سیاست های مرتبط با فرهنگ ختنه زنان / ناقص سازی الت جنس زنان در ایران

ختنه زنان در چهار استان ایران

نویسنده: کامیل احمدی

 دانلود PDF

چکیده

ختنه زنان/ ناقص سازی الت جنس زنان (FGM / C) ریشه در فرهنگ­های مردسالارانه و سنتی دارد و تجربه مشترکی است که بیان­کننده تغییر از دختر بودن به زن بودن است. این بخشی جدایی­ناپذیر از جامعه­ای است که مرد سالاری هنوز در آن وجود دارد. با این حال­،­­ سهمی که زنان در تداوم این رسم داشته­اند باعث شده است که مباحث پیرامون FGM / C بسیار پیچیده و سخت­ شود. این مقاله بر اساس معتبر­ترین یافته­های تحقیق در ایران منتشر شده است­، و داده­های DHS در مورد نگرش زنان و مردان نسبت به FGM از چهار استان­ ایران جمع­آوری شده است. از میان چهار استانی که داده­های DHS درباره دیدگاه های  زنان درباره برش دستگاه تناسلی موجود است، آذربایجان غربی تنها استانی است که اکثریت زنان از عدم تداوم این رسم حمایت می­کنند. پاسخ­دهندگان DHS توجیهات متفاوتی را برای  تداوم این رسم ارائه دادند، از جمله حفظ بکارت قبل از ازدواج­، وفاداری پس از ازدواج­، افزایش لذت جنسی شوهر­، افزایش باروری­، جلوگیری از مرگ و میر نوزادان و کودکان­، پاکیزگی و الزامات شرعی­، اما سنّت معمولا بیشترین دلیل ذکر شده است. یافته های این مطالعه نشان داد که این عمل معمولاً توسط زنان مسن زیر نظر مادر / مادربزرگ­های دختر انجام می­شود که معتقدند این عمل باعث افزایش جذابیت و قابلیت ازدواج در میان زنان می­شود. زنانی که این کار را انجام می­دهند خود نتیجه جامعه مردسالاری هستند كه FGM / C را بر روی دختران جوان­تر انجام می­دهند تا به استاندارد فرهنگی مورد انتظار زنان این جوامع دست پیدا کنند. این مطالعه سپس به بررسی دلایلی پرداخت که چرا با وجود دردی که این عمل دارد­، زنان همچنان به تداوم انجام آن در ایران اصرار دارند. به دلیل حساسیت موضوع، رویکرد متدولوژیک اتخاذ شده در درجه اول مشارکتی بود. یافته­ها نشان می­دهد که FGM در میان زنان و دختران برخی از روستاهای انتخاب­شده بسیار گسترده و مرسوم است (این عمل در حدود 60  درصد  از زنان روستاهای جزیره قشم در استان جنوبی هرمزگان­، به ویژه روستاهای چهار استان مناطق شمال غربی­، غرب و جنوب ایران انجام شده است­). با این حال­، در این استانها­، FGM در مناطق شمالی آذربایجان غربی­، منطقه­ای که مردم آن به زبان ترکی آذری­ و کردی شمالی صحبت می­کنند و همین طور مناطق جنوبی کرمانشاه و شمال هرمزگان انجام نمی­شود. این مطالعه تحقیقاتی به شهرت جهانی رسیده است و در تاریخ 4 ژوئن 2015 در وب سایت­های گاردین و بی بی سی منتشر شده است.  مطالعه فوق خیلی زود مجوز سازمان ملل متحد (UN) برای بحث در میان شورای حقوق بشر در تاریخ 19 ژوئن 2015 در ژنو را دریافت کرد و کمیل احمدی در یک جلسه درباره حذف رسم  FGM / C سخنرانی کرد. علاوه بر این­، رویترز تجزیه و تحلیل تحقیق را منتشر کرد و آن را یکی از نادرترین تحقیقات انجام شده در تاریخ معرفی کرده است.

 

مقدمه

مبارزه با ختنه / ناقص سازی الت جنس زنان (FGM / C) (که همچنین به عنوان برش دستگاه تناسلی زنان معروف است) موضوعی بحث برانگیز در سطح جهانی است و از بین بردن آن یکی از اهداف ضروری و لازم الاجرا فمینیست­ها­، فعالان حقوق بشر و فعالان اجتماعی و همچنین سازمان­های بین­المللی مانند یونیسف و دولت­های مسئول محسوب می­شود.  به طور کلی در این عمل بخشی یا در برخی از موارد شدید، کل قسمتهای خارجی دستگاه تناسلی زنان برداشته می­شود. در زبان انگلیسی­، از اصطلاح “ختنه زنان” برای مقایسه این عمل با ختنه مردان استفاده شده است. اما امروزه به دلیل فعالیت فعالان فمینیست علیه این عمل، ختنه / ناقص سازی الت جنس زنان (FGM) تنها عبارت  ترجیحی است.

شکل افراطی FGM می­تواند عواقب جدی برای سلامتی دختران به همراه داشته باشد­، از جمله آسیب جدی به بدن وارد می­کند و در بعضی موارد به دلیل ایجاد خونریزی شدید و عفونت­ها حتی باعث مرگ می­شود. FGM ­در دراز مدت اثرات نامطلوبی بر سلامتی زندگی زناشویی زنان خواهد گذاشت.  اطلاعاتی که اخیرا صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) نشان می­دهد که امروزه تقریباً 130 میلیون دختر و زن در سراسر جهان تحت عمل FGM / FGC قرار گرفته­اند. تحقیقات بیشتر نشان می­دهد که 92 میلیون نفر از این دختران و زنان بیش از 10 سال سن دارند و بیشتر در آفریقا زندگی می­کنند.

طبق اطلاعات رسمی سازمان ملل­، FGM در 29 کشور در غرب ، شرق و شمال شرق آفریقا­، در مناطقی از خاورمیانه و آسیا و در برخی از جوامع مهاجر اروپا­، آمریکای شمالی و استرالیا انجام می­شود. شیوع و گستردگی آن در چندین کشور بیشتر از 80 درصد است. سن دختران FGM در فرهنگ­های مختلف متفاوت است. به طور کلی­، این عمل روی دختران سنین 4 تا 12 سال انجام می­شود. با این حال­، در برخی از فرهنگ­ها­، این عمل در نوزادان تازه متولد شده یا فقط قبل از ازدواج انجام می­شود. FGM یک آیین و رسم قدیمی و دیرینه است که همچنان جنبه­های حقوق جنسی زنان را نقض می­کند. این عمل به دلیل برخی از اعتقادات­، هنجارها­، نگرش­ها و نظام­های سیاسی و اقتصادی غالب در جوامع  انجام می­شود. در حالی که داده­های FGM در ایران وجود دارد، اما دامنه آنها محدود است. این تحقیق برای اولین بار انجام شده است و سعی دارد به بررسی و مطالعه  گستردگی FGM در کل ایران بپردازد و تمرکز محیط مطالعاتی آن عمدتا  در مناطق با گستردگی بالا FGM، یعنی استانهای غربی آذربایجان غربی­، کردستان و کرمانشاه و در برخی مناطق جنوب استان هرمزگان و جزایر آن است.

محیط یا فضای اجتماعی

ختنه زنان بخشی جدایی ناپذیر از جوامعی است که آن را اعمال می­کنند­، جوامعی که اختیارات مردسالارانه و کنترل جنسیت و باروری زنان در آن از اهمیت بالائی برخوردار هستند. در جوامعی که جایگاه یک شخص در جامعه با پیروی از سنت نیاکان یا اجداد پدران تعیین می­شود­، ختنه کردن زنان می­تواند با ایجاد ناامیدی یا جلوگیری از فعالیت جنسی خارج از ازدواج ­زنان­، عدم اطمینان مردان از پدر نشدن را کاهش ­دهد.

 این عمل به عنوان یك شکل از روشهای كنترل وفاداری زنان­، خصوصاً در مواردی كه مردان باید برای مدت طولانی از خانه دور باشند، ایجاد شد. سلام و دی واال این عمل را با پذیرش مقبولیت اجتماعی زنان در جوامع و گروه­ها مرتبط می­دانند (سلام و همکاران­، 2001). این همان کاری است که شوهران و  خویشاوندان آنها انتظار دارند که با دخترانشان برای داشتن آینده بهتر انجام دهند.

اگرچه جوامعی که ختنه را انجام می­دهند از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوت هستند، اما بسیاری از دختران از تحصیلات پائینی  برخوردار هستند و ارزش دختران در این جوامع عمدتا بدلیل نقش آنها به عنوان نیروی کار و تربیت کننده کودکان در آینده است. در برخی جوامع­، خانواده شوهر آینده بهای عروس را به خانواده عروس می­پردازد و حق نیروی کار و فرزندان را از زن می­گیرد؛ زن خود هیچ حق یا کنترلی بر­ آنها ندارد.

این اعتقاد وجود دارد که FGM باعث تحریک باروری در زنان می­شود­، هرگونه تمایل به همجنسگرایی را کاهش و وفاداری زن به همسر تعیین شده را افزایش می­دهد. در بسیاری از موارد­، چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع (infibulation) برای حفظ باکره بودن و وفاداری زن به همسرش از طریق دوختن دهانه واژن­ انجام می شود تا در شب عروسی منحصراً برای همسرش باز شود. این کار وفاداری زن و همچنین لذت جنسی بیشتر مرد را تضمین کرده و در نتیجه در لذت بردن مرد نقش دارد (لیندورفر ، 2007). در بعضی از جوامع­، ختنه به عنوان بخشی از آغاز بزرگسالی انجام می­شود.

لیندورفر در کتاب خود درباره تائید برخی از عقاید مربوط به سلامت و زیبایی صحبت کرده است. در جوامعی که FGM را انجام می­دهند، یک زن اخته نشده ناپاک محسوب می­شود. آنها همچنین با این تصور زندگی می­کنند که اگر دستگاه تناسلی زن بریده نشود، اندازه کلیتوریس زن رشد می­کند (لیندورفر ، 2007 ، 48). علاوه بر این­، آنها بر این باورند که دستگاه تناسلی زن زشت و کثیف است و بریدن باعث پاکی دختران می­شود؛ به محض ازدواج آشپزی او حلال می­شود.

FGM به زیبایی در ساختار اجتماعی جوامع انجام دهنده این عمل جا رسوخ پیدا کرده است؛ این جوامع دلایل متعددی برای توجیه عمل برداشتن بخشی از بدن زنان دارند. WHO این توجیهات را با ایدئولوژی­ها و تاریخ جوامعی که آن را انجام می­دهند مرتبط دانسته است و دلیل اصلی آن را نابرابری­های جنسیتی و کنترل مردسالارانه جنسیت زنان عنوان کرده است (سلطانا­، 2012).

در این رابطه، یک لیست طولانی از دلایل مانند داستان­های ساختگی تا عوامل اقتصادی وجود دارند. هر نوع برداشت یا دلیل متفاوتی که در پشت این عمل FGM وجود داشته باشد، به نظر می­رسد جریان فکری مشترکی در جوامع سنتی وجود دارد مبنی بر اینکه قدرت در دست مردان است و منابع و قدرت تحت کنترل و سلطه مردان قرار دارد (اسکات­، 1999). با این حال­، تعمیم دادن این موضوع که همه زنان تحت سلطه مرد قرار دارند نادرست است. دانستن این نکته ضروری است که برخی از زنان از درجه خاصی از اقتدار در نقش­های دستوری جامعه برخوردار می­شوند و حتی در  سخت­ترین موقعیت­ها  با زنان بسیار قوی برخورد می­کنید که با همه نوع سرکوب­ها مقابله و مبارزه می­کنند (بوتلر، 2004).

یکی از عوامل مهم در پشت اقتصاد FGM  زنانی هستند که FGM را بر روی دختران و زنان انجام می­دهند و به آنها برش دهنده گفته می­شود. آنها از انجام این عمل سود اقتصادی می­برند و این منبع مهم درآمد آنها محسوب می­شود. در برخی از موارد، در طی مراسم FGM دختران از والدین و دوستان خود هدیه می­گیرند؛ در عوض والدین نیز برای دخترانشان که بریده شده­اند “بهای عروس” بسیار بیشتری از کسانی که این کار را نکرده­اند دریافت می­کنند.

هدف مطالعه تحقیقاتی

هدف اصلی این مطالعه تحقیقاتی، بهره­مندی جوامع از یافته­ها و پیشنهادات این مطالعه و همین طور دسترسی به دولت­، افراد و سایر سازمان های غیردولتی برای کسب اطلاعات معتبر و فراوان درباره وجود FGM / C در ایران است. یافته­های این مطالعه در رسیدن به دو دیدگاه مهم­تر کمک می­کنند. دیدگاه نخست، یافته­های این مطالعه پایه­ مطالعاتی و تحقیقاتی آینده در ایران خواهند شد، که انجام آن لازم و ضروری است. دیدگاه دوم، این امر به ایجاد و افزایش آگاهی از این مساله که مرد سالاری پایه و اساس اعتقادات فرهنگی است و فرهنگ نقش حیاتی در ادامه FGM دارد­، کمک خواهد کرد.

سهم زنان در تداوم این عمل اساساً مبتنی بر مرد­سالاری و فرهنگ است. مواجهه با این واقعیت به جامعه ایران­، حامیان حقیقی کودکان و سازمانهای بین­المللی کمک خواهد کرد تا برای رسیدگی و مبارزه با مساله FGM در ایران گفتگو و بحث با ذینفعان مربوطه را آغاز کنند. در این مطالعه، علاوه بر کشف حقیقت مرتبط با عملکرد FGM در ایران­، در مورد بسترهای اجتماعی این رسم، گستردگی آن در ایران و میزان توجیه جامعه در تداوم این عمل نیز بحث شده است.

روش تحقیق

داده­های بین­المللی مربوط به FGM از ابتدای سال 1990 و از طریق یک ماژول جداگانه­ برنامه نظرسنجی جمعیت­شناختی و سلامت (DHS) جمع آوری شده است. این ماژول یک مجموعه غنی از داده­های تطبیقی از کشورهای متعدد­، به ویژه آفریقا ارائه داده است. از آنجا که شیوع FGM در ایران توسط UN / UNICEF یا هر سازمان بین­المللی دیگر مورد توجه قرار نگرفته است، به همین دلیل از ماژولی شبیه به DHS برای اجرای اولین پروژه جمع­آوری داده در سراسر کشور استفاده شد. رویکرد متدولوژیکی اتخاذ شده در این مطالعه عمدتا به دلیل موضوع مورد بحث مشارکتی بود. دیدگاه­های زنان و دختران­، به ویژه دیدگاه­های مربوط به قربانیان واقعی بر اساس این چارچوب متدولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت، تا یافته­ها دیدگاه واقعی آنها را منعکس کنند. زبان مصاحبه­ها ساده و کاربرپسند بود تا از هر گونه ابهام یا سوء­تفاهم بین شرکت­کنندگان جلوگیری شود. از آنجایی که این تحقیق در طی یک دوره ده ساله انجام شد­، روش کار در طی مسیر با دستیابی به استراتژی­های جدید ­تنظیم شد.

از پرسشنامه استاندارد سبک- UNICEF برای جمع آوری داده­ها با سبک DHS و پیمایش‌های خوشه‌ای شاخص‌های چندگانه  DHS &UNICEF استفاده شد. نکته مهم اینکه ارتباطات و شبکه­سازی خوب به محققان این امکان را داد که از حمایت مردم محلی­، بخشی از جامعه و رهبران مذهبی و تعدادی از دانشگاهیان برخوردار شوند. افراد محلی انتخاب شدند و هدف این است که آنها به استانداردهای اخلاقی پایبند بوده و رازداری را حفظ می­کنند.

همانطور که مای (1997) گفته است، معیارهای اخلاقی در تحقیق “لازم الاجرا هستند­، بنابراین لازم است بدون توجه به شرایط تحقیق­، به آنها پایبند باشید؛ این معیارها مسئولیت­های ما در قبال افراد مورد تحقیق را یادآوری می­کنند.  وی اضافه می کند که برای شرکت­کنندگان نیز آسان­تر است که با داشتن تمام اطلاعات مربوطه و با خیال راحت در تحقیق شرکت کنند.

در این تحقیق، از شرکت­کنندگان رضایت گرفته شد و قبل از شروع تحقیق توضیحاتی در مورد چگونگی استفاده از داده­ها و اهداف آن ارائه شد. در برخی موارد مصاحبه­ها با استفاده از همان استانداردها و از طریق تلفن و غیرحضوری انجام شدند.

در مجموع 4000 مصاحبه در استانهای هرمزگان­، آذربایجان غربی­، کرمانشاه و کردستان انجام شده است. در هر استان­، 1000 مصاحبه انجام شد که شامل 750 زن و 250 مرد بود. برای اولین بار در ایران­، دیدگاه مردان نیز مورد بررسی قرار گرفت تا نقش آنها در تدوام FGM مطالعه شود.

ملاحظات اخلاقی

رضایت­نامه کتبی آگاهانه از همه پاسخ­دهندگان اخذ شد. ناشناس بودن و محرمانه بودن داده­ها فقط با شناسایی کد پاسخ دهندگان و دور نگه داشتن شناسه­های مشخص از داده­ها و همچنین محدود کردن دسترسی به مجموعه داده­ها توسط محققان­، تضمین شدند.

 

سیاست­های فرهنگ  FGM در ایران

این تحقیقات جامع نشان می­دهد که FGM در مناطق روستایی سه استان غربی و یک استان جنوبی ایران گسترده و متداول است: آذربایجان غربی (جنوب کرد نشین)­، استان­های کردستان­، کرمانشاه و هرمزگان و جزایر نزدیک. اکثریت مذهب شافعی سنی و جوامع خاص شیعه در استان­های کردستان زندگی می­کنند.

استان­های باقیمانده ترکیبی از مذاهب را دارند از جمله سنی­، شیعه و سایر جمعیت­های دینی و مذهبی مانند اقلیت­های بزرگ شیعه آذری ترکیه و اقلیت­های کوچک اهل حق ترک (در آذربایجان غربی­، بین شهرهای مهاباد و میاندوآب) و بعلاوه جامعه کوچکی از مسیحیان ارمنی در ارومیه و شیعه کرد کلهر و همچنین کردهای اهل حق در مناطقی از کرمانشاه که عمل FGM را انجام نمی­دهند. با این حال­، در حال حاضر برخی از زنان شیعه که در نزدیکی مناطق سنی­نشین استان هرمزگان زندگی می­کنند FGM را انجام می­دهند؛ و در گذشته هم بسیاری از زنان شیعه کرد در مناطقی از کرمانشاه و استان ایلام FGM را انجام می­دادند.

تأکید بر این نکته مهم است که FGM عمدتاً در میان کردهای سنی مذهب شافعی که به گویش سورانی صحبت می­کنند­ مرسوم است، و نه کردهای مناطق کرد ایران­، عراق­، ترکیه و کردستان سوریه که به زبان کورمانجی صحبت می­کنند، حتی اگر شافعی نیز باشند.  به همین صورت، کردهای اهل حق­، علوی­، یزدی یا اقلیت کرد ارمنستان و همچنین کردهائی که مجبور به مهاجرت در شرق و شمال ایران شدند، FGM را انجام می­دهند.

FGM در میان مناطق مسکونی کرد زبان کورمانجی­، و یا در مناطق وسیعی از سرزمین اصلی کردستان ایران انجام نمی­شود، و در طی سه نسل گذشته هیچ مدرکی دال بر انجام FGM وجود نداشته است. همانطور که قبلاً ذکر شد­، تأکید بر این نکته مهم است که عمل FGM در کردستان ایران بندرت انجام می­شود و این نشان دهنده وجود تغییرات زیاد در بین مناطق مختلف و حتی روستاهای مختلف است.

در رابطه با قسمت جنوبی ایران­، چگونگی ورود FGM به این منطقه مشخص نیست. استدلالی که وجود دارد این است که FGM از طریق تبادل دریایی بین هند و سومالی به کشور وارد شده است (مهاجر­، 2010)­، و امروز­  برخی از جوامع کوچک ایرانیان آفریقایی تبار در قشم زندگی می­کنند.

علاوه بر مناطق جنوبی کشور­، FGM در برخی از روستاها و مناطق روستایی غرب ایران و همچنین در کردستان و استان کرمانشاه و در استان آذربایجان غربی نیز انجام می­شود. در بعضی از مناطق­، دختران معمولاً بین سه تا شش سالگی با تیغ تیز یا چاقو “ختنه می­شوند” و پس از آن­، مقداری خاکستر یا آب سرد به اندام تناسلی آنها زده می­شود (اگرچه این روش به طور فزاینده­ای در حال تغییر است و بیشتر از مواد بهداشتی مانند پدهای بتادین و باند استفاده می­شود). برخی از افراد محلی این مناطق از جمله استان هرمزگان معتقدند كه FGM سنت حضرت محمد است و زنان ختنه شده­ای كه تحت این عمل قرار گرفته­اند پاك می­شوند. به گفته این گروه از معتقدین­، FGM با كاهش میل جنسی و حفظ بكارت قبل از ازدواج­، موجب حفظ پاکدامنی دختران و تولید همسران مومن می­شود.

 

یکی دیگر از رسوم محلی که در مناطق محدود رواج دارد­، چهل تیغ است ( به باور برخی افراد چهل تیغ انگیزه­های جنسی دختران را از بین برده و باعث می­شود بوی آنها برای مردان مطبوع­تر  باشد و از این رو از نظر جنسی جذاب­تر هستند. در جنوب و غرب ایران­، برخی از Bibis ها برای والدینی که تحمل دیدن رنج فرزند خود را ندارند­، با یک تیغ برشی کوچک در ران دختر ایجاد می­کنند، که به این عمل تیقه محمدی گفته می­شود (مهاجر ، 2010).

برخی از زنان روستاهای مختلف استان­های کرمانشاه و کردستان­ معتقدند که دختران باید ختنه شوند یا حداقل با کمی خونریزی بریده شوند­؛ خون کثیف به دلیل مذهبی و بهداشتی از کودک خارج می­شود (در اصطلاح محلی به این عمل پاژلا گفته می­شود).

برخی از شهروندان بندر کنگ معتقدند که زنان موجودات شیطانی هستند که تنها با ختنه شدن می­توان آنها را از دست شیطان نجات داد (جلالی­، 2007). بندر کنگ در پنج کیلومتری بندرلنگه در جنوب ایران واقع شده است. در بندر کنگ­، دخترانی که تولد آنها 40 روز یا بیشتر شده است با تیغ اصلاح ختنه می شوند. طبق مطالعه انجام شده توسط پریسا رضازاده جلالی­، 70٪ دختران این شهر بندری ختنه شده­اند.

بیشتر گروه هایی که در ایران FGM انجام می­دهند از دین برای توجیه این عمل استفاده می­کنند. آنها معمولاً معتقدند که FGM در سالهای اولیه پادشاهی اسلامی­، که زنان و دختران پیامبر و امامان ختنه می­شدند­، رواج داشته است. برخی دیگر هم عمدتاً استدلال می­کنند که این یک وظیفه دینی و سنتی است و چون مادران و مادربزرگ­هایشان این کار را انجام داده­اند­، آنها این سنت را ادامه خواهند داد، اما بیشتر آنها از عواقب پزشکی و خطرات بهداشتی FGM بی­اطلاع هستند (جلالی­، 2007).

FGM­، حتی بعد از اینکه در لیست عمل-­FGM قرار گرفت­، هنوز یک موضوع تابو در ایران است (علوی و شوارتز­، 2015). وزارتخانه­های دولتی یا وجود آن را انکار می­کنند یا وجود آن را از عموم مردم پنهان می­کنند. در گزارش رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران آمده است که FGM عمدتا یک مشکل و موضوع مرتبط به فرهنگ آفریقایی است و مسئله جدی در ایران محسوب نمی­شود. در این گزارش ادعا شده است که در ایران FGM فقط در چند روستا با جمعیت کمتر از دو هزار نفر انجام می­شود.

یافته­های تحقیق

کشف چگونگی تأثیر ادراک از زنان و مردان در مورد FGM بر بقاء و تداوم آن تاثیر گذار است و تعیین اینکه چه کسی نقش برجسته­ای در تصمیم گیری تداوم FGM دارد نیز بسیار حائز اهمیت است. این تحقیق از پرسشنامه­های متمرکز بر جنسیت برای کسب حقایق استفاده کرده است. داده­ها نشان می­دهد برجسته­ترین شخص در تعیین اینکه آیا یک دختر تحت FGM قرار گیرد یا خیر­، زنان و عمدتا مادر یا مادربزرگ هستند­، اما گاهی اوقات یکی از بستگان زن هم ممکن است دخیل باشد؛ مردان حرفی برای گفتن دارند اما نظر آنها بسیار مهم نیست.

در مورد حمایت عمومی از FGM ، ارقام نشان می­دهد که این میزان در میان زنان هرمزگان، جزایر قشم و لاراک تا 44 درصد است، در حالی که این میزان در مردان 33 درصد است. میزان حمایت در پاوه (21 درصد) و جوانرود (10 درصد) کرمانشاه کمتر است. نتایج نشان می­دهند که علی رغم وجود ماهیت مردسالارانه در جامعه­، مردان کمتر از زنان نگران  FGM­هستند. با این حال­، زنان فشار خاموش مردسالاری را احساس می­کنند و بنابراین مجبور به ادامه این رسم هستند. همانطور که این داده­ها نشان می­دهند­، خود زنان در تداوم  ختنه الت جنسی زنان نقش دارند. داده­ها در مورد نگرش مردان نشان می­دهد که مردان کمی بیشتر از زنان طرفدار توقف این عمل هستند و مردانی که معتقدند باید این عمل متوقف شود­، تقریباً دو برابر از زنان عوارض پزشکی و عدم رضایت جنسی را از دلایل این کار ذکر می­کنند.

یکی دیگر از عوامل موثر در تدوام FGM علاقه ختنه­شدگانی است که در هر جامعه وجود دارند و تنها منبع تأمین معاش آنها دریافت پاداش­های مالی از انجام این عمل است. FGM در ایران توسط سه نوع از افراد انجام می­شود: گروه­های روما­، بی­بی­ها (ماما) و اعضای خانواده (در عمل زنان مسن).

یافته­های این مطالعه نشان داد که این عمل معمولاً توسط زنان مسن زیر نظر مادر / مادربزرگهای دختر انجام می­شود که معتقدند این روش باعث افزایش جذابیت و قابلیت ازدواج در زنان می­شود. زنان انجام دهنده این عمل خود نتیجه جامعه مردسالاری هستند که FGM / C را بر روی دختران جوان­تر انجام می­دهند تا به یک استاندارد فرهنگی مورد انتظار زنان این جوامع دست پیدا کنند.

سناریو در هر استان متمایز است. در هرمزگان­، FGM بیشتر توسط پزشکان سنتی­، از جمله بی­بی ها انجام می­شود. با این حال­، در برخی مناطق یا مکان­ها­، اعضای خانواده ممکن است دخالت کنند. در آذربایجان غربی­، FGM عمدتا توسط گروه­های روما انجام می­شود که به طور غیرقانونی از کردستان عراق به استان آذربایجان غربی سفر می کنند­، در کردستان ایران در همان منطقه اقامت دارند اما از بازداشت توسط پلیس مرز ایران (به دلیل نداشتن گذرنامه / ویزا) می­ترسند.

این گروه­ها با انجام FGM در منطقه درآمد خوبی کسب می­کنند. آنها عمدتا از روشهای ایمن و بی­خطر استفاده نمی­کنند، که این خود باعث ایجاد بروز انواع مختلف بیماری می­شود. علاوه بر گروه­های روما­، فرایند متفاوتی در میان اعضای خانواده و پزشکان سنتی نیز مشاهده شده است. FGM در روستاهای کرمانشاه و کردستان توسط پزشکان سنتی انجام می­شود­، اگرچه در برخی از روستاها گروه­های روما و بی بی فعالیت می­کنند. در هر صورت ختنه کننده زن است.

این بخشی جدایی ناپذیر از جامعه­ای است که مرد سالاری هنوز در آن وجود دارد. با این حال­،­­ سهمی که زنان در تداوم این رسم داشته­اند باعث شده است که مباحث پیرامون FGM / C بسیار پیچیده و سخت­ شود. از میان چهار استان مورد بررسی­، آذربایجان غربی تنها استانی است که اکثریت آن موافق توقف این عمل هستند. پاسخ­دهندگان DHS توجیهات گوناگونی ارائه می دهند که باعث تداوم این عمل شده است­، از جمله حفظ بکارت قبل از ازدواج­، وفاداری پس از ازدواج­، افزایش لذت جنسی شوهر­، افزایش باروری­، جلوگیری از مرگ و میر نوزادان و کودکان­، پاکیزگی و الزامات شرعی­، اما سنت معمولاً بیشترین دلیل ذکر شده است. بخش زیر این مقاله به بررسی اجمالی دلایل و توجیه نگرش تشویق­آمیز زنان نسبت به FGM می­پردازد.

بحث در مورد عواملی که نقش اصلی را ایفاء می­کنند

تردیدی نیست در هر جامعه­ای که FGM به طور گسترده انجام می­شود، مردان و زنان معمولاً از ­آن حمایت می­کنند و محکومیت­، آزار و اذیت و طردشدگی­ مجازاتی برای مخالفت با آن محسوب می­شوند. این نمود نابرابری جنسیتی است که ساختارهای اجتماعی­، اقتصادی و سیاسی در درون این نوع از جوامع باعث تداوم آن می­شوند. متن زیر نمای کلی از نقشی است که جامعه و سایر بازیگران مهم در اشتعال FGM ایفاء می­کنند. در نتیجه­، زنان همچنان باید سهم خود را در تداوم FGM بپردازند.

عمل FGM به آسانی گسترش پیدا نکرده است. این عمل پوشیده از رمز و راز­، جادو و ترس است. زنانی که تحت FGM قرار می­گیرند­، از طرف اجتماع حمایت می­شوند و امتیازات خاصی کسب می­کنند؛ ازدواج می­کنند و از طریق ازدواج ­به منابع جامعه دسترسی پیدا می­کنند. تمام جوامع انجام دهنده FGM مضمون مشابهی از مفهوم زن شدن و ارتقاء یافتن به سطح بالاتر را دارند. از نظر نقش­های جنسیتی­، FGM تفاوت جنس­ها در آماده شدن برای نقش­های آینده زندگی و ازدواج را مشخص می­کند. در برخی از جوامع­، شخص در هنگام عضویت در یک گروه قومی  اغلب مجبور است تعهدات خاصی را دنبال کند تا بتواند به عضویت کامل آن گروه درآید.

این تعهدات اغلب شامل تبعیت از قوانین و مقررات هر گروه برای کمک و دفاع از پایه فرهنگی گروه­ها می­باشند. در اکثر خانواده­های آفریقایی هویت فرهنگی یا تعلق داشتن به یک گروه یا نسب بسیار حائز اهمیت است. با توجه به اینکه والدین می­خواهند فرزندانشان بخشی از جامعه شوند و فرهنگ را منتقل کنند­، عمل FGM بر پذیرش و یکپارچگی کامل اجتماعی زنان متمرکز است و جایگاه بسیار ارزشمند برای دختر یا زن و همچنین خانواده او قائل است. برای زنی که در یک جامعه مردسالار زندگی می­کند و دسترسی به زمین یا تحصیلات و هیچ پایگاه قدرت موثر ندارد، ازدواج اصلی­ترین ابزار او برای بقا و دسترسی به منابع است – و FGM پیش شرط ازدواج است.

به نظر می­رسد با وجود باورهای مرتبط با FGM که عمیقا از دوران طفولیت در ذهن دختران نقش بسته است، حمایت اجتماعی مرتبط با FGM و مجازاتی که زنان در صورت عدم انجام FGM با آن روبرو خواهند شد، امتیازات انجام FGM بر مشکلات فیزیکی آن ارجحیت دارد. پس قطعا باید به ­FGM از دید بسیار مثبت نگریسته شود و این می­تواند توضیح دهد که چرا زنان همچنان به این سنت ادامه می­دهند و با ختنه دختران خود سازش می­کنند.

باکره بودن دختر ممکن است در توانایی خانواده­ دختر برای ترتیب دادن ازدواج و دریافت هزینه عروس و همچنین افتخار خانواده مهم و ضروری باشد. در این فضا­، والدین چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع (infibulation) و ازدواج زودرس را وسیله­ای برای اطمینان از “پاک” ماندن دخترشان و در نتیجه لیاقت بها و ارزش عروس می­دانند.

عمل FGM دلایل اجتماعی­، مذهبی­، اقتصادی­، آموزشی و سیاسی متعددی دارد. مادران این شیوه­ها را با توانمند­سازی و قدرت دخترانشان مرتبط می­دانند و به دختران خود کمک می­کنند تا ازدواج کنند و از نام خانوادگی خانواده محافظت کنند. باورهای فرهنگی در انجام این عمل از نظر جنسیت و جنس باعث قدرت­ و استحکام FGM خواهد شد. آنها این عمل را با زیبایی­، متانت و تمیزی زنان مرتبط می­دانند. جالب است که در برخی از این جوامع­، دختری که تحت FGM قرار گرفته است ممکن است خواستگاران زیادی برای ازدواج داشته باشد.

تمایلات زنان برای انطباق یا سازگاری با هنجارهای سایر زنان ممکن باعث اشتیاق آنها برای ختنه کردن دخترانشان شود­، زیرا زنانی که دخترانشان ختنه نشدند ممکن است مورد تمسخر قرار بگیرند و نادیده گرفته شوند. در هر صورت­، خواسته­های یک دختر اغلب تاثیری ندارد است زیرا این خانواده او یعنی مادر یا نزدیکان بزرگتر زن هستند که درباره ختنه یا عدم ختنه دختر تصمیم می­گیرند.

