تاثیر فرهنگ خانواده ایرانی در افزایش آسیبهای اجتماعی

تاثیر خانواده در افزایش آسیب های اجتماعی

خانوداده در زندگی مردم ایران نقش بسیاری مهم و کانونی در شکل گیری بسیاری از رفتارها دارد. در این مقاله نقش این نهاد را در آسیب های اجتماعی بررسی خواهیم کرد.

 

تاثیر خانواده در ازدواج کودک 

ازدواج کودکان یا کودک همسری به عنوان یک آسیب، به ازدواج‌هایی اطلاق می‌شود که حداقل یکی از زوجین کمتر از 18 سال سن داشته باشد. حاکمیت ارزشها و رسوم سنتی، برخی خانواده‌ها را مجبور به ازدواج درون خانوادگیِ فرزندان دختر و پسر خردسال خود تحت عنوان صیغه محرمیت می‌کند تا آنها را از گناه بازدارد. برخی خانواده‌های فقیر نیز به امید اینکه این ازدواج به ازدواج دائم ختم می‌شود؛ صیغه محرمیت را جاری می‌سازند تا از این طریق بار اقتصادی خانواده را کاهش دهند. خانواده‌های آسیب پذیر نیز به دلیل برخورداری از منابع مالی ناچیز، مهارت‌های ضعیف والدین و اعتیاد، کودکان خود را وادار به ازدواج در سن پائین می کنند. کنترل رفتار جنسی کودکان نیز یکی از بهانه های والدین برای ازدواج کودکان است. صیغه‌ محرمیتی که بین کودکان و نوجوانان جاری می‌شود، عواقب متفاوتی از جمله کودک همسری دارد. هنگامی که دختران بدون برخورداری از پشتوانه‌ حقوقی و اجتماعی در جامعه رها می‌شوند، در صورت شکست، آن‌ها قادر به ازدواج مجدد نبوده و مجبور می‌شوند به یک زندگی توأم با محرومیت اجتماعی تن در دهند. بنابراین، به تدریج کودک‌همسری ممکن است به قاچاق انسان، کار اجباری و بردگی جنسی تبدیل می‌شود. از دیدگاه‌ حقوق جنسی و حقوق بشر، ازدواج کودکان نتیجه ملموس سرکوب جنسی جامعه و پایبندی به سنتهای مضر دیرینه است که با سرکوب غرایز به نابرابری جنسیتی دامن می زند. ازدواج زودهنگام، ضمن به مخاطره انداختن امنيت، پيشرفت و سلامت عاطفي كودكان زمینه ساز افزایش طلاق، کودک بیوگی، افزایش کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست، سوءاستفاده جنسی از دختران، تداوم چرخه فقر و فحشا، افزایش بیماری‌های جسمی و جنسی و روحی نیز میشود.

تاثیر خانواده در ازدواج موقت (صیغه)

در ازدواج موقت یا همان صیغه زوجین براساس مذهب تشیع و مادۀ 1075 قانون مدنی ایران با هم قرارداد می‌بندند که مدتی به هم محرم شده و روابط زناشویی داشته باشند. پس از سپری شدن زمان مقرر، ازدواج خودبه‌خود فسخ می‌شود. برقراری رابطه از طریق ازدواج موقت در میان افراد مذهبی که دنبال راه حل دینی برای ارضای غرایز جنسی خود هستند، امری پذیرفته شده است. خانواده های مذهبی نیز محرمیت را عاملی برای جلوگیری از بروز گناه و فساد می دانند. منتقدان این نوع ازدواج، به دلیل امکان تصاحب همزمان چندین زن به مدت چند ساعت به صورت قراردادی و داشتن چندین شریک جنسی، تحت پوشش اسلام را زمینه ای برای ترویج فحشا در جامعه و استثمار زنان میدانند و در عین حال عاملی برای ترویج کودک‌همسری میشمرند و آنرا عامل بازتولید نقض حقوق زنان و تبعیض های جنسیتی علیه زنان، تزلزل بنیان خانواده و شیوع چند همسری و بیماریهای مقاربتی می دانند.

فارغ از خاستگاه مذهبی ازدواج موقت، در جامعه ايران به دلیل مشکلات نهاد خانواده و ازدواج دائم؛ ازدواج موقت به عنوان راهكار حل مسئله مطرح شده است. دشواری الگوهاي سنتيی انتخاب همسر، شرايط ناپایدار اقتصادي و اجتماعي موجود و مسائل حقوقی مترتب بر ازدواج دائم؛ فاصلة زيادی بين بلوغ جنسي و بلوغ اقتصادی و اجتماعي جوانان بوجود آورده و بهداشت و سلامت جنسي آنان را به خطر انداخته است. بر این اساس، سياست‌گذاران نظام در سال‌های اخير با تبليغات رسانه‌اي، صدور مجوز برای ايجاد دفاتر ثبت ازدواج موقت و راه‌اندازی سايت‌هاي مختلف اينترنتي، ازدواج موقت را به عنوان حل مسئلة ازدواج جوانان تبلیغ و ترویج میکنند. اما نگاه حاکم در این زمینه با گفتمان عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی در خانوادۀ مدرن در تضاد است.

تاثیر خانواده در ازدواج سفید(همباشی)

ازدواج سفید از انواع روابط جنسی است که از منظر عرف، مذهب و قوانین حاکم بر ایران، رفتاری مجرمانه و نامشروع قلمداد می‌گردد. اما دهه های اخير شاهد تحولات گسترده­ در نهاد خانواده و تضعيف بنيان‌هاي فلسفيِ ازدواج در جهان و ایران بود.  مهم‌ترین عامل در روند تابوزدایی از همباشی، تحولاتی است که ریشه­ در انقلاب جنسی 1960 اروپا و آمریکا دارد. این تحول به تدريج به تغيير اساسي در نگرش‌ها، اخلاق و رفتار جنسي منجر شده و ارضاي نیاز جنسی را از اتکاءِ به ازدواج جدا کرد و زمينه را براي تغييرات تعيين­كنندة بعدي مهيا ساخت و در اين ميان نه تنها به تدريج سن ازدواج افزايش یافت، بلكه زمينه‌هاي اجتماعي لازم براي پيدايش الگوهايي چون ازدواج سفید یا همباشی را هموار شد.

تغییرات ایجاد شده در جامعۀ ایران به‌دلیل تنگناهای اقتصادی، رکود و بیکاری، ظهور مدرنیته، تغییرات ارزشی و هنجاری، تزلزل تقدس نهاد خانواده، تغییر سبک و دیدگاه جوانان به زندگی و ازدواج، حق آزادی انتخاب و حق بر بدن، مشکلات و محدودیت‌های ازدواج دائم، نبودِ اشتغالِ مناسب و دین‌گریزی  سبب شده جوانان زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی را راهکاری منطقی برای برآوردن نیازهای جنسی و اجتماعی خود بدانند. این سبک زندگی، مسئولیت‌های حقوقی و اجتماعی و بار سنگین مخارج اقتصادی ازدواجِ رسمی را ندارد، پایبند رسوم ناهنجاری مانند شیربها و مهریه‌های سنگین نیست و فاقد مسئولیت‌های قانونی، قوانین حق طلاق و کلیشه‌های جنسیتی در ازدواج رسمی است. برخی بیماری‌های مقاربتی، بارداری‌های ناخواسته و خشونت در این روابط وجود دارد که به علت ماهیت کیفریِ روابط همخانگی، جرات پیگری قضایی آنها وجود ندارد. از سوی دیگر به علت پذیرفته نشدن این نوع روابط از جانب خانواده‌ها، زوجین همخانه معمولاً طرد می‌شوند که آسیب‌های روان‌شناختی‌ به دنبال می‌آورد. در نظام حقوقی و فقهی ایران ازدواج سفید نه ‌تنها از مشروعیت قانونی برخوردار نیست، بلکه در صورت احراز، مجازات کیفری در پی دارد.

تاثیر خانواده در آزار جنسی کودکان

ارتباط جنسی پیش از آنکه رفتاری زیستی و غریزی باشد امری غیرجنسی و متاثر از هنجارها و روابط اجتماعی و فرهنگ خانواده و جامعه است که می توان با آموزشِ کارآمد آنرا مدیریت کرد. اما در جامعه ایران تسلط مسایل اخلاقی، عرفی و دینی، سبب تابو انگاری روابط جنسی شده و همین نگاه مسلط، آزار جنسی را به مثابه بی آبرویی، فرد آزاردیده را به مثابه مقصر و گناهکار تلقی کرده و با طرد، سرزنش و مجازات و سرکوب قربانی به سلطه خود مشروعیت می بخشد و فرد آزار دیده را مجبور به سکوت و پنهانکاری میکند. برخی خانواده ها به لحاظ ساختاری یا از نوع سختگیرانه و درگیر هستند و یا از نوع سهل گیرانه که در هر کدام از آنها احساسات و نیازهای افراد به گونه ای سرکوب شده یا نامتعادل پاسخ داده می شود. یکی از مهمترین پیامهای این عدم تعادل وقوع آزار جنسی و زنای با محارم در خانواده است. نهاد خانواده گاهی اوقات نه‌تنها مأمنی برای اعضایش به‌ویژه کودکان نیست، بلکه به‌واسطه خشونت و آزار جنسی، امنیت کودکان را به خطر می‌اندازد. یافته‌های برخی پژوهشها[1] نشان می‌دهند که در سطح خانوادگی عواملی همچون خانواده نابسامان، خانواده‌های مستبد، خانواده‌های منزوی، خانواده با نگرش‌های زناشويي نارسا، تسریع کننده خشونت جنسی و کودک‌آزاری جنسی در میان کودکان دختر و پسر هستند که فقدان قانون مشخص و شفاف و تعارض و تناقض‌ قوانین موجود به این معضل دامن میزند. به دلیل ممنوعیت دسترسی کودکان به آموزش‌های جنسی در ایران و در نتیجه عدم کسب مهارت و آگاهی، آنان در معرض سوء استفاده و خشونت جنسی هستند. برخی از پیامدهای آسیب زای خشونت و آزار جنسی علیه کودکان عبارتند از: تضعیف سرمایه های اجتماعی، بحران در نهاد خانواده و آموزش، تضعیف روابط و اعتماد اجتماعی، ازدواج زودهنگام یا عدم ازدواج و تنش در روابط زناشویی، اختلالات روان و شخصیت، اختلال در عملکردها، اقدام به خودکشی و خودزنی، بلوغ زودرس، سرزنش خود، احساس حقارت و طردشدگی و…

  1. احمدی، کامیل و همکاران، 2023

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از کوکی‌ها استفاده می‌کند تا تجربه بهتری از مرور را به شما ارائه دهد. با مرور این وب سایت، با استفاده ما از کوکی ها موافقت می‌کنید.