چکیده آسیبشناختی صیغه محرمیت
براساس قانون و فقه اسلامی ازدواج دائم و موقت، تنها روشهای زوجیت در ایران هستند. بخشی از ازدواج موقت در قالب صیغة محرمیت در بخشهای عموماً سنتی جامعه رایج است.
قانون دربارۀ صیغۀ محرمیت که زمینهساز ازدواج زودهنگام است و پیامدهای اجتماعی و روانی گستردهای بهویژه برای دختران در پی دارد، سکوت کرده است و بر آن نظارت ندارد. تحقیقاتی که تاکنون انجام شده، غالباً در تأیید ازدواج موقت بوده است و به طور جامع به این پدیدۀ اجتماعی نپرداختهاند.
در این تحقیق برای اولین بار، مبانی تایخی، دینی، حقوقی و اجتماعی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت بررسی میشود.
همچنین با استفاده از رویکرد کیفی و کمی و بهکارگیری روش زمینهیابی، این پدیده به طور جامع در سه کلانشهر تهران، مشهد و اصفهان در سال 1395-96 مطالعه خواهد شد.
یافتههای این تحقیق نشان میدهد که عشرتطلبی و تسهیل شرایط کودکهمسری پدیدۀ محوری ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت هستند که پیامدهایی مانند بدنامی به ویژه برای زنان و شکلگیری ذهنیت منفی در مردان راجع به ازدواج دائم را به دنبال میآورند.
در این پژوهش تلاش شده است زوایای آشکار و پنهان ازدواج موقت و صیغۀ محرمیت بدون نگاه جانبدارانه و به صورت علمی بررسی شود تا دیدگاهی روشن و دقیق دربارۀ به این پدیدۀ اجتماعی به وجود آید و راهکارهای اصولی و واقعبینانهای در اختیار مسئولان اجرایی و قانونگذاران قرار گیرد.
امید است بر مبنای این راهکارها، نهاد ازدواج موقت در ایران از لحاظ حقوقی و اجتماعی ساماندهی شود، به نحوی که حقوق زنان و کودکان در آن نقض نشود، بنیاد خانواده و جایگاه ازدواج دائم حفظ شود.
مقدمه آسیبشناختی صیغه محرمیت
غریزۀ جنسی یکی از کششهای اساسی انسان است که باید بهدرستی و به دور از افراط و تفریط ارضا شود. چنانچه این غریزه به کلی سرکوب شود یا ارضای آن انحراف و اختلال پیدا کند، فرد را از حالت تعادل و تکامل درمیآورد و مشکلاتی در زندگی او ایجاد میکند
و موجب بیماریهای روحی، روانی و حتی جسمی میشود. هنجارهای جنسی در همۀ جوامع وجود دارد. این هنجارها برخی کارکردهای رابطۀ جنسی را تأیید و از برخی دیگر را نهی میکنند. رفتار جنسی بشر همیشه معنادار است و اعضای جامعه این هنجارها را در جریان اجتماعی شدن میآموزند.
بر این مبنا، رفتارهای جنسی پذیرفتهشده در هر فرهنگ با رفتارهای جنسی پذیرفتهشده در فرهنگ دیگر تفاوت دارد و این نشان میدهد بشر، واکنشهای جنسی را از فرهنگ خود میآموزد.
در تاریخ دو هزار سالۀ غرب، پارادایمهای مختلفی بر فرهنگ جنسی حاکم بوده است. کهنترین آنها انگارۀ مذهبیاخلاقی است که از آموزههای دین مسیحیت سرچشمه میگیرد و اساساً بر پایۀ گناهآلوده شمردن اطفای غریزۀ جنسی در خارج از چارچوب متعارف (ازدواج) و تلاش برای نفی یا کنترل شدید آن استوار است.
تا پیدایش عصر روشنگری، یعنی قرن هجدهم، همچنان انگارۀ مذهبیاخلاقی بر روابط جنسی حاکم بود. اما از قرن نوزدهم به بعد، با ظهور عصر مدرن، عشقِ احساسی به منزلۀ شکل مدرن و فردگرایانۀ رفتار جنسی بهتدریج جایگزین الگوی پیشامدرن شد.
با توجه به این تحول، برخی محققان، عشق در عصر مدرن را محصول سکولار غرب میدانند(Beck,1995). همراه با ایستارهای سنتی، ایستارهای بسیار لیبرالتری در قبال گرایشهای جنسی به وجود آمده است که به طور خاص در دهۀ 60 میلادی قوت گرفت.
برخی از مردم مخصوصاً کسانی که تحت تأثیر آموزههای مسیحی در فرهنگ غربی هستند، معتقدند رابطۀ جنسیِ خارج از ازدواج درست نیست، هرچند عدۀ بیشتری قبول دارند که لذت جنسی جنبۀ مطلوب و مهمی از زندگی است.
در مقابل، برخی رابطۀ جنسی خارج از ازواج را تأیید میکنند و در قبال فعالیتهای جنسی مختلف، ایستارهای مداراگری (رفتار جنسی خارج از ازدواج رسمی و تولید مثل) دارند.
در بیشتر کشورهای غربی طی سی سال گذشته ایستارهای جنسی آزادتر و بازتر شده است. در فیلمها و نمایشها صحنههایی نشان داده میشود که پیش از این کاملاً غیرقابل قبول بود و مطالب پورنوگرافی برای بیشتر بزرگسالانی که خواهان آن باشند به وفور در دسترس است(گیدنز، 1389).
ادیان توحیدی تلاش کردند این غریزۀ بشری را قانونمند کنند و به شیوههای گوناگون، پیروان خود را ازخروج از دستورالعملها منع میکردند.
در این میان، اسلام به ارائۀ یک الگوی رفتار جنسی توجه ویژهای کرده و برای پیشگیری، اصلاح و درمان ناهنجاریها، انحرافها و مشکلات جنسی اهمیت خاصی قائل بوده است؛ چراکه رشد، پیشرفت، خوشبختی و کمال انسان، اصلاح و تربیت نسل، تداوم و حفظ نسَب از راه صحیح، تداوم و استحکام نظام خانواده و به تبع آن، پاکی اجتماع را در گروی صیانت و پاکی از انواع این انحرافات و نبود این مشکلات میدیده است.
مدل اسلامی مصونسازی رفتار جنسی از دو بعد عفاف (پاکدامنی و خودمهارگری جنسی) و ازدواج (ارضای مطلوب و رضایتمند نیازهای جنسی از راه همسرگزینی) تشکیل میشود.
این دو بعد، گسترۀ وسیعی از اصول و برنامهها را در سیر تحول انسانی از زمان تولد تا پایان زندگی (مراقبت، کنترل، هدایت و تربیت جنسی، آمادهسازی و آموزش جنسی به هنگام ازدواج، آموزش جنسی و آداب زناشویی و اصلاح و درمان نابهنجاریهای جنسی) دربرمیگیرد(نورعلیزاده، 1388).
اسلام، ارضای تمایل جنسی را در نظام خانواده و در پرتو ازدواج، امری پسندیده به حساب آورد و بر آن تأکید ورزید و به انسانها اجازه داد که تمایل جنسی خود را از طریق آمیزش با همسر خویش ارضا کنند.
بر مبنای تعریف جامعهشناختی، ازدواج عملی است که پیوند بین دو جنس مخالف را بر پایۀ روابط پایایی جنسی موجب میشود(ساروخانی، 1385). ازدواج و تشکیل خانواده در صورتي براي نظام اجتماعيِ كل، كاركرد مثبت دارد كه در زمان و در شرایط مناسب صورت گیرد، در غیر این صورت پیامدها و آسیبهای فردی و اجتماعی متعدد به دنبال خواهد داشت.
ازدواج در ایران تابع دین اسلام و ارزشهای مذهبی است. بر مبنای قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران منبعث از فقه دو نوع ازدواج دائم و منقطع (صیغه یا موقت) شرعی و قانونی است.
در ازدواج دائم، زوجین بدون محدودیت زمانی و تعیین مدت معیّن، بر مبنای مذهب اسلامی و قوانین حقوقی ایران پیمان زناشویی میبندند؛ اما در صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقت که در گفتمان اسلامی و اجتماعی بر سر آن اختلاف نظرهای فروانی وجود دارد، زوجین براساس مذهب تشیع و مادۀ 1075 قانون مدنی ایران با هم قرارداد میبندند که مدتی به هم محرم شوند و یا روابط زناشویی داشته باشند.
پس از سپری شدن زمان مقررشده، ازدواج خودبهخود فسخ میشود و به طلاق نیازی نیست.
از منظر کارشناسان مذهبی صیغۀ محرمیت همان ازدواج موقت است که بین دختران و پسران خوانده شده و میتواند دلایلی مانند ایجاد فرصت برای آشنایی پیش از ازدواج داشته باشد یا اینکه در مکانهایی که اختلاط دختران و پسران زیاد است، به منظور جلوگیری از بروز گناه، کنترل رفتار جنسی و کاهش فشارهای اجتماعی جاری شود.
آسیبشناختی صیغه محرمیت ، صیغه محرمیت طبیعی است
صیغۀ محرمیت برای آشنایی، تقریباً شبیه دوران نامزدی است و در بین جوانان بزرگسال بالای 18 سال معمولاً رایج است که توسط خود والدین و بزرگان فامیل یا توسط روحانی جاری میشود؛ صیغۀ محرمیت برای جلوگیری از بروز گناه در محلهای عمومی، بین دختران و پسران کودک و نوجوان توسط خانواده و به صورت خصوصی جاری میشود.
با این کار، روابط دختر و پسر در چارچوب صیغۀ محرمیت جنبۀ بهنجاری به خود میگیرد، بدون آنکه آثار حقوقی و قانونی مشخصی برای آن موجود باشد. شایان ذکر است که صیغۀ محرمیت و ازدواج موقت تفاوتی با هم ندارند و رابطۀ جنسی در زمان صیغۀ محرمیت از دیدگاه شرعی، مجاز انگاشته میشود.
در سالهای اخیر با توجه به عوامل فرهنگی و اجتماعی و شرایط سخت اقتصادی در ایران، فاصلة زيادی بين بلوغ جنسي و ازدواج به وجود آمده است. بدین ترتیب، در شرایطی كه امكان ازدواج دائم و همراه بودن همسر ممكن نيست، صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقت به عنوان راهحل مطرح شده است.
جلوگيري از گناه و فساد، ارضاي غرايز جنسي، به دست آوردن شناخت براي ازدواج دائم، کسب آرامش روحي و فكري و نبود امكانات لازم براي ازدواج دائم از عمدهترين دلايل مطرح شدن اين راهكار است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اکبر هاشمی رفسنجانی در موقعیتهای گوناگون برای دفاع از ازدواج موقت تلاش کرد.
او برای اولین بار در خطبۀ نماز جمعه سوم دی سال 1364 راهکار جلوگیری از مفاسد اخلاقی در جامعه را ازدواج موقت بیان کرد و گفت: «حکومتی که از جوانها عفت میخواهد، شرایط تحصیل عفت را هم باید فراهم کند.»
رفسنجانی با بیان اینکه کسانی که در محیط رژیم گذشته دچار آلودگی شدهاند، اصلاحپذیرند، گفت: «اگر جلوی متعه را نمیگرفتند و میگذاشتند مردم نیازمند، ازدواج موقت کنند، هیچکس آلوده به زنا نمیشد.
فرهنگ جامعۀ گذشته با تقلید از غربیها زناکاری را جایز میدانسته؛ اما ازدواج موقت را حرام کرده بود.»[2] هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود نوشته است(هاشمی بهرمانی ، 1392):
«… جامعۀ ما ازدواج دائم را به عنوان حقیقتی مقدس پذیرفته؛ ولی از ازدواج موقت تصویر زشت و نامطلوبی دارد. من گفتم زنهای بیشوهر هم میتوانند استفاده کنند و زندگی یکساله و دوساله و پنجساله و کمتر یا بیشتر تشکیل دهند و این امر اگر رایج نشود، جامعۀ ما دچار شکست میشود.
در مورد دختران جوان این امر باید با موافقت پدرشان باشد و ازدواج موقت همۀ شرایط ازدواج دائم را دارد و باید در دفاتر موجود ثبت شده و مشخص و روشن باشد.»
واژۀ مُتعِه، اسمی است برای بهرهمند شدن و لذت بردن؛ بهرهای که همیشگی نبوده و به زودی پایان مییابد. متعه در اصطلاح، عقد مخصوصی است که به سبب آن رابطۀ زوجیت تا مدتی مشخص و در مقابل مهریهای معیّن صورت میگیرد(حاجی اسماعیلی، 1391). فقهای اهل تشیع براساس آیۀ 24 سورۀ نساء برای مشروعیت ازدواج موقت ادلۀ قرآنی میآورند: (… فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا: …و زنانى را كه متعه كردهايد مهرشان را به عنوان فريضهاى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد، مسلماً خداوند داناى حكيم است.) همچنین به روایاتی از امامان و تابعین در مشروعیت صیغه استناد میکنند.
از امام صادق(ع) نقل شده است: مستحب است که مرد متعه کند و برای مردان شما دوست ندارم که از دنیا بروند بدون اینکه حداقل یک بار متعه کرده باشند.[3] آنچه از دیدگاه اهل سنت مطرح است که ازدواج موقت در صدر اسلام و در موارد بهخصوصی مانند جنگها مجاز بوده است؛ اما پیغمبر آن را در صدر اسلام تحریم و نهی کردند. برخی دیگر نیز به نهی و تحریم خلیفۀ دوم استناد میکنند و آن را جایز نمیدانند.
بنابراین نسخ آن به آیات و تحریم آن توسط پیامبر و حکم خلیفۀ دوم، دلایل اهل سنت برای تحریم صیغه هستند.
از دیدگاه حقوقی، نکاح و آثار آن نوعی نهاد حقوقی و اجتماعی است. در قوانین کشورهای خارجی اثری از نهاد حقوقی ازدواج موقت وجود ندارد. حتی قوانین برخی کشورهای اسلامی همچون مادۀ 55 قانون حقوق العائله البنانی فساد متعه را تصریح کرده است.
اما قانونگذار ایرانی در قانون مدنی و قانون حمایت از خانواده مصوب سال 1391ش. به صورت مختصر دربارۀ نهاد حقوقی نکاح موقت/ صیغۀ محرمیت بحث کرده است(ولوجردی، 1371). ارکان متعه عبارتاند از عقد (الفاظ مخصوص) عقد، محل و طرفین عقد (زوج و زوجه)، مدت و مهر.
عقد متعه همانند عقود دیگر با «ایجاب و قبول» که صریحاً بر قصد طرفین دلالت کند، واقع میشود. مادۀ 1062 قانون مدنی ایران مقرر کرده است «نکاح واقع میشود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید.»
در صیغه همانند نکاح دائم، ایجاب از ناحیۀ زن است و قبول از جانب مرد. در متعه اگر زن مسلمان باشد، نکاح او با مرد غیرمسلمان جایز نیست. مادۀ 1059 قانون مدنی ایران در این خصوص میگوید: «نکاح مسلمه با غيرمسلم جایز نيست.»
این حکم، مطلق بوده و برای هر دو نوع نکاح دائم و منقطع الزامی است. یکی از ارکان اساسی نکاح منقطع، ذکر مدت است. زیرا مادۀ 1075 قانون مدنی میگوید: «نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معیّنی واقع شده باشد.»
از سوی دیگر، طبق مادۀ 1076 قانون مدنی «مدت نکاح منقطع باید کاملاً معیّن باشد.» اما در صورتی که مدت نکاح مشخص نشود، بنا به فتوای آیتالله خمینی در تحریر الوسیله، ازدواج موقت به ازدواج دائم بدل میگردد.[4]
برخلاف نکاح دائم در ازدواج منقطع، تعیین مهر شرط اساسی ازدواج منقطع است. براساس مادۀ 1095 قانون مدنی در نکاح منقطع مشخص نکردن مهر در عقد، موجب بطلان است. همچنین براساس مادۀ 1097 اگر دخول صورت نگرفته باشد و مرد مدت نکاح را ببخشد، باید نصف مهریه را بپردازد.
سن نکاح براي دختر در ازدواج موقت همانند ازدواج دائم، ۱۳ سال است. مادۀ ۱۰۴۱ قانون مدنی میگوید: «عقد نکاح دختر، قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر، قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی، منوط است به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح» (مصوب ۲۷/۹/۱۳۷۹). اما بسیاری از نهادهای حقوق بشری و فعالان حقوقی و اجتماعی بهطور جدی از این حداقل سن انتقاد کردهاند؛
چراکه سبب رواج پدیدۀ کودکهمسری میشود. مطابق قانون در نکاح دختر باکره اعم از منقطع و دائم، اجازۀ پدر يا جد پدري لازم است. در صورت امتناع ناموجه پدر از دادن اجازه، حضور نداشتن پدر در محل و ناممکن بودن استيذان، دختر ميتواند با معرفي مرد مدنظر و شرايط نکاح، از دادگاه مدني خاص درخواست اجازۀ ازدواج کند (مواد ۱۰۴۳ و ۱۰۴۴). دربارۀ سن صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقت هیچگونه اطلاعات دقیقی در دست نیست.
از آنجا که در مراسمهای خصوصی و خانوادگی بدون ثبت قانونی صیغۀ محرمیت صورت میگیرد، حتی زیر سن سیزده سالگی نیز موارد متعددی مشاهده شده است که به محرمیت درآمدهاند و این ناشی از ضعف قانونی در ثبت، نظارت و تعیین دقیق سن در اشکال مختلف روابط زوجیت است.
صیغۀ محرمیت در مجامع علمی و دانشگاهی از منظر قانونی بحث و بررسی نشده است. زیرا این نوع رسم زوجیت و رابطه با جنس مخالف کاملاً به صورت پنهانی و در چارچوبی مذهبی صورت میپذیرد و زوجینی که از طریق صیغۀ محرمیت به عقد هم در میآیند، به این موضوع آگاهند که در صورت پایان زمان صیغۀ محرمیت از هر گونه تعهد و مسئولیتی فارغ هستند.
صیغۀ محرمیت به منظور کسب آشنایی و شناخت بیشتر پیش از ازدواج تا حدی موجه و عقلانی است؛ اما این نکته را باید درنظر گرفت که در صورت نبود تفاهم، اگر این نوع زوجیت به دلیل فشار خانواده به ازدواج دائم ختم شود، ممکن است به فروپاشی خانواده در آینده میانجامد.
از سوی دیگر در زمان صیغۀ محرمیت، رابطۀ جنسی و برداشته شدن پردۀ بکارت در صورت منتهی نشدن به ازدواج برای زن آسیبهای روحی و روانی و اجتماعی به دنبال دارد و از آنجا که هیچ جا ثبت قانونی نشده است، نمیتوان برای احقاق حق کامل اقدام کرد. صیغۀ محرمیت که در بین کودکان و نوجوان برای جلوگیری از گناه خوانده میشود، تبعات متفاوتتری به دنبال دارد.
روابط بین دختران و پسران نوجون که در سن بلوغ هستند، بیشتر جنبۀ جنسی پیدا میکند، در حالی که هیچگونه آمادگی فکری و اقتصادی و اجتماعیای برای ازدواج وجود ندارد.
در سنین کودکی و نوجوانی رابطۀ زوجیت به رابطۀ جنسی میانجامد و به دلیل فشارهای اجتماعی، خانوادهها به دنبال رسمی کردن ازدواج زوجین میروند و در صورت پذیرش ازدواج دائم از سوی مرد این رابطه به تسهیل ازدواج کودکان منجر میشود.
در بیشتر موارد، پیامدهایی مانند ترک تحصیل، آسیبهای جسمی و جنسی به ویژه برای دختران، آسیبهای روحی و در نهایت کودکبیوگی را به دنبال میآورد.[5] اما در صورت پایان صیغۀ محرمیت و موافقت نکردن مرد برای تبدیل آن به ازدواج دائم، تبعات جدیتری به وجود میآید و کودک یا نوجوان دختر دچار صدمات جرانناپذیر روحی میشود.
بررسی انتقادی برخی از رسوم و آداب مذهبی از تابوهایی است که بسیاری به دلایل متفاوت از آن خودداری میکند، اما زمانی که برخی از رسوم با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی آسیبهای روانی و اجتماعی برای فرد و جامعه را به دنبال داشته باشند، باید آنها را بازبینی کرد و از دریچۀ قانون بر آنها نظارت داشت.
روش تحقیق
این پژوهش در چارچوب دیدگاه تفسیرگرایی و رویکرد روششناختی کیفی با استفاده از روش نظریۀ زمینهای (GT) در سه کلانشهر تهران، اصفهان و مشهد انجام شده است.
اطلاعات و دادههای پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک مصاحبۀ نیمهساختاریافته و عمیق جمعآوری شده است. به دلیل حساسیت فرهنگی و دینی موضوع پژوهش و دشواری دسترسی به نمونهها، از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد.
اشباع نظری پس از انجام 100 مصاحبه به دست آمد و برای اطمینان بیشتر، مصاحبههای بیشتری صورت گرفت. پس از انجام 216 نفر مصاحبه، دربارۀ اشباع نظری و جامعیت پژوهش به اقناع رسیدیم.
البته در این مسیر از نظارت و رهنمودهای متخصصان روش کیفی نیز بهره بردیم. از مجموع 216 نفر مطالعهشده، 35 درصد مرد و 65 درصد زن بودند. همچنین به منظور غنیتر کردن مطالعه با کارشناسان مذهبی و فقیهان، کارشناسان حقوقی و وکلا و دفاتر ثبت ازدواج و طلاق نیز مصاحبه کردیم.
یافتههای میدانی آسیبشناختی صیغه محرمیت
در مصاحبه با روحانیان، به ویژه در حرم رضوی اتفاق نظر بر این بود که صیغۀ محرمیت همان متعه است که هدف آن رسیدن طرفین به تفاهم و آشنایی بیشتر است.
روحانی مرد در حرم رضوی:
ما چیزی به اسم صیغۀ محرمیت نداریم اصلاً. همون عقده موقته که میتونی مدتش رو ببخشی و تبدیلش کنی به عقد دائم. تقریباً 90 درصد آدمهایی که ازدواج میکنن، عقد موقت دارن. |
بنابراین صیغۀ محرمیت نوعی از متعه یا ازدواج موقت است که با هدف ختم شدن به ازدواج دائم صورت میگیرد؛ اما این رفتار دینی بدون در نظر گرفتن ابعاد حقوقی آن میتواند به رفتاری خطرناک و آسیبزا تبدیل شود.
در صیغۀ محرمیت اگر رابطۀ جنسی و ازالۀ بکارت صورت بگیرد و مرد به ازدواج دائم تمایل نداشته باشد، با پایان یافتن مدت صیغۀ محرمیت، زن به لحاظ اجتماعی، حقوقی و روانی متضرر میشود و از آنجا که این رفتار از لحاظ شرعی مجاز است، نمیتوان آن را از جنبۀ حقوقی پیگیری کرد.
در چنین وضعیتی دختران آسیبپذیرتر هستند.
نوعی دیگری از رفتار سنتی که در سبک زندگی برخی خانوادهها متشرع وجود دارد، جاری کردن صیغۀ محرمیت دختران و پسران نوجوان است.
خانوادههای سنتی تمایل دارند به منظور کنترل رفتار جنسی و همچنین برای تسهیل رفت و آمد خانوادگی و جلوگیری از فشارهای اجتماعی مانند نگاه نکوهشآمیز اطرافیان به حضور نوجوانان در اجتماعات مختلط، دختر یا پسر نوجوان خود را از طریق صیغۀ محرمیت به پسر یا دختر دیگری محرم کنند.
این در خانوادههایی که سیستم جامعهپذیری بسته دارند و تنها راه جلوگیری از مسائل جنسی را «به محرمیت درآوردن» فرزندانشان میدانند، اغلب تصمیم جاری کردن صیغه میان فرزندان توسط والدین گرفته شده و آن هم در سنین پایین جاری میشود.
البته گاهی این کار با موافقت خود کودکان و نوجوانان که مزیت این امر را تأمین راحتتر نیازهای جنسی خود میداند، مواجه میشود؛ اما در برخی موارد نیز مخالفت فرزند را به دنبال دارد. این رفتار سنتی (صیغۀ محرمیت) در نهایت به ازدواج کودکان میانجامد.
زن. 22 ساله. ساکن مشهد.
در 12 سالگی به صیغۀ محرمیت همسرش درآمده است: آخه آدم تو این سن چی میفهمه؟! یه روز از مدرسه اومدم خونه، گفتن تو باید با این ازدواج کنی. دیگه هم مدرسه نرفتم. من میگم یه ذره پختهتر شی. اگه نه، زبون مرد روت درازه. هر چی میگه باید گوش کنی تا بچهای. |
نوجوان 16ساله. ساکن تهران. در دورۀ صیغۀ محرمیت:
خود خانواده پیشنهاد کردن. من دوست داشتم خودم ازدواج کنم. حالا بعداً درس رو هم میخونم ولی از پسره خوشم اومد. |
وقتی دختران و پسران کودک و نوجوان تحت عنوان صیغۀ محرمیت به عقد هم درمیآیند، مدتی به دلیل برقرار شدن رابطۀ جنسی یا به دلیل «به نام هم شدن/نافبُر شدن» دختر و پسر در میان اطرافیان به صورت دائم ازدواج میکنند.
بنابراین صیغۀ محرمیت، در قالبی شرعی ازدواج کودکان را تسهیل میکند. کودکان و نوجوانان در این سن بلوغ فکری، اقتصادی و اجتماعی ندارند و باید توسط خانوادهها کنترل و اداره شوند که این وضعیت منجر به بروز اختلافات و دعوا و برخی مشکلات خانوادگی میشود.
ناتوانی در ادارۀ منزل و مدیریت زندگی خانوادگی و مشکلات خاص زندگی زناشویی تنها پیامدهای صیغۀ محرمیت در سن کودکی نیستند. بارداریهای ناخواسته و آسیبهای جسمی و ترک تحصیل از بارزترین آثار صیغۀ محرمیت و ازدواج زودهنگام است که در مصاحبهها به وضوح مشاهده میشد.
باید توجه داشت که پیامدهای گفته شده زمانی دامنگیر طرفین صیغۀ محرمیت میشود که صیغۀ محرمیت به ازدواج منتج شود. اما در صورتی که صیغۀ محرمیت به عقد دائم منتهی نشود، به مراتب آسیبهای روانی و جسمی و اجتماعی بدتری به بار میآورد.
با وجود اینکه ارتباط دختر با جنس مخالف (اعم از جنسی و غیرجنسی) در زمان صیغۀ محرمیت در چارچوب سنتی و مذهبی است، خانوادهها تمایلی به ازدواج با فردی که قبلاً به شخص دیگری محرم شده است، ندارند، به ویژه اگر باکرگی خود را از دست داده باشد.
اینها در حالی است که قانون مدنی کشور ما دربارۀ صیغۀ محرمیت و وضعیت متفاوت آن با متعه یا ازدواج موقت سکوت کرده و تمام موارد قانونی مانند سن ازدواج، توارث، نقفه و انحلال را مانند ازدواج موقت در نظر گرفته است.
با توجه به عواقب و آثار مترتب بر صیغۀ محرمیت کودکان این موضوع باید در کانون توجه سیاستگذاران کلان کشور قرار بگیرد. از آنجا که طبق قانون صیغۀ محرمیت شکلی از ازدواج موقت است، در ادامه در کنار صیغۀ محرمیت، ازدواج موقت و دلایل و پیامدهای آن نیز بررسی میشود.
براساس یافتههای تحقیق، عوامل اقتصادی، روانی و جنسی از علتهای اصلی و زمینهای ازدواج موقت هستند. البته این دلایل در میان زنان و مردان متفاوت است. بیشترین دلیل گرایش مردان به ازدواج موقت، نیازهای جنسی است.
نیازهای جنسی با 61 درصد، نیازهای عاطفی با 1/31 درصد و نیازهای مادی با 9/8 درصد، اولویت اول تا سومِ نیازهای جامعۀ آماری مردان هستند. اما مهمترین عاملی که زنان را به ازدواج موقت وامیدارد، نیازهای اقتصادی با 50 درصد است و نیازهای عاطفی و جنسی با 35 و 15 درصد از عوامل دوم و سوم تن دادن زنان به ازدواج موقت هستند.
باتوجه به یافتههای این پژوهش، نیاز عاطفی و اقتصادی در میان زنان و نیاز جنسی در میان مردان مهمترین دلایل روی آوردن به ازدواج موقت است. همچنین تجربۀ احساس تنهایی و نداشتن شادمانی در میان زنان، و تجربۀ ازدواج ناموفق در گذشته، نارضایتی از همسر و نداشتن تفاهم از دیگر عوامل ازدواج موقت مردان است.
از عوامل مداخلهگر در ازدواج موقت و صیغۀ محرمیت میتوان به عوامل دینی، عوامل خانوادگی و نگرش جامعه اشاره کرد. نگرش خانوادگی به ازدواج موقت به ساختار خانواده بستگی دارد. در خانوادههایی با نگرش سنتی، ازدواج موقت به عنوان عاملی شرعی پذیرفته میشود و نوجوانان در سنین کم به صورت خصوصی به صیغۀ محرمیت درمیآیند.
همچنین براساس مصاحبههای تحقیق مشخص شد، در خانوادههایی که ازدواج موقت سابقه نداشته است، مردانی که تجربة ازدواج موقت داشتند، با نگرش منفی خانوادهها و پیامدهایی مانند «طرد از خانه» روبهرو شده بودند.
اما در خانوادههایی که سابقۀ ازدواج موقت وجود داشته، دلیل روی آوردن مصاحبهشوندگان به ازدواج موقت، وجود سابقۀ این کار خانواده بوده است.
مرد. 29ساله. ساکن تهران. دارای سابقۀ صیغههای کوتاه مدت فراوان دربارۀ برخورد خانوادهاش پس از اطلاع از ازدواج موقت میگوید:
«دیگه بعد اینکه فهمیدن، بابام از خونه انداختم بیرون. الان که اینجام. کلاً خوب نیست دیگه. ولی خب این روزا کی خوبه بری زندگیت رو بکنی. الان خرجم رو از این سوپرمارکت میدم دیگه، خوبه.»
|
مرد. 26ساله. ساکن تهران. دارای یک همسر دائمی و تجربۀ ازدواجهای موقت متعدد:
«بابام هم دوتا زن داشت. عموهام هم سر و گوششون میجنبید. کلاً توی خانواده این [رسم] هست. اینطوری نبود که فقط من اولین نفر باشم. از اونور داداشم هم یه زن طلاق داد سر همین صیغه و این داستانا.» |
سابقۀ ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت درخانواده یکی از عوامل اساسی در تداوم آن است. در برخی خانوادهها که لزوماً مذهبی نیستند، در صورتی که این رفتار در میان اعضای خانواده مشاهده شده باشد، به عنوان هنجاری پذیرفتهشده در میان سایر اعضای خانوده تکرار میشود.
براساس نظریۀ یادگیری اجتماعی، اعضای خانواده از طریق یادگیری و الگوپذیری این نوع رابطۀ زوجیت (ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت)، بدون توجه به آثار و پیامدهایی که میتواند به دنبال داشته باشد، آن را به عنوان راهکاری برای تأمین نیازهای جنسی خود، منطقی و درست تلقی میکنند.
در مصاحبههایی که انجام شده بود، 81/38 درصد مصاحبهشوندگان در خانوادۀ خود سابقۀ ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت داشتند.
در این پژوهش عشرتطلبی و تسهیل کودکهمسری به عنوان پدیدۀ محوری ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت شناسایی شد.
همانطور که مشخص شد، ازدواج موقت را مردان متمول برای زندگی موازی و به دلیل تنوعطلبی و کامجویی بیشتر و رفع نیاز جنسی انجام میدادند. همچنین در خانوادههای سنتی و مذهبی صیغۀ محرمیت برای دختران و پسران نوجوان و کودکان به منظور تنظیم رفتار جنسی فرزندانشان به عنوان راهکار شرعی و قانونی انتخاب میشود.
افزون بر اینها براساس مشاهدات میدانی و مصاحبههای مشخص شد، برخی از جوانان که گاه حتی استقلال مالی هم ندارند، به منظور رهایی از مشکلات قانونی ارتباط دختر و پسر نامحرم در محیطهای عمومی جامعۀ ایران، سادهتر شدن تهیۀ مکان رزرو هتل و… از صیغه استفاده میکنند، در حالی که اعتقادی به آن ندارند و الزامات آن مانند نگه داشتن عده ( 45 روز) را رعایت نمیکنند.
یافتههای کمی پژوهش حاکی از آن بود که 84/36 درصد از پاسخگویان زیر سن 18 سالگی، 15/38 درصد از آنان در بازۀ سنی 18 تا 30 سالگی، 68/23 درصدشان در بازۀ سنی 31 تا 49 سالگی و 31/1 درصد از این افراد در سنین بالای 50 سالگی ازدواج موقت را تجربه کرده بودند.
این آمارها نشان میدهد درصد چشمگیری از صیغههای محرمیت و ازدواجهای موقت زیر 18 سال صورت گرفته و زمینۀ کودکهمسری را تسهیل کردهاند.
طبق مادۀ 1041 قانون مدنی عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام (تا 9 سال نیز امکانپذیر است) و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح است.
اما در بسیاری از موارد، صیغۀ محرمیت که همان ازدواج موقت است و تفاوتی در بعد شرعی و قانونی با هم ندارد، حتی زیر سن قانونی جاری میشود.
براساس تحلیل دقیق مصاحبهها، کنش راهبردی در ازدواج موقت بهرهبرداری از رابطۀ نابرابر اقتصادی، حقوقی و اجتماعی براساس توجیه قانونی و شرعی آن است.
مفاد قوانین رسمی در ایران بر مبنای قوانین شرعی و مذهبی و فقه تشیع دوازدهامامی است. براساس مادۀ ۱۰۷۵ قانون مدني ازدواج موقت در قوانين ايران به رسميت شناخته شده است. مدت متعه به صورت موقت و معیّن میباشد (مادۀ 1076 قانون مدنی).
همچنین در بحث توارث، قانونگذار، ارث را حق زن دائمی میداند و برای زن متعه ارث در نظر نمیگیرد (مادۀ 940 قانون مدنی). براساس مادۀ 1113 زن متعه حق نفقه نیز ندارد و در انحلال نکاح متعه با انقضای مدت یا بذل مدت از سوی مرد و یا فوت و فسخ، نکاح به پایان میرسد.
