ارزیابی تاثیر اجتماعی – اقتصادی ازدواج موقت ( صيغه) در ایران
کامیل احمدی[1]
چکیده مقاله مدت معلوم و مهر معین
ازدواج موقت به رغم تردیدناپذیري آن از نگاه فقه شیعه، در چند دهه اخیر یکی از مسائل چالش برانگیز اجتماعی- فرهنگی بوده است. عده اي از کارشناسان، رواج ازدواج موقت را باعث شیوع فساد بیشتر در سطح جامعه میدانند؛ در حالیکه برخی دیگر بر این باورند که ترویج و تشویق به ازدواج موقت، تنها راه جلوگیري از فساد روزافزون جامعه کنونی است.
این پدیده دارای علل و پیامدهای متفاوتی می باشد که باید فارغ از نگاههای جانبدارانه مورد مطالعه قرار بگیرد. بر همین مبنا در این تحقیق برای اولین بار، مبانی تایخی، دینی، حقوقی و اجتماعی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت بررسی میشود.
همچنین با استفاده از رویکرد کیفی و کمی و بهکارگیری روش زمینهیابی، این پدیده به طور جامع در سه کلانشهر تهران، مشهد و اصفهان در سال 1395-96 بررسی شد.
یافتههای این تحقیق نشان داد که عشرتطلبی و تسهیل شرایط کودکهمسری پدیدۀ محوری ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت هستند که پیامدهایی مانند بدنامی به ویژه برای زنان و شکلگیری ذهنیت منفی در مردان راجع به ازدواج دائم را به دنبال میآورند.
در این پژوهش تلاش شده است زوایای آشکار و پنهان ازدواج موقت و صیغۀ محرمیت بدون نگاه جانبدارانه و به صورت علمی بررسی شود تا دیدگاهی روشن و دقیق دربارۀ به این پدیدۀ اجتماعی به وجود آید و راهکارهای اصولی و واقعبینانهای در اختیار مسئولان اجرایی و قانونگذاران قرار گیرد.
امید است بر مبنای این راهکارها، نهاد ازدواج موقت در ایران از لحاظ حقوقی و اجتماعی ساماندهی شود، به نحوی که حقوق زنان و کودکان در آن نقض نشود، بنیاد خانواده و جایگاه ازدواج دائم حفظ شود.
مقدمه ی مقاله مدت معلوم و مهر معین
رفتارهای اجتماعی بر اساس نیازها و انگیزه های انسانی تولید می شوند که بر مبنای فرهنگ یا شیوه و سبک زندگی جهت دهی می شوند. روابط زن و مرد یک نیاز طبیعی انسانی است به فراخورالزامات هر فرهنگ، این نیاز به شیوهای متفاوت و در چارچوبی خاص ارضا می شود.
هدف ارتباط با جنس مخالف تامین و برآوردن نیازهایی از قبیل نیارهای جنسی، عاطفی، دوست داشتن و دوست داشته شدن، نیاز به احترام و نظایر آن است و این نیازها منشاء زیستی دارند و در همه انسانها و فرهنگ دیده می شود.
شکل پاسخگویی به نیاز جنسی در غالب فرهنگهای بشری در قالب ازدواج نمایان میشود. ازدواج يكي از سنتهاي مهم و پسنديدة اجتماعي است كه تقريباً در همۀ جوامع بشري به رسميت شناخته شده است. ازدواج قراردادي است ميان زن و مرد كه بر پايۀ رابطة قانوني كه بر حسب اديان و قوانين گوناگون است، بر آنها حاكم ميشود(فضلالله، 1383).
در تعريفي ديگر از ازدواج، به اتحاد جسماني، رواني، و اجتماعي مرد و زن اشاره ميشود كه در معرض انطباق و ادغام در قبال جامعه قرار ميگيرند و مواجهة طرفين با اين مسائل، به طور تنگاتنگ، به نحوة برداشت آنها از تفاوت زن و مرد بستگي دارد(دانینو، 1383).
همچنین بر مبنای تعریف جامعه شناختی و مردم شناسی ازدواج عملی است که پیوند بین دو جنس مخالف را بر پایۀ روابط پایایی جنسی موجب میشود(ساروخانی، 1385: 25).
آنچه بر پایۀ نهاد ازدواج شکل میگیرد، خانواده است. خانواده، واحدِ اجتماعیِ جامعۀ بشری است. مردم شناسان، آن را پایه و اساس جامعه و سلول سازندۀ زندگی و پناهگاه اعضا میدانند. نخستین تجربۀ انسان برای اجتماعی شدن در این پناهگاه صورت میگیرد.
خانواده، گروهی از اشخاصی است که با پیوندهای خویشیِ مستقیم به هم متصل میشوند و اعضای بزرگسال آن، مسئولیت نگهداری کودکان را بر عهده دارند(گیدنز، 1389: 252). برگس و لاک[2] (1953) خانواده را گروهی میدانند که متشکل از افرادی است که از طریق پیوند زناشویی، همخونی و یا پذیرش (بهعنوان فرزند) با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی میکنند(بهرامی، 1385).
خانواده در زمرۀ عمومیترین سازمانهای اجتماعی است که براساس ازدواج دو جنس مخالف شکل میگیرد و در آن، مناسبات خونی واقعی یا اسنادیافته به چشم میخورد. خانواده معمولاً دارای نوعی اشتراک مکانی است و کارکردهای گوناگون شخصی، جسمانی، اقتصادی و تربیتی را برعهده دارد. بدین قرار، خانواده واحدی است اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی، اقتصادی، حقوقی، روانی و جامعهشناختی؛ خانواده نهادی است اجتماعی و از طرف دیگر، از عوامل مهمِ مؤثر بر جامعه است(ساروخانی، 1385: 136).
در تمام جوامع بشری، خانواده به شکلهای گوناگون وجود دارد و مردم شناسان و جامعهشناسان اشکال آن را شناسایی و طبقهبندی کردهاند. برخی اشکال خانواده در بیشتر جوامع دیده میشوند و برخی دیگر محدود به جوامع خاصی هستند. خانوادۀ هستهای/ گسترد؛ خانوادۀ پدرسالار/ مادرسالار؛ خانوادۀ پدرمکان/ مادرمکان؛ خانوادۀ تکهمسری/ چندهمسری؛ خانوادۀ ناقص/ تکهمسری و خانوادۀ ناتنی، ازدواج اشتراکی و همخانگی از طبقهبندیهایی است که از خانواده بر مبنای تعداد اعضا و اقتدار و مکان و انواع نوین خانواده شده است(باقری، 1389).
ازدواج و تشکیل خانواده، در صورتي براي نظام اجتماعيِ كل، كاركرد مثبت دارد كه در زمان مناسب و با فرد مناسب صورت بگيرد؛ يعني اگر زوجين در سن مناسب نباشند، ازدواج دیررس یا ازدواج زودهنگام اتفاق میافتد. در نتیجه، هم زوجین به لحاظ فردي آسيب ميبینند و هم تأثيرات اجتماعي گوناگونی از بيماريهاي جسمي و رواني و نارضايتي از زندگي زناشويي گرفته تا نرخ پايين مشاركت اجتماعي و جامعهپذيري ناقص در خانواده(كه خود آثار فردي و اجتماعي فراواني دارد) گريبانگير جامعه ميشود.
صاحبنظران مختلف اقتصادی و اجتماعی، ازدواج را به عنوان متغیری وابسته بررسی کردهاند. سن ازدواج در هر جامعه تا حدودی نشاندهندۀ شیوۀ سازماندهی زندگی خانوادگی و همچنین بیانگر فرصتهایی است که زنان و مردان در زمان ازدواج از آن برخوردارند.
ازدواج دیررس میتواند عوارض و پیامدهای جدیای برای جوانان به همراه داشته باشد، از جملۀ این عوارض و آسیبها میتوان به عدم مسئولیتپذیری، گرایش به ارتباطات غیرمتعارف دختر و پسر، ازدواج سفید یا همخانگی که در میان قشر جوان و تحصیل کرده در کلانشهرها رایج شده است[3] و هدر رفتن سنین جوانی و طراوت، بدخلقی در زندگی به دلیل عدم ارضای نیازهای فردی، دلنگرانی والدین از دیر ازدواج کردن فرزندان، افسردگی، اختلالات جنسی، پناه بردن به مواد مخدر و… اشاره کرد(پورنقی، 1394).
از سوی دیگر، ازدواج زودهنگامِ کودکان یا کودکهمسری نیز میتواند اختلالات فراوانی به دنبال داشته باشد. ازدواج زودهنگام يا كودكهمسري، به هر نوع ازدواجي در زير سن 18 سال اطلاق ميشود. براساس مفاد كنوانسيون حقوق كودكان، كودك به كسي اطلاق ميشود كه در سنين تولد تا هجده سالگي قرار دارد.
اما در برخي كشورها اين سن بسته به قوانين حقوقی و شرایط فرهنگی و اجتماعی آن كشور متغير است. صندوق جمعيت سازمان ملل، ازدواج كودكان را به هر نوع ازدواج در زير سن 18 سال، قبل از اينكه دختر و پسر به لحاظ جسمي و رواني آمادگي پذيرش مسئوليتهاي زناشويي و بچهداري را داشته باشند، اطلاق ميكند.
یکی از باورهای سنتی و فرهنگی در ایران بنام ختنه کردن دختران وجود دارد که سبب ازدواج زودهنگام می شود. در میان اهل تسنن، شاخه شافعی مذهب در بخشهایی از استانهای هرمزگان، کرمانشاه،کردستان و آذربایجان غربی از دیرباز رسم ختنه دختران/ زنان رایج بوده که خوشبختانه در سالهای اخیر رو به کاهش نهاده است[4].
مهمترین عوامل مؤثر بر ازدواج زودهنگام، فقر، تحصیلات پایین و کمسوادی، حمایت قانونی، فشارهای اجتماعی و نگاه مردسالارانه و باورهای سنتی و مذهبی است. ازدواج زودهنگام برای هر دو جنس نگرانکننده است؛ اما این پدیده برای دختران بیشتر آسیبزاست.
از آثار ازدواج زودهنگام میتوان به افزایش طلاق، کودکبیوگی، رشد کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، سوءاستفادۀ جنسی از دختران، تداوم چرخۀ فقر و فحشا، افزایش بیماریهای جسمی و جنسی و روحی برای دختران اشاره کرد[5].
ازدواج، قراردادی اجتماعی و ضامن بقای نسل انسان است و آرامش و امنیت جامعه، در نتیجۀ ازدواج سالم و بههنگامی که کارکردهای مثبتش برای نهاد خانواده تداوم داشته باشد، به دست میآید.
در طول تاریخ، ادیان توحیدی تلاش کردند این غریزۀ جنسی را قانونمند کنند و به شیوههای گوناگون، پیروان خود را از بیبند و باری و خروج از دستورالعملها منع میکردند. در این میان، دین اسلام به ارائۀ یک الگوی رفتار جنسی ایمن توجه ویژهای کرده و برای پیشگیری، اصلاح و درمان ناهنجاریها، انحرافها و مشکلات جنسی اهمیت خاصی قائل بوده است؛
چراکه رشد، پیشرفت، خوشبختی و کمال انسان، اصلاح و تربیت نسل، تداوم و حفظ نسَب از راه صحیح، تداوم و استحکام نظام خانواده و به تبع آن، پاکی اجتماع را در گروی صیانت و پاکی از انواع این انحرافات و نبود این مشکلات میدیده است.
مدل اسلامی مصونسازی رفتار جنسی از دو بعد عفاف (پاکدامنی و خودمهارگری جنسی) و نکاح (ارضای مطلوب و رضایتمند نیازهای جنسی از راه همسرگزینی) تشکیل میشود. این دو بعد، گسترۀ وسیعی از اصول و برنامهها را در سیر تحول انسانی از زمان تولد تا پایان زندگی (مراقبت، کنترل، هدایت و تربیت جنسی، آمادهسازی و آموزش جنسی به هنگام ازدواج، آموزش جنسی و آداب زناشویی و اصلاح و درمان نابهنجاریهای جنسی) دربرمیگیرد (نورعلیزاده، 1388).
اسلام، ارضای تمایل جنسی را در نظام خانواده و در پرتو ازدواج، امری پسندیده به حساب آورد و بر آن تأکید ورزید و به انسانها اجازه داد که تمایل جنسی خود را از طریق آمیزش با همسر خویش ارضا کنند (کجباف، 1384).
در کشور ایران ازدواج تابع دین اسلام و ارزشهای مذهبی است.
بر این مبنا قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران مطابق فقه اهل تشیع، دو نوع ازدواج دائم و منقطع (صیغه یا موقت) را به رسمیت شناخته است. در ازدواج دائم، زوجین بدون محدودیت زمانی و تعیین مدت معیّن، بر مبنای مذهب اسلامی و قوانین حقوقی ایران (مواد 1062 تا 1070 قانون مدنی ایران مبنی بر شرایط صحت ازدواج) پیمان زناشویی میبندند؛
اما در ازدواج موقت که در گفتمان اسلامی و اجتماعی بر سر آن اختلاف نظرهای فروانی وجود دارد، زوجین براساس مذهب تشیع و مادۀ 1075 قانون مدنی ایران با هم قرارداد میبندند که مدتی به هم محرم شوند تا روابط زناشویی داشته باشند. پس از سپری شدن زمان مقررشده، ازدواج خودبهخود فسخ میشود و به طلاق نیازی نیست.
از سوی دیگر رابطه پیش از ازدواج در قالب شرعی که می تواند وجود داشته باشد صیغه محرمیت است. از نگرش دینی صیغه محرمیت همان ازدواج موقت است که بین دختران و پسران خوانده می شد و می تواند دلایلی مانند فرصتی برای آشنایی و ازدواج باشد و یا اینکه در محل هایی که اختلاط دختران و پسران ناخواسته صورت بگرد به منظور جلوگیری از بروز گناه صیغه محرمیت جاری می گردد.
صیغه محرمیت برای آشنایی، تقریبا شبیه همان دوران نامزدی است و دربین جوانان بزرگسال بالای 18 سال معمولا رایج است که می تواند توسط خود والدین در و بزرگان فامیل و اینکه توسط روحانی جاری گردد اما صیغه محرمیت برای جلوگیری از بروز گناه در محل های عمومی مانند اردو، محل و … بین دختران و پسران کودک و نوجوان توسط خانواده و بصورت خصوصی جاری می شود.
خانواده های مذهبی که محرمیت را عاملی برای جلوگیری از بروز گناه و فساد می دانند. صیغه محرمیت چه در دوران آشنایی و چه در میان کودکان و نوجوانان همیشه منتج به ازدواج دائم و رسمی نمی شود و از آنجا که کاملا خصوصی می باشد و نظارتی قانونی بر آن اعمال نمی شود.
روابط دختر و پسر در چارچوب صیغه محرمیت جنبه مقدس به خود می گیرد و عواقب و آثار آن در چارچوب مقدس بودن آن در نظر گرفته نمی شود. آنچه شایان ذکر است که صیغه محرمیت و ازدواج موقت هیچ گونه تفاوتی باهم ندارند و رابطه زوجیت در زمان صیغه محرمیت از دیدگاه شرعی، مجاز انگاشته می شود. سن افرادی که صیغه محرمیت بر آنها جاری می گردد از اهمیت حیاتی خاصی برخوردار است.
در جامعۀ درحالگذارِ ایرانی که تحت تأثیر مدرنیته، هرچند به صورت ناقص قرار دارد، الگوی ازدواج تغییر کرده است. شواهد نشان میدهد میزان ازدواج کاهشی چشمگیر و میزان طلاق افزایشی رو به رشد داشته است. با وجود افزایش تعداد جوانانِ در سن ازدواج که رقمی حدود 5/11 میلیون نفر را دربرمیگیرد، میزان وقوع ازدواج در کشور کاهش یافته است.
آمارها نشان میدهند که نرخ ازدواج به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکرده است که به گفتۀ کارشناسان، ادامۀ این روند میتواند سرمنشأ بسیاری از آسیبها و نگرانیها در جامعه بشود. فارغ از خاستگاه مذهبی ازدواج موقت، به دلیل واقعيتهاي موجود ازدواج دائم، ازدواج موقت به عنوان راهكار حل مسئله در جامعة ايران مطرح شده است.
به عبارت دیگر، به دلیل وجود واقعيتهايی مثل دشواري الگوهاي سني انتخاب همسر، امكانپذيريِ اندکِ ازدواج دائم به دلیل شرايط اقتصادي و اجتماعي، و نیز مطلوبيتپذیری ازدواج دائم از هنجارها و فشارهاي اجتماعي و انگيزههاي فردي، فاصلة زيادی بين بلوغ جنسي و بلوغ اقتصادي و اجتماعي جوانان به وجود آمده و بهداشت و سلامت جنسي آنان به خطر افتاده است.
بدین ترتیب، در شرایطی كه امكان ازدواج دائم و همراه بودن همسر ممكن نيست، ازدواج موقت به عنوان راهحل مطرح شده است. جلوگيري از گناه و فساد، ارضاي غرايز جنسي، به دست آوردن شناخت براي ازدواج دائم، کسب آرامش روحي و فكري و نبود امكانات لازم براي ازدواج دائم از عمدهترين دلايل مطرح شدن اين راهكار است.
براساس اين دلایل، دولت و سياستگذاران نظام در سالهاي اخير با تبليغات رسانهاي، دادن مجوز براي ايجاد دفاتر ثبت ازدواج موقت و راهاندازي سايتهاي مختلف اينترنتي، این سبک ازدواج را به عنوان حل مسئلة ازدواج جوانان تبلیغ و ترویج کردهاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اکبر هاشمی رفسنجانی در موقعیتهای گوناگون برای دفاع از ازدواج موقت تلاش کرد. او برای اولین بار در خطبۀ نماز جمعه سوم دی سال 1364 راهکار جلوگیری از مفاسد اخلاقی در جامعه را ازدواج موقت بیان کرد و گفت: «حکومتی که از جوانها عفت میخواهد، شرایط تحصیل عفت را هم باید فراهم کند.»
رفسنجانی با بیان اینکه کسانی که در محیط رژیم گذشته دچار آلودگی شدهاند، اصلاحپذیرند، گفت: «اگر جلوی متعه را نمیگرفتند و میگذاشتند مردم نیازمند، ازدواج موقت کنند، هیچکس آلوده به زنا نمیشد. فرهنگ جامعۀ گذشته با تقلید از غربیها زناکاری را جایز میدانسته؛ اما ازدواج موقت را حرام کرده بود.»[6]
هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود نوشته است: «… جامعۀ ما ازدواج دائم را به عنوان حقیقتی مقدس پذیرفته؛ ولی از ازدواج موقت تصویر زشت و نامطلوبی دارد. من گفتم زنهای بیشوهر هم میتوانند استفاده کنند و زندگی یکساله و دوساله و پنجساله و کمتر یا بیشتر تشکیل دهند و این امر اگر رایج نشود، جامعۀ ما دچار شکست میشود.
در مورد دختران جوان این امر باید با موافقت پدرشان باشد و ازدواج موقت همۀ شرایط ازدواج دائم را دارد و باید در دفاتر موجود ثبت شده و مشخص و روشن باشد» (هاشمی بهرمانی، 1392: 411). همچنین دفتر مطالعات حقوقی مرکز پژوهشهای مجلس، پژوهشی را با عنوان «ازدواج موقت و تأثیر آن بر تعدیل روابط نامشروع جنسی» منتشر کرده است که با بیان توصیههایی، چگونگی و چرایی رواج ازدواج موقت در جامعه را توضیح میدهد و پیشنهاد میکند که «کانونهای ازدواج موقت» در ایران تشکیل شود و «این نهاد شرعی به عنوان یک هنجار فرهنگی عملاً گسترش یابد».
در این میان علاوه بر شخصیتهای اثرگذار سیاسی و، افراد صاحبقلم و ذینفوذ نیز در تأیید ازدواج موقت اظهار نظر کردهاند. مرتضی مطهری در کتاب خود با عنوان نظام حقوق زن در اسلام فلسفۀ ازدواج موقت را چنین بیان میکند: «با توجه به اینکه ازدواج دائم مسئولیت و تکلیف بیشتری برای زوجین تولید میکند، به همین دلیل پسر یا دختری را نمیتوان یافت که از اول بلوغ طبیعی که تحت فشار غریزه قرار میگیرد، آمادۀ ازدواج دائم باشد. خاصیت عصر جدید این است که فاصلۀ بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل عائله زیادتر کرده است.
اگر در دوران سادۀ قدیم یک پسربچه در سنین اوایل بلوغ طبیعی از عهدۀ شغلی که تا آخر عمر بر عهدۀ او گذاشته میشد، برمیآمد، در دوران جدید این امکانپذیر نیست. یک پسر موفق در دوران تحصیل که دبستان و دبیرستان و دانشگاه را بدون تأخیر و رد شدن در امتحان آخر سال و یا در کنکور دانشگاه گذرانده باشد، در 25 سالگی فارغ التحصیل میشود و از این به بعد میتواند درآمدی داشته باشد. قطعاً سه الی چهار سال طول میکشد تا بتواند سر و سامان مختصری برای خود تهیه کند و آمادۀ ازدواج گردد. همچنین یک دختر موفق که دوران تحصیل را میخواهد طی کند.
از شما میپرسند: با طبیعت و غریزه چه بکنیم؟ آیا طبیعت حاضر است به خاطر اینکه وضع زندگی ما در دوران امروز اجازه نمیدهد که در سنین شانزده سالگی و هجده سالگی ازدواج کنیم، دوران بلوغ را به تأخیر بیندازد و تا ما با فارغ التحصیل نشویم، غریزۀ جنسی از سر ما دست برمیدارد؟! آیا جوانان حاضرند یک دوره رهبانیت موقت را طی کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانی که امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟!
فرضاً جوانی حاضر است رهبانیت موقت را بپذیرد، آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض سهمگین و خطرناکی که در اثر ممانعت از اعمال غریزۀ جنسی پیدا میشود و روانکاوی امروزی از روی آنها پرده برداشته است، صرف نظر کند؟! دو راه بیشتر باقی نمیماند یا اینکه جوان را به حال خود رها کنیم و نسبت به آن بیتوجه باشیم، به یک پسر اجازه دهیم از صدها دختر کام برگیرد و به یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطۀ نامشروع داشته باشد و چندین بار سقط کند؛
یعنی عملاً کمونیسم جنسی را بپذیریم و چون به پسر و دختر به صورت متساوی اجازه دادهایم، روح اعلامیۀ حقوق بشر را از خود شاد کردهایم. راه دوم ازدواج موقت است. ازدواج موقت در درجۀ اول زن را محدود میکند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد.
بدیهی است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواهد بود. بدین ترتیب پسر و دختر دوران تحصیل خود را میگذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آن را تحمل کرده باشند و بدون آنکه در ورطۀ کمونیسم جنسی افتاده باشند» (مطهری، 1376: 51-50).
علی شریعتی نیز در این زمینه میگوید: «ازدواج موقت، نه در شکل فعلی آن، مترقیترین سنتی است که وضع شده است. به نظر من تحلیل علمی و جامعهشناختی و بهخصوص روانشناسی ازدواج جهان امروز ضروری است.
در طرح ازدواج موقت، اول باید از آن دفاع کرد و آن سابقۀ ذهنی بسیار زشت و سوء را شست و بعد جایش را به عنوان مترقیترین مسئله در حل مشکل امروز نسل جوان دنیا جانشین کرد و فلسفهاش را گفت و تحلیل درست و علمیکرد. ازدواج موقت در شکل فعلی، نمونۀ سنتهایی است که در آن، آنچه عمل میشود، با آنچه حقیقت و روح این قانون و سنت است، تضاد دارد.
یعنی قضاوتهایی که روشنفکر، به شکل فعلیِ ازدواج موقت دارد، زشت و نفرتآور است» (کریمینیا، 1390). ازدواج موقت / صیغه محرمیت صرفا در میان اهل تشبی رواج دارد و در میان مذاهب اربعه این نوع ازدواج حرام و از مشروعیت برخوردار نیست ناگفته نماند برخی از مراجع مانند آیت الله صانعی متعه را فقط در موارد جنگ در صدر اسلام لازم دانسته و در زندگی امروزی یکی از عوامل انحطاط خانواده معرفی می کند.
در سیاستگذاریهای کلان دربارۀ ازدواج موقت به بسیاری از مسائل توجه نشده است که فعالان اجتماعی و بهویژه زنان به آنها اعتراض کردهاند. به دلیل همین بیتوجهی به برخی ابعاد فراموششدۀ ازدواج موقت است که گفتمان ازدواج موقت، نه به عنوان هنجاری اجتماعی مورد پذیرش عمومی قرار گرفته است و نه اکثریت نخبگان فکری با طرح آن در جامعه همراهی کردهاند.
در ترویج ازدواج موقت به مسائل زنان توجه نشده و نگاه حاکم در این زمینه کاملاً مردانه است که با گفتمان عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی در خانوادۀ مدرن هستهای کاملاً تضاد دارد. هدف اولِ ازدواج موقت برای بیشتر مردان، لذت و بهرهگیری جنسی (متعه یا تمتع) است؛
در حالی که براساس یافتههای این پژوهش در ایران، زنان این ازدواج را یا نوعی منبع درآمد میدانند یا به دلیل ترس از تکرار تجربۀ تلخ ازدواج گذشته و برای تأمین نیازهای عاطفی و جنسی به آن روی میآورند. بنابراین هدف زنان و مردان معمولاً متفاوت است؛ اما در مواردی میتواند مشترک باشد.
در واقع به نظر میرسد مبنای ازدواج موقت با مبنای خانوادۀ مدرن هستهای که از دید جامعه براساس دلبستگی و علاقه شکل میگیرد، تفاوت داردهمچنین فعالان حقوق زنان ازدواج موقت – صیغه محرمیت را عوامل بازتولید نقض حقوق زنان و تبعیض های جنسیتی علیه زنان، تزلزل بنیان خانواده و شیوع چند همسری، کودکهمسری، بیماریهای مقاربتی و رواج روسپیگری می دانند و با آن به مخالفت پرداخته اند.
صیغه محرمیت که در واقع همان ازدواج موقت است هیچگاه در مجامع علمی و دانشگاهی یا از رویه قانونی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است.
زیرا که این نوع رسم زوجیت و رابطه با جنس مخالف کاملا بصورت پنهانی و در چارچوبی مذهبی صورت می پذیرد و زرجینی یکه اقدام به آن می کنند بر این امر اقف هستند که در صورت اتمام زمان صیغه محرمیت از هر گونه تعهد و مسئولیتی فارغ هستند.
برای آشنایی و شناخت بیشتر صیغه محرمیت می تواند توجیه عقلانی داشته باشد اما به این نکته می توان اشاره نمود که بدلیل فشار خانواده در صورت عدم تفاهم این نوع ازدواج ها اگر به ازدواج ختم شود و این عدم تفاهم می تواند منجر به فروپاشی خانواده در آینده شود.
از سوی دیگر در زمان صیغه محرمیت رابطه جنسی و برداشته شدن پرده بکارت در صورت عدم منتهی شدن به ازدواج برای زن آسیب های روحی و روانی و اجتماعی به دنبال دارد و از آنجا که هیچگونه ثبت قانونی وجود ندارد نمی توان برای احقاق حق اقدام نمود.
اما در صیغه محرمیت که در بین کودکان و نوجوان برای جلوگیری از گناه خوانده می شود تبعات متفاوت تری بدنبال دارد. روابط بین دختران و پسران نوجون که در حول و حوث سن بلوغ هستند بیشتر جنبه جنسی پیدا می کند در حالی که هیچگونه آمادگی فکری و اقتصادی و اجتماعی برای ازدواج وجود ندارد.
در سنین کودکی و نوجوانی رابطه زوجیت منتج به رابطه جنسی گردد به دلیل فشارهای اجتماعی، خانواده ها به دنبال رسمی کردن ازدواج زوجین می شوند و در صورت پذیرش از سوی مرد این رابطه منجر ب تسهیل ازدواج کودکان می شود و در بیشتر موارد تبعاتی مانند ترک تحصیل، آسیب های جسمی و جنسی بویژه برای دختران، آسیب هاب روحی و در نهایت کودک بیوه گی می شود.
اما در مواردی این نوع روابط در صورت پایان صیغه محرمیت و عدم پذیرش مرد برای ازدواج تبعات جدی تری به دنبال خواهد داشت و کودک یا نوجوان دختر دچار صدمات جران ناپذیر روحی می گردد. بررسی انتقادی برخی از رسوم و آدارب مذهبی از تابوهایی می باشد که بسیاری به دلایل متفاوت از آن خودداری می کند اما زمانی که برخی از رسوم با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی می تواند آسیب های روانی و اجتماعی برای فرد و جامعه را به دنبال داشته باشد باید مورد بازبینی قرار گیرد و از دریچه قانون بر آن نظارت داشت که مبنا و هدف اساسی این پژوهش بوده است.
روش تحقیق درباره ی مدت معلوم و مهر معین
این پژوهش در چارچوب دیدگاه تفسیرگرایی و رویکرد روششناختی کیفی با استفاده از روش نظریۀ زمینهای در سه کلانشهر تهران، اصفهان و مشهد انجام شده است. اطلاعات و دادههای پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک مصاحبۀ آزاد و عمیق جمعآوری شده است.
به دلیل حساسیت فرهنگی و دینی موضوع پژوهش و دشواری دسترسی به نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد. اشباع نظری پس از انجام 100 مصاحبه به دست آمد و برای اطمینان بیشتر، مصاحبههای بیشتری صورت گرفت. پس از انجام 216 نفر مصاحبه، دربارۀ اشباع نظری و جامعیت پژوهش به اقناع رسیدیم.
البته در این مسیر از نظارت و رهنمودهای متخصصان روش کیفی نیز بهره بردیم. از مجموع 216 نفر مطالعهشده، 35 درصد مرد و 65 درصد زن بودند. همچنین به منظور غنیتر کردن مطالعه با کارشناسان مذهبی و فقیهان، کارشناسان حقوقی و وکلا و دفاتر ثبت ازدواج و طلاق نیز مصاحبه کردیم.
یافته های این پژوهش
علاوه بر اهمیت ویژۀ نیازهای مادی به عنوان یکی از عوامل تمکین زنان به ازدواج موقت، عوامل عاطفی و روانی نیز از دیگر علل مهم در ازدواج موقت هستند. در پژوهشی که طلعت رافعی و همکاران انجام دادهاند، 2/13 درصد زنان متعه، دلیل ازدواج موقت خود را جنسی، 28 درصد اقتصادی و 8/58 درصد دلایل عاطفی، روانی، تنهایی وخانوادگی اعلام کردهاند(رافعی، 1382: 50). یافته های این پژوهش نشان می دهد که نیارهای اقتصادی، روانی و جنسی از علل اصلی گرایش به ازدواج موقت می باشد اما بر حسب جنسیت در میان زنان و مردان متفاوت است.
بیشترین دلیل گرایش مردان به ازدواج موقت، نیازهای جنسی است. نیازهای جنسی با 61 درصد، نیازهای عاطفی با 1/31 درصد و نیازهای مادی با 9/8 درصد، اولویت اول تا سومِ نیازهای جامعۀ آماری مردان هستند. اما مهمترین عاملی که زنان را به ازدواج موقت وامیدارد، نیازهای اقتصادی با 50 درصد است و نیازهای عاطفی و جنسی با 35 و 15 درصد از عوامل دوم و سوم تن دادن زنان به ازدواج موقت هستند.
باتوجه به یافتههای این پژوهش، نیاز عاطفی و اقتصادی در میان زنان و نیاز جنسی در میان مردان مهمترین دلایل روی آوردن به ازدواج موقت است. همچنین تجربۀ احساس تنهایی و نداشتن شادمانی در میان زنان، و تجربۀ ازدواج ناموفق در گذشته، نارضایتی از همسر و نداشتن تفاهم از دیگر عوامل ازدواج موقت مردان است.
تأمین معاش در جوامع سنتی بر عهدۀ مرد خانواده است. اما در نبود شوهر، برادر یا پدر یا جد پدری، زنان باید معاششان را خودشان تأمین کنند. از این زنان با عنوان زنان بیسرپرست یا خودسرپرست یاد میشود. طبق تعریف سازمان آمار ایران، زنان بیسرپرست یا خودپرست، خانوارهایی هستند که به دلایل مختلف (طلاق، مهاجرت و مرگ همسر) مردي به عنوان سرپرست در آن وجود ندارد یا خانوارهایی که مرد به علت (کسالت، اعتیاد و…) در تأمین درآمد خانوار سهمی ندارد.
اگرچه شرایط برای شرکت فزایندۀ زنان در عرصۀ تولیدی، صنعتی، خدماتی و آموزشی در جامعۀ درحالگذار ایرانی بیش از پیش فراهم شده است و زنان از استقلال اقتصادی برخوردارند، این زنان به نسبت جمعیت کلی جامعه در اقلیت هستند و شرایط فعلی آنها برخاسته از وضعیت نامناسب اقتصادی آنهاست باتوجه به شرایط سخت اقتصای در ایران و نیاز به تأمین معاش، برخی از زنان متعه را راهکاری برای تأمین نیازهای اقتصادی خود میپندارند و در قبال تأمین نیازهای مادی خود به ازدواج موقت تن میدهند.
باید به این نکته اشاره کرد که میزان فقر مادی زنانی که به دلیل نیازهای اقتصادی متعه میشوند، بسیار بیشتر از هزینههایی است که مردان به عنوان مهر مشخص و در زمان مشخص، بدون پرداخت نفقه و هزینههای دیگر به زن میپردازند. در حالی که ازدواج موقت به مردان کمدرآمدی توصیه میشود که توانایی ازدواج دائم ندارند. در مجموع به نظر میرسد جنبۀ موقتی بودن متعه راهحل رفع نیازهای مادی زنان نیست.
زن. 38 ساله. ساکن تهران. مطلقه. دارای دو تجربۀ ازدواج موقت
خرج زندگی سنگینه، کمک میشه. بعد از اینکه صیغۀ اول تموم شد، وضع مالیم خیلی افتضاح شده بود. ولی الان با این آقا اُکی شده. اون موقع نمیتونستم حتی برنج بگیرم؛ الان همه چی دارم. مرغ دارم و یخچالم همیشه پره. حتی این رو دوستام هم بهم میگن. البته دوستایی که باهاشون صمیمیترم و میان خونهم.
علاوه بر منابع مادی موقت برای زنان در ازدواج موقت، یک نوع اقتصاد ماحول این نوع رابطه شکل گرفته است تسهیل رابطه جنسی از طریق ازدواج موقت سبب جذب مسافرانی شده است که به شهرهای مذهبی مانند مشهد میروند و در هتل آپارتمان زنان صیغه ای را به عقد خود در می آورند که گاها مسایلی ماننده عده و شرایط شرعی آن نیز رعایت نمی شود.
کاهش ارزش ریال نیز سبب شده است سایر کشورهای همسایه تمتع جنسی در ایران را با هزینه بسیار کم تجربه نمایند. آشنایی برای توریست ها از طریق هتلها، راننده تاکسی ها و هتل آپارتمانها در شمال، مشهد، تهران به سهولت حاصل می آید. یکی دیگر از عوامل تسهیل آشنایی در ازدواج موقت پیشرفت تکنولوژی و فضای مجازی باشد که برای مدیران سایت ها و ویلاگ ها درآمد های بالایی را بدنبال خواهد داشت.
مرد 30 ساله ساکن مشهد
من تقریبا یکی دو ماه قبل یکی از دوستام معرفی کرد اومدم تو این سایت فقط اومدم اول کار نمیکردم. نمیرفتم تو سایت یک بار اومدم دیدم 7،8 تا پیام و بازدید. نگاه کردم. یواش یواش سرگرم شدم . اومدم داخلش وشروع شد}
جوانانی که سرخورده از مهریه های سنگین و وضعیت رکود و تورم و عدم امنیت شغلی راهکار ازدواج موقت را برای خود انتخاب می کنند. زنان بدسرپرستی که بدلایل نبود فراهم بودن شرایط کار در ساختار اقتصادی ایران ازدواج موقت را گزینه بهتری برای تامین مالی زندگی خود تشخیص می دهند. علاوه بر نیازهای مادی، نیازهای عاطفی از دیگر دلایل ازدواج موقت می باشد.
زن. 38 ساله. ساکن اصفهان. مطلقه. دارای تجربۀ ازدواج موقت
زن بیوه تنهاست. از نظر اینکه تنهاییش رو پر میکنه، دوست داره کسی باهاش باشه. از اون طرف خیلی محدودیتها رو نداری، میدونی که چی میگم (اشاره به نداشتن پردۀ بکارت) راحتتری. والا گناهم نیست.}
در این پژوهش تجربۀ احساس تنهایی و نبود شادمانی از دیدگاه زنان، و تجربۀ ازدواج ناموفق در گذشته، نارضایتی زوجین و نداشتن تفاهم از دیدگاه مردان، به عنوان عوامل اصلی ازدواج موقت شناسایی شده است.
طلاق عاطفی نیز یکی از مهمترین دلایلی است که موجب میشود زنان و مردان تأمین نیازهای خود اعم از عاطفی و جنسی را در بیرون از خانه جستجو کنند. در میان مردان، نداشتن تفاهم با همسر و طلاق عاطفی موجب شده آنها روابط خارج از ازدواج را به طور موازی با ازدواج دائم پیش ببرند.
سبک ازدواج سنتی و نداشتن آزادی در انتخاب همسر نیز سبب میشود پس از مدتی رابطۀ زوجین به سردی بگراید و مردان پاسخ نیازهای خود را در بیرون از خانه جستوجو کنند. رافعی میگوید که نداشتن روابط و درک متقابل زوجین از یکدیگر، بحرانهای میانسالی یا تنوعطلبی مردان و گرایش به تعدد زوجات از عوامل روانشناختیای است که مردان را به سمت ازدواج موقت سوق میدهد.
نمیتوان گفت ازدواج موقت، سبک انتخابیِ همیشگی فرد است، بلکه برخی افراد ازدواج موقت را به صورت مقطعی یا به عنوان رابطهای موازی و همزمان با روابط دیگر خود انتخاب میکنند. افرادی که دچار بحران میانسالی هستند، تمایل زیادی به ترک رابطۀ رسمی و تجربۀ روابط موازی دارند.
آنها به دنبال فرد تازهای برای دریافت احترام، محبت و توجه هستند و آنچه را در رابطه دارند، ناکافی، ناامیدکننده و اشتباه میدانند. از سوی دیگر، زنان خودسرپرست، بیوه و مطلقه و زنانی که تجربۀ خشونت خانگی یا ازدواج ناموفق در گذشته داشتهاند، برای پشت سرگذاشتن تنهایی بیش از حدِ پس از فقدان همسر و به دلیل فراهم نبودن شرایط ازدواج دائم به علت نداشتن خواستگار یا وجود فرزندان و دید منفی به ازدواج دائم زن بیوه و مطلقه، به سمت رابطۀ موقت و زودگذر میروند. از مهم تریم علل ازدواج موقت می تواند سایقه خانوادگی باشد.
سبک زندگی خانوادگی و نحوۀ تربیت اجتماعی فرزندان از عوامل اساسی در پذیرش صیغۀ محرمیت و ازدواج موقت است. خانوادههایی که سابقۀ صیغۀ محرمیت و نکاح موقت داشتهاند، این رفتار را در نسلهای بعدی خود درونی کردهاند و نسل بعدیشان آن را به عنوان نوعی رفتار اجتماعی پذیرفتهشده انجام میدهد. در این پژوهش، 18/61 درصد از پاسخگویان گفتهاند که در خانوادههای آنها انجام صیغۀ محرمیت سابقه نداشته است و 81/31 درصد گفتهاند که در خانوادههای آنها این نوع ازدواج در گذشته مرسوم بوده است
سومین علتی که در گرایش به ازدواج موقت شناسایی شد، نیازهای جنسی است. غريزة جنسي يکي از کششها و تمايلهاي اساسي در انسان است که بايد از طریق راهکاری شرعی و قانونی ارضا شود. چنانچه اين غريزه در ارضا دچار انحراف يا مشکل و اختلال شود، فرد را از حالت تعادل درميآورد و به بيماريهاي روحي، رواني و حتي جسمي منجر ميشود. از اين رو، انسان همچون ديگر ابعاد زندگياش، براي رفتار جنسي سالم و مناسب، همواره به الگو و شيوة رفتار نياز دارد. در زمانی که شرایط ازدواج دائم فراهم نیست، افراد ازدواج موقت را راهکاری برای تأمین نیازهای جنسی خود میپندارند.
مرد. 42ساله. دارای تجربۀ ازدواج موقت
مردی که نیاز نداشته باشه، طرف این کارا نمیره. حالا شایدم شیطنتی بکنه، مردا شیطنتهای خودشون رو دارن. ولی تأمین نباشی، میری. شاید یکی زنش مریضه یا ببخشید این حرف رو میزنم، باهاش نمیخوابه یا از نظر جثه بهش نمیخوره و جوابگو نیست، اینا باعث میشه.
براساس یافتههای این پژوهش، مردانی که به ازدواج موقت روی میآورند، ناکامی در ارضای جنسی، ناتوانی یا بیمیلی همسر در برقراری رابطۀ جنسی، بیماری جسمی، یائسگی، کاهش میل جنسی و… در همسرانشان را دلایلی برای ازدواج موقت مطرح میکنند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد بهطور کلی یکی از علتهای ازدواج موقت، تأمین نیاز جنسی است. این مسئله دربارۀ زنان هم صادق است. زنانی که نتوانند پاسخ مطلوبی برای نیاز جنسیشان یافته و آن را تعدیل و پالایش کنند، ازدواج موقت را راهکاری مناسب میدانند.
ساختار قانونی ایران بر مبنای فقه تشیع تدوین شده است. براساس دیدگاه تشیع، بر مبنای آیۀ 24 سورۀ نساء (…فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ … و زنانى را كه متعه كردهايد مهرشان را به عنوان فريضهاى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد…) متعه یا ازدواج موقت از سوی خداوند برای انسان مشروع شناخته شده است. همچنین امامان معصوم این نوع نکاح را به عنوان ابزاری برای جلوگیری از ترویج فحشا و زنا در جامعه به شیعیان توصیه کردهاند. براساس توصیۀ امامان شیعه، ازدواج موقت برای فرد ثواب دنیوی و اخروی در پی دارد.
مرد روحانی در حرم امام رضا
حضرت علی(ع) فرمود اگر عمَر صیغه را منع نمیکرد، زنا نمیکردند، مگر بدترین مردم. در روایات ما خیلی هم سفارش شده، حتی مردها و علمای ما قبلاً همسرانشون را صیغه میکردند. همسران دائمشون رو چند روزی صیغه میکردن، بعد عقد دائم میکردن و مستحبه که کسی -ولی به دلیل بهرهبرداری جنسی هم نباشه- کسی را صیغه کنه. میشه و مشکلی نداره.
نمودار 4. توزیع درصد فراوانی پاییبندی مذهبی پاسخگویان در تبیین ازدواج موقت
روحانیون و منتقذان سیاسی ازدواج موقت را برای جلوگیری از کمونیسم و رهبانیت جنسی برای مردان جوان و زنان مطلقه و یا بی سرپرست پیشنهاد می کنند و برای آن مبنای دینی قایل هستند. در مادۀ ۱۰۷۵ قانون مدني، ازدواج موقت در قوانين ايران به رسميت شناخته شده است. شرايط و ارکان اساسي نکاح منقطع (ازدواج موقت) همان شرايط صحت نکاح دائم است به اضافۀ تعيين مدت مشخص و تعيين مهر معيّن براي زن. موانع ازدواج موقت نيز همان موانع نکاح دائم هستند.
از آنجا که ازدواج موقت در قانون مدنی و حمایت از خانوادۀ جمهوری اسلامی ایران، قانونی و مشروع شناخته شده است، میتوان از این قوانین به عنوان عوامل مؤثر بر ازدواج موقت یاد کرد. گرچه دربارۀ ارکان و احکام ازدواج موقت از منظرهای مختلف قانونی بحث شده است؛ مصاحبهها نشان میدهند مشارکتکنندگان و حتی روحانیان مذهبی اطلاع دقیقی از مفاد قانونی ازدواج موقت ندارند.
البته در برخی قسمتها، قانونگذار به دلیل وجود محدودیتهای اجرایی، سکوت کرده و موجب سردرگمی افرادی شده است که به ازدواج موقت تمکین میکنند. اما با تمام این اوصاف، مشارکتکنندگان از مفاد قانونی ازدواج موقت آگاهی دقیقی نداشتند. از سوی دیگر، مفاد قانونی ازدواج موقت شرایط تداوم این نوع نکاح را در جامعه فراهم میکند.
برای نمونه در قانون آمده است که مدت متعه به صورت موقت و معیّن میباشد (مادۀ 1076 قانون مدنی). همچنین در بحث توارث، قانونگذار، ارث را حق زنِ دائمی میداند و برای زن متعه ارث در نظر نمیگیرد (مادۀ 940 قانون مدنی). زن حق نفقه نیز ندارد و در انحلال نکاح متعه با انقضای مدت یا بذل مدت از سوی مرد یا فوت او نکاح به پایان میرسد، یعنی مانند ازدواج دائم، طلاق وجود ندارد (مادۀ 1139 قانون مدنی).
مرد. 35ساله. ساکن تهران. متارکه کرده
هرچی بشه، میتونیم از هم جدا بشیم. مسئولیت نداری. مجبور نیستی پاش بسوزی. زندگیت حروم شه. این خوب نسیت؛ ولی برای ماها خیلی هم بد نیست. زور نمیزنی. من زخم خوردهام، همین که خیلی به کسی امیدوار نمیشم خودش کلیه}
بیتردید قوانین به عنوان حداقلهای اخلاقیای که پیگرد قانونی دارند، میتوانند به مثابۀ اهرم فشار یا تسهیلگر عمل کنند. مرزهای قانونی تعیین میکنند که عملکرد افراد به نسبت مرزها چه جایگاهی دارند و بایدها یا نبایدها را طبق چه اصولی باید انجام داد و چه مجازاتهایی برای سرکشی از این اصول وجود دارد. چنانکه مشاهده میشود، ازدواج کوتاهمدت و آسان و دارای پایان مشخص، طلاق آسان و نپرداختن نفقه و ارث شرایطی ایجاد میکند که برخی افراد، به ویژه مردان، ازدواج موقت را بر ازدواج دائم ترجیح دهند. اما در مقابل، فرایند طلاق در ازدواج دائم، طولانی است و پیگیری مهریه و حضانت فرزندان و… زمانبر و طاقتفرساست.
علاوه بر موارد گفتهشده، نبود شفافیت دینی و قانونی در تعیین حداقلهای سنی برای انجام صیغۀ موقت به تسهیل ازدواج زودرس منجر میشود. طبق مادۀ 1041 قانون مدنی، عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی، منوط به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح است.
خانوادههای سنتی و مذهبی به منظور آشنایی برای ازدواج دائم، دوری از گناه و فشارهای اجتماعی، صیغۀ محرمیت را که همان ازدواج موقت است و از بُعد شرعی و قانونی تفاوتی با متعه ندارد، حتی در سنین کمتر از سن قانونی برای فرزندانشان جاری میکنند. بتازگی د شهر مشهد با ورود دادستان از ازدواج دختر 9 ساله با مردی مسن جلوگیری شد. بستر قانونی و دینی که در این نوع رابطه وجود دارد زمینه کودکهمسری و عشرت طلبی را فراهم می آورد.
خانم22 ساله ،متاهل، ساکن مشهد
در 12 سالگی به صیغه ی محرمیت همسرش در آمده است می گوید:آخه آدم تو این سن چی میفهمه .یه روز از مدرسه اومدم خونه گفتن تو باید با این ازدواج کنی. دیگه هم مدرسه نرفتم .من میگم یه ذره پخته تر شی. زبون مرد روت درازه. هر چی میگه باید گوش کنی تا بچه ای}
صیغه محرمیت چه از دیدگاه قانونی با تعیین حداقل سنی زیر 13 سال و چه از بعد مذهبی آن اکه از سوی خانواده های سنتی صورت می گیرد، سبب کودکهمسری می شود. خانواده های سنتی با توجه به پایه مذهبی خود در محافل خصوصی فرزندان کودک و نوجوان خود را به عقد در می آورند بدون آنکه ثبت گردد و یا اینکه ضمانتی پشته آن باشد.
وقتی دختران و پسران کودک و نوجوان تحت عنوان صیغه محرمتی به عقد هم در می آیند در موقعیت زن و شوهری قرار می گیردند درصورت روابط جنسی بعد از مدتی به صورت دائم ازدواج می کنند. یعنی صیغه محرمیت رابطه جنسی را در قالب شرعی ممکن می سازد و همین امر ازدواج کودکان را تسهیل می بخشد. کودکان و نوجوانان در این سن از هیچگونه بلوغ فکری، اقتصادی و اجتماعی برخوردار نیستند و باید از سوی خانواده ها کنترل و اداره شوند که این خود منجر به بروز اختلافات و دعوا و برخی مشکلات خانوادگی می باشد.
عدم توانایی اداره منزل و مدیریت زندگی خانوادگی، درگیری و مشکلات خانوادگی تنها پیامدهای صیغه محرمیت در سن کودکی نمی باشد. کنترل شدید از سوی خانواده و نقض آزادی های فردی، بارداری های ناخواسته و آسیب های جسمی، ترک تحصیل از بارزترین آثار صیغه محرمیت و ازدواج زودهنگام زیر سن 18 سالگی می باشد که در میان تحلیل دقیق مصاحبه به وضوح مشاهده می شد.
زن. ساکن مشهد. متأهل که صیغه محرمیت را در 11سالگی تجربه کرده است
ما خودمون مشکلی نداشتیم؛ ولی بزرگترا باعث میشدن دعوا کنیم. وقتی اومدم سر خونه، چون سنم خیلی کم بود، حرف شوهرم رو خیلی گوش نمیکردم. بعد با نصیحت مامان اینا بهتر شدم.}
همچنان که مشاهده شد روابط زوجیت و ازدواج زودهنگام در قالب صیغه محرمیت در میان کودکان و نوجوانان از سوی خانواده به منظور تنظیم رفتار جنسی آنها صورت گرفته است و تبعاتی مانند اختلافات خانوادگی، درگیری، آسیب های جسمی، روحی و ترک تحصیل را به دنبال دارد و این در شرایطی است که صیغه محرمیت به ازدواج منتج شده است. اما در صورتی که صیغه محرمیت با ازاله بکارت دختر همراه باشد و به عقددائم منتج نشود شرایط آسیب های روانی و جسمی و اجتماعی بدتری را به دنبال دارد.
پیامدهای ازدواج موقت – صیغه محرمیت دارای ابعاد متفاوتی می باشد. بر اساس تحلیل یافته های تحقیق عواملی مانند ازدواج زودهنگام کودکان، انگ بدنامی، شک گرایی نسبت به ازدواج دائم، فروپاشی خانواده ها، خشونت علیه زنان و … اشاره نمود. زمانی کودکان در سنین پایه به عقد هم در می آیند حتی با وجود موافقت کودک تبعات خاصی مانند زایمان زودرس و یا ترک تحصیل را بدنبال دارد.
در ازدواج موقت نوعی تبعیض ناروا علیه زنان وجود دارد. طرد اجتماعی در نکاح موقت برای زنان به نسبت مردان پرهزینهتر بوده و نگاه منفی ناشی از قبیح بودن متعه برای زنان بیشتر است. به همین دلیل در مواقعی که مردان، زنان متعه را آزار میدهند، زنان حاضر به پیگیری آن نیستند. در واقع، زنان ترجیح میدهند آزار جسمی و روحی را متحمل شوند؛ اما شکایت نکنند تا برچسب صیغهای بودن به آنها زده نشود. این واقعیت، گواه دیگری بر تبعیض علیه زنان است که در مصاحبه با کارشناس و مشاوره خانواده این موضوع تأیید شد:
کارشناس حقوقی. ساکن مشهد
پروسه انقدر زمانبره که اعلام رضایت داده میشه. مجازات، برای چنین عملی شایسته نیست. چون من به شخصه دیدم که این ضرب و جرحها باعث نقصان زن شده.
همچنین مجازاتهای قانونی مربوط به اختلافها و خشونتهایی که علیه زنان در ازدواج موقت میشود به علت طولانی بودن فرایند پیگیری قانونی، عملاً تعریف نشده است. کارشناسان حقوقی در مصاحبهها اظهار کردهاند که موارد متعددی از زنان صیغهشده بابت زیانهای اقتصادی و همچنین آزارهای جسمی به مراکز حقوقی و وکلا مراجعه کردهاند؛ اما چنانکه گفته شد به علت طولانی بودن فرایند قانونی اثبات ادعا و مجازاتهای ناچیز آن، زنان از شکایت خود صرف نظر کرده و از احقاق حق خود چشمپوشی میکنند
فردیت، سیالیت رابطهها و بیاعتمادی از ویژگیهای جامعۀ مدرن است. کنشهای اجتماعیای مانند ازدواج موقت با این نوع رفتارهای جامعۀ مدرن همخوانی دارد. افراد بهسختی میتوانند به یکدگیر کاملاً اعتماد کنند و در جهت ازدواج دائم گام بردارند. در روابط متعدد با زنان متعه و صیغههای مکرر نوعی دلزدگی و بیاعتمادی و شک گرایی به زنان بهوجود میآید و در صورتی که تمایلی برای ازدواج دائم وجود داشته باشد، به دلیل تعدد رابطهها این تمایل از بین میرود.
افزون بر این، معدودی از افراد که دیدگاه مثبتی به ازدواج موقت داشتند، متعه را نوعی ازدواج آزمایشی و فرصت کسب آمادگی برای زندگی دائم متصور میشدند. نارضایتی از زندگی زناشویی موجب شده است که برخی مردان به جای حل معضل در فضای خانواده به خارج از خانه روی بیاورند و ازدواج موقت را برگزینند که پایههای خانواده را متزلزل ساخته، کارکردهای اصلی آن را مختل میکند و سلامت فرد، خانواده و جامعه را به خطر میاندازد.
این بی اعتمادی، تزلزل بنیاد خانانواده و شک و تردید اگرچه از ویژگی های گریز ناپذیر دوران مدرن است اما کنش هایی مانند ازدواج موقت به تسهیل این نوع آسیب ها کمک می نماید.
ازدواج موقت، پدیدهای اجتماعی، مذهبی و قانونی است که مشروعیت و مقبولیت آن در ادوار مختلف تاریخی محل کشمکش بوده است. موافقان، آن را عاملی برای حفظ جامعه از فحشا و و روابط نامشروع تلقی میکنند و عدهای آن را عامل تنوعطلبی مردانه و رواج روسپیگری و فساد در جامعه میدانند.
با تمام دیدگاههای متفاوتی که دربارۀ ازدواج موقت وجود دارد، آنچه از این پژوهش میتوان استنباط کرد، این است که پدیدۀ ازدواج موقت – صیغه محرمیت با توجه به توجیهات مذهبی و قانونی آن در جامعۀ درحالگذار ایرانی در حال افزایش است و این بیشتر به دلیل ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این برهۀ زمانی از جامعۀ ایران است.
تأخیر در سن ازدواج هر سال بیشتر میشود و هر سال بر تعداد زنان و مردانی که در وضعیت تجرد قطعی قرار دارند، افزوده میشود.[7] این تأخیر در سن ازدواج و افزایش تجرد قطعی، از شرایط سخت اقتصادی و رکود، رشد فردیت و استقلالطلبی و نپذیرفتن مسئولیت جمعی و ترجیح روابط کوتاهمدت، بیاعتمادی و تعلق اجتماعی و افزایش میزان تحصیلات زنان و ورود آنان به عرصههای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و بالا رفتن میزان توقعات ناشی میشود.
بنابراین روند رو به رشد میزان ازدواج موقت به عنوان راهکاری برای رفع نیازهای جنسی که خواسته یا ناخواسته با شرایط جامعۀ درحالگذار ایرانی مطابقت دارد و از مشروعیت مذهبی و قانونی نیز برخوردار است، برای برخی توجیهپذیر است.
اما شرایط مبهم قانونی و مذهبی آن و نقصانهای حقوقیای مانند شرایط ثبت نکاح، نفقه، فسخ و انحلال، عده و همچنین پیامدهای منفی آن که باعث تزلزل بنیاد خانواده، ترویج فساد و روسپیگری، بیماریهای مقاربتی، کودکهمسری و… میشود، ساماندهی این نوع ازدواج را میطلبد.
بنابراین باید قوای مقننه، مجریه و قضائیه و همچنین مراجع عظام تقلید با همکاری استادان دانشگاه، مشاوران خانواده و کارشناسان حقوقی و فعالان حقوق بشری این موضوع را بررسی کنند و تمهیدات لازم را برای رفع نقصانهای آن از لحاظ قانونی، مذهبی و اجتماعی طراحی و اجرا کنند.
بدین منظور، در با توجه به تحقیقات جامع میدانی و مصاحبههای متعدد با مشارکتکنندگانی که این نوع ازدواج را تجربه کرده بودند و همچنین براساس مشاوره و مصاحبه با کارشناسان مذهبی، حقوقی و خانواده، راهکارهایی ذیل برای رفع محدودیتهای این پدیدۀ اجتماعی پیشنهاد می شود:
1) قانونگذاری برای افزایش سن ازدواج موقت و صیغۀ محرمیت به 15 سالگی
مادۀ 1041 قانون مدنی دربارۀ سن قانونی ازدواج میگوید: «عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی (از 9 سالگی) و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح است.
این قانون در خصوص ازدواج موقت هم صادق است. اما صیغۀ محرمیت در سنین پایینتر از سن ذکر شده در قانون هم صورت میگیرد؛ زیرا در چارچوبی مذهبی و خصوصی و بدون ثبت رسمی انجام میشود. از آنجا که تلاش فعالان سیاسی و اجتماعی به منظور اصلاح قانون ازدواج به سن 15 سالگی برای دختران است، پیشنهاد میشود قانون سن صیغۀ محرمیت و ازدواج موقت را به 15 سال افزایش دهند.
2) ثبت رسمی و قانونی صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقت در دفاتر طلاق و ازدواج
در حال حاضر مادۀ 645 قانون مجازات اسلامی، ثبت نشدن نكاح دائم را براي زوج جرم محسوب ميكند. همچنین براساس مادۀ 21 قانون حمایت خانواده مصوب 1391، در صورت بارداری و توافق طرفین، ازدواج ثبت میشود.
این در حالی است که برای صیغۀ محرمیت، قانونی وضع نشده است. یعنی اگر ازدواج موقت و صیغۀ محرمیت را که ماهیت متفاتی دارند، یکسان بدانیم ازدواج کودکان و نوجوانان فقط در صورت باردار شدن آنها ثبت میشود! نگارنده که بدون داشتن دیدگاه جانبدارانه و صرفاً با رویکرد علمی و مردم شناسی به موضوعات پرداخته، معتقد است که ثبت قانونی صیغۀ محرمیت و ازدواج موقت سبب دسترسی به خدمات حقوقی اولیه و حفظ بیشتر حقوق طرفین در این رابطۀ زوجیت میشود؛
چراکه ثبت نشدن آن باعث میشود بسیاری از حقوق زوجین به ویژه زنان نقض شود. خطبۀ عقد موقت یا صیغۀ محرمیت به نحوی است که به صورتی خصوصی نیز میتوان آن را جاری کرد، بنابراین پیشنهاد میشود در دفاتر ثبت و حداقل با حضور دو شاهد جاری شده و امکان صیغه کردن بیشتر از یک مورد در آن واحد برای مرد وجود نداشته تا پیامدهای آن از لحاظ حقوقی، قابل پیگیری باشد.
3) اجباری و رایگان کردن تحصیلات
در صیغۀ محرمیتی که خانوادههای سنتی و مذهبی بین کودکان و نوجوانان جاری میکنند، شرط نداشتن رابطۀ جنسی یکی از اصول پذیرفته شده است. هرچند از نظر شرعی جایگاهی ندارد و رابطۀ جنسی به محض محرمیت، مجاز است.
نوجوانان و کودکانی که به عقد هم درمیآیند در صورت بارداری و رابطۀ جنسی بعد از مدتی به عقد دائم هم درمیآیند. از مهمترین تبعات صیغۀ محرمیت، بیعلاقگی به تحصیل و ترک تحصیل است. نهادهای قانونی و آموزش و پرورش با الزامی کردن تحصیل اجباری تا سن 18 سالگی و مقطع دیپلم و در عین حال با آموزشهایی که در مدارس به دانشآموزان و خانوادهها میدهند میتوانند صیغۀ محرمیت و ازدواج زودهنگام را به تعویق بیندازند.
4) مشاورههای حقوقی و بهداشتی در صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقت
یافتههای تحقیق حاکی از آن بود که اطلاعات حقوقی افرادی که تجربة ازدواج موقت داشتند، بسیار اندک بود و این موضوع، زنان را با مشکلات مانند ترک زوجه پیش از پایان مدت صیغه بدون بذل مدت روبهرو میکند.
اما اگر ازدواج موقت در دفاتر ثبت شود، مشاورههای حقوقی نیز ارائه شود و طرفین از حقوق خود در ازدواج موقت کاملاً آگاه میشوند و زمینۀ نقض حقوق افراد محدودتر میشود. نکتۀ دیگر این است که ازدواج موقت شرطی مانند نگه داشتن عده دارد.
یعنی زن باید منتظر بماند تا مدت عده تمام شود (که معمولا 45 روز است) و بعد از آن به صیغۀ دیگری دربیاید. اما در حال حاضر شاهد انواعی از ازدواجهای موقت هستیم که مردان متمول، زنان خواهان متعه را بدون نگه داشتن عده، بارها صیغه میکنند و این سنت به نوعی منبع درآمد برای زنان و تفریح برای مردان هوسران تبدیل شده است.
در اینجا بارداریهای ناخواسته، سقط جنین، بیماریهای مقاربتی به وجود میآید که ناشی از ناآگاهی به مسائل بهداشت جنسی است. بنابراین زوجینی که ازدوج موقت/ صیغۀ محرمیت میکنند باید به مراکز بهداشتی مراجعه کرده و از اصول پیشگیری و بهداشت جنسی آگاهی یابند و برای زنان و مردانی که سابقۀ ازدواج موقت دارند کارت سلامت صادر شود.
5) مشروط کردن و محدودیت قانونی صیغه/ ازدواج موقت
از آنجا که براساس یافتههای تحقیق عموماً ازدواج موقت به عنوان راهکاری برای ارضای تنوعطلبی مردان و راه استفادۀ ابزاری از زنان بوده است؛ مردانی که متأهل بوده و برای ارضای تنوعطلبی خود به سمت ازدواج موقت میروند.
پیشنهاد میشود ازدواج موقت نیز منوط به رضایت همسران شود و امکان صیغه کردن بیشتر از یک مورد در آن واحد برای مرد (متأهل و مجرد) وجود نداشته باشد. این مشروط کردن قانونی موجب جلوگیری از سوءاستفادۀ شرعی از این قانون میشود. از سوی دیگر ازدواجهای موقت از منظر زمانی به کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند.
پیشنهاد میشود زمان ازدواج موقت به صورت قانونی، میانمدت در نظر گرفته شود و در صورت تمایل تمدید شود. چون در حالت کوتاهمدت نوعی ترویج روسپیگری و بیبندوباری است و در حالت بلندمدت در صورت نبود تفاهم، برای زنان که حق فسخ ندارند، آزاردهنده میشود.
6) قانونگذاری در زمینۀ نفقه و حق انحلال به نفع زنان در ازدواج موقت
از آنجا که در ازدواج موقت نوعی نابرابری حقوقی و قانونی وجود دارد و زنان در ازدواج موقت نسبت به ازدواج دائم با نابرابریهای بیشتری مواجهند، پیشنهاد میشود قوانینی تدوین و تنظیم شود که زنان در ازدواج موقت از حق نفقه برخوردار شوند؛
زیرا یافتههای تحقیق نشان داد که زنان زیادی به منظور رفع نیازهای مادی به ازدواج موقت تمکین میکنند؛ در حالی که قانون، نفقه را در ازدواج موقت حق زنان نمیداند. همچنین حق فسخ و انحلال نیز باید مانند ازدواج دائم در صورت عسر و حرج به زنان داده شود تا در مواردی که زنان آسیب یا خشونت میبینند و ادامۀ زندگی با زوج را برای خود ناممکن میدانند، بتوانند یکطرفه ازدواج موقت را فسخ کنند.
7) بهبود شرایط اقتصادی، فرصت اشتغال و کارآفرینی
در تحلیل مصاحبهها، موارد متعددی از زنان و مردانی که تجربۀ ازدواج موقت داشتند، نداشتن شغل و شرایط اقتصادی ضعیف را دلیل تن دادن به ازدواج موقت خود عنوان کردند. علاوه بر این، در ساختار جامعۀ ایرانی نرخ مشارکت اقتصادی زنان کمتر است و این وضعیت، فقر و شرایط بد اقتصادی زنان را تقویت میکند.
بنابراین پیشنهاد میشود نهادهایی مانند وزارت کار و تعاون، شهرداریها، وزارت صنعت و معدن و… با فراهم آوردن فرصتهای شغلی و از طریق کارآفرینی اشتغالزایی کنند تا شرایط اقتصادی جوانان برای ازدواج دائم فراهم شود و از سوی دیگر نرخ مشارکت اقتصادی زنان به ویژه زنان خودسرپرست افزایش یابد تا از تمکین به ازدواج موقت به دلیل فقر اقتصادی و بیکاری منصرف شوند.
7) نقش روحانیان به عنوان عامل تغییر شکلی ازدواج موقت در ایران
روحانیان به عنوان یکی از مهمترین عاملان تغییر اجتماعی در ایران میتوانند با صدور فتوای شرعی و تشریح فلسفة واقعی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت، آسیبهای این نوع رابطه را کاهش دهند. ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت که به منظور جلوگیری از فحشا و انحطاط اخلاقی تدوین شده است؛
اما در جامعۀ امروزی به دلایل مختلف از جمله سکوت قانون، ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت که به صورت خصوصی بدون ثبت انجام میشود پیامدهایی مانند تولد فرزندان ناخواسته، سقط جنین به صورت غیرقانونی و غیربهداشتی، شیوع روسپیگری، تسهیل کودکهمسری، متزلزل کردن بنیاد خانواده و… را به دنبال داشته است.
بنابراین شکل و ظاهر ازدواج موقت از ماهیت و اهداف آن فاصله گرفته است. از این رو فتوای شرعی روحانیان مبنی بر ثبت رسمی کلیه ازدواج موقت در دفاتر قانونی ثبت ازدواج و طلاق از مهمترین عاملهای به حداقل رساندن پیامدهای منفی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت است.
8) بسترسازی فرهنگی و اجتماعی از طریق رسانههای جمعی و سازمانهای مردمنهاد
آگاهیرسانی و آموزش یکی از مؤثرترین عوامل در زمینۀ جلوگیری از آسیبهای اجتماعی است. رسانههای جمعی مانند رسانۀ ملی، خبرگزاریها، مجلات و به ویژه شبکههای اجتماعی مجازی از طریق بازنمایی آسیبهای صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقتِ بدون ثبت قانونی و همچنین اطلاعرسانی شرایط حقوقی حاکم بر ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت میتوانند پیامدهای منفی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت را کاهش دهند.
همچنین سازمانهای مردمنهاد مانند انجمنهای حمایت از حقوق کودکان و زنان میتوانند در زمینۀ آگهیبخشی و آموزش خانوادهها نقش پررنگی داشته باشند که البته این کار مستلزم همکاری نهادهای دولتی است.
از سوی دیگر در سالهای اخیر سینماگران و سلبریتیها نیز در امور اجتماعی نقش پررنگی داشتهاند و در مواردی مانند حفظ آزار جنسی کودکان و محیط زیست توانستهاند از طریق فیلمسازی، صفحات مجازی (اینستاگرام و توئیتر) در زمینۀ آگاهیبخشی و اطلاعرسانی اقدامات مؤثری انجام دهند. در این حوزه، هنرمندان با تولیدات هنری و فعالیتهای اجتماعی با موضوعیت صیغۀ محرمیت/ ازدواج موقت در سازمانهای مردمنهاد و شبکههای اجتماعی مجازی میتوانند در کاهش برخی پیامدهای منفی ازدواج موقت/ صیغۀ محرمیت نقش پررنگتری داشته باشند.
منابع
بهرامی، محمد (1385). «درآمدی بر جامعهشناسی خانواده در قرآن»، پژوهشهای قرآنی، دورۀ دوازدهم، شمارۀ 48، ص 72-47.
پورنقی، شهلا (1394). «بررسی جامعهشناختی عوامل مرتبط با ازدواج دیررس جوانان ازدواجکردۀ بالای 30 سال شهر بناب»، فصلنامۀ مطالعات جامعهشناسی دانشگاه آزاد تبریز، سال هفتم، شمارۀ 27، ص 80-63.
دانينو، آندره (1383). جامعهشناسي روابط جنسی، ترجمة حسن پويان، تهران: توس
رافعی، طلعت (1382). تحلیل بر روانشناسی زن در ازدواج موقت، تهران: دانژه.
ساروخانی، باقر (1385). مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، تهران: سروش.
فضل الله، سيد محمدحسين (1383). دنياي زن، تهران: دفتر پژوهش و نشر مهدوي.
کجباف، محمدباقر (1384). «رفتارشناسی جنسی در اندیشۀ دینی»، فصلنامۀ مطالعات راهبردی زنان، سال هفتم، شمارۀ 27، ص 144-133.
کریمینیا، محمدمهدی (1390). «بررسی ازدواج موقت در دایرهالمعارف لیدن»، ترجمۀ شهلا حائری، مجلۀ تخصصی قرآنپژوهی خاورشناسان، شمارۀ 10، ص 73 تا 96.
گیدنز، آنتونی (1389). جامعهشناسی، ترجمۀ حسن چاوشیان، تهران: نی.
نورعلیزاده میانجی، مسعود (1388). «مدل اسلامی مصونسازی رفتار جنسی با تأکید بر پیشگیری و درمان انحرافها و مشکلات جنسی»، فصلنامۀ علمی تخصصی اسلام و روانشناسی، سال سوم، شمارۀ 5، ص 142-107.
هاشمی بهرمانی، عماد (1392). اعتدال و پیروزی (هاشمی رفسنجانی کارنامه و خاطرات 1369). تهران: دفتر نشر معارف انقلاب.
پی نوشت
[1]. محقق و مردم شناس: [email protected] kameelahmady.com/fa
[2]. Burgess &Locke
[3] . احمدی، کامیل(1397). خانه ای با درباز: پژوهشی جامع در باب ازدواج سفید در ایران
[4] . احمدی، کامیل(1394). به نام سنت: پژوهشی جامعه در باب ختنه زنان در ایران، تهران: نشر شیرازه
Ahmady, Kameel (2017). An Echo of Silence: A Comprehensive Research Study On Early Child Marriagen (ECM) In Iran, New York: Nova Publishing
[5]. خطبۀ نماز جمعه، 3 دی سال 1364، تهران: آیت الله هاشمی رفسنجانی.
[6]. براساس گزارش مرکز آمار ایران، تجرد قطعی تا قبل از سال ۱۳۷۵ نوسان داشت؛ ولی بعد از این سال روند افزایشی پیدا کرده است. براساس بررسیهای مرکز آمار ایران، تجرد قطعی در سال ۱۳۷۵ برای مردان حدود ۱.۱ درصد و برای زنان ۱.۲ درصد بوده است. روند افزایشی تجرد قطعی در زنان خیلی بیشتر از مردان است؛ به طوری که طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ این شاخص برای مردان حدود دو برابر شده، اما برای زنان به بیش از سه برابر رسیده است.