چکیده هدف: هدف این پژوهش شناخت و شناسایی دلایل رواج ازدواج زودهنگام کودکان یا کودک همسری در ایران و تحلیل اجتماعی و فرهنگی دقیق این آسیب اجتماعی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر تلفیقی (کیفی – کمّی) و از نظر هدف کاربردی با رویکرد روش شناختی در مقیاس کلان بود. در بخش کیفی مشارکتکنندگان شامل کارشناسان، والدین و جامعه هدف که کودکان و نوجوان دختر و پسر بودند که در سنین پایین به دلایل مختلف ازدواج کرده بودند که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز مصاحبه های میدانی تحلیلی بود و با 311 مشارکتکننده انجام پذیرفت. برای اعتبار یافتهها نیز از روایی صوری و پایایی با روش کدگذاری مجدد توسط تیم کدگذار استفاده شد. در بخش کمّی پژوهش نیز مبنای تحلیل پیمایشها و سالنامه های مرکز آمار ایران صورت گرفته از سال 1385 تا 1393 بود که در هفت استان (خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، هرمزگان و اصفهان) کشور انجام شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر بر تداوم کودک همسری شامل فقر، تحصیلات پایین و کمسوادی، نبود حمایت قانونی، موجودیت ماده قانونی ۱۰۴۱ برای ازدواج در سن ۱۳ سال برای دختر و ۱۵ سال برای پسر، فشارهای اجتماعی و نگاه مردمحور و باورهای سنتی و مذهبی است. از آثار ازدواج زودهنگام میتوان به افزایش طلاق، کودک بیوه گی، رشد کودکان بیسرپرست و بد سرپرست، عدم اشتغال و باز ماندن از تحصیل، سوءاستفاده جنسی از دختران، تداوم چرخه فقر و فحشا، افزایش بیماریهای جسمی و جنسی و روحی است. نتیجهگیری: ازدواج زودهنگام کودکان و نوجوانان دختر در ایران بهعنوان آسیبی اجتماعی و فرهنگی در بیشتر استانهای کشور رواج دارد که با آسیبهای مختلف همراه است؛ بنابراین، ضرورت جدی دارد که قانونگذاران با بالا بردن سن ازدواج از یک طرف و مسئولان و دستاندرکاران حوزه خانواده نسبت به پیشگیری و اقدامات مداخله گرایانه نسبت به کلیت این موضوع اقدام نمایند. کلیدواژهها: ازدواج زودهنگام کودکان، خشونت علیه زنان ، طلاق، فقر، تحصیلات، کودک همسری، اصلاح قانون ازدواج، پیشگیری |
دیگر مقالات ازدواج کودکان را ببینید
مقدمه
پدیده ازدواج و تشکیل خانواده از جمله رخدادهای مهم و اساسی حیات بشری و مورد نیاز فوق العاده جامعه انسانی در طول تاریخ بوده است.
از این رو علاوه بر ادیان و مذاهب، مورد توجه علومی چون تاریخ، جامعه شناسی، مردم شناسی، حقوق، اقتصاد، روانشناسی، تعلیم و تربیت، فلسفه و … قرار گرفته است(محمد پور و تقوی، 1394). نياز به ايجاد روابط انساني يكي از نياز هاي عاطفي انسان است.
ازدواج صميمي ترين نوع رابطه در پاسخ به تمامي نيازها، اعم از مادي و معنوي است و يكي از مراحل تكامل انسان محسوب مي شود. ازدواج پيمان مقدسي است كه در ميان تمام اقوام و ملل و در تمامي زمان ها و مكان ها وجود داشته است.
رابطه ديرينه اي كه در آن زن و مرد زندگي مشتركي را آغاز مي كنند و پيمان ميبندند كه يار و غم خوار يكديگر باشند، همديگر را خوشبخت كنند، به يكديگر عشق ورزند و با ازدواج به تنهايي خويش پايان دهند.
ازدواج فرایندی است که تحت شرایط و مراسم قانونی، شرعی و عرفی برگزار می شود و عمل آن مورد پذیرش شرع، قوانین و تشکیلات اجتماعی می باشد(سیار و همکاران، 1391).
ازدواج در صورتي براي نظام اجتماعي كل كاركرد مثبت دارد كه در زمان مناسب و با فرد مناسب صورت بگيرد؛ يعني اگر زوجين در سن مناسب ازدواج نباشند و بلوغ فكري لازم براي تشكيل زندگي را نداشته باشند، مطمناً توانايي انتخاب فرد مناسب را نخواهند داشت
و نتيجة آن هم آسيب هاي فردي است كه بر خود اين افراد وارد مي شود و هم تأثيرات اجتماعي كه بر اثر اين ازدواج گريبان گير جامعه مي شود كه از بيماري هاي جسمي و رواني و نارضايتي از زندگي زناشويي گرفته تا نرخ پايين مشاركت اجتماعي و جامعه پذيري ناقص در خانواده كه خود آثار فردي و اجتماعي فراواني دارد.
سن ازدواج یکی از شاخص های مهم برای ارزیابی میزان سلامت و بهداشت جسمی و روانی افراد یک جامعه محسوب می شود(مرادی و صفاریان، 1391). از دیدگاه جامعه شناختی آرامش و امنیت در یک جامعه، نتیجه ازدواج سالم و بهنگام و محیط آرام بخش خانواده است.
از آنجایی که ازدواج عامل پیدایی خانواده است ولی ازدواج زودهنگام کودکان یا کودکهمسری می تواند منجر به بروز اختلالاتی در پیدایش و شکلگیری خانواده های جدید و همچنین خود شخص گردد(فخرایی و ابراهیمی، 1394).
کودکهمسری با ختنه زنان یا همان ناقص سازی اندام جنسی زنان که از موارد آشکار نقض حقوق زنان است، رابطه معناداری دارد(احمدی، 1394).
نگارنده در تحقیق پیشین خود[2]، که در باره ختنه زنان و دختران بوده است به این معضل اجتماعی پی برده است و بیان می دارد، دخترانی که ختنه می شوند و اندام جنسی آنها بویژه کلیتوریس بریده می شود، زودتر ازدواج می کنند و این امر منجر به کودکهمسری می شود.
این کودکان که در نقش مادری و همسری قرار می گیرند، هنوز خود کودکانی هستند که هنجارهای مربوط به نقش های جدیدشان را نمی توانند درک کنند. ایده تحقیق کودکهمسری و بررسی آن از دل تحقیق ختنه دختران شکل گرفته است.
از منظر شمار زيادي از كارشناسان، كودك همسري يا ازدواج زودهنگام بر زندگي كودكان اثر گذاشته و آن را با تبعات آسيب ز اي سلامتي، پيچيده تر كرده و در هر سطحي از توسعه، رشد و تعالي فردي را تحت شعاع خود قرار ميدهد.
در برخي كشورهاي در حال توسعه، ازدواج زودهنگام يك ابزار اقتصادي تلقي مي شود كه مي تواند وضعيت اقتصادي خانواده را بهبود بخشد، مي تواند پيوندهاي خانوادگي را تحكيم بخشيده و تضميني براي باكرگي دختران قبل از ازدواج باشد
كه اميال جنسي ايشان را كنترل ميكند و مي تواند مانع از رسيدن دختران به سني شود كه جذابيت جنسي شان به عنوان همسر تحليل رود(المو، 1386). از طرف ديگر مشكلات بغرنج مربوط به بارداري و وضع حمل از عمده ترين دلا يل مرگ و مير دختران در سنين 15 الي 19 سالگي است(صندوق جمعيت سازمان ملل، 1391).
ازدواج زودهنگام يا كودك همسري، به هر نوع ازدواجي در زير سن 18 سالگي اطلاق مي شود(يونيسف،1380).
بر اساس مفاد كنوانسيون حقوق كودكان[3]، كودك به كسي اطلاق مي شود كه در سنين تولد تا هجده سالگي قرار دارد. اما در برخي كشورها اين سن بسته به قوانين خاص آن كشور متغير است.
صندوق جمعيت سازمان ملل[4] ازدواج كودكان را به هر نوع ازدواج در زير سن 18 سال قبل از اينكه دختر به لحاظ جسمي و رواني آمادگي پذيرش مسئوليت هاي زناشويي و بچه داري را داشته باشد، اطلاق مي كند. سازمان بهداشت جهاني[5] كودكي را تا سن 15 سالگي تعريف كرده است.
بر همين مبنا در مواردي كه كودك در زير اين سن قرار دارد، ازدواج زودهنگام كودكان رخ داده است؛ ازدواجي كه توسط پدر يا پدربزرگ كودك از جانب وي شكل گرفته و در آن توجهي به حداقل سن قانوني ازدواج نشده است(احمدی، 1395)
اين امر از هنجارهاي سنتي و متعارف برخاسته و در هر دوي مناطق شهري و روستايي به وفور رواج دارد.
كودك همسري در تاريخ بشريت يك پديده نوظهور نيست و هم اينك توجه عموم، از جمله خانواده ها و نيز محققان، گروه هاي مدافع حقوق كودكان، سازمان هاي غير دولتي و بسياري از نظام هاي سازمان مللي را به خود جلب كرده است.
بدون شك سرمايه گذاري اجتماعي بر روي دختران، بسط سرمايه هاي اجتماعي و اقتصادي آنها و تضمين دسترسي شان به خدمات آموزشي و بهداشتي نشان روشني از برابري جنسيتي است كه موجبات شكوفايي جوامع قوي تري را فراهم مي كند.
بنا به تحقيقات انجام شده، تحصيلات عمدتاً به عنوان عاملي جهت جلوگيري از ازدواج زو دهنگام در نظر گرفته مي شود (يونيسف، 1383).
زنان تحصيل كرده معمولاً سالم تر و در عرصه هاي بازار كار فعال ترند، درآمد بيشتري اخذ مي كنند، فرزندان كمتري دارند و در مقايسه با زناني كه فاقد تحصيلات يا داراي تحصيلات پايين هستند، خدمات آموزشي و بهداشتي مناسب تري را براي فرزندان خويش مهيا مي كنند(كلاگمن و همكاران، 1393).
پديدة كودك همسري يك موضوع جهاني است؛ اما آمارها و نسبت هاي آن، هم درون مرزهاي يك كشور و هم در ميان جوامع مختلف، متغير است.
بااين حال به لحاظ درصدهاي نسبيتي، بيشترين ميزان كودك همسري در مناطق روستايي آفريقاي جنوبي و جنوب آسيا رخ مي دهد(يونيسف، 1392).
عطف به حمايت و توجه جهاني به اين پديده، سطح ازدواج زودهنگام به طور كلي رو به كاهش گذاشته است، هرچند درصد چشمگيري از كودكان هنوز در زير سن قانونيِ جامعة خود ازدواج مي كنند.
يك مثال روشن و برجسته از اين پديده، جامعة ايران است. از منظر جنسي و حقوق بشري عمل ازدواج زودهنگام كودكان پيامد بديهي سركوب جنسي و اعمال مخرب سنتي است كه به نگهداشت نابرابري هاي جنسيتي و سركوب بيشتر مي انجامد.
در جهان درحال توسعه، مسئلة بغرنج ازدواج زودهنگام كودكان با بالا رفتن جمعيت جوانان رو به افزايش است و عامل اصلي مسئول در اين قضيه افزايش سطح فقر، فقدان دانش و تحصيلات و تبعيت از الزامات فرهنگ مردسالارانه و باورهايي است كه به اشتباه حمايت و محافظت از دختران را در واداشتن شان به ازدواج هاي ناخواسته مي دانند.
متأسفانه باوجود پيامدهاي جسماني و تبعيض پايدار در حق دختران جوان، قدم هاي اندكي براي خاتمة عمل ازدواج زودهنگام كودكان در ايران برداشته شده است.
با استناد به ساختار ديني حاكم بر ايران، بلوغ و شروع اولين عادت ماهانه به عنوان آستانة انتقال از كودكي به بزرگسالي در نظر گرفته مي شود. رسيدن به اين آستانة فيزيكي و بيولوژيكي به معناي صلاحيت فرد براي ازدواج، صرف نظر از سن واقعي او مي باشد.
اگرچه ازدواج زودهنگام به هردوي دختران و پسران خردسال اطلاق دارد، اما واقعيت تلخ جامعه، دال بر اين است كه عواقب و اثرات پديدة كودك همسري براي دختربچه ها به مراتب جدي تر و خطرناکتر است.
هرچند در نبود مطالعات مستقل و معتبر در خصوص كودك همسري در ايران، اطلاعات اندكي دراين باره در دسترس است، آمار رسمي و دولتي ايران حاكي از اين است كه سالانه ده ها هزار دختر و پسر زير سن 18 سالگي توسط خانواده هايشان وادار به ازدواج مي شوند.
شمار واقعي اين كودكان در حقيقت بالاتر از اين آمارهاست. برخي از خانواده ها در ايران ازدواج سنين پايين را ثبت نكرده و يا به صورت غيرقانوني به ثبت ميرسانند. در ایران بنا بر آمار موجود از سال 1385 تا نیمه اول سال 1394 تعداد 890 هزار دختر زیر 18 سال ازدواج کرده اند که در این بین دخترانی نیز بوده اند که زمان ازدواج شان زیر 10 سال بوده است[6].
همچنین در 9 ماه اول سال 1395 29.710 دختر زیر سن 18 سالگی ازدواج کرده اند.
این نوع ازدواج در خانواده های ایرانی درنتيجة ريشه دار شدن فقر و ميل والدين به كنترل روابط دخترانشان بوده است(احمدی، 1395). براین مبنا هدف این پژوهش بررسی رواج كودك همسري
در هفت استان ايران را با تأكيد بر عوامل مسلط اجتماعي- فرهنگي می باشد؛ عواملي كه بازتاب نابرابري هاي عميق جنسيتي مؤثر در تداوم حيات اين پديده هستند.
اهمیت این نوع تحقیقات در تبيين شواهد و شيوع کودکهمسری، اين رفتار آسيب زا در ايران و كمك به تصميم گيرندگان دولتي در تمركزشان بر حمايت آتي از حقوق انساني دختران است.
احترام و عطف به حقوق كودك نيازمند جلوگيري و ريشه كن كردن كودك همسري و حمايت فعالانه از دختراني است كه هم اينك ازدواج كرده اند. اين تنها راهي است كه از طريق آن مي توان از تراژدي انساني ازدواج زودهنگام پيشگيري كرد.
ادبیات تحقیق
در طول دهة گذشته تحقيقات قابل توجهي در مورد ازدواج كودكان صورت گرفته است كه سعي بر فهم و مبارزه با اين پديده و تحليل بر خي عوامل موثر در آن و نيز پيامدهايش داشته اند(كلاگمن و همكاران، 1393).
پدیده کودکهمسری از بطن تحقیقاتی که درباره نقض حقوق زنان انجام شده است از جمله تحقیق پیشین نگارنده[7]، مورد توجه جامعه شناسان و مردم شناسان و محققان قرار گرفته است.
مطالعات مطرح مي كنند كه هنجارهاي اجتماعي و فرهنگي از جمله هنجارهاي مربوط به مذهب، بر سني كه از دختران انتظار مي رود ازدواج كنند تاثير مي گذارد.
به علاوه، وضعيت اجتماعي، اقتصادي، سطح تحصيلات و زمينة اجتماعي بر احتمال ازدواج زود هنگام يك دختر دخالت دارند. در خصوص بافتاري كه در آن خود دختران به شخصه تصميم به ازدواج مي گيرند، اطلاعاتي در دست نيست.
محققان زيادي تلاش كرده اند كه فعالانه با مسألة همسران جوان سروكار داشته باشند، با اين حال همانطور كه يونيسف در گزارش “ازدواج زود هنگام ،همسران خردسال[8]” در سال 1380 مطرح كرد، بنا به پيچيدگي اين مسأله، هنوز ازدواج كودكان به عنوان يك مشكل فراگير به حيات خود ادامه مي دهد(يونيسف،1380).
اعلامية بانك جهاني اختلاف سني بين زوجين را وجه مشترك بين موارد كودك همسري خواند.
اين تفاوت سني اثر گذاري دختر بر روي شوهرش را از وي سلب كرده و ساختار قدرت در خانه را شكل مي دهد كه منجر به خشونت خانگي مي گردد(بانک جهانی، 1393).
گزارش يونيسف نيز گفتمان خشونت خانگي را تاييد كرده و مطرح مي كند كه شرايط نابسامان خانگي باعث مي شود دختران از همسرانشان فرار كنند. عملي كه به شدت مذموم بوده و در آسياي جنوبي، به خصوص در كشورهاي مسلمان نشين از جمله گناهان بزرگ به حساب مي آيد.
شماري از اين دختران كه سعي مي كنند از اين وصلت هاي ناخواسته و اجباري فرار كنند، در معرض خشونت هاي آبرومحورانه قرار مي گيرند زيرا به باور مردم از آبرو و عزّت خانواده عدول كرده اند.
خانواده ها درون فرهنگ هاي خاص خود چنين رفتارهاي قبيحي را با بد رفتاري با دختران و در نهايت امر، با قتل ناموسي پاسخ مي دهند(يونيسف،1380). قتل هاي ناموسي در بنگلادش، مصر، اردن، لبنان، پاكستان، تركيه و ساير نواحي اتفاق مي افتد(يونيسف،1379).
صندوق جمعیت سارمان ملل نیز در سال 1392 در گزارشی تحت عنوان ” خیلی زود ازدواج کردن؛ پایان ازدواج کودکان” در خصوص کودکهمسری نتابج مشابهی را به دست داد(صندوق جمعیت سازمان ملل، 1391).
اين گزارش به تركيبي از علل و اثرات ازدواج زود هنگام كودكان بر مردم نواحي مختلف توجه دارد و اين تفاوت ها را بازنمايي كرده و ناهمخواني هاي وضعيت اقتصادي مناطق جغرافيايي مختلف را به تصوير مي كشد.
پيشينة تحقيق در خصوص ازدواج زود هنگام كودكان، بيشتر رواج اين پديده را در جوامع مسلمان و آسياي جنوبي مورد هدف قرار داده است، اما واقعيت غير قابل انكار اين است كه رسوم ازدواج هاي ناعادلانه، خشونت خانگي و ساير اشكال خشونت بر مبناي جنسيت در بسياري از جوامع به فراواني ديده مي شوند.
اين خشونت ممكن است به لحاظ مقياس و درجه متغير باشد اما نوع و ماهيت آن در همه جوامع يكسان است. در جوام ع صنعتي، اين خشونت خود را در موسيقي، استهزاي زنان، آزار و اذيت جنسي و فشارهاي اجتماعي نشان مي دهد .
در كشورهاي در حال توسعه رسوم خشني مانند ناقص سازي اندام جنسي زنان و ازدواج زود هنگام كودكان به شكلي قوي تحت عنوان رسم و فرهنگ اعمال و براي توجيه اعمال نفرت انگيز و غير انساني بكار گرفته مي شوند.
سنت، دشمن ديرينة منزلت و امنيت زنان است و سعي در نگهداشت تسلط مردان و انقياد زنان دارد. خشونت عليه زنان يك مسألة جهاني است كه در تمامي مناطق، كشورها، جوامع و فرهنگ ها با درجات مختلف وجود دارد و بر تمامي زنان فارغ از قوميت، نژاد، طبقه و درآمد اثر مي گذارد(احمدی،1395).
تحقيقات متعددي بر اين مهم صحه گذاشته اند همانطور كه ماير(1374) مطرح مي كند
هنجارهاي بين المللي مصوب در اعلاميه سازمان ملل بر حقوق بشر، معارض بسياري از رسوم تبعيض آميزي است كه براي مدت هاي مديدي در سيستم قضايي، از جمله در غرب، تثبيت شده اند.
به اعتقاد كاملاسارو، خشونت هاي بر مبناي جنسيت بخشي از مسائل جهاني اند كه با روابط سنتي سلسله مراتبي قدرت بين مردان-زنان و والدين -فرزندان مرتبط است و در بسياري از جوامعي كه اين روابط وجود دارند مي تواند اتفاق بيفتد(خانوم، 1387).
كاملاساروپ، ژورناليست نپالي، از اثرات آسيب زاي تجربيات يك دختر نوجوان در ازدواج زود هنگام بحث ميكند.
به اعتقاد وي، كم سوادي، بارداري زودرس، مشكلات سلامتي، روابط جنسي اجباري، عدم پذيرش آزادي و توسعة فردي، طلاق زود هنگام و مطرود سازي بيشتر دامن گير دختران مي شود
زيرا آنها هنوز كودك، آسيب پذير و سلطه پذير هستند(ساروپ، 1386). ازدواج در سنین بالاتر نه تنها براي خود همسران، بلكه براي نسل بعدي هم سودمند است زيرا به نحوي تضمين آينده اي مساعدتر و سالم تر براي خانواده است.
ديرتر ازدواج كردن به فرد آزادي بيشتري داده و امكان اعلام رضايت دختر براي ازدواج (كه او را از تمامي تبعات منفي كودك همسري حفظ مي كند)را فراهم مي آورد.
گزارش يونيسف، ازدواج در سنين بالاتر را با سطح بالاتر تحصيلات، توانمندي، خوداتكايي و ورود به عرصة نيروي كار رسمي مرتبط اعلام كرد(يونيسف،1390). بانك جهاني نيز مطرح كرد كه ديرتر ازدواج كردن و برخورداري از تمامي اين مزايا به رفاه بيشتر و مبارزه با فقر در تمامي جوامع منجر مي گردد (بانك جهاني، 1395).
درصد قابل توجهي از كودكان و نوجوانان در ايران زير سن 18 سالگي ازدواج مي كنند. در خصوص پديدة كودك همسري در ايران اطلاعات اندكي در دست است.
از آنجا كه بسياري از موارد ازدواج كودكان ثبت نمي شوند، تعيين كميت رواج اين پديده در ايران دشوار است. آنچه اوضاع را وخيم تر مي كند اين است كه در مناطق روستايي گاهاً تولد نيز ثبت نمي شود و اين امر تعيين سن دقيق فرد در زمان ازدواجش را غير ممكن مي سازد.
با اين حال شكي نيست كه رسم كودك همسري در ايران در سراسر 31 استان آن رواج دارد. مهم است به خاطر داشته باشيم كه ازدواج زود هنگام كودكان يك پديدة صرفاً زنانه نيست بلكه ازدواج پسرانِ بسيار جوان در جوامعي كه ازدواج زود هنگام به لحاظ اجتماعي مقبول و معمول است را نيز شامل مي شود.
آمارهاي رسمي و دولتي(سالنامه آماري ثبت احوال ، 1393) نشان از آن دارد كه بيش از 7/7 درصد از دختران در تهران و 40 درصد در سيستان وبلوچستان قبل از سن 18 سالگي ازدواج كرده اند.
نرخ ازدواج نوجوانان در مناطق شهري و روستايي به ترتيب 7/13 درصد و6/19 درصد بوده است(مطلبی و همکاران، 1392). طبق آخرین سرشماری در ایران، بالاترین سرشماری در ایران در سال 1394 بالاترین شمار ازدواج ثبت شده، مربوط به زنان 15 الی 19 سال بوده است.
همچنین آخرین همچنين آخرين داده هاي موجود در مورد فراواني ازدواج در سال 1394، نشان داد كه مجموع ازدواج دختران و پسران زير 18 سال 287.077 مورد بوده است(254490 دختر 32587 پسر).
با این حال هیچ با اين حال هيچ شمار دقيقي براي اين پديده در دسترس نيست، زيرا در بسياري از مناطق مراسم از دواج در درون خانواده صورت گرفته و رسماً به ثبت نمي رسد.
حداقل 48.580 دختر 10 الي 14 ساله در سال 1390 ازدواج كرده اند كه از ميان آنها 48.567 نفر تا قبل از رسيدن به 15 سالگي حداقل يك بار بچه دار شده بودند. حدود 40635 مورد ازدواج دختران زير 15 سال نيز بين اسفند ماه سال 1390 تا اسفند 1391 ثبت شد كه در بيش از 8000 موردآن زوج بيشتر از 10 سال از زوجة خردسال بزرگتر بود،
علاوه بر اين، در سال 1391 ، حداقل 1.537 مورد ازدواج دختران زير 10 سال ثبت شده است كه در مقابل آمار ازدواج همين گروه سني در سال قبل (716 مورد) افزايش قابل توجه و چشمگيري است.
تعداد طلا قهاي ثبت شده براي دختران زير 15 سال، به طور مداوم از سال 1391 به بعد افزايش پيدا كرده است. پاسخ دولت به مشكل جاري اين بوده كه قانون ازدواج اجباري را منع كرده است.
در حاليكه مشكلات رواني و جسمي بي شماري در ازدواج كودكان دختران خردسال را قرباني خويش مي كند، زندگي پسران جوان نيز به همين سان در معرض خطر است.
گرچه تجربة چنين مشكلاتي براي پسران داراي گستردگي و ميزان كمتري ست، چون ازدواج زود هنگام براي آنها جنبة استثمارگرانه يا آسيب جسمي كمتري نسبت به دختران دارد، در نهايت امر اين پديده براي هر دو جنس غير قابل قبول مي باشد .
پسران پس از ازدواج در سنين پايين، شانس تحصيلات بالاتر را از دست مي دهند كه نه تنها آنها را از يادگيري مباحث و دروس آكادميك محروم مي كند، بلكه جايي كه در آن مي توانستند اهميت احترام به حقوق دختران را بياموزند را نيز از ايشان مي گيرد.
برخي مجبور به ترك تحصيل مي شوند تا بتوانند مخارج عروسي، حمايت از والدين ،تامين همسر و فرزندانشان را برآورده كنند. بسياري از آنها به خاطر انتظارات خانواده و فشارهاي اقتصادي مجبور به ازدواج در كودكي مي شوند.
علاوه بر اينها، انكار دوران كودكي و نوجواني، جهش به دوران بزرگسالي در سن كم، اجبار به كار جهت برآورده ساختن نيازهاي اقتصادي خانواده، از جملة مهمترين موانع بر سر راه پسران هستند.
آنها به جاي پشت سر گذاشتن مراحل نرمال كودكي، به يكباره زير بار مسئوليت هاي خانگي، پدري و روابط جنسي قرار مي گيرند . داده ها در خصوص شمار پسران متأثر از ازدواج كودكان اندك است و اين امر كار ما را در ترسيم نتيجه گيري هاي معتبر و وضعيت كودك همسري دشوار مي كند .
با اينحال اطلاعات در دسترس تاييدگر اين واقعيتند كه احتمال كمتري مي رود پسران يك ناحيه نسبت به دختران همان ناحيه زير سن 18 سالگي ازدواج كنند در سال 1393، مجموع 32.587 پسر ازدواج كردند و 1.372 مورد در زير سن 18 سالگي طلاق گرفتند.
شمار كودك مادران در مقايسه با كودك پدران 506 بار افزايش يافته است، كه نشان مي دهد دختران در فاصلة سني 10 الي 18 سال (يعني 85 درصد از جمعيت) به ازدواج مردان هجده ساله يا بزرگتر در آمده اند .
تنها 15 درصد از آنها با مردي هم سن و سال خود ازدواج كرده اند . مسألة طلاق نيز يكي ديگر از مسائل ملازم كودك همسري ست. نرخ طلاق در ايران در اين گروه سني ( 10 الي 18 سال )به طرز قابل توجهي بالاست .
طبق آخرين داده هاي جمعيت شناختي 21.149 دختر و پسر زير 18 سال در سال 1393طلاق گرفته اند(احمدی، 1395).
بسياري از حوزه هاي قضايي، يك حداقل سني را براي ازدواج تعيين مي كنند، به اين معنا كه فرد بايست به سن خاصي (معمولاً 18 سال) رسيده تا قانوناً اجازة ازدواج به وي داده شود.
سني كه در آن فرد به لحاظ قانوني ميتواند ازدواج كند، با سن رضايت[9] فرق دارد. در دستگاه هاي قضايياي كه سن قابليت ازدواج از سن رضايت به ازدواج پايين تر است،
قوانين معمولاً در مواردي كه يكي از زوجين زير سن رضايت قرار دارد، آن را ناديده مي گيرد و قانون سن ازدواج به قانون سن رضايت ارجحيت مي يابد. ساير سيستم هاي قضايي ديگر هم اشكال رابطة جنسي خارج از ازدواج را صرف نظر از سن رد و منع مي نمايند[10]
در مواقع بحران هاي انساني مانند فجايع طبيعي يا جنگ ها، شمار ازدواج كودكان افزايش مي يابد.
ازدواج زود هنگام ضرورتاً يك استراتژي بقاي اقتصادي است كه به معناي اسير كردن و تامين خوراك، پوشاك و تحصيلات يك نفر كمتر است. خانواده هايي كه در وضعيت مشقت باري هستند، ازدواج كودكان را تنها مكانيسم مقابله با فقر ،كشمكش و خشونت مي دانند.
اين نكته شايان ذكر است كه ازدواج كودكان به فراواني در 8 كشور كه داراي عدم ثبات وضعيت هستند يافت می شود.
این واقعيت، ارتباط و پيوستگي دروني ازدواج زود هنگام كودكان با فقر، كشمكش و خشونت را نشان مي دهد[11](لمون،1393). همانطور که فراز و نشيب هاي اجتماعي مانند خشونت منطقه اي، جنگ و تخاصم، ازدواج كودكان را به سطح ديگري مي كشاند، سن كودك بي ربط و بي معنا مي شود.
گرچه سن دقيق ازدواج از كشوري به كشور ديگر متغير است، اما در غرب عمدتاً اين سن است كه مانع و محدود كنندة برقراري روابط جنسي است و حداقل قانوني سني براي رضايت به رابطة جنسي به حساب مي آيد.
بعد از رسيدن به اين حداقل سن قانوني، روابط جنسي مجاز تلقي مي شوند. برخلاف جوامع غربي كه در آن سن نقش بازدارنده از روابط جنسي را ايفا مي كند، در جوامع اسلامي و عربي، در حالتي كه افراد به وصلت يكديگر در آمده باشند چنين محدوديتي وجود ندارد.
در نتيجه آميزش جنسي به لحاظ قانوني و فرهنگي در جوامع اسلامي پذيرفته شده، اما در جوامع غربي غير قانوني و غير اخلاقي تعريف شده است(الحکم و مک لالین، 1395).
در ایران قبل از انقلاب بر اساس ماده 23 قانون حمايت خانواده (سال 1353) ازدواج زنان قبل از رسيدن به سن 18 سال تمام و ازدواج مردان قبل از اتمام 20 سالگي شان ممنوع بود.
تغيير اين سن بعد از انقلاب در ايران رخ داد. تغييرات اولية آن در دولت موقت شكل گرفت و اين ماده با ماده 1041 قانون مدني تعويض شد. بر اساس ماد ة 1041 از قانون مدني ايران سن ازدواج براي دختران 13 و براي پسران 15 سالگي اعلام شد.
با اين حال همين قانون به دختر اجازه مي دهد كه ازدواج در زير سن 13 سالگي و پسران در زير سن 15 سالگي به شرط رضايت والد يا اجازة دادگاه صورت پذيرد. علاوه بر اين اگر قيم كودك(پدر بزرگ يا مادر بزرگ) چنين درخواستي را داشته باشد و دادگاه به اين نتيجه برسد كه او به قدر كافي بالغ شده است كه بتواند ازدواج كند، كودك مي تواند حتي در سنين پايين تر نيز ازدواج كند.
بر اساس مادة اصلاحي 1041 در سال هاي 1360 و 1369، پيوند زناشويي قبل از رسيدن به بزرگسالي ممنوع است.
ماد ة 1041 قانون مدني در سال 1313 اعلام مي كرد كه در ايران بر اساس قانون اساسي و مشروعيت قانوني، هيچ ازدواجي بين دختر زير 15 سال و پسر زير 18 سال نمي تواند شكل گيرد، مگر اينكه شرايط خاصي در نظر گرفته شود كه در آن اعتبار ازدواج توسط يك دادخواه عمومي اعلام شود.
اين استثنا براي مواردي كه دختر زير سن 15 سال و پسر زير سن 18 سال بود. وجود نداشت.
به اين معنا كه آنها نمي توانستند به هيچ وجهي ازدواج كنند.
قانون جديدي در سال 1361 وضع شد كه به موجب آن سن اولية ازدواج يا سن بلوغ براي دختران 9 سال و براي پسران 15 سال در نظر گرفته شد كه بر اين اساس هرگونه اقدام به ازدواج در زير اين سن هاي اوليه غير قانوني بود.
نهايي ترين تغيير در قانون مدني در سال 1381 تصويب شد كه بر مبناي آن مشروعيت ازدواج بين دختران و پسران زير سن تعريف شده بلوغ (13 و 15) با رضايت يك قاضي صالح به عنوان يك شرط تأييد شد[12](احمدی، 1395)
از عوامل دیگر مهم و تاثیر گذار بر کودکهمسری دین است. بسياري از اديان در تعيين سن ازدواج دخيل هستند. دين با قدرت مسلطش به كنترل هنجارها و شكل دادن به فرهنگ يك عامل اثر گذار و چشمگير براي مردمي است كه آن را سرلوحة تصميمات اساسي شان قرار مي دهند.
در برخي جوامع، نياز هاي بنيادين مردم و راه هاي رسيدن به اين نيازها از طريق قوانين و آموزه هاي ديني تعيين شده است این اصول و آموزه هاي ديني اغلب حقوق فردي و استقلال شخص را ناديده مي گيرند.
قدرت دين به نحوي در نقش والديني افراد نفوذ كرده كه به مالكيت فرزندان توسط والدينشان منجر شده است.
تحت قانون اساسي ايران كه بر مبناي قضاوت اماميه است، سنين بين كودكي و بزرگسالي، نوجواني خوانده مي شود(عبادی، 1369) قضّات نخستينِ اماميه بر اين باورند كه ازدواج براي يك دختر الزامي است و نمی توان قبل از بلوغ آن را شکل داد با اينحال برخي از قضّات دوره هاي بعد معتقدند
اگر علايق و ميل دختر نابالغ چشم پوشي شود، اين زناشويي باطل است با اينحال دول اندكي از جمله عربستان سعودي، يمن و ايران هنوز از قوانين شريعت پيروي مي كنند كه بر مبناي آن، به محض اينكه كسي به سن بلوغ مي رسد، بالغ و عاقل به حساب مي آيد(احمدی، 1395).
در جمع بندی ادبیات تحقیقات به طور مختصر می توان بیان کرد تحقیقات متعدد بین المللی نشان داده است که ازدواج زیر سن قانونی در کشورهای مختلف دنیا وجود دارد و تابع نظام فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی آن جوامع می باشد.
با وجود این این نوع ازدواج ها در کشورهای آفریقایی و جنوب غرب آسیا بیشتر متداول است. برخی باورهای مذهبی که ازدواج کودکان را مجاز می شمارد زمانی که تبدیل به قوانین رسمی کشوری بشوند این امر را تجدید می کند.
در جنگ ها و نزاع ها در سطوح قومی و قبیله ای تا ملی و بین المللی ازدواج راهی برای برون رفت از وضعیت موجود به ذهن متبادر می شود و تنها چیزی که نادیده گرفته می شود سن قانونی و بلوغ ذهنی کودکان می باشد.
تحصیلات پایین و ترک تحصیل از عواملی است که خود نه تنها عامل ازدواج کودکان است بلکه موجد ترک تحصیل در میان کودک همسران می شود. خانواده های متلاشی و نامنسجم از عوامل دیگری هستند که منجر به ازدواج زودهنگام کودکان می شود.
مسایل اقتصادی و فقر همیشه از مهم ترین فاکتورهایی بوده است که از ازدواج به عنوان یک مبادله اقتصادی یاد کرده است. فقر باعث می شود برخی خانواده دختران خود را در سن کم به ازدواج افرادی غالبا مسن در بیاورند.
بر این مبنا می توان گفت کودکهمسری متاثر از هنجارهای فرهنگی، شرایط اجتماعی و عوامل اقتصادی می باشد.
روش تحقیق
روش شناختی به کار گرفته شده در این تحقیق یک روش کیفی در مقیاس کلان بود. جامعه آماری، حجم نمونه، روش نمونه گیری، تعداد مصاحبههای تعیین شده برای هر بخش و ناحیه، حتی زمان اختصاص داده شده به هر استان خاص بازتابی از رواج ازدواج زودهنگام کودکان در آن منطقه بوده است.
پرسشنامه بکار گرفته شده در هر منطقه یک نسخه محلی شده و بومی شده از پرسشنامه های پیمایش جمعیتی و سلامت[13] بود، اما بیشتر بخش های آن محقق ساخته بود.
استان ها با تحلیل داده های جمعیت شناسی موجود در خصوص آمارهای ازدواج در یک دهه اخیر انتخاب شدند. فهرست بکار گرفته شده در این مطالعه با انتخاب استان هایی صورت گرفته که بالاترین آمار کودکهمسری را داشته اند و در طول این ده سال بیشتر از بقیه استانها تکرار شده اند.
بر ان مبنا هفت استان انتخاب شدند:1) خراسانرضوی، 2)آذربایجانشرقی، 3)خوزستان، 4)سیستانوبلوچستان، 5)آذربایجان غربی، 6) هرمزگان و 7)اصفهان.
وسعت نواحی تحت پوشش این مطالعه و ملاحظات مالی و زمانی، بکارگیری نمونه گیری خوشه ای را در کارکردی ساخت. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند شهر واقع در شمال، جنوب، شرق و غرب هر استان برای پوشش اولین خوشه انتخا شدند. مطابقا چندین روستا از هر شهر جهت قرار گرفتن در خوشه دوم انتخاب شدند.
گويه هاي ساختار يافته در پرسشنامه با موضوعات زير آورده شدند: پيش زمينة پاسخگو، ازدواج، تصميم گيري هاي ازدواج، باروري زنان ، باروري مردان، نگرش هاي جنسيتي، مواجهه با پيام هاي پيش گيرانة ازدواج كودكان، خشونت جنسي زنان، خشونت خانگي مردان.
پرسشنامه بر ميزان رواج و علل ازدواج كودكان در مناطق مورد مطالعه تمركز داشت . پرسشنامة مذكور، تنها در مصاحبه با افراد محلي مورد استفاده قرار گرفت. مطالعه همچنين شامل مصاحبه با مسئولين، شخصيت هاي حكومتي، ديني و رهبران محلي هم بود
یافته های تحقیق
در این بخش بر نتایج پیمایش بصورت استانی بررسی می شود و ترتیب استانها بر اساس بیشترین فراوانی ازدواج زودهنگام کودکان در ایران در آنها می باشد.
1- استان خراسان رضویی
خراسان رضوی و مرکز آن مشهد مقدس پایتخت معنوی ایران از جمله استان های مهم مذهبی در ایران می باشد. این استان ترکیبی از اکثریت شیعه و اقلیت سنی مذهب دارد و افراد مذهبی از ازدواج کودکان حمایت می کنند.
بر این مبنا نقش باورهای اعتقادی و مذهبی در ازدواج کودکان نقش مهمی ایفا می کند. در این استان کودکهمسری نشئت گرفته از نگاه مرد سالارانه می باشد. عواملی چون مالکیت آب و زمین به منزله عوامل مهمی است که برای دسترسی به آنها ازدواج کودکان صورت می گیرد.
ازدواج ها بیشتر جنبه خانوادگی و طایفه ای دارد و بر مبنای آن پیوند های خانوادگی و قبیله استحکام می یابد. مهریه در صورتی که ازدواج ها از نوع خانوادگی باشد کمتر از غیر از آن است اما عامل مهمی در سن ازدواج می باشد. هر چقدر سن دختران کمتر باشد میزان مهریه بیشتر می باشد.
بررسی نسبت ازدواج زودهنگام كودكان در دهة اخير در استان حاكي از اين است كه سهم ازدواج كودكان در مجموع ازدواج هاي هر ساله، همواره بيش از 35 درصد را نشان مي دهد. ازدواج کودکان در این منطقه در دهه اخیر رو به کاهش است اما میزان طلاق کودکان رو به افزایش است. همچنین میانگین ازدواج و طلاق کودکان دختر بیشتر از پسران است.
تحليل دقيق هر دوي نمودار هاي فوق نشانگر اين است كه ازدواج زود هنگام كودكان تأثير ژرف تري بر روي دختران دارد تا پسران.
از مهم ترین عوامل موثر در این منطقه در ازدواج کودکان نگاه مرد سالارانه و انقیاد زنان از سوی مردان جهت كنترل اميال جنسي آنها است
همچنین فقر، كمبود تحصيلات، اعمال فرهنگي و ناامني، وجود كودك همسري را تشديد و تقويت مي نمايد زيرا دختران به اندازة پسران ارزشمند محسوب نشده و به عنوان باري بر دوش خانواده شان ديده مي شوند.
شمار زيادي از ازدواج ها در سنين خردسالي به طلاق در سن خردسالي كشيده شده اند.
دختراني كه جوان ازدواج مي كنند بيشتر محتمل به طلاق در سنين پايين مي باشند.
كودك عروسان همواره فاقد قدرت و وابسته به شوهرانشان هستند. سالانه نرخ هاي طلاق رو به افزايش نهاده اند و اين امر دختران را با مشكلات بيشتر اجتماعي مواجه كرده است؛ مشكلاتي كه به عنوان يك كودك بيوه يا كودك مطلقه قادر به دست و پنجه نرم كردن با آن نيستند.
مسئوليت هايي كه دختر بچه در تبديل شدن به همسر، سپس مادر و سپس بيوه به دوش مي كشد فاجعه بار است. اين دختران در صورتي كه شوهرانشان تركشان كند، بميرد يا طلاقشان دهد، نسبت به فقر پايدار آسيب پذيرترند.
با اين وصف كه دختران در ازدواج زود هنگام به طرز قا بل توجهي از شوهرانشان كوچكترند، زودتر هم بيوه شده و با چالش هاي اقتصادي و اجتماعي به مدت مديدي از زندگي شان رو به رو خواهند شد.
علاوه بر اين چون ازدواج كودكان يك قرارداد اتحاد درون خانواده اي محسوب مي شود، شكستن آن –يعني طلاق- مي تواند عواقب جدي اي براي خانواده ها و براي دختر داشته باشد. حتي دختراني كه امكان طلاق گرفتن از شوهر سوءاستفاده گر يا بدرفتار خود را دارند نيز در خطرند زيرا قدرت كسب درآمد، تحصيلات و حمايت مالي اندكي دارند.
نتایج پیمایش در استان خراسان رضوی حاکی از این است که اكثريت پاسخگويان در فاصلة سني 25 الي 30 ساله بودند. در اين بازة سني 82 درصد را زنان و 18 درصد را مر دان تشكيل مي دادند كه با شيوة نمونه گيري تصادفي انتخاب شده بودند .
2/52 درصد از ايشان هم اكنون ازدواج كرده و 5/42 درصد مجرد و 5 درصد از آن ها مطلقه بودند.
پاسخگويان دامنه متنوعي از ملّيت ها را تشكيل مي دادند؛ يعني فارس( 55 درصد)، ترك ( 35 درصد)، كرد(5درصد) و(5 درصد) افغان بودند. در خراسان رضوی ترک تحصیل از مهم ترین عواملی است که بر روی ازدواج کودکان موثر است.
نتايج منفي ملازمِ ازدواج كودكان و ترك تحصيل از مدرسه تأثير تخريبيِ دومينواي نه تنها براي خود كودك عروس بلكه بر فرزندانش و در كل، بر تمامي جامعه در بر دارد.
رواج كودك همسري با نرخ هاي بالاي رشد جمعيت، يتيم شدگي بيشتر، و شيوع بيشتر بيماري ها ارتباط مستقيم دارد(فیلد و امبروس، 1387). در این مناطق والدین بویژه پدر خانواده برای ازدواج کودک تصمیم می گیرد و کودک دخالتی در تصمیم گیری ندارد.
در استان خراسان رضوی 4/52 درصد از تصميم هاي ازدواج توسط والدين يا ساير اعضاي خانواده به غير از خود فرد گرفته شده بود. در زماني كه مراسم ازدواج ترتيب داده شده بود 9/42 درصد از افراد تمايل به ازدواج نداشتند.
نتایج نشان داده است كه 27 درصد از قربانيان ازدواج زودهنگام هنوز در حال تحصيل هستند و ازدواج دليل عمده ترك مدرسه براي 45 درصد از افراد بود تا بتوانند كارهاي خانه داري و وظايف بچه داري را به انجام برسانند.
اكثريت پاسخگويان تنها تحصيلات ابتدايي داشتند و تنها 10 درصد از آنها اين شانس را يافته بودند كه تحصيلاتشان را تا كلاس دوازدهم (پايان دبيرستان ) ادامه دهند. در 1/57 درصد از موارد زن قبل از ازدواج به مدرسه مي رفته است، و در 1/74 درصد موارد به وي قول ادامة تحصيل پس از ازدواج داده شده بود اما اين امر در واقعيت تحقق پيدا نكرد.
درنتيجة ازدواج كودكان سلامت جنسي و باروري دختران خردسال بيش از چیزی تحت تاثیر قرار می گرفت.
جسم دختر بچه ها از لحاظ فیزکی شرایط مناسبی برای زایمان ندارد و دختر به قدر کافی بالغ نبوده و در نتیجه هم سلامت مادر و هم سلامت فرزند به خطر می افتد.
97 درصد از نمونه مورد مطالعه در استان خراسان رضوی یکبار زایمان را تجربه کرده اند. دختراني كه قبل از 15 سالگي زايمان كرده بودند تا حدود 88 درصد ريسك دچار شدن به زخم پارگي زايمان را داشتند كه آنها را در مقابل عفونت ها آسيب پذير مي كرد.
درد و عفونتي كه در تمام طولي زندگي همراه آنها خواهد بود. دانش در خصوص زخم پارگي زايمان در ميان زنان پايين بود.
حتي وقتي با استفاده از اصطلاحات محلّي، توضيحات بيشتري در اختيار آنها قرار گرفت اكثريت زنان حتي كساني كه بيش از 15 بخيه را در حين زايمان داشتند، نمي دانستند كه در واقعيت زخم پارگي زايمان را تجربه كرده اند.
به طوركلي نتایج نشان داد 60 درصد پاسخگويان عقيده داشتند كه ازدواج زودهنگام كودكان بايد متوقف شود و 5/32درصد عقيده داشتند كه اين امر بستگي به ويژگي بدني و عقيده شخص دارد.
هيچكدام از پاسخگويان اط لاعي از سن قانوني ازدواج نداشتند . زمان پاسخگويي به اين سؤالات آنها مي پنداشتند سن قانوني ازدواج 18 سال به بالا است.
اكثريت افراد معتقدند سن 15 سالگي براي ازدواج دختران و 20 سالگي براي ازدواج پسران زود است و بر اين باور بودند سن ایده آل براي ازدواج فرزندانشان 20 سالگي است.
6 درصد از زنان گزارش دادند كه برخلاف ميلشان مورد لمس يك مرد قرار گرفته اند و 9 درصد رابطه جنسی اجباري را تجربه كرده بودند.
2/21 درصد از زنان متأهل بيان كردند كه مجبور به رابطه جنسي با شوهرانشان بودند و تعداد كمي از آنها توانايي اين را داشتند كه با شوهرشان در مورد عدم علاقه به رابطه جنسي بحث و مذاكره كنند زيرا مي پنداشتند آميزش جنسي به طور اجتناب ناپذيري بخشي از وظايف زناشويي آنهاست.
رايج ترين واكنش اساسي به اين آميزش اجباري ناراحتي ( 9/42درصد)، نفرت ( 6/28 درصد) و خشم(6/28 درصد) بود.
2- استان آذربایجان شرقی
آذربایجان شرقی، با اکثریتی شیعه مذهب و ترک با تسلط زبان آذری از استان های مهم کشور می باشد. آذربايجان شرقي سومين رتبه را در ازدواج دختران 15 تا 19 سال و پنجمين رتبه در ازدواج پسران 15 الي 19 سال، اولين رتبه در ازدواج كلي دختران و پسران 10 الي 14 سال را داراست.
آنچه در مشاهدات ادراک می شود بحث کارکردی اقتصادی ازدواج کودکان به منظور بهبود زندگی و معیشتی خانواده بوده است. همچنین فشار اجتماعی و اینکه ازدواج یکی از عوامل پذیرش اجتماعی می باشد از عوامل موثر بر ازدواج کودکان در این استان بوده است.
اكثراً ازدواج ها توسط خانواده و در درون سيستم خويشاوندي ترتيب داده شده و تمايل خود كودك به هيچ عنوان در نظرگرفته نمي شود.
در دهه اخیر سهم کودکهمسری هیچ گاه کمتر از 30 درصد ازدواج کلی در تمام سنین نبوده است. در طول دهه گذشته ازدواج کودکان به لحاظ نرخ و فراوانی آمار بالایی را دارا بوده که در سال های اخیر روند نزولی داشته است.
همانطور که نمودار 4 نشان می دهد به موازات کاهش کودکهمسری، طلاق کودکان در حال افزایش است. سالانه شمار بیشتری از کودک عروسان و کودک دامادان ادامه زندگی مشترک را غیر عملی می دانند و در همان سنین پایین طلاق می گیرند.
حجم نمونه در استان آذربايجان شرقي به طور تصادفي به 6/64 درصد زن و 4/35 درصد مرد تقسيم شد. محدوده سني پاسخگويان عموماً 22 تا 28 سال بود. از مهم ترین دلایلی که در جمعیت نمونه مبنی بر علل ترک تحصیل دارای بیشترین فراوانی بود عامل ازدواج کردن بوده است.
یعنی تحصیلات پایین از مهم ترین عواملی است که با کودکهمسری در این منطقه ارتباط دارد. نقش های زنان محدود به کار خانگی و همسر داری و بچه داری بوده است.
روندي كه به طور عمومي در تمامي مناطق مورد بررسي ديده شد اين بود كه دختران داراي كمترين و پايين ترين سطح دانش در خصوص جسم خودشان بودند. 4/77 درصد از آن ها هيچ گونه اطلاعي از مشكلات سلامتي جنسي و بيماري هاي زنانه و راه رفع اين مشكلات نداشتند.
48 درصد از اين زنان هرگز مشكل “پارگي يا زخم زايمان ” را نشنيده بودند در حالي كه 4/19 درصد از آن ها در واقع آن را تجربه كرده بودند. اکثریت پاسخگویان در مورد برنامه های بهداشتی و آموزشی زایمان اطلاعات چندانی نداشتند و اطلاعات خود را از خانواده هایشان گرفته اند.
در میان جمعیت نمونه 8/18 ددرصد و 7/41 درصد از پاسخگویان به ترتیب در 18 و 15 سالگی نامزده شده بودند.
مقبوليت ازدواج زود هنگام كودكان تحت شعاع نگرش هاي جنسيتيِ شديداً محافظه كارانه اي قرار گرفته است؛ از يك طرف فعاليت هاي جنسي خارج از ازدواج را منع مي كند و از طرف ديگر زنان و دختران را به همراه خانواده هايشان مسئول هر گونه انحراف و تغيير در اين هنجار مي داند.
تحت چنين شرايطي يك دختر مجرد تهديد ي مداوم براي اعتبار و آبروي خانواده اش به حساب مي آيد، يا به اين خاطر كه در يك رابطه عاطفي قرار گرفته است و يا چنين به نظر مي رسد كه قبل از ازدواج در معرض خشونت و آزار جنسي قرار گيرد ك در هر دوي اين حالات به يك اندازه اعتبار و نيكنامي اش لطمه مي بيند.
والدين مجبور مي شوند كه دخترانشان را به محض رسيدن به سن بلوغ ازدواج دهند زيرا صرف وجود يك زن يا دختر به لحاظ جنسي فعال ولي مجرد خطري براي يك جامعه مرد سالارانه است كه بر تسلّط مطلق مرد و كنترل كامل بر ميل جنسي زنانه اصرار دارد.
پاسخگويان همواره اعلام مي داشتند كه دختري كه ديگر يك باكره نيست ارزش خود را در “بازار” ازدواج از دست داده است و قيمتش به سرعت سقوط مي كند. بررسي نگرش هاي جنسيتي در اين استان تمايل وافر به كنترل باكرگي زنان را نشان داد(بطور صد درصد).
شمار بسيار اندكي از افراد اعتقاد داشتند كه كتك زدن در صورتي كه زن مداخله و جرو بحث كند مقبول و معقول است، زيرا اين رفتار زن انحراف و تخطي از “حقوق” شوهرش قلمداد مي شود.
3- استان خوزستان
استان خوزستان سومين استان هدف در اين مطالعه بود. قوميت هاي مختلفي در اين بخش زندگي مي كنند، از عرب گرفته تا لر، بختياري و فارس . اكثريت پاسخگويان داراي مذهب شيعه بوده و به زبان فارسي، عربي يا لري صحبت مي كردند.
اقليم گرمسيري در اين ناحيه دليل بلوغ زودهنگام در بين دختران و پسران است؛ به اين معنا كه كودكان عليرغم سن بيولوژيكيشان ممكن است به عنوان بزرگسالي در نظر گرفته شوند كه براي ازدواج آماده است. در دل اين امر ازدواج كودكان ريشه در نابرابري جنسي و اين باور دارد كه زنان و دختران پايين تر و پست تر از پسران و مردانند.
جبرگرايي جغرافيايي عامل بسياري از رسوم و هنجارهاي اجتماعي مربوط به ازدواج كودكان است. به خاطر شرايط نامساعد آب و هوايي و دماي بالا در طول روز، فعاليت هايي هم چون كشاورزي و باغداري تقريبا غير ممكن است.
از اين رو ساعت كاري خانواده محدود به صبح زود و عصر مي باشد، يعني زمان هايي كه دماي هوا مقداري پايين تر مي آيد. اين به معناي نيا ز مبرمبه كارگران بيشتر كارهاي يدي در درون خانواده است كه نياز به كودك همسري و ازدواج كودك را تحريك و تشويق مي نمايد. انقیاد زنان از سوی مردان بسیار محسوس بود.
داده های تحقیق حاکی از آن هستند ازدواج زودهنگام كودكان در استان خوزستان، كاهش سالانة آهسته اي را نشان ميدهد. درصد كلي رواج ازدواج كودكان همواره 30 تا 40 درصد از مجموع ازدواج هاي استان را به خود اختصاص داده است.
ازدواج دختران زير 18 سال بسیار بالاتر از میزان ازدواج پسران در همین سن است. اما مانند سایر استان های دیگر، روند کودکهمسری در خوزستان نیز رو به کاهش است.
همانطور که نمودارها نشان می دهند برخلاف ازدواج زود هنگام که رو به کاهش است، هر ساله شمار بیشتری از کودکان در گوه های سنی زیر 18 سال طلاق می گیرند و کودک بیوه محسوب می شوند.
در اینجا نیز، دوباره این مسئله زنان را بیشتر از مردان قربانی می کند. دختران آسیب پذیر و مطلقه زیر 18 سال بیشتر از پسران خردسال مطلقه دیده می شوند.
حجم نمونه در استان خوزستان به طور تصادفي 8/87 درصد زنان و 2/12 درصد مردان را شامل می شد. محدودة سني آن ها به طور كلي 16 الی 25 سال بود(8/98 درصد).
1/95 درصد افراد متأهل و 9/4درصد مجرد بود. مجموع 98 درصد از ازدواج ها در جايي ثبت نشده بود. در بسياري از موارد، دختران به همسري مردان بسيار بزرگتر از خودشان درآمده بودند و هيچ اختياري از خود در خصوص انتخاب همسر نداشتند.
مشاهدات ما گواه بر اين است كه بيش از نيمي از زنان شوهراني حداقل 10 سال از خودشان بزرگتر داشتند. مهم ترین دلیل برای ترک تحصیل در این منطقه ازدواج کردن بود(9/43 درصد).
شواهد بر این مبنا ست که دخترانی که زود ازدواج می کنند تحصیلات رسمی شان را کنار گذاشته و باردار می شوند. کار اغلب پاسخگویان کارهای خانگی و فرزند آوری و بچه داری بود(3/68 درصد).
تحميل عزت خانواده بر شانه هاي يك دختر به تنهايي به معناي گرفتن شأن و احترام وي است و در واقع آبروي خانواده را تحت شعاع قرار مي دهد. باكرگي قبل از ازدواج براي 5/80 درصد از افراد از اهم موارد بود.
فرصت هاي شغلي و ارتباطش با نقش هاي جنسي و باروري نشان از آن دارد كه شمار معدودي از پاسخگويان باور داشتند كه فرصت هاي برابر بايست به هر دو جنس داده شود تا بتواند شغل مناسبي را بيابند .
78 درصد از پاسخگويان باور داشتند كه پسران حق دارند خود شريك زندگي شان را انتخاب نمايند، درحاليكه 5/76 درصد معتقد بودند كه دختران نيز بايد حق انتخاب داشته باشند. در خصوص قدرت تصميم گيري، تحليل جالب توجهي مطرح است.
بر اساس پاسخ هايي كه از مردمان خوزستان به دست آمد، 5/58 درصد از شوهران حق انحصاري تصميم گيري در خصوص مسائل بزرگ خانه و خانواده را داشتند و تنها 5/14درصد از زنان در بخشي از تصميمات خانه دخالت مي نمودند.
با اين حال، در تمامي تصميمات كوچك و محدود خانگي زنان نقش بيشتري نسبت به شوهرانشان داشتند كه به ترتيب 6/36 درصد و 7/31درصد به دست آمد.
دخترانِ متأهلِ جوان قدرت كمي در رابطه با شوهرانشان دارند، در نتيجه در مقابل سوءاستفاد ة جنسي بسيار آسيب پذيرند و در معرض ريسك بالاي تعرضات جنسي قرار دارند.
بسياري از اين دختران جوان به دام روابط جنسي اي مي افتند كه آن ها را از حقوق اوليه انساني شان باز مي دارد. دختراني كه قبل از سن 18 سالگي ازدواج كرده اند احتمال بيشتري مي رود كه اولين تجربه جنسي شان را اجبار آميز گزارش دهند .
همانطور كه يك دختر همسر مي شود خيلي زود مجبور به وارد شدن به برهة زندگي جنسي بزرگسالانه مي گردد.
در چنين رويكردي يك كودك عروس معمولاً دسترسي اندكي به تحصيلات دارد و از لحاظ جسمي، رواني و عاطفي از آمادگي هاي لازم برخوردار نيست، مجهز به دانش خاص در مورد بدن خود نبوده و قدرتي براي جستجوي حمايت هاي اجتماعي و خدمات بهداشتي و سلامتي(اگر موجود باشد) ندارد.
همچنین داده های بدست آمده حاکی از آن است بیشترین خشونت خانگي مردان در استان خوزستان شامل داد زدن بر سر زن ( 75 درصد) است و پايين ترين درصد مربوط به ترك خانه ( 25 درصد) مي باشد.
4- استان سیستان و بلوچستان
اين استان با اقليم بياباني و خشكش يكي از فقيرترين و محرومترين نواحي ايران است. سيستم اعتقادي غالب تسنن است اما گروهي اقليت از شيعيان مسلمان نيز در قسمت هاي شمالي استان زندگي مي كنند.
