشی ایمن، دسترسی ندارند. کودکان ازآنجاکه در طول هفته ساعات طولانی را مشغول به کار هستند دیگر توان و فرصتی برای پرداختن به سایر امور همچون تحصیل و بازی ندارند و بدینسان کودکی آن‌ها به یغما می‌رود. به لحاظ شرایط تغذیه نیز از فقر غذایی رنج می‌برند، تنوع مواد غذایی بسیار محدود و بی کیفیت و اغلب فاسد است و تبعات چنین زیستنی تا آخر عمر بر زندگی شان سایه می افکند.

ضعف شناختی و اختلال در فرایند رشد طبیعی: اغلب کودکان کار از بُعد شناختی دچار ضعف می‌شوند و این مسئله بر یادگیری آنان، خصوصاً در دوران تحصیل، تأثیر می‌گذارد. رشد عاطفی کودکان نیز دراثر کار در شرایط سخت شغلی، مختل می‌شود و احساساتی مانند عزت‌نفس کافی، اعتمادبه‌نفس، دلبستگی خانوادگی و عشق و دوستی در آن‌ها لطمه می‌بیند. این کودکان‌ همچنین دچار انواع افسردگی‌ها و اضطراب‌هایی می‌شوند که با سنشان تناسب ندارد و با داشتن مسئولیت کاری و اقتصادی، به‌دلیل ندیدن آموزش لازم و نداشتن دانش و قدرت برنامه‌ریزی، در محیط کار مدام مضطرب‌اند و این اضطراب در بزرگسالی نیز همراه همیشگی آنان خواهد بود.

برآیند کار کودکان مجموعه ای از آسیبهای ریز و درشت است که سلامت آنان را در ابعاد مختلف جسمی، روانی، اجتماعی و اخلاقی به خطر انداخته است، مانع تحصیل آنان میشود و توانمندسازی آنان را با اختلال اساسی مواجه کرده و مسیر توسعه متوازن و بهره گیری از نیروهای انسانی جامعه را دشوار می سازد.

 

منابع:

 

https://www.ilna.ir

https://donya-e-eqtesad.com

https://www.khabaronline.ir

 

[1] ۲https://www.ilna.ir1402/3/22

[2] https://donya-e-eqtesad.com/

https://www.khabaronline.ir 1402/3/21

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *