هفته پژوهش و همزمانی با سالروز علوم اجتماعی فرصت مغتنمی است برای اینکه درباره اهمیت کار پژوهش و نقشی که پژوهشگران در توسعهی جامعه ایفا میکنند سخن بگوییم
اگرچه پیشتر نیز در گفتوگویی با خبرگزاری ایرنا درباره حوزه پژوهش و مصائبی که یک محقق با آنها روبهرو است صحبت کرده بودم اما همچنان ناگفتهها درباره این حوزه، اهمیت، ضرورت و مخاطراتی که به همراه دارد بسیار است.
http://www.irna.ir/news/83295034
http://www.irna.ir/news/83298005
جهان و جامعهای که روند تغییرات در آن شدت گرفته است و با شتابی شگفتانگیز پیش میرود، برای اینکه با موفقیت و مخاطرات کمتری به سمت توسعه پایدار حرکت کند، در همه عرصهها نیاز مبرم به پژوهش و تولید محتوای مبتنی بر کار علمی، تحقیقی و دانشگاهی دارد تا همچون چراغی روشنیبخش فراروی نهادهای اجرایی و جامعه عمل کند.
حوزه پژوهش، به خصوص در جوامع در حال توسعه بیش از هر چیزی به اعتماد نیاز دارد و از جامعه و سیستمی که خواهان پیشرفت و بهبود است، انتظار میرود نحوه مواجههاش با حوزه پژوهش با رویکرد آیندهپژوهشی، مقایسهای و به دور از ذهنیت و محدودیت باشد. علت این است که بهبود اوضاع یک جامعه، کاهش و حل مشکلات و آسیبهای اجتماعی، درک فرهنگ و سنن رایج، پیشرفت و حرکت به سوی توسعه پایدار همه در گرو پژوهشهای عمیق اجتماعی است و این مهم در صورتی ممکن خواهد شد که پژوهشگران مصونیتِ کاری و امنیت روانی داشته باشند، از حمایتهای مالی برخوردار شوند و تخصص و توانایی آنها مورد بهرهبرداری و مشاوره قرار بگیرد.
همه اینها در حالی است که در جامعه ما محدودیتهای قانونی و حساسیتها به خصوص در حوزه آسیبهای اجتماعی مرز مشخصی ندارد و پژوهشگران همواره از این موضوع رنج میبرند؛ بسیار دیده شده که یافتههای پژوهشی، یک محقق به مذاق برخی گروهها و افراد خوش نیامده و از دادهها و تولید محتوای او به شکل جانبدارانه تعابیری استخراج شده که در نهایت محدودیتهایی را برای پژوهشگر و پژوهش او رقم زده است؛ چنین برخوردی در نهایت کار را به آنجا رسانیده که محقق اگرچه در زمان انجام کار پژوهشی خود تا حدودی آزادی عمل داشته اما پس از اتمام و ارائه کار خود دچار دردسر هم شده است.
به عنوان یک دانشآموخته مردمشناسی که در حوزههای مربوط به ازدواج کودکان، ختنه زنان، صیغه، ازدواج سفید، کودکان زبالهگرد و … کار پژوهشی کردهام همواره کوشیدهام درک درستی از آداب، اهمیت رسوم و فرهنگ را ارائه داده و در عین حال صدای بیواسطه گروه هدف، موافقان و مخالفان این پدیدههای اجتماعی نیز باشم و البته راهکارهای منطبق بر وضعیت حال با تاکید بر بستر سازی فرهنگی را نیز ارائه دهم.
به طور قطع، پژوهشهایی از این دست که گاه سنن آسیبزا را مورد مطالعه قرار می دهند در کنار درک صحیح فرهنگ رایج، احتیاج به اصلاح و آموزش جامعه هدف دارند. محتمل است که بخشهایی از سیستم و جناحها از آن استفاده کرده و در عین حال هم مورد نقد و هم مورد تحسین قرار خواهند گرفت. اما از مخالفانِ با نفوذ این پژوهشها انتظار میرود که با رعایت شرط انصاف در کنار نقد و مخالفت همدلانه، جنبههای مثبت این دست تحقیقات را که خود نیز به آن اذعان دارند به عمد نادیده نگیرند.
از دیگر رسالتهای یک پژوهشگر، تحقیق برای بررسی، شناخت موضوعات و پدیدهها و ارائه راهکارها است. به طور طبیعی پس از پایان هر کار تحقیقی، همزمان با اینکه اثر ارائه شده مسیر خود را پیدا کرده و در میان جامعه هدف، محافل علمی و دانشگاهی و حوزههای قانونی تاثیر میگذارد، پژوهشگر جذب دیگر موضوعاتی میشود که دغدغهشان را دارد؛ موضوعاتی که خاستگاه آنها میتواند پژوهشهای پیشین محقق باشد چرا که در علوم انسانی موضوعات تحقیقی گاه زنجیرهوار به هم وصل بوده و بر هم تاثیر گذاشتهاند؛ کمااینکه در جریان کار تحقیق در خصوص ختنه زنان، درگیر موضوع ازدواج کودکان و دیگر موضوعات مرتبط با آن در برخی استانها و میان فرهنگهای متفاوت شدم.