در واقع­، دختران حق انتخاب بسیار کمی دارند. آنها با توجه به سن و سال و نداشتن تحصیلات و منابع­­، در نیازهای اساسی زندگی خود به والدین و بعداً به شوهرشان وابسته هستند. دخترانی که مقاومت می کنند ممکن است به زور بریده شوند. اگر آنها ختنه نشده بمانند و خانواده­هایشان نتوانند ترتیب ازدواج بدهند­، ممکن است بدون هیچ گونه کمک معیشتی از خانواده رانده شوند. بسیاری از دختران به دلیل عدم انتخاب و تأثیر قدرتمند سنت­، ختنه را به عنوان یک ضرورت و حتی بخشی طبیعی از زندگی می­پذیرند و به منطق پشت آن توجه می­کنند.

واقعیت جالبی که در حین انجام تحقیق بدست آمد نشان داد که ختنه­ها بدون هیچ گونه کمک یا دخالت مردان انجام می­شود. FGM در بسیاری از مناطق به صورت مخفی انجام می­شود­، اما بیشتر مردان از وجود آن آگاه هستند. به نظر می­رسد که اکثریت قابل­توجه­ای از مردان مناطق کردنشین و جنوبی از این عمل آگاه هستند. عدم دخالت مردان صرفا محدود به این جنبه نمی­شود و آنها اطلاعات زیادی درباره زنان ندارند. بسیاری از زنان زیاد با همسرانشان در مورد رابطه جنسی صحبت نمی­کنند.

بسیاری از مطالعات تأیید می­کنند که مردان از مسائل مربوط به بهداشت باروری یک زن بی اطلاع هستند­؛ در بیشتر جوامع این مسئله زنان یا “راز” تلقی می­شود و مردان در این باره حرفی ندارند. مردان تأثیرگذار این گروه روحانیون و امامان هستند که این عمل را به همراه امتیازات متعدد  آن برای زنان و ارتباط آن با دین تبلیغ می­کنند.

اشاره به نگرش و توجیهات برخی از زنانی که تحت FGM قرار گرفته اند بسیار جالب است. به گفته آنها­، کسانی که ختنه نمی­شوند “یک زن کامل” نیستند. از نظر آنها ، FGM عملی است که باید انجام شود، باعث عزت و بزرگی زنان و دختران می­شود و عفت آنها را حفظ می­کند. زنان هرگز آن را زیر سال نمی­برند­، زیرا آن را بخشی از زندگی خود می­دانند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می­شود. نکته مهم این است که FGM بیشتر زمانی که دختر کودک است و هیچ انتخابی ندارد و زبانی برای اعتراض وجود ندارد، ­انجام می­شود. آنها برای سالم نگه داشتن این زنجیره­، همان آسیبی را که دخترانشان برای ازدواج اجباری می­دانند تحمل می­کنند.

دلایل اقتصادی را نمی­توان نادیده گرفت؛ آنها از مهمترین توجیهات دیگر ­این عمل هستند. در برخی از جوامعی که این عمل را انجام می­دهند، به دلیل ریشه­دار بودن این فرهنگ، دختر بریده نشده بار سنگین اقتصادی بر دوش خانواده­اش خواهد داشت و واجد شرایط ازدواج نیست. در نتیجه­، دختر نمی­تواند “قیمت یا بهای عروس” را برای والدین خود دریافت کند. علاوه بر این­، گاهی­اوقات روحانیون مبلغ دین (اعم از زن و مرد)­، رهبران جامعه­، دهیاران­، خادمان / ماماهای سنتی­، کولی­ها و ختنه­گران نقش بسیار مهم و برجسته­ای در ترویج FGM در مناطق روستایی و ختنه کنندگان دارند تا از داشتن درآمد منظم خود اطمینان حاصل کنند.

هرچه عمل بیشتر انجام شود­، این ختنه کنندگان سنّتی مزایای مالی بیشتری دریافت می­کنند. علاوه بر این­، ممکن است باعث حسن نیت آنها شود. بنابراین، همکاری آنها می­تواند نقش بسیار حیاتی و مهم­ در پیشگیری و حذف بدترین اشکال FGM داشته باشد. جلوگیری از FGM با ایجاد تغییر در نگرش این بازیگران از طریق پرداخت درآمد دائم و همیشگی مرتبط است؛ از این رو­، کارگران توسعه همکاری نزدیک با این مراقبان تولد دارند تا آنها را متقاعد سازند نقش خود را در جهت پیشگیری از انجام FGM ایفاء کنند.

در حالی که سنّت FGM در حوزه زنان باقی مانده است و زنان معمولاً به عنوان شکاف­دهنده و اجراکننده این عمل محسوب می­شوند­، نمی­توان بر نقش اساسی مردان بیش از حد تأکید کرد. در سطح جهانی FGM عملی نشات گرفته از جوامع مردسالار و متعاقب آن ناتوانی زنان محسوب می­شود. این عمل ریشه در جوامع مردسالار دارد که سعی در تسلیم زنان و سرکوب جنسیت آنها داشته­اند.  این باور وجود دارد که دهانه واژن باریک باعث افزایش لذت جنسی شوهر می­شود. یک مرد معمولاً از ازدواج با یک زن ختنه نشده امتناع می­کند.

پیشنهادات

در حال حاضر واقعیت معروفی وجود دارد که تغییر دائمی یک رسم بسیار قدیمی مستلزم خودآگاهی و تمایل گروه یا جامعه انجام دهنده عمل است. با این حال­، از بین بردن FGM نیازمند رویکردی تلفیقی و تلاش مشترک نجات­یافتگان با قربانیان می­باشد. در این رابطه، ابتدا باید عوامل اصلی در این زمینه را شناسایی کنیم. تاکنون مشخص شده است که عدم تلاش جامعه­، کشورهای آسیب دیده را از تجربه پیشرفت در مبارزه با FGM بازمی­دارد. کشورهایی که موفق به کاهش میزان ختنه الت جنسی زنان شده­اند­، از جمله سنگال­، از روشهای مختلفی استفاده کرده­اند: جایگزین کردن آداب و رسوم ورود به زنانگی­، کمپین­هائی که در آن عروس و دامادها اعلام می­کنند که هر دو این رسم را رد می­کنند و نقش روحانیون و کشیش­ها.

وقتی صحبت از نقض حقوق بشر می­شود، این دولت­ها هستند که مسئولیت اصلی در این زمینه را بر عهده دارند. به همین ترتیب­، اجرای بسیاری از قوانین حقوق بشر بدون مثبت اندیشی دولت مربوطه در قبال آن امکان پذیر نیست. با این حال­، علیرغم نگرش خوش بینانه دولت­، این فرهنگ مردسالارانه و هنجارهای جامعه مربوطه هستند که عنصر نقض را شعله ور می­سازند. این موضوع در چارچوب حقوق زنان و کودکان بسیار اهمیت دارد و اغلب هم نادیده گرفته می­شود. تداوم عمل و  تفکر FGM به طور آشکار در ایران و مصر قابل مشاهده است. علی رغم تلاش­های دولت برای ممنوعیت این عمل­، و علیرغم فتوای متعدد درباره ممنوعیت این مراسم در اسلام­، FGM هنوز در حال پیشرفت و توسعه است. علاوه بر نظام مرد سالاری­، ساختار سیاسی و نظام هم به یک اندازه مسئول تداوم FGM هستند.

به نظر می­رسد تصمیم­گیری در مورد انجام یا عدم انجام این عمل در یک دختر نتیجه فرایند پیچیده­ای است که بازیگران متعددی در آن ایفای نقش می­کنند. اگرچه تعداد کمی از مردان نقش فعالی در این روند دارند، اما قصد و نیت آنها برای انجام FGM / C بر روی دختران احتمالاً تأثیر­گذار خواهد بود. حمایت از این عمل عمدتا به هویت قومی بستگی دارد و ­بیشتر در میان مردانی از گروه­های سنتی وجود دارد. با این حال­، آگاهی از عوارض بهداشتی و سلامت FGM / C و آسیب­پذیری زنان تأثیر مثبتی بر تمایل مردان در پیشگیری از انجام این عمل دارد.  در این خط فکری­، استراتژی پذیرش پیشینه قومی مردان و تمرکز بر افزایش درک آنها از تأثیر منفی FGM / C بر سلامتی­، روشی موثر برای تأثیرگذاری و ترویج تغییر مثبت در دنیای مخفی زنان خواهد بود.

ضعف اصلی در مبارزه با رسم سنّتی بریدن اندام­های تناسلی زنان، فشار نیروهای خارجی­­، به ویژه قدرت­های غربی است که از دید خود به این مسئله نگاه می­کنند. از دیدگاه غرب­، این رفتار عملی آسیب­زننده­، دردناک و غیرانسانی است؛ اما از دید این جوامع و گاه دولت­ها، این نشانه تعهد و سازگاری آنها با دین­، فرهنگ­، هنجارها و سنّت است. اين عمل فرهنگی ناتوان کننده و آسیب زننده باید در تمام سطوح مورد حمله قرار گیرد: جرم انگاري اين عمل، ارائه حمايت رواني و اجتماعي از قربانیان و  مشاركت و همراهی رهبران سنتي و مذهبي با اقدامات ضد FGM.

منابع:

Abiad, Nisrine. Sharia, Muslim States and International Human Rights Treaty Obligations: A Comparative Study. BIICL, 2008.

Banchoff, T., and R. Wuthnow. Religion and the Global Politics of Human Rights. Oxford University Press, 2011.

Butler, Judith. Undoing Gender. Psychology Press, 2004.

EndFGM. “Campaign, End Fgm European Campaign Run by Amnesty International.” Retrieved, 2012.

Kelly, S., and J. Breslin. Women’s Rights in the Middle East and North Africa: Progress Amid Resistance. Rowman & Littlefield Publishers, 2010.

May, Tim. Social Research: Issues, Methods and Process. McGraw-Hill Education (UK), 2011.

Momoh, C. Female Genital Mutilation. Radcliffe Pub., 2005.

Nnaemeka, O. Female Circumcision and the Politics of Knowledge: African Women in Imperialist Discourses. Praeger, 2005.

NYT. “Fighting Female Genital Mutilation.” http://www.nytimes.com/2014/11/17/opinion/fighting-female-genital-mutilation.html?

Salam, A.H.A., and A. De Waal. The Phoenix State: Civil Society and the Future of Sudan. Red Sea Press, 2001.

Scott, Joan Wallach. Gender and the Politics of History. Columbia University Press, 1999.

Sultana, Abeda. “Patriarchy and Women‟s Subordination: A Theoretical Analysis.” Arts Faculty Journal 4 (2012): 1-18.

UNICEF. “Female Genital Mutilation & Cutting.” http://data.unicef.org/child-protection/fgmc.

———. “Female Genital Mutilation/Cutting: A Statistical Overview and Exploration of the Dynamics of Change.” New York: UNICEF (2013).

WHO. “Female Genital Mutilation: Report of a Who Technical Working Group, Geneva, 17-19 July 1995.” (1996).

فهرست کتب:

http://www.theguardian.com/world/2015/jun/04/female-genital-mutilation-iran-fgm

http://www.bbc.com/persian/iran/2015/06/150604_nm_fgm_iran_women

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از کوکی‌ها استفاده می‌کند تا تجربه بهتری از مرور را به شما ارائه دهد. با مرور این وب سایت، با استفاده ما از کوکی ها موافقت می‌کنید.