یعنی مانند ازدواج دائم طلاق وجود ندارد (مادۀ 1139 قانون مدنی). تمام این مواد قانونی حقوق زنان را در این رابطۀ زناشویی نادیده میگیرد.
در توارث و در ابطال نکاح، زن حقی ندارد و یک رابطۀ نابرابر حقوقی، اقتصادی و اجتماعی بین آنها برقرار میشود که به نفع مردان و ضایعکنندۀ حقوق زنان است.
در این میان، سایتهای مجازی و کانالهای تلگرامی، هتلها، تورهای مسافرتی از بازار اقتصادی ایجادشده پیرامون زنان صیغهای که در پی کسب درآمد هستند، به عنوان راهی برای سودجویی و اقتصاد لذت استفاده میکنند.
مرد. 30ساله. ساکن مشهد. متارکه کرده:
«تقریباً یکی دو ماه قبل یکی از دوستام معرفی کرد و اومدم تو این سایت. اول فقط اومدم و کار نمیکردم و نمیرفتم تو سایت. یه بار اومدم دیدم 7، 8 تا پیام و بازدید دارم. اومدم نگاه کردم. یواشیواش سرگرم شدم. اومدم داخلش و شروع شد.» |
توزیع نابرابر اقتدار در بحث اقتصاد و حقوق، از دیدگاه جامعهشناسانی مانند دارندروف توجیهپذیر است. اقتصاد ایران مردانه است. بنابراین زنان دارای شرایط خاص برای تأمین نیازهای اقتصادی خود، صیغه را انتخاب میکنند. از سوی دیگر در ساختار قانونی، اقتدار مردانه کاملاً مشهود است.
پیامدهای ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت ابعاد متفاوتی دارد. براساس یافتههای تحقیق، ازدواج زودهنگام کودکان، انگ خوردن، شکگرایی به ازدواج دائم، فروپاشی خانوادهها، خشونت علیه زنان و… پیامدهای این سبک از ازدواج است.
زمانی که کودکان در سنین پایه به عقد هم درمیآیند، حتی با وجود آمادگی ذهنی کودک، تبعات خاصی مانند زایمان زودرس یا ترک تحصیل دامنگیر آنان میشود.
نوجوان 16ساله. ساکن تهران. در حین صیغۀ محرمیت است:
«خود خانواده پیشنهاد کردن. منم خودم دوست داشتم ازدواج کنم. حالا بعداً درسم رو میخونم، ولی از پسره خوشم اومد.» |
مرد. 30 ساله. ساکن تهران. دارای تجارب متعدد صیغههای چندماهه:
«کلاً با ازدواج دائم مخالفم و نمیخوام که دیگه ازدواج دائم داشته باشم. من با هیچکس قرارداد نمیبندم و به خودشون هم این رو میگم. هههه (با خنده) اصلاً حالش رو ندارم.» |
ازدواج موقت در عرف اجتماعی و فرهنگ عمومی جایگاهی ندارد و افرادی که آن را انجام میدهند، افرادی تنوعطلب و هوسران شناخته میشوند که بنای خانواده را تخریب میکنند و برچسب هرزگی میخوردند.
براساس نظریۀ برچسب و انگ اروین گافمن میتوان گفت افراد میخواهند تصویر مطلوبی از خود در اجتماع به نمایش درآورند، حتی در صورتی که مورد خشونت و آزار قرار بگیرند، تمایل ندارند پیگیری قانونی کنند تا اجتماع به آنها انگ نزند.
همچنین زمانی که ازدواج موقت بدون ثبت قانونی و به سهولت صورت میگیرد و نسبت به ازدواج دائم هرینۀ کمتری دارد، گرایش به ازدواج دائم کاهش مییابد.
براساس تحلیل دقیق مصاحبهها و کدبندی مقولات و مفاهیم، مدلی تحلیلی از علل، پدیدۀ محوری، کنش راهبردی و پیامدهای ازدواج موقت به دست آمد که به این شرح است:
نتیجه گیری و پیشنهادها آسیبشناختی صیغه محرمیت
ازدواج نهادی اجتماعی است که در لوای آن مرد و زن از طریق تعهدی قانونی، مذهبی و اخلاقی به عنوان زن و شوهر با هم زندگی میکنند. ازدواج نقش مهمی در عملکرد جامعه از طریق فراهم آوردن بستری برای ارضای نیازهای عاطفی، اقتصادی و روانی اعضای جامعه دارد.
ازدواج و شیوۀ همسرگزینی همواره تابع ارزشها و هنجارهای اجتماعی است. همچنانکه گفته شد در کشور جمهوری اسلامی ایران ازدواج، تابع فقه تشیع امامیه است و فقه نیز مبنای قواعد حقوقی است.
براساس قواعد حقوقی و فقهی در ایران دو نوع ازدواج دائم و موقت (صیغۀ محرمیت) به رسمیت شناخته میشود که از لحاظ فقهی و حقوقی مشروعیت دارد.
افرادی مانند مرتضی مطهری برای جلوگیری از رهبانیت جوانان یا جلوگیری از کمونیسم جنسی، متعه را پیشنهاد دادهاند. همچنین افرادی مانند اکبر هاشمی رفسنجانی، مصطفی پورمحمدی، قرائتی و سایر سیاستگذران دینی و حکومتی در ایران بارها در رسانهها و تریبونهای رسمی و غیررسمی بر ضرورت ازدواج موقت به عنوان راهکاری اساسی برای حفظ عفت جامعه تأکید کردهاند.
در مقابل، برخی فقیهان مانند آیتالله صانعی متعه را فقط به شرایط جنگ در صدر اسلام مربوط میدانند و در جامعۀ امروزی آن را یکی از عوامل انحطاط خانواده معرفی میکنند.
همچنین فعلان حقوق زنان ازدواج موقت را عوامل بازتولید تبعیضهای جنسیتی علیه زنان، نقض حقوق زنان، تزلزل بنیان خانواده و شیوع چندهمسری و بیماریهای مقاربتی و رواج روسپیگری میدانند و با آن مخالفند.
صیغۀ محرمیت که از دیدگاه مذهبی و حقوقی با ازدواج موقت یکسان در نظر گرفته میشود، در بین دختران و پسران کودک و نوجوانان خانوادههای مذهبی و سنتی اتفاق میافتد تا خانوادههای از این طریق، رفتار جنسی فرزندانشان را کنترل کنند.
همچنین برخی جوانان در خانوادههای سنتی و مذهبی به منظور آشنایی بیشتر قبل از ازدواج، صیغۀ محرمیت را برای خود شرعی و درست میدانند. ثبت ازدواج موقت یا همان صیغه، در صورت بارداری یا شرط ضمن عقد است که مادۀ 21 قانون حمایت خانواده مصوب 1391ش.
