به گزارش سرویس فرهنگ خبرگزاری رضوی، امروزه در جامعه شاهد شنیدن خبرهای ناگواری از کودک آزاری هستیم که کودکان معصوم ما در معرض آزارهای جنسی قرار می گیرند؛ کودکان همواره با نگاه پاک و معصوم خود به دنیا نگاه می کنند، اما دنیای امروز گاهی آنقدر بی رحم است که والدین و نظام آموزشی باید خیلی زود آنها را از حوادث و خطراتی که ممکن است برایشان پیش بیاید، آگاه کنند.
بچه هایی که مورد آزار قرار گرفته اند، آسیب دیده اند و حتی کشته شده اند. این مشکل در تمام کشورهای دنیا مشاهده می شود. اما مثل هر مشکل دیگری راهکارهایي برای جلوگیری از آن وجود دارد. خبرگزاری رضوی در این خصوص با کامیل احمدی مردم شناس و پژوهشگر گفتگو کرده است که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم که در ابتدا بهتر است با او کمی آشنا شویم.
کامیل احمدی، محقق اصالتا از کردستان ایران است و امروزه در قالب یک انسان شناس اجتماعی در زمینه موضوعات مربوط به فرهنگ محلی،کودکان و زنان، حقوق اقلیتها کار کرده و در زمینه کار در ارتباطات نیز سوابقی دارد. وی سفرهای بسیاری به آفريقا و امريكايى لاتين داشته و علاقه خاصی به تجربیات روزمره زندگی انسانها، جنگ و فقر دارد (خصوصا در مناطقی مانند آفریقا، آسیای دور، بوسنی، ترکیه، افغانستان و عراق قبل و بعد از جنگ)
چند مورد از کارهای تحقیقی و بصری اخیر وی عبارتند از سه کتاب و دو فیلم کوتاه مستند- قوم نگاری که در آخرین بازدیدهای خود از منطقه خاور میانه تهیه کرده است.
او مدرک لیسانس را در حقوق انتشارات و چاپ ازدانشگاه هنر لندن/ مدرسه ارتباطات لندن و فوق لیسانس در انسان شناسی و مردمنگاری تصویری از دانشگاه کنت، کانتربری انگلستان دارد و تحقیق دانشگاهی وی در زمینه رسانه به عنوان منبعی برای بحث در مورد هویت در بین جوانان است. این تحقیق در مورد استفاده از رسانه، یکپارچگی و مقاومت، قومشناسی فرهنگی جوانان در کردستان ایران-مهاباد- بود. همچنین ایشان مدارک دورهای تخصصی روش تحقیق، سیاست درخاورمیانه و لابی و توانمند سازی کردن را به ترتیب از دانشگاها ی برک بک، اقتصاد و سیاست لندن در انگلستان و مرکز آموزشی ام-دی-اف هلند را دارا می باشد.
– آموزش های جنسی در سیستم آموزشی و خانواده ها چگونه نهادینه می شود؟
ایران یکی از معدود کشورهایی است که به این مقوله کمتر می پردازد با توجه به اینکه سیستم آموزش و پرورش نسبتا مترقی و فراگیری دارد اما در بحث آموزش های جنسی ضعیف عمل کرده، اگر متون درسی کنونی را مشاهده فرمایید در سنین راهنمایی و دبیرستان عملا جز یک صفحه در بخش اجتماعی کتاب آموزشی در این موضوع صورت نگرفته است که این یک صفحه هم بیشتر به شرح بدن پرداخته شده و کمتر به مسائلی در چهارچوب آموزش جنسی اشاره شده است. آموزش و پرورش ایران در مبحث ورود به مسئله ی آموزش جنسی حساس است و حساسیت های مذهبی هم نسبت به این موضوع اجازه ی ورود مستقیم این نهاد را نداده است.
مواجهه مردم ایران با کلمه ی جنس/جنسی همواره با نوعی هراس همراه است که این هراس باید تبدیل به یک گفتمان منطقی علمی و برپایه ی دانسته های کنونی دنیا شود، جامعه ی ایران یک جامعه ی زنده، جوان و پویا است که همراه با تمام تغییراتی که در جهان اتفاق می افتد خواسته یا ناخواسته و خیلی به سرعت خود را هماهنگ کرده است، با کمی دقت به پیرامون خود در می یابیم که جامعه ی جوان کنونی امروز بسیار خود را به فرهنگ کشور های دیگر اعم از تکنولوژی، لباس، نوع موسیقی و غذا و .. نزدیک کرده است و دست کمی از جوامع دیگر در دنیا ندارد و بسیاری از سبک های رایج در دنیا در زندگی جوانان جامعه ما وجود دارد و باید این هشدار را به جوامع ایرانی بدهیم که اگر از خطرات احتمالی و جدی این نوع تغییرات اجتماعی خود را مصون ندارید از دیگر جوامع عقب می مانید و تنها با نپرداختن و حساس پنداشتن برخی موضوع ها و ورود نکردن به آن ها از جمله مقوله ی جنسی یک پدیده ی آسیب زای اجتماعی را مبدل به یک بمب ساعتی می کنید که هر لحظه منفجر می شود که متاسفانه در چند سال اخیر در ایران شاهد چنین موارد آسیب زای اجتماعی بوده ایم.
برای جلوگیری از آسیب ها و نهادینه کردن آموزش های لازم به فرزندان باید در یک سطح علمی و تخصصی بدون در نظرگرفتن تابوهای کلیشه ای و حساسیت های بی مورد که سالیان سال بر سیستم آموزش و پرورش و نوع تفکر خانواده های ما سایه افکنده صاحبان نظر گفت و گو کنند و به یک توافق ضمنی برسند که این آموزش ها در یک چهارچوب منطقی، علمی، پرورشی و آموزشی بدون هراس و واهمه از صبحت کردن در این خصوص با در نظر گرفتن تمام مختصات به فرهنگ رایج در ایران و جوانب سنتی، خانوادگی، عرفی، شرعی و اسلامی این موضوع پر اهمیت نهادینه شود که راه طولانی در پیش داریم و از آنجایی که در این زمینه فعالیت های زیادی انجام نداده ایم شروع صحبت کردن در مورد این مساله می تواند آغازی خوب را رقم بزند.
-عوامل موثر بر تجاوزات جنسی به کودکان از منظر جامعه شناختی و مردم شناختی چیست؟
تجاوز در یک چهارچوب علمی به اشکال محتلف دسته بندی می شود از قبیل تجاوز در جنگ برای گرفتن انتقام، غلبه ی قدرت جنسی مذکر بر مونث؛ بیماری و اختلال جنسی و غیره. برخی از تجاورات مختص به افرادی است که دارای اختلالات روانی و ذهنی و بیمارگونه جنسی هستند و بسیاری از این گونه ها از طریق آموزش و بازپروری آن ها قابل درمان است. اغلب این عوامل در جامعه به گونه های مختلفی همچون آموزش های غلط، نوع نگاه جنسیتی به زن ومرد، عوامل محدود کننده ی ارتباطات جنسی برای نسل جوان، نوع نگاه محدود کننده پوششی، رفتاری و آموزشی باز می گردد و متولیان آموزش مسائل جنسی را یک مقوله ی ورود ممنوعی تلقی می کنند که آسیب های این موارد بیشتر است و این مسائل تشدید می شود و جوانان بیشتر به این سمت گرایش خواهند یافت.
افراد متجاوزگری که ابتدا وارد برنامه ای هماهنگ و مدون می شوند و افرادی مورد هدف آزار جنسی آن ها قرار می گیرد، افرادی را با علم براینکه آنان ترس از آبرو ریزی و ریختن عفت و حیثیت خود و خوانواده اشان را دارند انتخاب می کنند و معمولا این افراد را از جوامعی برمی گزینند که سن کمتری دارند و کم برخوردارتر و در معرض آسیب اند. محیط های آموزشی به آگاه سازی افراد بسیار کمک می کند. طبق تحقیقات گذشته ای که بنده انجام دادم آزارهای جنسی بیشتر در حیطه های خانوادگی و کاری رایج است و تجاوز به عنف یا زنا با محارم در خانواده ها به سبب ترس از آبروریزی اشخاص مسکوت می ماند. عوامل مختلفی که در جوامع ایرانی موثر هستند. آموزش همگانی سبب می شود تا جامعه و افراد و خانواده ها همیشه از خط قرمزها محافظت کنند.
-زیر ساخت های لازم برای از بین بردن تابو پرداختن به مسائل جنسی در جامعه ایران چیست؟ و وظیفه ی نهادهای متولی در این زمینه چیست؟
به نظر بنده مطالعه تجربیات جهانی در این زمینه که در کشورهای مترقی یا در حال رشد انجام گرفته می تواند راهنمای کار این مقوله باشد می توانیم از جوامعی که از لحاظ سنتی و فرهنگی با جوامع ما در کشورهای همجوار مانند ترکیه، اروپای شرقی نزدیک هستند که قوانین هماهنگی با کشورهای غربی دارند الگوبرداری کنیم و متون اولیه به عنوان یک طرح آزمایشی در مدارس تحت نظر والدین در یک نظر سنجی کلی آغاز شود. سازمان ها و نهاد های متولی برای آگاه سازی مسائل جنسی در همه جای دنیا آموزش و پرورش، بهزیستی، وزارت بهداشت و درمان و تمام سازمان های متولی حقوق کودکان و مهمتر از همه ی این ها قوه ی قضاییه به جهت قانون گذاری و اعمال قوانین باز دارنده است که وظیفه ی آنان حفظ و حمایت ازصیانت و کیان خانواده و آبرو و حیثیت است. حقوق کودکان باید مانند یک فرد بزرگ رعایت شود و قوه ی قضاییه نسبت به حقوق آنان متعهد باشد متاسفانه موضوع کودک در چهارجوب قوانین موجود به عنوان شخصیت حقیقی به آن پرداخته نمی شود و توجه لازم به حریم خصوص کودک در قوانین به طور مشخصی نداریم انگار یک کودک به عنوان یک شهروند در نظر گرفته نمی شود.
حمایت کنندگان رسمی و قانونی کودکان مشخص نیستند و این مورد فقط به عهده ی خانواده ها گذاشته شده است و خانواده ای که خود آموزش جنسی ندیده و پدران و مادرانی که خود از پرداختن و صحبت کردن در خصوص موضوعات و اموزش جنسی رنج می برند و بسیاری هم توان صحبت کردن ان را با فرزندانشان نداشته و نمی توانند این تجربیات را منتقل کنند. در این میان خانواده هایی هستند که از لحاظ بعد فرهنگی و اجتماعی از طبقه ی متوسط جامعه بالاتر هستند به این موضوع ورود پیدا می کنند و فرزندان خود را مسلح بردانشی می کنند که خود آموختند.
-نبود آموزش های جنسی رسمی به کودکان چه لطمه ای به جامعه وارد می کند؟
نبود این آموزش ها ابتدا متوجه افرادی خواهد شد که در معرض این آسیب قرار دارند، افرادی که آگاه براین آموزش های جنسی نیستند هر جایی امکان تعرض به آن ها در زندگیشان وجود دارد. افرادی که آسیب دیده اند را وقتی در کنار هم قرار می دهیم متوجه خواهیم شد بخش عظیمی از افراد جامعه تجربیات ناخوشایندی دارند که برای مدت ها در حافظه شان باقی می ماند و قطعا در زندگی و اعتماد به نفس اشخاص تاثیرگذار است. یک جامعه ی آسیب زا جامعه ای است که در مورد مسائل جنسی به یک
جامعه شکننده و ضعیف تبدیل شده و عنصرهای اجتماعی در مقطع های مختلفی در زندگی آسیب دیدند که اغلب این موارد ناشی از نبود آموزش های جنسی است.
شخصی که آسیب جنسی دیده در مورد آسیب هایش صحبت نمی کند و به همین روال این مورد به نسل های بعدی منتقل می شود در جامعه ای پویا مانند ایران می توانیم با علم جهانی در مورد آموزش های جنسی خودمان و فرزندانمان را به روز کرده و زمانی که قوانین اصلاح شوند و در صدد حمایت از افرادی برآیند که ضعیف تر از دیگر افراد جامعه هستند مانند کودکان، قانون با متجاوزگران مقابله می کند و شخص خاطی را مجازات و بازپروری می کند. باید مراقب باشیم با نوع برخوردهایی که با موضوع تجاوز جنسی داریم این مورد را در نظر بگیریم شخص متجاوز زاییده ی این فرهنگ، محدودیتها و تفکرات رایج در جامعه است و این شخص نیز خود به عنوان نوعی از یک قربانی باید یک سیستم ساز و کار علمی و تخصصی به وجود آید که این فرد در یک چهارچوبی قانونی، محافظت شده و با برخوردی منصفانه وارد مراکز بازپروری شود و رد نهایت به عنوان عضوی از نیرو و پتا نسیل انسانی به اجتماع برگردد. افراد زیادی داریم که مرتکب اشتباهاتی از این قبیل شدند و باید آن ها را بازپروری کرد.
مهم است که در نظر داشته باشیم افرادی زیادی هستند که در حیطه ی آموزشی مانند مدیر، ناظم، معلم و .. به خوبی فعالیت خود را انجام می دهند و اما افرادی معدودی در این موقعیت ها به آزارهای جنسی کودکان دست می زنند در هر صورت این سیانت و کرامت این حرفه مهم نباید آسیب ببیند، اعتبار و اعتماد جمعی در خصوص این حرفه ها نباید مخدوش شود در نهایت فرزندان ما دست پرورده ی همین سیستم آموزشی است که متولیان این بخش در این زمینه با جان و دل کار می کنند و بسیاری از موفقیتهای زندگیمان را مدیون این عزیزان هستیم.
منبع: ایجاد یک گفتمان منطقی بجای هراس از کلمه “جنسی” در ایران