در مجموع آمار مربوط به ازدواج هاي انجام شده حاكي از اين است كه استان سيستان و بلوچستان در گروه سني 15 تا 19 سال در رتبه پنجم قرار دارد.
جنگ و درگيري در منطقه عامل اصلي شكل گيري تاريخ اين استان بوده است. اين استان به واسطه نبود سيستم تحصيلي مناسب و ديگر حمايت هاي اجتماعي و امكانات زيرساختي، مشابهات يكدست و يكنواختي را نشان مي دهد، به اين معني كه تفاوت فاحشي بين مناطق شهري و روستايي ديده نمي شود.
روش رايج زند گي در اين سيستم فئودالي و قبيله اي بر خويشاوندي تمركز دارد و اين جمعيت اين استان در يك سيستم قبيله اي و طايفه اي زندگي مي كنند كه در آن رضايت در خصوص ازدواج كودكان فقط تحت تأثير فرهنگ نيست.
ازينرو اين شيوة ازدواج زودهنگام كودكان اثر بزرگي نه تنها بر روي تحصيل دختران بلكه بر رفاه فيزيولوژيكي آنها نيز دارد.
كمبود آگاهي، فقر، تبعيض گستردة جنسي بر روي دختران از علل اساسي اي هستند كه والدين را وادار به ازدواج دادن دختران و پسرانشان قبل از سن 18 سالگي مي كند.
اگرچه نرخ مواليد در اين استان 64/5 درصد مي باشد، اما 12 درصد از مرگ و مير مادران در كل كشور را تشكيل مي دهد در این استان کودکهمسری به قدر رایج است که به شکل نوعی هنجار در آمده است.
از رسوم و عادت هایی که منجر به شیوع کودکهمسری در این استان می باشد رسم نافبری[14] بوده است که اکثریت پاسخگویان یا خود یا اطرافیانشان آن را تجربه کرده بودند.
داده ها نشان دهنده آن است که ازدواج زود هنگام کودکان در سیستان و بلوچستان در هر سال کمتر از 40 درصد نبوده است. نمودار افزایش کودکهمسری در ده سال گذشته با چرخشی روبه پایین در سال 1389 تا سال 1393 را نشان می دهد.
این افزایش تدریجی و کاهش ناگهانی برای هر دو جنس از سال 1390 به بعد صادق است.
نرخ طلاق در استان سيستان و بلوچستان در مقايسه با سا ير استان ها، فراواني و تكرار پايين تري را نشان داده است. زمينه هاي مذهبي و محروميت استان همراه با سبك زندگ ي قبيله اي منجر به سطح پايين رواج طلاق در اين منطقه شده است. اين نرخ در سال هاي اخير افزايش يافته است.
پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
از میان پاسخ گويان 3/67 درصد زن و 7/32 درصد مرد، بيشتر در رده سنی 26-32 قرار داشتند. تمامی پاسخ دهندگان ازدواج کرده بوددند و اکثیرت آنها بیان کرده اند که زمانی که نامزد کرده اند زیر 18 سال سن داشتند.
میزان مقبولیت ازدواج کودکان 71 درصد بوده است و بعد ازدواج ترتیب داده شده در رتبه بعدی قرار می گیرد.
مهم ترین عامل ترک تحصیل، ازدواج بوده است. 5/37 درصد پاسخ دهندگان مؤنث قبل از ازدواج مدرسه رفته بودند، و به 75 درصد آن ها قول داده شده بود كه پس از ازدواج تحصيلاتشان را ادامه دهند.
دانش زنان در باره مشکلات عمومی بهداشت و موضوعات مامایی و بیماری زنانه به طرز قابل ملاحظه ای پایین بود. داده های تحقیق نشان داده است که 3/27 درصد دچار زخم زایمان را تجربه کرده اند.
بطور كلي 51 درصد از پاسخ دهندگان اعتقاد داشتند كه كودك همسري بايد ريشه كن شود، در حالي كه 7/36 درصد آنها خواستار ادامه آن بودند . همة پاسخگويان(100 درصد آنها) از سن قانوني ازدواج بي اطلاع بودند.
5/26 درصد از افراد سن 15 سالگي را براي ازدواج دختران بسيار پايين مي دانستند، و برای پسران به گفته 8/26 درصد پاسخگویان اين سن بين 17 تا 20 بود.
بیشترین ترین فروانی خشونت علیه زنان در این منطقه شامل داد و فریاد زدن(3/81 درصد) و ترک خانه (6/68 درصد) بوده است. امه نگرش های جنسیتی در این استان شامل باکرگی دختر قبل از ازدواج و اینکه پسران حق دارند خودشان همسرشان را انتخاب کنند، می باشد.
5- استان آذربايجان غربي پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
برخلاف نام اين استان كه تسلّط آذري ها را مي نماياند، جمعيت اين ناحيه را اكثريت اكراد واقع در شهرهاي كرد زبان تشكيل مي دهد مردم در شهر هاي كرد اكثراً سني مذهب بوده در حالي كه در شهر هاي ترك نشين دين تشيع اكثريت دارد.
استان آذ ربايجان غربي هفتمين رتبه در ازدواج دختران در گروه سني 10 تا 14 سال و پنجمين رتبه در گروه سني 15 الي 19 سال را داراست.
در ازدواج زودهنگام پسران در اين استان، سومين و چهارمين رتبه در گروه سني 10 الي 14 سال و 15 الي 19 سال را دارد.
اين استان رتبه پنجم و چهارم را در ازدواج كل دختران و پسران در گروه هاي سني 10 الي 14 سال و 15 الي 19 سال را داراست.
هنجارهای این منطقه به دلیل بافت متفاوت فرهنگی و قومی متنوع بود. یکی از انواع ازدواج که در برخی از مناطف این استان به شکل نرم و ههنجار در آمده بود، ازدواج ربایشی بود.
فشار اجتماعي براي ازدواج زودهنگام عمده ترين دليلي بود كه نمي گذاشت والدين اجازه دهند كه فرزندان خردسالشان مجرد بمانند.
همانطور كه مداوماً ديده شد، ازدواج زودهنگام كودكان در بعضي اجتماعات ايران يك سنت پابرجا و با قدمت باقي مي ماند كه به وسيلة فقر، كمبود تحصيلات، فرصت هاي اقتصادي همچنين رسوم اجتماعي اي كه حقوق زنان و دختران را محدود مي كنند و استقلال تصميم گيري فردي شان را از آن ها مي گيرد تقويت ميشد.
ازدواج زودهنگام كودكان در درون ساختار مادون بودگي دختران در جامعه شكوفا شده است و در استان آذربايجان غربي، نگراني هاي اجتماعي و فشار هاي جامعة محلي عاملان محرك و تقويت گر كودك همسري بوده اند.
تحصیلات دختران اغلب به علت فقر و باور اینکه درس خواندن و مدرسه منجر به حضور زن می شود و عفت وی از بین می رود از سوی مردان برای دختران ممنوع شده است دختران از تحصیل باز می مانند.
جالب اينكه مادران جواني كه خودشان بازمانده اي از ازدواج زودهنگام كودكان بودند، اين ميراث را به دختران خودشان با اجازه ندادن وي به ادامه تحصيل و ساير انتخاب هاي زندگي اش منتقل مي كردند.
يك دليل عمدة رايج اين است كه زنان از روند تصميم گيري حذف شده اند، كه اين بر زندگي خودشان، سلامت جنسي و رفاهشان تأثير گذاشته است. آن ها در جامعه اي زندگي مي كنند كه جايگاه زن را در درون چهارچوب ديوارهاي يك خانه تعريف مي كند.
بسياري از اين زنان موافق ازدواج كودكان هستند، زيرا انتخاب ديگري براي آن ها وجود ندارد. كودك همسري تنها چيزي ست كه مي دانند.
نسبت نرخ ازدواج زودهنگام زير 18 سالگي به نسبت كل ازدواج هاي استان در يك مقياس ده ساله همواره مابين 30 الي 40 درصد بوده است.
نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن است که ازدواج زیر 18 سال در استان آذربایجان غربی، با تفاوت عمیقش میان دختران و پسران در بازره ده ساله رو به کاهش است شمار دخترانی که زیر 18 سال ازدواج می کنند به شدت بالاتر از شمار پسران است.
ولی بر اساس نمودر ذیل می توان بیان کرد روند ازدواج کودکان هر چند به کندی رو به کاهش و نزول است. از سوی دیگر افزایش طلاق در میان هر دو جنس بویژه در میان دختران رو به افزایش است.
روند افزایشی سیر طلاق به معی این است هر ساله شمار بیشتری از کودکان بیوه می شوند. خصوصا زمانی که دختری خردسال با مردی بسیار بزرگتر از خودش ازدواج کرده است این امر دیده می می شود.
داغ اجتماعی و لکه ننگی که طلاق برای فرد به همراه می آورد و موقعیتی که زنان در جامعه دارند، بسياري از دختران را وادار به تنها زندگي كردن و بزرگ كردن فرزندانشان بدون حمايتي مي كند.
پاسخگويان در این استان در محدودة سني 19 الي 25 سال قرار دارند كه در ميان آن ها 70 درصد زن و 30 درصد مرد بودند. 5/62 درصد از پاسخگويان مشغول به كار خانگي و فرزند داري بوده و 4/10 درصد از آن ها شغل آزاد داشتند.
هيچ كدام از پاسخگويان در زمان تحقيق در حال تحصيل نبودند و عمده ترين دليلشان براي ترك مدرسه، نبود مدارس در نزديكي روستا بود. در این استان دوری از مدرسه و نبود امکانات تحصیلی عامل ترک تحصیل بوده است.
عدم علاقه و ازدواج کردن در اولویت های دیگر قرار دارد. 8/61 درصد از زنان حداقل یک بار تجربه زایمان داشتند. مسایل آموزشی و بهداشتی از سوی خانواده و برخی کانال های ماهواره ای دریافت شده بود.
ميانگين سني اين مادران 17 سال بود. اکثریت ازدواج ها تدارک شده و بدون حضور شخص بوده است(2/79 درصد). براي زنان، ميانگين سني در زمان نامزدي 15 سالگي ( 1/27 درصد) ، 13 و 14 سالگي ( هر دو 5/12 درصد) بود.
اكثر آن ها به ازدواج مرداني درآمده بودند كه حداقل 10 سال از خودشان بزرگتر بود. 7/16 درصد افراد بر اين باور بودند كه 15 سالگي براي ازدواج دختران و 20 سالگي براي ازدواج پسران بسيار زود است و اكثر افراد اظهار داشتند كه سن ايده آل براي ازدواج فرزندانشان 20 سالگي ست( 25 درصد).
تجزيه و تحليل نگرش هاي جنسيتي با عطف به زنان و نقششان در تصميم گيري ها حاكي از وجود تفاوت هاي چشمگيري بو . آسيب پذيري زنان ريشه در زمان نوجواني شان دارد.
موفقيت هاي اندك تحصيلي با تبعات بلند مدتش در زمينة امكان اشتغال با ازدواج زودهنگام ادغام مي شود. حفظ آبروي خانواده با ازدواج دادن زودهنگام دختران باكره در محوريت سنّت كودك همسري قرار دارد و يافته هاي ما نيز نشان داد كه در اين استان باكرگي در ازدواج از اهم موضوعات مورد توجه است.
مي توان اين نگرش را در شكل زير ديد كه 4/85 درصد از افراد به باكرگي پيش از ازدواج باور داشتند.
پاسخگويان موافقت بسيار اندكي با حق دختر در انتخاب شريك زندگي اش نشان دادند (تنها 7 درصد) در حاليكه 75 درصد ايشان اين حق را به پسران نسبت مي دادند. نقش هاي جنسي محول شده بديهي و آشكار مي نمود.
از آنجا كه ازدواج زودهنگام جايگاه زن را در خانه تعريف مي كند و قدرت تصميم گيري وي را محدود مي نمايد، زنان مسئول به دوش كشيدن بار كارهاي خانگي در نظر گرفته مي شوند.