به طور قطع و یقین هر پژوهشگری در روند تحقیق با محدودیتهای بسیاری از قبیل تامین بودجه، محدود بودن جامعه آماری و کمبود منابع روبهرو است او در جریان کار تحقیقیاش علاوه بر اینکه بسیار میآموزد، اشکالات احتمالی کار خود را نیز اصلاح میکند و این به غنای کارهای آتی نیز کمک خواهد کرد.
سالها است که پیام مسئولان اجرایی کشور و از جمله روسای جمهوری به دانشگاهیان، محققان و پژوهشگران ایرانی مقیم خارج از کشور این بوده که با همدلی به کشور بازگردند و توان علمی و دانشگاهی خود را در مسیر بهبود و پیشرفت جامعه به کار بگیرند با این همه افراد معدودی به دعوتهایی از این دست پاسخ مثبت دادند و چرایی این عدم استقبال محل تامل فراوان است.
هرازگاهی نیز از زبان دیگر مسئولان بلندمرتبه کشوری میشنویم که اهمیت حوزه پژوهش را متذکر میشوند. آخرین آنها گفتههای اخیر رئیس محترم قوه قضاییه و به مناسبت هفته پژوهش بود که خواستار بیرون کشیدن منابع پژوهشی و پایاننامهها از قفسه کتابخانهها و استفاده از آنها در عرصههای اجرایی کشور شده بود و درباره اهمیت تقویت واحد پژوهش قوه قضاییه، ارتباط علمی پژوهشگران و دانشگاهیان با قوه قضاییه و تعلیم و آموزش قضات برای کسب دانش لازم به خصوص در پروندههای مربوط به آسیبهای اجتماعی سخن گفت که البته در صورت اجرا همه اینها را باید به فال نیک گرفت.
واقعیت این است که اهمیت حوزه تحقیق و نقشی که در روند توسعه هر کشوری ایفا میکند بر کسی پوشیده نیست اما اعمال محدودیتها، تلاش در حذفشان، برخوردهای جناحی و حتی امنیتی باعث میشود برخی محققان به عناوین مختلف یا انتخاب موضوعات پژوهشی در معرض فشار و اتهام قرار بگیرند و در چنین شرایطی حتی ارتباطات علمی با مراکز دانشگاهی و موسسات خارج از کشور و حمایت و حضور در مجامع هم دردسرساز میشود. وقتی قصد بر اعمال بیشتر محدودیت برای یک محقق باشد حتی مسایلی مثل داشتن تابعیت مضاعف از یک کشور دیگر که در میان دانشگاهیان برای تحصیلات طولانی و سکونت در دیگر کشورها غیرمعمول نبوده و حتی در میان کارگزاران و فرزندانشان هم بیسابقه نیست برای پژوهشگر به طرز عجیبی حاشیهساز میشود.
موارد مذکور و دلایل بسیار دیگر در نهایت سببساز به انزوا کشانیدن حوزه پژوهش در کشور میشود و شرایطی را ایجاد میکند که ریزش هر چه بیشتر دانشجویان ممتاز و نخبگان را به دنبال دارد؛ روندی که در صورت تداوم میتواند برای آینده پژوهشی میهن مخاطراتی جدی را به همراه داشته باشد.
به تجربه اثبات شده که دولتها و واحدهای پژوهششان معمولا دچار کاهلی هستند و سیستمهای اجرایی در صورت عدم برخورداری از پشتوانه علمی و تحقیقی پس از مدتی دچار رکود و روزمرگی میشوند. در شرایطی که بخشهایی از جامعه و نهادهای اجرایی دچار رخوت و ناامیدی شدهاند این پژوهشگران هستند که مسائل و مشکلات جامعه را واکاوی کرده و یافتهها و دادههای مبتنی و منطبق با واقعیات میدانی خود را همچون منشوری برای چارهاندیشی در اختیار نهادهای اجرایی قرار میدهند و سعی در اصلاح امور و تزریق امید دارند.
بیتردید، پژوهش در پیشرفت همهجانبه و پایدار یک جامعه نقش انکارناپذیر دارد و به جرات میتوان از آن به عنوان قدرت و نیروی محرکه توسعه در همه عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یاد کرد اما با وجود اهمیت و ضرورتی که بر کسی پوشیده نیست، بسیار دیده شده که محققان مورد بیمهری قرار میگیرند؛ پژوهشگرانی که بنابر رسالت و تعهد حرفهای و علمی خود با جدیت، امید، خوشبینی و عشق، هرچند سخت و دشوار به کار خود ادامه میدهند و میکوشند در همه حال پیامشان مبتنی بر گفتمان همگرایی، تعامل، بهبود و پیشرفت باشد.
مناسبتهایی مثل هفته پژوهش و سالروز گرامیداشت علوم اجتماعی فرصت مناسبی است برای بازنگری در مواجهه با این حوزه و اقدام مناسب برای بهرهبرداری از توان و دانش علمی و میدانی محققان فارغ از جنسیت، مذهب، رنگ، نژاد و ملیت. نتیجه چنین مواجههی نیکویی بیشک کاهش و حل آسیبهای اجتماعی است، چنین باد.