بر آن تأکید کرده است. با وجود تفاوت ماهیتی در صیغۀ محرمیت و ازدواج موقت، هیچگونه قانونی دربارۀ صیغۀ محرمیت وجود ندارد. کاردکرد مثبت صیغۀ محرمیت برای افراد بزرگسال بالای 18 سال آشنایی بیشتر زوجین قبل از ازدواج است؛ اما برخی کارکردهای منفی آن مانند فشار اجتماعی بر دختر یا پسر برای ازدواج با همان شخص میتواند عاملی برای فروپاشی خانواده در آینده باشد.
از سوی دیگر اگر رابطۀ جنسی برقرار شود، تبعات منفی صیغۀ محرمیت برای زن بیشتر میشود و از آنجا که این ازدواج در هیچ مکانی ثبت قانونی و سیستمی نشده است و عقد براساس عرف و مراسم سنتی انجام گرفته است، مرد از هیچگونه مسئولیت و تعهدی به این وضعیت ندارد.
همچنین اگر صیغۀ محرمیت در دوران کودکی و نوجوانی باشد، به دلیل شرایط خاص سن بلوغ، رابطۀ جنسی نزدیک محتمل است که در بیشتر موارد به ازدواج و کودکهمسری منجر میشود.
از مهم ترین آثار این نوع ازدواجها ترک تحصیل کودکان و نواجونان، بارداریهای ناخواسته و زودهنگام، بیمارهای روانی و جسمی و کودکبیوگی است. بر این اساس، نگارنده با توجه به شرایط فرهنگی، مذهبی و حقوقی جامعه، راهکارهایی را ارائه میدهد که آسیبهای این نوع ازدواج و صیغۀ محرمیت کاهش یابد.
1) قانونگذاری برای افزایش سن ازدواج موقت و صیغۀ محرمیت به 15 سالگی
مادۀ 1041 قانون مدنی دربارۀ سن قانونی ازدواج میگوید: «عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی (از 9 سالگی) و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح است.
این قانون در خصوص ازدواج موقت هم صادق است. اما صیغۀ محرمیت در سنین پایینتر از سن ذکر شده در قانون هم صورت میگیرد؛ زیرا در چارچوبی مذهبی و خصوصی و بدون ثبت رسمی انجام میشود.
از آنجا که تلاش فعالان سیاسی و اجتماعی به منظور اصلاح قانون ازدواج به سن 15 سالگی برای دختران است، پیشنهاد میشود قانون سن صیغۀ محرمیت و ازدواج موقت را به 15 سال افزایش دهند.
2) ثبت رسمی و قانونی صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقت در دفاتر طلاق و ازدواج
در حال حاضر مادۀ 645 قانون مجازات اسلامی، ثبت نشدن نكاح دائم را براي زوج جرم محسوب ميكند. همچنین براساس مادۀ 21 قانون حمایت خانواده مصوب 1391، در صورت بارداری و توافق طرفین، ازدواج ثبت میشود.
این در حالی است که برای صیغۀ محرمیت، قانونی وضع نشده است. یعنی اگر ازدواج موقت و صیغۀ محرمیت را که ماهیت متفاتی دارند، یکسان بدانیم ازدواج کودکان و نوجوانان فقط در صورت باردار شدن آنها ثبت میشود!
نگارنده که بدون داشتن دیدگاه جانبدارانه و صرفاً با رویکرد علمی و مردم شناسی به موضوعات پرداخته، معتقد است که ثبت قانونی صیغۀ محرمیت و ازدواج موقت سبب دسترسی به خدمات حقوقی اولیه و حفظ بیشتر حقوق طرفین در این رابطۀ زوجیت میشود؛ چراکه ثبت نشدن آن باعث میشود بسیاری از حقوق زوجین به ویژه زنان نقض شود.
خطبۀ عقد موقت یا صیغۀ محرمیت به نحوی است که به صورتی خصوصی نیز میتوان آن را جاری کرد، بنابراین پیشنهاد میشود در دفاتر ثبت و حداقل با حضور دو شاهد جاری شده و امکان صیغه کردن بیشتر از یک مورد در آن واحد برای مرد وجود نداشته تا پیامدهای آن از لحاظ حقوقی، قابل پیگیری باشد.
3) اجباری و رایگان کردن تحصیلات
در صیغۀ محرمیتی که خانوادههای سنتی و مذهبی بین کودکان و نوجوانان جاری میکنند، شرط نداشتن رابطۀ جنسی یکی از اصول پذیرفته شده است. هرچند از نظر شرعی جایگاهی ندارد و رابطۀ جنسی به محض محرمیت، مجاز است. نوجوانان و کودکانی که به عقد هم درمیآیند در صورت بارداری و رابطۀ جنسی بعد از مدتی به عقد دائم هم درمیآیند.
از مهمترین تبعات صیغۀ محرمیت، بیعلاقگی به تحصیل و ترک تحصیل است. نهادهای قانونی و آموزش و پرورش با الزامی کردن تحصیل اجباری تا سن 18 سالگی و مقطع دیپلم و در عین حال با آموزشهایی که در مدارس به دانشآموزان و خانوادهها میدهند میتوانند صیغۀ محرمیت و ازدواج زودهنگام را به تعویق بیندازند.
4) مشاورههای حقوقی و بهداشتی در صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقت
یافتههای تحقیق حاکی از آن بود که اطلاعات حقوقی افرادی که تجربة ازدواج موقت داشتند، بسیار اندک بود و این موضوع، زنان را با مشکلات مانند ترک زوجه پیش از پایان مدت صیغه بدون بذل مدت روبهرو میکند.
اما اگر ازدواج موقت در دفاتر ثبت شود، مشاورههای حقوقی نیز ارائه شود و طرفین از حقوق خود در ازدواج موقت کاملاً آگاه میشوند و زمینۀ نقض حقوق افراد محدودتر میشود. نکتۀ دیگر این است که ازدواج موقت شرطی مانند نگه داشتن عده دارد.
یعنی زن باید منتظر بماند تا مدت عده تمام شود (که معمولا 45 روز است) و بعد از آن به صیغۀ دیگری دربیاید. اما در حال حاضر شاهد انواعی از ازدواجهای موقت هستیم که مردان متمول، زنان خواهان متعه را بدون نگه داشتن عده، بارها صیغه میکنند و این سنت به نوعی منبع درآمد برای زنان و تفریح برای مردان هوسران تبدیل شده است.
در اینجا بارداریهای ناخواسته، سقط جنین، بیماریهای مقاربتی به وجود میآید که ناشی از ناآگاهی به مسائل بهداشت جنسی است. بنابراین زوجینی که ازدوج موقت/ صیغۀ محرمیت میکنند باید به مراکز بهداشتی مراجعه کرده و از اصول پیشگیری و بهداشت جنسی آگاهی یابند و برای زنان و مردانی که سابقۀ ازدواج موقت دارند کارت سلامت صادر شود.
5) مشروط کردن و محدودیت قانونی صیغه/ ازدواج موقت
از آنجا که براساس یافتههای تحقیق عموماً ازدواج موقت به عنوان راهکاری برای ارضای تنوعطلبی مردان و راه استفادۀ ابزاری از زنان بوده است؛ مردانی که متأهل بوده و برای ارضای تنوعطلبی خود به سمت ازدواج موقت میروند.
پیشنهاد میشود ازدواج موقت نیز منوط به رضایت همسران شود و امکان صیغه کردن بیشتر از یک مورد در آن واحد برای مرد (متأهل و مجرد) وجود نداشته باشد. این مشروط کردن قانونی موجب جلوگیری از سوءاستفادۀ شرعی از این قانون میشود.
از سوی دیگر ازدواجهای موقت از منظر زمانی به کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. پیشنهاد میشود زمان ازدواج موقت به صورت قانونی، میانمدت در نظر گرفته شود و در صورت تمایل تمدید شود. چون در حالت کوتاهمدت نوعی ترویج روسپیگری و بیبندوباری است و در حالت بلندمدت در صورت نبود تفاهم، برای زنان که حق فسخ ندارند، آزاردهنده میشود.
6) قانونگذاری در زمینۀ نفقه و حق انحلال به نفع زنان در ازدواج موقت
از آنجا که در ازدواج موقت نوعی نابرابری حقوقی و قانونی وجود دارد و زنان در ازدواج موقت نسبت به ازدواج دائم با نابرابریهای بیشتری مواجهند، پیشنهاد میشود قوانینی تدوین و تنظیم شود که زنان در ازدواج موقت از حق نفقه برخوردار شوند؛ زیرا یافتههای تحقیق نشان داد که زنان زیادی به منظور رفع نیازهای مادی به ازدواج موقت تمکین میکنند؛ در حالی که قانون، نفقه را در ازدواج موقت حق زنان نمیداند.
همچنین حق فسخ و انحلال نیز باید مانند ازدواج دائم در صورت عسر و حرج به زنان داده شود تا در مواردی که زنان آسیب یا خشونت میبینند و ادامۀ زندگی با زوج را برای خود ناممکن میدانند، بتوانند یکطرفه ازدواج موقت را فسخ کنند.
7) بهبود شرایط اقتصادی، فرصت اشتغال و کارآفرینی
در تحلیل مصاحبهها، موارد متعددی از زنان و مردانی که تجربۀ ازدواج موقت داشتند، نداشتن شغل و شرایط اقتصادی ضعیف را دلیل تن دادن به ازدواج موقت خود عنوان کردند. علاوه بر این، در ساختار جامعۀ ایرانی نرخ مشارکت اقتصادی زنان کمتر است و این وضعیت، فقر و شرایط بد اقتصادی زنان را تقویت میکند.
بنابراین پیشنهاد میشود نهادهایی مانند وزارت کار و تعاون، شهرداریها، وزارت صنعت و معدن و… با فراهم آوردن فرصتهای شغلی و از طریق کارآفرینی اشتغالزایی کنند تا شرایط اقتصادی جوانان برای ازدواج دائم فراهم شود و از سوی دیگر نرخ مشارکت اقتصادی زنان به ویژه زنان خودسرپرست افزایش یابد تا از تمکین به ازدواج موقت به دلیل فقر اقتصادی و بیکاری منصرف شوند.
7) نقش روحانیان به عنوان عامل تغییر شکلی ازدواج موقت در ایران
روحانیان به عنوان یکی از مهمترین عاملان تغییر اجتماعی در ایران میتوانند با صدور فتوای شرعی و تشریح فلسفة واقعی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت، آسیبهای این نوع رابطه را کاهش دهند.
ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت که به منظور جلوگیری از فحشا و انحطاط اخلاقی تدوین شده است؛ اما در جامعۀ امروزی به دلایل مختلف از جمله سکوت قانون، ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت که به صورت خصوصی بدون ثبت انجام میشود پیامدهایی مانند تولد فرزندان ناخواسته، سقط جنین به صورت غیرقانونی و غیربهداشتی، شیوع روسپیگری، تسهیل کودکهمسری، متزلزل کردن بنیاد خانواده و… را به دنبال داشته است.
بنابراین شکل و ظاهر ازدواج موقت از ماهیت و اهداف آن فاصله گرفته است. از این رو فتوای شرعی روحانیان مبنی بر ثبت رسمی کلیه ازدواج موقت در دفاتر قانونی ثبت ازدواج و طلاق از مهمترین عاملهای به حداقل رساندن پیامدهای منفی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت است.
8) بسترسازی فرهنگی و اجتماعی از طریق رسانههای جمعی و سازمانهای مردمنهاد
آگاهیرسانی و آموزش یکی از مؤثرترین عوامل در زمینۀ جلوگیری از آسیبهای اجتماعی است. رسانههای جمعی مانند رسانۀ ملی، خبرگزاریها، مجلات و به ویژه شبکههای اجتماعی مجازی از طریق بازنمایی آسیبهای صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقتِ بدون ثبت قانونی و همچنین اطلاعرسانی شرایط حقوقی حاکم بر ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت میتوانند پیامدهای منفی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت را کاهش دهند.
همچنین سازمانهای مردمنهاد مانند انجمنهای حمایت از حقوق کودکان و زنان میتوانند در زمینۀ آگهیبخشی و آموزش خانوادهها نقش پررنگی داشته باشند که البته این کار مستلزم همکاری نهادهای دولتی است.
از سوی دیگر در سالهای اخیر سینماگران و سلبریتیها نیز در امور اجتماعی نقش پررنگی داشتهاند و در مواردی مانند حفظ آزار جنسی کودکان و محیط زیست توانستهاند از طریق فیلمسازی، صفحات مجازی (اینستاگرام و توئیتر) در زمینۀ آگاهیبخشی و اطلاعرسانی اقدامات مؤثری انجام دهند.
در این حوزه، هنرمندان با تولیدات هنری و فعالیتهای اجتماعی با موضوعیت صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقت در سازمانهای مردمنهاد و شبکههای اجتماعی مجازی میتوانند در کاهش برخی پیامدهای منفی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت نقش پررنگتری داشته باشند.
منابع آسیبشناختی صیغه محرمیت
- گیدنز، آنتونی (1389). جامعهشناسی، ترجمۀ حسن چاوشیان، تهران: نشر نی.
- نورعلیزاده میانجی، مسعود (1388). مدل اسلامی مصونسازی رفتار جنسی با تأکید بر پیشگیری و درمان انحرافها و مشکلات جنسی، فصلنامۀ علمی تخصصی روانشناسی، سال سوم، شمارۀ 5، ص 142-107.
- ساروخانی، باقر (1385). مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، تهران: نشر سروش
- هاشمی بهرمانی، عماد (1392). اعتدال و پیروزی (هاشمی رفسنجانی کارنامه و خاطرات 1369). تهران: دفتر نشر معارف انقلاب.
- حاجی اسماعیلی، محمدرضا (1391). ازدواج موقت و پیامدهای آن، فصلنامۀ فقه مدنی، شماره 6، ص 87-65
- ولوجردی، محمد (1371). ازدواج موقت از دیدگاه حقوقی، اجتماعی و اهل سنت، تهران: سارمان تبلیغات کشور.
- Beck, G. (1995). The Normal Chaos of Love. London: Polity Press