3/81 درصد افراد بر اين باور بودند كه كارهاي خانگي و مراقبت از فرزندان تنها و تنها وظيفة زن مي باشد. بیشترین فروانی خشونت علیه زنان در این استان مربوط به بد رفتاری با زنان و داد و فریاد می باشد.
6- استان هرمزگان پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
قوميت هاي فارس، عرب و بلوچ جمعيت اين استان را شكل مي دهند. مجاورت اين استان با قطر، دبي، عمان و يمن اثري فرهنگي و اقتصادي در اين استان داشته است. بخش هاي جنوبي استان و جزاير آن عمدتاً مسلمانان سني مذهب، و بخش هاي شمالي آن را اهل تشيع تشكيل مي دهند.
استان هرمزگان رتبه سوم در ازدواج در گروه سني 10 الي 14 سال را داراست و يكي از محروم ترين استان هاي ايران با آمار بالاي مرگ و مير مادران مي باشد. يك اعتقاد رايج در استان هرمزگان مشابه ساير مناطق استوايي، اين است كه گرما و دما رشد و بلوغ افراد را تسريع مي كند.
دختران بر همين اساس سريع تر رشد مي كنند و جسماً به قدر كافي بالغ مي شوند كه در سنين پايين ازدواج كنند.
توجيه اسلامي ازدواج زودهنگام كودكان در این منطقه اين است كه فرد بايد هر چه زودتر تحت چنين شرايطي ازدواج كند.
تحلیل داده های گرد آوری شده نشان می دهد ازدواج كودكان هرگز كمتر از 30 درصد ازدواج هاي كل استان هرمزگان نبوده است.
براساس نمودارها و همخوان با داده های بدست آمده از دیگر استان ها، استان هرمزگان نیز دارای روند نزولی نرخ ازدواج زودهنگام کودکان می باشد. اما تفاوت های جنسی هنوز بالا است و بیشترین کودکهمسری در میان دختران است.
در مقابل درصد های طلاق در استان افزایش یافته است. دختران زیر 18 سال به زنان مطلقه تبدیل شده و این روند هر ساله رو به رشد نهاده است.
بر اساس داده های گردآوری شده پاسخگویان در محدودة سني بين 26 تا 29 سال قرار داشتند كه در اين ميان 4/82درصد آنان زن و 6/17درصد مرد بودند. به طور ميانگين سن افراد در زمان اولين نامزدي 18 سال (6/21درصد) و 19 سال (6/19 درصد) بود.
اكثريت زنان با مردان به مراتب بزرگتر از خودشان ازدواج كرده بودند (9/42درصد) و اكثر مردان (6/55درصد) با زناني ازدواج كرده بودند كه تقريباً در يك ردة سني با خودشان قرار داشتند .
2/22 درصد زنان قبل از ازدواج به مدرسه مي رفتند و به 44 درصد آن ها قول داده شده بود كه پس از ازدواج نيز بتوانند به تحصيلات خود ادامه دهند. نتایج نشان می دهد مهم ترین عامل ترک تحصیل در این استان ازدواج کردن بوده است.
81 درصد زنان حداق یک بار زایمام کرده بودند. در بيشتر موارد آموزش جنسي از طريق اعضاي بزرگ تر خانوده به افراد رسيده بود (1/45 درصد). اكثريت پاسخگويان (3/37 درصد) معتقد بودند كه هيچ فايده اي در ازدواج در سنين پايين وجود ندارد.
درحالي كه 6/19 درصد پاسخگويان اين امر را به عنوان يك عام ل تقويت كننده ارتباطات و پيوندهاي خانوادگي مي دانستند. بیشترین فروانی خشونت خانگی علیه زنان در این استان شاما آمیزش جنسی اجبار و ترک خانه بوده اسا(60 درصد).
تحلیل نگرش های جنسیتی در استان حاکی از آن است که بالغ بر 80 درصد پاسخگويان در استان هرمزگان باور داشتند كه باكرگي پيش از ازدواج براي دختران الزام آور است .
16 درصد اظهار داشتند كه كتك زدن زن نيز لازم و ضروري ست. پيمايش نشان داد که 6/70 درصد افراد حق انتخاب همسر را براي پسران قائل بودند، با اين حال از اين ايده كه دختران نيز بتوانند خود شريك زندگي و زمان ازدواجشان را انتخاب كنند حمايت كردند ( 7/62 درصد).
7- استان اصفهان پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
اكثريت مردم اصفهان باورهاي سنتي خود را حفظ كرده اند و اين پايبندي در بيشتر زمينه هاي اجتماعي استان ديده ميشود. بر مبنای داده های گردآوری شده نرخ کودکهمسری بصورت سالانه بین 20-40 درصد از ازدواج کل را در برمی گیرد.
یافته ها نماینگر رواج ازدواج زودهنگام کودکان در دهه ی اخیر می باشد. همانطور که ملاحظه می شود نرخ تفاوت بر مبنای جنسیت بدین معنی است که کودکهمسری در میان دختران بیشتر از پسران است. بررسی ها کاهش نرخ ازدواج کودکان را در بازه ده ساله نشان میدهد.
در مقابل نرخ طلاق نیز در چشم انداز دهه اخیر ترسیم شده است. بدیهی است که نرخ طلاق هر سال تغییر می کند اما نه در یک روند ثابت.
اکثریت پاسخگویان اصفهانی در محدوده سنی 25-26 سال بودند که 1/84 درصد آنان را زنان و 9/15 درصد را مردان تشکیل داده بودند که 7/97 درصد آنها متاهل بودند.
يافتهها نشان داد كه در زمان تحقيق تنها 3/2درصد پاسخگويان در حال تحصيل بودند و دليل ترك مدرسه در اكثر نمونه ها ازدواج زودهنگام بود.
اكثريت پاسخگويان مشغول به خانه داري و مراقبت از كودكان ( 5/54 درصد) و شغل آزاد ( 25 درصد) بودند. بيشتر پاسخگویان تحصيلات خود را تا دبستان ادامه داده و تنها 6/13 درصد آنها اين فرصت را پيدا كردند كه تا كلاس هشتم به مدرسه بروند.
4/51 درصد زناني حداقل يكبار زايمان داشتند. آموزش مسائل جنسي پاسخگویان بيشتر با صحبت كردن با افراد بزرگ تر در خوانواده مانند مادران يا خواهران (2/182 درصد) و مشاوران خانواده (7/47درصد) حاصل شده بود.
اکثریت پاسخگویان (4/36درصد) هيچ فايده اي در ازدواج زودهنگام پيدا نمي كردند و جالب اينكه هنوز 2/18درصد آن ها معتقد هستند كه اين امر ميتواند باعث تقويت و تحكيم روابط خانوادگي شود.
خشونت خانگي مردان در دنيا بسيار رايج است، استان اصفهان نيز از اين قاعده مستثني نميباشد.
بر اساس تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، رابطه جنسی اجباری با 72 درصد بیشترین فروانی خشونت خانگی مردان علیه زنان را در اصفهان به خود اختصاص داده است. در مورد نگرش جنسی اهم موضوعت به باکرگی زن قبل از ازدواج و انتخاب همسر توسط پسران بوده است.
بحث و نتیجه گیری
ازدواج زودهنگام كودكان يك پديدة جهاني و شناخته شده است كه در سال هاي اخير آگاهي و شناخت از اثرات مخرب آن توجه تعداد بسيار زيادي از محققان و رهبران دنيا را به خود جلب كرده است.
ضديت بين المللي و محكوميت ازدواج زودهنگام كودكان وضوح و جهت گيري روشن تري يافته است. بااين حال، آنچه در ميان بحث ها و مناظرات ازدواج كودكان ناگفته مانده، سكوت گوش خراش در مورد وقوع و رواج اين رسم در ايران است.
در جامعه ايران علي رغم اقدامات و خط مشيهاي بسياري كه در اين زمينه صورت گرفته، هنوز بسياري از آن ها ناشناخته و بسيار ي ديگر مسكوت مانده اند. دلایل متعددی برای کودکهمسری وجود دارد.
یافته های این تحقیق نشان می دهد که دليل بنيادي اينكه چرا ازدواج زودهنگام كودكان در جامعه سنتي ايران تداوم يافته جهان بيني مردسالارانه مي باشد. اين همان دليلي است كه كودك همسري را براي نسل ها در فرهنگ ايران باقي گذاشته است.
فقر از دیگر عوامل تاثیر گذار است. زماني كه فقر عامل تعيين كنندة گرفتن تصميمات خانوادگي ست ازدواج زودهنگام كودكان به عنوان راه حلي عملي جهت كاهش مايحتاج مالي خانواده قلمداد مي شود.
فقر از راه مي رسد و مي تواند مانند يك نيروي قدرتمند والدين كودك را وادار كند تا با ازدواج زودهنگام پناهي براي كودكان خود بيابند.
احساس كمبود امنيت محرك كودك همسري ست. ازدواج زودهنگام محافظ و پاسخي به احساس ناامني ناشي از جنگ و درگيري هاي داخلي مي شود. چنانچه در نتايج تحقيقات ديده شد، در مكانهايي كه درگيري هاي داخلي، جنگ يا كشمكشي وجود داشت ازدواج كودكان دروازه اي به زندگي امن تر براي كودك در نظر گرفته مي شد.
قشربندي اجتماعي خود به ازدواج كودكان شكل مي بخشد. قدرت نيروهاي اجتماعي كه به شدت در اعتقادات و رسوم قدمي جاي دارد تلاش مي كند تا بر قوانين رسميِ مشروع تسلط يابد، همان طور كه چنين قوانيني بيش ازپيش اعمال مي شوند.
زماني كه بين هنجارهاي اجتماعي و تفسيرهاي ديني تضاد وجود داشته باشد، اين دومي است كه خود را با اولي تطبيق مي دهد. در مورد ازدواج زودهنگام، ننگ اجتماعي از دست دادن آبرو در جامعه و ترس از مطرود شدن به خاطر تبعيت نكردن از هنجارهاي اجتماعي علل رواج كودك همسري هستند.
رسوم نامناسب رايج و هنجارهاي جنسيتي، فرهنگي و اجتماعي كه در جوامع ايراني وجود دارد، به نگهداشت رسم كودك همسري كمك مي كند. در جامعه سنتي كه در آن از دست دادن بكارت هنوز يك تابو است، رسوم پيرامون ازدواج و نامزدي، براي جلوگيري از تغيير اين تابوها شكل مي گيرد.
در ايران دختران از طريق هنجارهاي باكرگي و پاك دامني اجتماعي مي شوند. حفاظت ازآنچه به عنوان افتخار دخترانشان شناخته مي شود بر مسئوليت والدين به عنوان دفاع از شرايط خانواده و قبيله فشار وارد مي كند.
ازدواج دختران جوان به عنوان ابزاري براي كاهش فعاليت هاي جنسي غلط يا ارشاد آن ها تعريف مي شود. در اين شرايط داشتن دختر جوان در خانه تهديدي ست براي آنچه از قبل تابو انگاشته شده، چراكه دختران ممكن است وارد روابط قبل از ازدواج شوند.
اين ترس قوي حقوق اوليه دختران براي تحصيل و حقوق اوليه اينكه چه زماني و با چه كسي ازدواج كنند را از آن ها مي گيرد. ازدواج زودهنگام و ترك تحصيل وقايع توأماني هستند كه نقطه پاياني براي فرصت پيشرفت در زندگي دختران خردسال مي باشند.
اتفاقي كه هم زمان و ملازم با ازدواج كودكان روي مي دهد ترك تحصيل از مدرسه است. در يك خانوادة فقير، ارزش ادامه تحصيل دختر مستقيما با چشمداشت بهبود اشتغال و فرصت هاي كسب درآمد مرتبط است.
