نوع شکل گیری ارتباطات جنسی در هر منطقه و هر کشور تاثیر زیادی در وجه های اجتماعی آنجا دارد. در این مقاله به انواع ارتبطات جنسی و نوع شکل گیری آن پرداخته ایم.
صیغه موقت
صیغه محرمیت برای کودکان، بستری مناسب برای تسهیل بیشتر ازدواج زودهنگام و راهی برای شرعی کردن رابطه میان دختر و پسرِ کم سن و سال است. در برخی فرهنگها، کودکان را نافبر یا اسم بر میکردند و سپس صیغه محرمیت هم جاری میشد؛ یعنی عاقد یا ریش سفید خانواده با خواندن خطبه عقد موقت، دو کودک پسر و دختر را به هم محرم میکرد و از آنجا که کودکان به سن قانونی نرسیده بودند، پدر و مادر کفالت آنها را برعهده میگرفتند تا زمانی که خانوادهها احساس میکردند، کودکشان به سن مطلوب رسیده و میتوانند ازدواج دایم کنند. به عبارتی دوره کودکی را در صیغه محرمیت میگذراندند و بعد از آن وارد ازدواج رسمی میشدند. اما در برخی موارد، صیغه، صرفا به محرمیت ختم نمیشد و منجر به رابطه جنسی نوجوانان هم میشد. این رابطه جنسی گاهی بارداری ناخواسته هم بدنبال داشت که همین امر به ازدواج زودرس می انجامید.
براساس مادۀ 1041 قانون مدنی در ایران، عقد نکاح دختر پیش از رسیدن به سن ۱۳ و پسر پیش از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط به اذن ولیّ به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح صحیح است0 با تشخیص دادگاه صالح حتی میتوان سن ازدواج دختر را به ۹ سال هم کاهش داد. تلاشهای فعالین حقوق کودک برای اصلاح این ماده با رد در کمیسیون قضایی ناکام ماند. این قانون، زمینۀ ازدواج کودکان را فراهم میکند. صیغه محرمیت، بدون درنظر گرفتن شرایط اجتماعی ایران، به پیامدهای ناخوشایندی مانند کودک همسری، ترک تحصیل کودکان و نوجوانان، نقض حقوق زنان و آسیبهای جسمی و روانی بهویژه برای دختران و زنان انجامیده است. کارکرد صیغه محرمیت کودکان، متفاوت از صیغه یا ازدواج موقت در میان بزرگسالان است.
ازدواج موقت
ازدواج موقت که به صیغه معروف است، نوعی ازدواج در مذهب شیعه است که در آن عقد ازدواج برای مدت معیّن و محدودی با مهریهای معلوم، بین زن و مرد بسته میشود و با پایان آن، رابطۀ زوجیت خودبهخود باطل میشود. صیغه در ایران از دیرباز منتقدان و مخالفان سرسختی در بین فعالین حقوق زنان و جامعه مدنی دارد که آنرا به نوعی فاحشگی یا روسپیگری اسلامی تشبیه کردهاند. جدا از مسایل و مشکلات حقوقی، صیغه برای زنان، آسیبهایی به همراه دارد. وقتی زنی وارد صیغه میشود در یک معامله نابرابر قرار میگیرد، یعنی رابطه جنسی در ازای کمی پول و مزایای موقت. مواردی از قبیل بارداریهای ناخواسته و قضاوت و انگ جامعه نیز بیشتر معطوف به زنان است.
در جامعه ایران اَشکال جدید صیغه از صورت سنتی به مدرن در حال تغییر است و صیغه های ساعتی، مسافرتی، گروهی، اینترنتی و … رواج یافته و با حمایت سیستماتیک حکومتی، انواع سایت و کانالهای مُجاز و غیرمجاز؛ زنان، دختران جوان، مردان و پسران را به ازدواجهای موقت ترغیب میکنند.
در ماده 1075 قانون مدنی ایران، ازدواج موقت به رسمیت شناخته شده است. ارکان اساسی ازدواج موقت عبارت از شرایط صحت نکاح دائم به اضافه تعیین مدت مشخص و تعیین مهریه برای زن است. در نکاح موقت، عدم وجود مهریه، باعث بطلان عقد میشود لذا باید به وي تسليم شود. در نکاحِ دختر باکره اعم از منقطع و دائم٬ اجازهی پدر يا جد پدري لازم است. سن نکاح براي دختر ۱۳ سال است. در عقد موقت، زن حق نفقه ندارد مگر آنکه عقد، مبني بر آن جاري شده باشد. در نکاح منقطع٬ زوجين از هم ارث نميبرند. فرزندان حاصل از ازدواج موقت٬ مشروط بر ثبت قانونی و محضریِ ازدواج٬ حقوقی همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند اما عدم ثبت محضری ازدواج موقت، اثبات نَسَب فرزند را دشوار میکند.
ازدواج سفید
ازدواج سفید یکی از اَشکال همزیستی زوجین، بدون قرارداد شرعی یا قانونی است که برای سازگاری با مشکلات و پاسخ به نیازهای دنیای مدرن پدید آمده است. این سبک زندگی در اکثر جوامع غربی گسترش یافته است.[1]در ایران بخاطر ماهیت پنهانی ازدواج سفید، نبود حمایت قانونی، فقدان بسترهای فرهنگی، اجتماعی و دینیِ لازم و جرمانگاری آن، این سبک زندگی عمر کوتاهی دارد و از طرفی دیگر موجب گسترش روابط موازی و فرازناشویی زوجین در خانواده میشود. در این سبک همزیستی، بیشترین آسیب را زنان میبینند چرا که مردان میتوانند راحتتر و با هزینه کمتر از رابطه بیرون بروند، اما زنان علاوه بر احتمال از دست دادن باکرگی، شانس ازدواج در روابط آتی را نیز از دست میدهند و از طرفی درگیر تبعات اجتماعی چنین رابطهای می شوند، همچنین عواقب عاطفی برهم خوردن رابطه هم برای زنان دشوارتر است. موارد مهمی همچون تغییر سبک و دیدگاه جوانان به زندگی و ازدواج، حق آزادی انتخاب و حق بر بدن، مشکلات و محدودیتهای ازدواج دائم برای زنان و مردان، تنگناهای اقتصادی، فقدان اشتغالِ مناسب و دینگریزی از مهمترین دلایل رشد و تداوم ازدواج سفید میباشد.
در ایران، ازدواج سفید ممنوع بوده و برای آن مجازات حد و تعزیر تعیین شده است. در صورتی که در این ازدواج، فرزندی به دنیا بیاید فاقد حق و حقوق بوده و نامشروع محسوب میشود. بعلاوه این کودکان از ارث و حق و حقوق بین فرزند و والدین نیز محروم می شوند.
زنا با محارم
زنا با محارم به معنی آمیزش جنسی با اعضای خانواده یا بستگان نزدیک و همخون است که یکی از گستردهترین تابوهای فرهنگی محسوب میشود. طبق قوانین اسلامی ایران، هر رابطه جنسی بین مرد و زنی که پیوند زوجیت نداشته باشند حرام بوده و زنا نامیده می شود. اگر این رابطه بین دو فرد مَحرم اتفاق بیفتد یعنی در حالت عادی امکان ازدواج و زوجیت بینشان نباشد را زنای با محارم می نامند که جرم بوده و مجازات در پی دارد. بر اساس این قانون، مَحارم سه دسته اند:
- محارم نَسَبی که به دلیل وجود رابطه خونی بوجود آمده است، مانند: فرزند با پدر و مادر، عمو و دایی، خاله و عمه، پسر خواهر و پسر برادر.
- محارم سَببی که به دلیل رابطه زوجیت بوجود آمده است مانند رابطه عروس و پدر شوهر یا مادر زن و داماد.
- محارم رضاعی که از طریق شیر دادن به فرزند توسط زنی که مادر اصلی خود طفل نباشد؛ بوجود می آید مانند رابطه یک مرد با مادر یا خواهر رضاعی خود.
طبق ماده 224 قانون مجازات اسلامی، مجازات زنا با محارم نَسبی، اعدام و سنگسار است. البته در دهه اخیر مجازات سنگسار به دلیل ترس از عواقب حقوق بشری متوقف شده است. اگر زن به زور به رابطه جنسی وارد شده باشد، حکم زنا به عنف داشته و فقط مرد به اعدام محکوم میشود. توجیه رایج برای ممنوعیت ازدواج با محارم، اجتناب از درونزایی است که ممکن است فرزندان آنان دچار اختلالات ژنتیکی شوند. قوانین زنای با محارم، در کشورهای گوناگون متفاوت است و به نوع فعالیت جنسی، ماهیت روابط خانوادگی و سن و جنسِ طرفین بستگی دارد.
همجنس گرایی یا LGBTQ+
همجنس گرایی به نوعی از بیان فعالیت جنسی و کشش عاطفی و رمانتیک شخص به همجنس خود اطلاق میشود که در طول تاریخ و در سراسر جهان و همه فرهنگها همواره بخشی از جامعه بوده و در زمان و مکانهای مختلف، رویکردهای اجتماعی متفاوتی دربارۀ آن وجود داشته است. در برخی جوامع این گرایش قانونی و طبیعی و در برخی اختلال روانی/رفتاری و جرم تلقی میشود. برخی جوامع با سرکوب از طریق سازوکارهای دینی، انتظامی و قضایی، همجنس گرایی را گناه میدانند و افراد همجنس گرا را به مجازات اعدام محکوم میکنند. تفاوت فاحش میان فرهنگها در برخورد با این پدیده به میزان باز بودن بینش آن فرهنگ بستگی دارد. طبق برخی برآوردها در ایران ۴ تا ۷ درصد جمعیت را همجنس گراها تشکیل میدهند که حدودا به چهار میلیون نفر میرسند. عوامل ژنتیکی، آناتومی مغز، هورمونها، محیط، آموزش و وضعیت روانی در بروز این گرایش دخیل هستند، اما تاکنون توافق علمی بر سر آنها صورت نگرفته است و هر فرد همجنسگرا علت منحصربهفردی برای گرایشش دارد.
نوع نگرش جامعه ای ایران به همجنس گرایان نگاهی شدیدا تبعیض آمیز و پیشداورانه هست و بسیاری از افراد، آنرا نه به عنوان هویت متفاوت جنسی بلکه به عنوان ناهنجاری می بینند. همجنس گرایان علاوه بر خانواده در محیط بزرگتری چون جامعه نیز بر اثر تبعیض های موجود سَرخورده و منزوی می شوند. بر اساس موازین فقهی، حقوق افراد دوجنسیتی برای عمل تغییر جنس بهرسمیت شناخته شده است اما همجنس گرایی در قانون ایران مستوجب مجازات شلاق تا اعدام است و بنظ میرسد که به دلیل تبعات حقوق بشری و رسانه ای، در برخی موارد سیستم مدارا بخرج داده و با ممانعت از رسانه ای شدن موارد؛ تمام حدّ قانونی را به اجرا نمیگذارد.
- این واژه از کلمه فرانسوی ماریاژ بلان است که به آن ازدواج سفید هم میگویند و استعارهای از ملافههای سفید است. در این ازدواج رابطه جنسی برقرار نمیشود و به این دلیل خون پرده بکارت که در نزد افراد سنتی با شب زفاف و کامل شدن پیوند زن و شوهر ملازمت دارد، در این ازدواج دیده نمیشود و ملافه سفید باقی میماند. ↑