تأثیر همجنسگرایی بر خانواده ها چیست؟ دگرباشان در ایران چه وضعیتی دارند؟ نقش خانواده همواره به فشاری بستگی دارد که دانسته یا ندانسته بر هریک از اعضای خانواده بهسبب نقشهای فرضی، وضعیت اجتماعی، روانی، و سیاسی نقشهای مفروض وارد میشود. همجنسگرایی در درون خانواده یک معضل محسوب میشود، زیرا زندگی اجتماعی اغلب در قالب آن تجربیات اجتماعی ساخته میشود که دارای ویژگیهای مردانه است. گرایش جنسی خارج از دوگانۀ مردانه ــ زنانه استمرار یک رابطۀ زنانه ــ مردانۀ پدرسالار و سرکوبگر را مختل میکند.
هر نشانهای از گی بودن میتواند اثری جدی بر خانوادههایی داشته باشد که بهشدت با پذیرش همجنسگرایی فرزند خود مشکل دارند. این مشکلات خاصّ ایران نیست. هر سال، هزاران نوجوان دگرباش آمریکایی که هویت جنسی خود را افشا کردهاند، از خانه بیرون رانده میشوند و یکچهارم بیخانمانهای انگلستان دگرباشاند.
اظهارات افراد درطول تحقیق نشان از دردی داشت که آنها در زمان پی بردن به تمایلات متفاوت خود و تصمیم برای پنهان کردن این تمایلات تجربه کرده بودند. شرکتکنندگان به برخوردهایی در خانواده اشاره کردند که دردناکترین تجربۀ زندگی آنها و چالشی عظیم بود.
همجنسگرایی در اجتماعات و گروههای خانوادگی
در اجتماعات و گروههای خانوادگی، همجنسگرایی پدیدهای دانسته میشود که سبب شرمساری فرد و خانواده میشود و عواقب وخیمی برای همۀ اعضای خانواده و دوستان بههمراه دارد. یکی از رایجترین عواقب اجتماعی و اقتصادی این است که اعضای مؤنث بهدلیل نبود خواستگاران مشتاق نمیتوانند ازدواج کنند و اعضای مذکر ممکن است از کار اخراج شوند و کلّ جایگاه اجتماعی خانواده زیر سؤال برود.
در موارد دیگر، فرد همجنسگرا ــ برخلاف کشش آشکار به فرد همجنس ــ تسلیم رابطهای پیچیده با فردی از جنس مخالف میشود تا فقط خانواده و دوستان را آرام کند. رنج و نارضایتی حاصل از ازدواج اجباری ضربۀ دیگری است که بر هویت شکنندۀ فرد وارد میشود و لایۀ دیگری از آسیب روانی را به زخم عمیق این افراد اضافه میکند. درمورد اقلیتهای جنسی لزبین، شدت واکنشهای خانواده و جامعه سبب شده است تا جایگاه از پیش نابرابری فشارهای واردۀ روانی، جسمی، و جنسی بر آنها را چند برابر کند.
تأثیر مذهب و باورهای مذهبی
درحالیکه رویکردها درمورد اجتماع دگرباشان در سراسر جهان اخیراً همراه با مدارای بیشتر بوده است، ایران همچنان یکی از کشورهایی است که درمقابل این تغییر مقاومت میکند. در برخی نواحی ایران، حتی همجنسگرایی بهعنوان موضوع گفتوگو رد میشود و درنتیجه، گروههای حمایتیابی دگرباشان تشکیل نشده است و سبب ایجاد تغییری نیز سبب نمیشود.
زیرساخت مذهبی در ایران «ابرساختار» حقوقی و سیاسیای را ساخته است که براساس فقه سنتی شیعه تعریف میشود. هرچه خانوادهای مذهبیتر و متعصبتر باشد، فشار بیشتری بر فرد وارد میکند و باتوجهبه جایگاه اجتماعی و بیولوژیک اقلیتهای جنسی، مذهب اهرم فشار قدرتمندتری برای کنترل جنسی فراهم میکند.
تفسیرهای زیادی در گفتمان حاضر وجود دارد که آیا گی بودن در اسلام پذیرفته شده است یا نه و بسیاری درتلاشاند تا معنویت و تمایل جنسی خود را همسو سازند. آن دسته از گیهای مسلمان که تمایل جنسی خود را بهعنوان عملی غیراخلاقی یا غلط مفهومسازی میکنند، همواره در تقلای عزتنفس هستند. برای افراد دگرباش، شروع شناخت گرایش جنسی با یک ناامیدی معنوی و مذهبی اگزیستانسیال سرکوب میشود. بسیاری شکی ندارند که همجنسگراهراسی با قدرت در فرهنگ ایرانی باقی میماند.
حس درونیسازیشدۀ مذهب که هستۀ وجود فرد است، مفاهیم اجتماعی و مذهبی زنانه و مردانه، و رابطه با غیرهمجنس بهعنوان تنها رابطۀ اجتماعی پذیرفتهشده در چهارچوب اسلامی سبب میشود تا فرد احساسات طبیعی خود را از منشور محکومیت صرف همجنسگرایی و ساختاری مذهبی مورد قضاوت قرار دهد.
مشاهده مطلب کامل: دگرباشان ایران شهروندانی بیحقوق!