درنتيجه سطح هاي پايين آموزش يا سواد و محدوديت استقلال اقتصادي آسيب پذيري دختران را افزايش داده است. آرزوهاي يك دختربچه در حوزه هاي آموزشي و حرفه اي ممكن است
توسط نقش هاي جنسيتي از پيش تعيين شده كه مي گويد يك زن محدود به ديوارهاي داخلي يك خانه است تعيين شود. سرمايه گذاري بر روي تحصيلات دختران با اقتصاد خانواده هاي فقير در تضاد است.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که كه اثرات ازدواج زودهنگام كودكان، امنيت، پيشرفت و سلامت عاطفي كودكان را به مخاطره مي اندازد.
ازدواج زودهنگام حكم به پايان ناگهاني كودكي داده و با بازداشتن كودكان از رشد فيزيولوژيكي و جسمي لازم براي آمادگي ذهن و جسم و فكرشان براي تبديل شدن به همسراني بالغ، والديني آگاه و در كل شهرونداني كنشگر، آنها را با بي رحمي به دنياي بزرگسالي هل مي دهد.
ازدواج در سنين كودكي با مسير طبيعي اين رشد تناقض دارد. اين دختران جوان نه كودك اند و نه بزرگسال. زيرا مانند يك بزرگسال به نظر مي رسند ولي هنوز ازنظر قدرت تصميم گيري و استقلال دروني دچار كمبود هستند.
ازدواج كودكان هويت آن ها را مخدوش ساخته و ايشان را به غلط بزرگسال مينامد. زندگي آن ها بدون دنياي مردان لنگ خواهد ماند، دنيايي كه آن ها ديگر نه يك دختربچه اند و نه يك زن.
با قرار دادن بچه ها در نقش بزرگسالان، كودك همسري تغييراتي را در نسل هاي حال و آينده تحميل مي كند، از نظير بارداري هاي متعدد، محدوديت دسترسي به تحصيلات و فرصت طلبي هاي مالي از نسل جوان. تأكيد بر گوشه گيري اجتماعي، ترك و بيوگي زودهنگام و به دام افتادن بازماندگان در قواعد و نقش هاي منسوخ و قديمي شده است .
تبعيض و ظلم بر مبناي جنسيت به حوزه تفكر گروهي نفوذ كرده و به نسل بعد منتقل مي شود. بارداري هاي ناخواسته دختران را به سمت سطوح بالاي استرس هاي جسمي و روحي سوق مي دهد، زيرا بدن و ذهن آن ها براي بارداري آماده نيست .
ازدواج كودكان دروازه اي به زايمان هاي پرخطر و متعدد است. فشار زيادي به دختر براي اثبات قدرت بارداري و باروري به فاميل، همسر و جامعه وارد مي شود، حتي قبل از اينكه او توانايي تكميل رشد جنسي و جسمي خود را داشته باشد، و حتي پيش از آنكه بلوغ عقلي ، روان شناختي و عاطفي لازم براي بارداري و قبول مسئوليت يك زندگي جديد در ايشان شكل گيرد.
بارداري هاي مكرر و زودهنگام مي تواند باعث جراحات هميشگي و تضعيف كنندة سلامت و بقاي مادر و بچه شود.
اين مطالعه بر اساس يافته های پيمايش، توصيه ها و راهكاري را عرضه مي كند. بسياري از اين پيشنهادات برنامههاي موجود ممانعت از ازدواج كودكان را تقويت كرده و تأكيد دارند كه نگرش هاي جامع چندوجهي براي مقا بله با مشكل ازدواج كودكان شرط لازم اتخاذ سياست گذاري ها مي باشد.
سن قانونی و تعریف شده برای تحصیلات اجباری هم راستای سن حداقل شده برای تعریف ازدواج باشد. قانون در خصوص سن قانونی ازدواج که در حال حاضر 13 سال برای دختران و 15 سال برای پسران است، نیازمند افزایش به سن 18 سالگی است.
ثبت رسمی تمامی تولدها و ازدواج ها برای انهدام رسم ازدواج در کودکی اجباری است. ثبت احوال یک قدم کلیدی در مواجه با ازدواج زود هنگام کودکان است. زیرا گواهی برای تعیین دقیق سن عروس است.
ثبت دقیق ازدواج ها تنها زمانی ممکن است که ثبت زمانمند و موشکافانه تولدها استوار باشد. نقش دولت بسیار چشمگیر است. دولت باید وجود و ماهیت ازدواج کودکان را به رسمیت شناخته و دارای برنامه پایدار برای جلوگیری از ازدواج زود هنگام کودکان باشد.
حکومت فراهم ساختن منابع مالی کافی از طریق وزارت خانه ها برای کنار آمدن با این پدیده تاریخی، باید مدریت سیاسی مقتدرانه ای را در این خصوص نشان دهد. اهمیت تحصیلات به عنوان ابزار بالا بردن سن ازدواج غیر قابل انکار است.
بدین ترتیب یک سیستم آموزش اجباری و رایگان باید در سراسر کشور دایر گردد. بیشترین تاثیری که از آموزش دختران حاصل می شود این است که می توانند این تفکر که دختران هنوز کادکان مدرسه ای هستند را در جامعه بسط دهد.
راهکار دیگر آموزش عمومی در خصوص ازدواج کودکان و افزایش سواد و آگاهی عمومی یک ضرورت است. کم سوادی هم علت و هم معلول کودکهمسری است.
افزایش آگاهی زمانی محقق می شود که قدرت تکنولوژی به میدان عمل گذاشته شود، خصوصا با استفاده از کمپین های انبوه رسانه ای و دیگر روش های خلاقانه مانند رادیو، تلویزیون، موبایل و رسانه های دیجیتال برای افزایش آگاهی از حقوق دختران و اثرات ازدواج در کودکی.
سیستم حقوقی و قانونی برای جلوگیری از ازدواج کودکان بسیار ضروری است. افزایش سن ازدواج به 18 سال و حمایت قضایی و قانونی از آن اهمیت بسزایی دارد.
باید تلاش جدی تری از جانب قوه قضایه برای مجازات افرادی که به ازدواج کودکان دست می زنند و کیفر والدینی که فرزندانشان را وادر به ازدواج زودهنگام می کنند، صورت گیرد.
مردان عامل تغییر هستند و آنها تصمیم گیری می کنند. مورد هدف قراردادن پدران، پسران و شوهران در مداخلات ریشه کنی ازدواج زودهنگام موجب می شود آنها بتوانند از وضعیت جنسی و مزایای حمایت و ارزشگذاری زنان و دختران درک درستی بیابند.
رهبران دینی عاملان اصلی تغییر در ایران هستند. و آنها با سرمایه اجتماعی و سیاسی که دارند ی توانند مقبولیت فرهنگی تاخیر در ازدواج را جا بیندازند. با توجه به تاثیر مذهب در کودکهمسری، آموزش جامع و مشاوره رهبران مذهبی برای انعکاس و بازتاب پیام پیشگرانه است.
سپاسگزاری
از همه کارشناسان، والدین، دختران و پسرانی که بهعنوان مشارکتکننده در پژوهش شرکت داشتند قدردانی میشود. همچنین از صاحبنظران و اساتیدی که در حین انجام پژوهش نکات و توصیههای ارزنده خود را ارائه کردند کمال تشکر به عمل میآید. از تمام همکاران میدانی، پرسشگران و پژوهشگران همکار که در انجام و تهیه نسخه کتابی این پژوهش نقش ایفا کردند مجددا سپاسگزارم.
منابع
محمدپور،ع. تقوی، ن(1394). عوامل اجتماعی بالا رفتن سن ازدواج، فصلنامه مطالعات اجتماعی، سال پنجم، شماره بیستم، صص 53-39.
پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
سیار، ث. راهب، غ. اقلیما، م(1391). مقایسه کارکرد خانواده در ازدواج های سنتی و مدرن در زنان متاهل شهر تهران، فصلنامه علمی – پژوهشی رفاه اجتماعی، سال دوازدهم، شماره چهل و هفت، صص 295-281.
احمدی، کامیل و همکاران (1394). به نام سنت: پژوهشی جامع در باب ختنه زنان در ایران، تهران: نشر شیرازه.
صفوی، ح. مینایی، م(1394). تجربه زیسته دختران نوجوان در نقش همسر، فصلنامه پژوهش زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال ششم، شماره اول، صص 106-87.
المو، ب(1386). ازدواج زودهنگام در اتیوپی: علل و عواقب سلامتی. مرکز بین المللی تحقیق برای زنان.
کلاگمن.جی، هانمر. اسن، تویگ.اس، حسن.جی، مک کلیری سلز و سانتاماریا.جی(1393). صدا و آژانس: توانمند سازی زنان و دختران برای موفقیت عموم. واشنگتن دی سی.
یونیسف(1392). بیانیه مشترک در خصوص پایان خشونت علیه زنان و دختران. موجود در: https://www.unicef.org/media/media_68116.html. تاریخ دسترسی(8/10/95)
احمدی، کامیل و همکاران (1395). طنین سکوت: پژوهشی جامع درباب ازدواج زودهنگام کودکان در ایران، تهران: نشر شیرازه.
خانوم، ان(1387). ازدواج های اجباری، تجانس خانوادگی و درگیری اجتماع: یادگیری ملی از طریق مطالعه موردی لوتون، برابری در تنوع.
ساروپ، ک(1386). ازدواج کودکان اثرات مخربی بر زنان داد، اخبار نیوزبلید، موجود در :
http://newsblaze.com/thoughts/opinions/early-marriage-has-harmful-effects-on- women_2653/
(تاریخ دسترسی 9/10/1395).
مطلبی، ح. رسولی، ا. بهتاش، ا. حمیدرضا، ع. دستجردی، ع. کاظمی، ب(1392). عوامل موثر بر ازدواج زود هنگام و اجباری در ایران، مجله علمی سلامت عمومی، دوره 1، شماره 5، صص 229-227
الحکم ، ح. مک لالین،ک (1395). ازدواج های مورد بحث: ازدواج و وصلت کودکان در عربستان سعودی، مجله ازدواج و خانواده، موج در : http://dx.doi.org/10.1080/01494929.2016.1157119
عبادی، ش(1369). توجه به حقوق کودکان در ایران، نشر روشنگران.
احمدی، کامیل و همکاران (1395). گزارشی از طنین سکوت: پیمای ملی در باب کودکهمسری در ایران، دستیابی در سایت :
https://kameelahmady.com/fa/fa/wp-content/uploads/2016/10/Farsi-web1.pdf (تاریخ دسترسی، 1/1/96).
پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[1] . محقق مردم شناس و محقق: کامیل احمدیپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[2] .احمدی، کامیل و همکاران (1394). به نام سنت: پژوهشی جامعه در باب ختنه زنان در ایران، تهران: نشر شیرازهپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[3] . Convention of Rights of the Childپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[4] . UNFPAپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[5] .WHOپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[6].Ahmady, K(2017). An Echo of Silence: A Comprehensive Research Study on Early Child Marriage in Iranپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[7] . به نام سنت: پژوهشی جامعه در باب ختنه زنان در ایران، تهران: نشر شیرازهپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[8] . Early Marriage, Child Spousesپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[9] . سن رضايت به رابطه ي جنسي به سني اطلاق مي شود كه در آن فرد به لحاظ قانوني قادر به رضايت به انجام آميزش جنسي مي باشد، يعني سنِ حداقلي كه يك فرد در آن قانونا اجازه ي ورود به روابط جنسي را دارد.پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[10] . https://kameelahmady.com/fa/fa/ecm-in-iran [11] . نيجر، جمهوري افريقاي مركزي، چاد، بنگلادش، مالي، سودان جنوبي، غنا و مالاوي به عنوان دول شكننده و حساس ليست شده اند كه توسط سازمان همكاري اقتصادي و توسعه تعريف شده اند.پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[12] . https://kameelahmady.com/fa/fa/wp-content/uploads/2016/10/Farsi-web1.pdfپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[13] .DHSپژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران
[14] . اين رسم فراگير به اين معناست كه دو نوزاد با رضايت والدينشان به نامزدي هم درمي آيند و قرار بر اين است زماني كه بزرگ شدند باهم ازدواج كنند.پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران