کامیل احمدی
چکیده تحلیل ازدواج سفید
زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی و قانونی، به مثابه رابطۀ زناشویی ثبت نشده، که شیوع آن در جامعه ایران به عنوان معضل اجتماعی در کلانشهرها رو به گسترش است، بر مبنای هنجارهای اجتماعی و حقوقی پدیده ای غیر قانون و نا مشروع است.
با توجه به پیچیدگی موضوع و حساسیتهای موجود در کشور، در این زمینه آمار قابل توجهی وجود ندارد. بر همین مبنا، به منظور شناسایی دقیق این پدیدۀ اجتماعی و علل و پیامدهای آن، پژوهش پیشرو به بررسی جامع آن در سه کلانشهر تهران، مشهد و اصفهان پرداخته است.
این پژوهش در چهارچوب دیدگاه تفسیرگرایی و روششناختی کیفی با استفاده از روش نظریۀ زمینهای انجام شده است. به دلیل حساسیت فرهنگی موضوع پژوهش و دشواری دسترسی به نمونهها از روش نمونهگیری غیرتصادفی و تکنیک مصاحبه عمقیق و ساختار یافته استفاده شد.
اشباع نظری دادهها پس از انجام 100 مصاحبه به دست آمد و برای اطمینان بیشتر، 203 مصاحبه صورت گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، شرایط اقتصادی، چهارچوب رسمی و قانونی، شرایط خانوادگی، کمرنگ شدن نظارت، زیست در مهاجرت، تجربۀ رابطه و جهانبینی فردی از عوامل اصلی در گرایش به ازدواج سفید بودهاند.
پدیدۀ محوری و کنش راهبردی در این این نوع سبک زندگی جدید در کلانشهرها تغییرات ارزشی و هنجاری و تعدد و ناپایداری در روابط شناسایی شد که پیامدهایی مانند رنگ باختن کلیشههای جنسیتی و آزادی انتخاب، بیمیلی به ازدواج رسمی، طرد اجتماعی و فقدان حمایت و ترس از پیگرد داشته است. این تحقیق با عنوان اتاقی با در باز “پژوهشی جامع بر باب ازدواج سفید در ایران” در سال 2020 توسط نشر مهری در لندن به چاپ رسیده است.
مقدمه تحلیل ازدواج سفید
الگوی رفتار جنسی سالم در بیشتر فرهنگها به شکل ازدواج نمایان شده است. از آنجا که هنجارهای جنسی در همۀ جوامع وجود دارند و این هنجارها برخی کارکردهای رابطۀ جنسی را تأیید و از برخی دیگر نهی میکنند، رفتار جنسی بشر همیشه معنادار است.
اعضای جامعه این هنجارها را در جریان اجتماعی شدن میآموزند. بر این مبنا، رفتارهای جنسی پذیرفتهشدۀ هر فرهنگ با رفتارهای جنسی پذیرفتهشده در فرهنگ دیگر تفاوت دارند و این نشان میدهد که بشر واکنشهای جنسی را از فرهنگ خود میآموزد.
در طول تاریخ، ادیان توحیدی تلاش کردند این غریزۀ بشری را قانونمند کنند و به شیوههای گوناگون، پیروان خود را از بیبندوباری و خروج از دستورالعملها منع میکردند. در این میان، دین اسلام به ارائۀ الگوی رفتار جنسی ایمن توجهی ویژه کرده و برای پیشگیری، اصلاح و درمان ناهنجاریها، انحرافها و مشکلات جنسی اهمیت خاصی قائل بوده است؛
چراکه رشد، پیشرفت، خوشبختی و کمال انسان، اصلاح و تربیت نسل، تداوم و حفظ نسب از راه صحیح، تداوم و استحکام نظام خانواده و به تبع آن، پاکی اجتماع را در گروی صیانت و پاکی از انواع این انحرافات و نبود این مشکلات میدیده است.
مدل اسلامی مصونسازی رفتار جنسی از دو بعد عفاف (پاکدامنی و خودمهارگری جنسی) و ازدواج (ارضای مطلوب و رضایتمند نیازهای جنسی از راه همسرگزینی) تشکیل میشود. این دو بعد، گسترۀ وسیعی از اصول و برنامهها را در سیر تحول انسانی از زمان تولد تا پایان زندگی (مراقبت، کنترل، هدایت و تربیت جنسی، آمادهسازی و آموزش جنسی به هنگام ازدواج، آموزش جنسی و آداب زناشویی و اصلاح و درمان نابهنجاریهای جنسی) دربرمیگیرد (نورعلیزاده، 1388).
شکل 1. نمایی از ازدواج اسلامی و مراسم عروسی زوج مسلمان
همچنین در تاریخ دوهزارسالۀ غرب، پارادایمهای مختلفی بر فرهنگ جنسی حاکم بوده است. کهنترین آنها انگارۀ مذهبیاخلاقی است که از آموزههای دین مسیحیت سرچشمه میگیرد و اساساً بر گناهآلوده شمردن اطفای غریزۀ جنسی در خارج از چارچوب متعارف و تلاش برای نفی یا کنترل شدید آن استوار است.
اما در زمان حاضر، همراه با ایستارهای سنتی، ایستارهای بسیار لیبرالتری در قبال گرایشهای جنسی به وجود آمده است که به طور خاص در دهۀ 60 میلادی قوت گرفت. برخی از مردم، مخصوصاً کسانی که تحت تأثیر آموزههای مسیحی در فرهنگ غربی هستند، معتقدند رابطۀ جنسیِ پیش از ازدواج درست نیست، هرچند عدۀ بیشتری قبول دارند که لذت جنسی جنبۀ مطلوب و مهمی از زندگی است.
در مقابل، برخی رابطۀ جنسی پیش از ازدواج را تأیید و یا خود به آن عمل میکنند و ایستارهای مداراگری (رفتار جنسی خارج از ازدواج رسمی و تولیدمثل) در قبال فعالیتهای جنسی مختلف دارند. در بیشتر کشورهای غربی طی سی سال گذشته ایستارهای جنسی آزادتر و بازتر شده است. در فیلمها و نمایشها صحنههایی نشان داده میشود که پیش از این کاملاً غیرقابل قبول بود و مطالب پورنوگرافی برای بیشتر بزرگسالانی که خواهان آن باشند به وفور در دسترس است (گیدنز، 1389: 186-185).
در چند دهه اخير، نهاد خانواده در جهان تحولات گستردهاي داشته است. تحولاتی که ریشههای آن را باید در انقلاب جنسی اواخر دهۀ 1960 در کشورهای اروپایی و آمریکایی جستوجو کرد. (Carr,2011)، انقلابی که به تدريج به تغيير گفتمان جنسي و تغيير اساسي در نگرشها، اخلاق و رفتار جنسي در بسياري از كشورهاي غربي منجر شد. يكي از مهمترين نتايج انقلاب جنسي در غرب، گسترش روابط جنسي پيش از ازدواج در این کشورها بوده است (Regnerus and Uecker,2011)، روابطي كه به تدريج نقاط ديگر جهان را نيز فراگرفت.
اين انقلاب با اسطورهزدايی از رابطة جنسی، آن را به امري عادي و معمولي تبديل كرد كه به راحتي در قبل از ازدواج دستیافتنی است. در اين دوره، ارضاي نیاز جنسی از اتکا به ازدواج جدا شد؛ اما گسترش روابط جنسي پيش از ازدواج زمينه را براي تغييرات تعيينكنندة بعدي مهيا كرد و در اين ميان نه تنها به تدريج سن ازدواج را افزايش داد، بلكه زمينههاي اجتماعي لازم را براي پيدايش الگوهايي چون ازدواج سفید یا همخانگی(زیست مشترک بدون ازدواج رسمی همراه با رابطه جنسی) فراهم كرد.
تغييرات اجتماعي در اين دوره جنبة راديكالتري به خود گرفت. در اوايل انقلاب جنسي، هرچند به تدريج سن ازدواج در اروپا و آمريكا افزايش يافته بود، بسياري از افراد همچنان ازدواج ميكردند؛ اما با اندكي تأخير. با اين حال، این همة راه نبود و انقلاب جنسي با گسترش الگوهاي همخانگي، ضربههاي سختتري را اين بار نه صرفاً به اسطورة روابط جنسي، بلكه به خود ازدواج وارد كرد.
پيدايش الگوهايي از رابطه با جنس مخالف كه نه تنها آن را از سطح مناسبات جنسي پيش از ازدواج به سطح عاطفي، بلكه به زندگي مشترك بدون ازدواج ميان آنها ارتقا داد كه روزبه روز بر طرفداران این الگوي رابطۀ جنسی افزوده ميشود (Bumpass and Lu,2000). در اين ميان، جدا از مسائل اقتصادي، تغييرات ارزشي نيز در شكلگيري اين روابط نقش داشتهاند.
يكي از علل گسترش همخانگي، تضعيف بنيانهاي فلسفي ازدواج در كشورهاي غربي بوده است. امروزه در نظر جوانان اين كشورها، دو مفهوم تعهد به زندگي با يكديگر و تعهد به ازدواج با همدیگر تفاوت دارند. در حالي كه در دهة 1960، در همة كشورها، همخانگی امري بسيار نادر و كمياب بود، امروزه در سراسر اروپا و آمريكا ، به خصوص در ميان نسلهاي جوانتر، به طور چشمگيري در حال پذيرش و افزايش است (Mills, 2000; Thornton et al., 2007).
اما امروزه همخانگي نه تنها در كشورهاي توسعه يافته كه حتي در كشورهاي در حال توسعه نيز در حال فراگير شدن است. از آمريكاي لاتين گزارش ميدهند كه همخانگي در كشورهاي اين بخش از جهان نيز در چند دهة اخير گسترش چشمگيري يافته است؛
مثلاً در برزيل در سال 1970 فقط 7 درصد از جوانان رابطة همخانگي داشتند اما در سال 2000 اين رقم به نزديك 40 درصد رسيده است. در اين بين، همخانگي و تغييرات الگوي خانواده، هرچند دير، ولي به آسيا هم رسيده است.
فرايند جهاني شدن، گسترش سرمايهداري و اشاعة فرهنگي ارزشهاي مناطق ديگر همخانگي را به آسيا نيز كشانده است. ايواسا (Iwasawa, 2005) و تسویا (Tsuya, 2006) در تحقيقي از زنان 20 تا 34 ساله در ژاپن به اين نتيجه رسيدند كه نزديك به 20 درصد پاسخگويان هماكنون رابطة همخانگي دارند.
در قانون ترکیه مجازاتی برای زوجهای همخانه وجود ندارد. اما اردوغان بعد از قدرت گرفتن حدود 75 درصد از خوابگاههای مشترک دانشجویی را تعطیل یا جدا کرد که با اعتراضات گسترده از سوی منتقدان داخلی، مانند سکولارها و فمینیستها روبهرو شد و در خارج از کشور از سوی اتحادیۀ اروپا متهم به دخالت در حریم خصوصی افراد بزرگسال شد.
با وجود این، در ترکیه نیز این نوع روابط به دلیل نبود ممنوعیت قانونی رواج دارد؛ اما به دلیل قبح اجتماعی آن بهویژه در مناطق سنتی و مذهبی، پنهانی است و کمتر اظهار میشود. اما در بخشهای مدرن و سکولار محدودیتی نیست.
در کشور مصر در صورت کشف چنین رابطهای 2 سال زندان برای زنان وضع شده است ولی به گونه ای از سوی سیستم تحمل می شود. با حاکمیت ادیان ابراهیمی اسلام، مسیحیت و یهودیت در خاورمیانه، زندگی مشترک بدون ازدواج نوعی گناه محسوب میشود.
اما با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی خاورمیانه، در کشورهایی مانند تونس و لبنان در بخش شهرنشین و مدرن بیروت، این نوع زندگی در میان جوانان رایج است. انقلاب جنسي و اشاعة آن به نقاط گوناگون جهان، ابتدا با تغيير نگرشها به روابط جنسي پيش از ازدواج، گسترش كمي آن را در ميان جوانان فراهم و در مرحلة بعد با افزايش تنوع اين روابط زمينههاي شكلگيري همخانگي را در كشورهاي متعدد مهيا كرده است.
شکل 2. تصویری از تظاهرات سال 1962 در زمینه برابری جنسیتی در آمریکا
تحلیل ازدواج سفید – کشور ایران نیز از تغییرات اجتماعیفرهنگی اتفاق افتاده در جهان مصون نمانده است، به گونهای که خانوادههای ایرانی نیز در صد سال اخیر با قرار گرفتن در فرایند نوسازی در عرصههای گوناگون و از جمله مناسبات بین دو جنس، در فرایند کشمکش فرهنگی الگوهای سنتی و مدرن، وارد مرحله انتقالی شدهاند و ضمن حفظ برخی از عناصر سنتی خود، برخی ویژگیهای جامعۀ جدید را نیز دریافت کردهاند (کوثری و عسگری، 1394).
تغییرات ارزشی در ایران در سالهای اخیر بر مناسبات اجتماعی تأثیرگذار بوده و تبعات متعددی برای جامعه به همراه داشته است. ورود و گسترش رسانههای ارتباطی بهویژه اینترنت در ایران سبک زندگیهای متفاوتی را آفریده و ارزشهای گوناگونی را شکل داده است.
در این میان با بغرنج شدن مسائل اقتصادی، افزایش سن ازدواج و همچنین ورود ارزشهای جهانی از طریق ابزارهای ارتباطی، به تدریج رفتارهای جدیدی در میان جوانان ایرانی شکل گرفته است که از مهمترین آنها گسترش روابط جنسی پیش از ازدواج است. هرچند روابط پیش از ازدواج در ایران با انگیزههای گوناگون و در قالب الگوهای متفاوت صورت میپذیرد، در این میان یکی از افراطیترین شکلهای رابطۀ پیش از ازدواج، پیدایش الگوهای «همخانگی یا ازدواج سفید» است که افراد بدون ازرودواج رسمی و شرعی با همدیگر زندگی می کنند و رابطه جنسی دارند(آزاد ارامکی و همکاران، 1391).
با توجه به قوانین جمهوری اسلامی ایران ازدواج سفید پدیده ای غیر شرعی و مجرمانه است. در تبیین حقوقی ازدواج سفید متون حقوقی براساس فقه اسلامی برای روابط نامشروع تنظیم و اجرایی می شود. در ازدواجی که زن و مرد عامدانه بدون هر گونه قیودات شرعی و ثبت قانونی تن به رابطه دهند، این نوع رابطه نه شرعی، نه عرفی و نه قانونی به حساب میآید و اساساً نام ازدواج نمیتوان بر آن نهاد و یک رابطه غیرشرعی است که قانون از آن و فرزند حاصل از آن هیچ حمایتی نمیکند.
قانون مدنی ازدواج را به دو دسته دائم و موقت (منقطع، صیغه) تقسیم کرده و آثار متفاوتی را بر این دو شکل ازدواج مترتب دانسته است. ازدواج موقت یا صیغه محرمیت از سوی افرادی که ازدواج سفید را انتخاب می کنند نوعی عمل مذهبی و سنتی که با آزادی های فردی منافات دارد و حقوق زن را پایمال می کند، مورد استقبال قرار نمی گیرد. ماهیت ازدواج موقت عموما از سوی زنان آسیب دیده و بی سرپرستی که مشکلات مادی و عاطفی دارند و مردانی که به منظور تمتع جنسی بیشتر اقدام به صیغه می کنند
با ماهیت ازدواج سفید که برگرفته از مدرنیته غربی است، متناقض می باشد. در نظام حقوقی و فقهی ما ازدواج سفید نه تنها از مشروعیت قانونی برخوردار نیست، بلکه در صورت احراز، مجازات کیفری در پی دارد.
ماده 645 قانون مجازات اسلامی بیان میکند که مجازات مردی را که بدون ثبت مبادرت به ازدواج میکند، حبس تعزیری تا یک سال در نظر گرفته است. لایحه حمایت از خانواده این مجازات را به جزای نقدی (20 تا 100 میلیون ریال) تبدیل کرده است. این میزان جریمه بالا میتواند دارای خاصیت بازدارندگی باشد؛ اما بیتردید مجازات حبس شدیدتر از جزای نقدی محسوب میشود و با صراحت مندرجات ماده 645 قانون مجازات اسلامی، ثبت نشدن واقعه ازدواج برای زوجه جرم نیست.
طبق ماده ۲۰ قانون جدید حمایت از خانواده مصوب 1/12/91، ثبت نکاح دائم اجباری است اما قانونگذار ثبت نکاح موقت را اجباری نمیداند. به استناد ماده ۲۱ این قانون، ثبت نکاح موقت صرفاً در مواردی همچون بارداری زوجه، توافق طرفین، و ذکر شرط ضمن عقد الزامی است. در فصل هجدهم از قانون مجازات اسلامی در مبحث جرائم ضدعفت و اخلاق عمومی، در ماده 637 آمده است: «هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا 99 ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد، فقط اکراهکننده تعزیر می شود.»
همچنين در ماده 225 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1/2/1392 آمده است: «حد زنا برای زانی محصن و زانیه محصنه رجم است. در صورت عدم امکان اجرای رجم با پیشنهاد دادگاه صادرکننده حکم قطعی و موافقت رئیس قوه قضائیه چنانچه جرم با بینه ثابت شده باشد، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر این صورت موجب صد ضربه شلاق برای هریک است». و اما در ماده 230 از همان قانون آمده است: «حد زنا در مواردی که مرتکب غیرمحصن باشد، صد ضربه شلاق است». براساس ماده 884 قانون مدنی، ولدالزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمیبرد؛ لیکن اگر حرمت رابطهای که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد، طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث میبرد و برعکس.
همچنان که مشخص است از دیدگاه حقوقی، زن و مردی که بدون ازدواج قانونی (دائم یا موقت) با هم زندگی میکنند به دلیل عدم ثبت قانونی، روابط نامشروع و زنا دارای پیگرد قانونی و کیفریاندو اگر فرزندی از آنها متولد شود از ارث محروم خواهد شد.
یکی از مواردی که با همباشی یکسان دانسته میشود، بحث نکاح معاطاتی است. نکاح معاطاتی ازدواجی است که به منظور تشکیل خانواده و حق تمتع و رابطه جنسی بین زن و مرد برقرار میشود؛ اما فاقد ایجاب و قبول لفظی است و ممکن است طرفین بر مهریه، نفقه و سایر حقوق بین زوجین توافق کنند. مطابق ماده ۱۹۳ قانون مدنی، «در مواردی که قانون استثنا کرده باشد» معاطات صحیح است. از جمله موارد استثنا شده عقد نکاح است. در ماده ۱۰۶۲ این قانون آمده است: «نکاح واقع میشود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید». یعنی حتماً به لحاظ حقوقی باید صیغه عقد ازدواج بیان شود و ایجاب و قبول باید لفظی باشد مگر در حالت عجز از تلفظ.
عدم جواز نکاح معاطاتی به نظر اکثر فقهای شیعه نظیر محقق بحرانی، مرتضی انصاری، روحالله خمینی و مکارم شیرازی مورد اجماع علمای شیعه و اهل سنت است. مذاهب شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی همگی صیغه ایجاب و قبول را از شرایط عقد نکاح میدانند. در سالهای اخیر برخی از فقها نظیر صادقی تهرانی نظریه صحت نکاح معاطاتی را مطرح کردهاند، از جمله:
«عقد یا قرارداد ازدواج به هر زبانی که باشد درست است و اگر هم بدون لفظ ویژهاش که «انکحت» یا «نکاح کردم» باشد، در صورتی که جریانی میان زن و مرد انجام گردد، چه با نوشتن یا گفتن یا اشاره یا هر طور دیگر که به روشنی دلالت بر انجام ازدواج کند، کافی است، اگر کفش روی کفش گذاشتن یا شیرینی به یکدیگر تعارف کردن یا هر اشاره و عمل دیگری صورت بگیرد که در عرف آنان دلیل بر انجام ازدواج است، همینها کافی است و دیگر صیغهای چه عربی و چه به زبان دیگر لازم ندارد. عمده این است که معلوم باشد قضیه رفیقبازی و زنا در کار نیست، بلکه مقصود زناشویی و تشکیل زندگی جدید است، چه دائمش و چه موقتش (سیدی و نظری، 1390).
مشهور فقها لفظي بودن ايجاب و قبول را در عقد نکاح شرط ميدانند و معتقدند نکاح معاطاتي باطل است، بلکه در اين مورد ادعاي اجماع شده است. قانون مدني نيز بر لفظي بودن ايجاب و قبول در عقد نکاح صراحت دارد. مرحوم آیتالله بهجت در پاسخ سؤالی در مورد نکاح معاطات اظهار داشتهاند: «معاطات در مورد نکاح نیست». آیتالله مکارم شیرازی نیز در این خصوص گفتهاند: «چیزی به نام ازدواج معاطاتی نداریم و چنین ازدواجی باطل است» و آیتالله خامنهای هم در این خصوص گفتهاند: «مشروع نیست» (مجموعه آرای فقهی در امور حقوقی: 1382، ج1، 71).
از مشاهدات مردم شناختی و گزارشات خبری و ژونالیستی به وضوح در کلانهشرها همخانگی و زیست مشترک زوجینی که ازدواج رسمی ندارند محسوس و قابل ادارک می باشد. در آپارتمان هایی که همسایه ها همدیگر را نمی شناسند و این درحالیست که بنگاه های املاک به دنبال کنکاش در رابطه رسمی زوج ها نمی باشد، زوج هایی که دور از نظارت خانواده در گمنمایی کلانشهرها و بدلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی فاقد زندگی شرعی و رسمی قانونی هستند و یا به دلایل باورهای تجددخواهانه و برابری و تسهل رابطه جنسی تن به ازدواج سفید می دهند.
اما در این میان مسئولین کشوری و دولت مردان در بخشهای مختلف نظام دیدگاه های متفاوتی به این پدیده دارند. محمود گلزاری، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان در سال 93، در مصاحبه با خبرگزاری فارس بیان کرده است که اصلاً در جامعه ایران ازدواج سفید وجود ندارد. او ازدواج سفید را پدیدهای غربی دانست و گفت ممکن است برخی جوانان به تبعیت از کشورهای غربی این کار را انجام داده باشند، اما هنوز این موضوع تأیید نشده است؛روزنامۀ جهان صنعت در تاریخ ۲۵ مرداد 93، در گزارشی از «افزایش همخانگی مجردهای غریبه» و «زندگی سفید» در تهران خبر داده و آن را یک «ضرورت اقتصادی موقتی برای گذران زندگی» توصیف کرده بود.
سیاوش شهریور، مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران، در شهریورماه سال 93 ضمن انتقاد از «بزرگنمایی» دربارۀ «ازدواج سفید» گفته بود که در این باره آماری در اختیار ندارد. وی همچنین از نهایی شدن طرح «اعتلای خانوادۀ پایدار» برای مقابله با «ازدواج سفید» خبر داده و گفته بود که این طرح براساس سیاستهای جمعیتی ابلاغشده از سوی رهبر جمهوری اسلامی تهیه شده است. این در حالی است که مرتضی میرباقری، قائممقام سابق وزیر کشور در امور اجتماعی و فرهنگی، به تغییر سبک زندگی و عرفی شدن این نوع از ازدواج اشاره کرده بود. مرتضی میرباقری گفته بود: «رابطۀ ثبتنشده و بدون قاعدۀ زن و مرد از گذشته به این شکل وجود داشته است؛ اما در حال حاضر این موضوع شکل عرفی به خود گرفته، هرچند هنوز در کشور ما فراگیر نشده است.»
به علت ماهیت غیردینی و تابو بودن موضوع ازدواج سفید، «انکار» تنها راهکاری بوده است که تا به امروز از سوی مسئولان مشاهده شده است و بررسی این پدیده تا به امروز در سطح مقالات و کارهای دانشگاهی خُرد بود ها است. شناخت جامع این پدیده تا به امروز صورت نگرفته و بر این مبنا در پزوهش حاضر زوایای پنهان و آشکار این پدیده اجتماعی و پیامدهای آن تشریح خواهد شد.
2. روش پژوهش تحلیل ازدواج سفید
این نحیق بصورت پیمایشی و در چارچوب دیدگاه تفسیرگرایی و رویکرد روششناختی کیفی با استفاده از روش نظریۀ زمینهای (GT) در سه کلانشهر تهران، اصفهان و مشهد انجام شده است. روش و ابزار گردآوری اطلاعات تکنیک مصاحبۀ نیمهساختاریافته و عمیق بود.
روش نمونهگیری هدفمند و بر مبنای اشباع نظری اشباع نظری پس از انجام 100 مصاحبه به دست آمد. به منظور دستیابی به اقناع پژوهشی و نظری و داده های مرجع 103 مصاحبه دیگر انجام گرفت و مجموعا 203 مصاحبه عمیق تحلیل شد. این مصاحبه ها در سه شهر تهران(86 مصاحبه)، مشهد(64) و اصفهان(53) که به تفکیک جنسیت شامل 116 مصاحبه با زنان و 87 مصاحبه با مردان صورت گرفت.
3. یافتههای میدانی تحلیل ازدواج سفید
در این بخش با توجه به نظریه گراندد تئوری پدیده ازدواج سفید بر مبنای عوامل زمینهای (تجربۀ رابطه و جهانبینی فردی)، شرایط محیطی (شرایط اقتصادی، چهارچوب رسمی و قانونی، ساختارهای اجتماعی)، عوامل مداخلهگر (شرایط خانوادگی، کمرنگ شدن نظارت، زیست در مهاجرت)، پدیدۀ محوری(تغییرات ارزشی و هنجاری)، کنش راهبردی(تعدد و ناپایداری) و پیامدها(رنگ باختن کلیشههای جنسیتی و آزادی انتخاب، بیمیلی به ازدواج رسمی، طرد اجتماعی و فقدان حمایت و ترس از پیگرد)تحلیل و تبیین می شود.
مصاحبه ها حاکی از آن است که زمینههای آشنایی برای افرادی که تجربه همخانگی داشتند، بیشتر در دانشگاه و یا از طریق شبکه های اجتماعی و گروه دوستان شکل گرفته است.
خانم ارسلانی، 28 ساله از تهران
ما هر دو تامون دانشجو بودیم تو تبریز و چون تو تبریز این انجمن های زنان و انجمن هایی که در زمینه فمینیسم فعالیت داشتند عضو اونها بودیم، از تو همون انجمن با هم آشنا شدیم و تا سه سال من و اون فقط در حد یه دوستی ساده با هم بودیم ولی بعد از دو سه سالی که گذشت چون اون خونه گرفته بود و به بهانه مسائل مختلف، دور هم جمع شدنایی تو خونشون داشتیم.
آقا، 46 ساله از تهران
من با ماشین از دانشکده میومدم بیرون، تو پارکینگ دانشکده واستاده، سوارش کردم آشناییمون از اونجا شروع شد، خواستم برم خونه سوارش کردم و صحبت کردیم باهم، این آشناییت باعث شد که باهام بیاد.
برای تبیین روابط اجتماعی و بهطور اخص روابط بین شخصی بین دو جنس مخالف در محیط دانشگاه میتوان به نظریه ساختاری کلان پیتر بلاو اشاره کرد. مفروضات بنیادین نظریه ساختاری بلاو بر این اساس است که احتمال پیوند اجتماعی بین افراد تابعی است از فرصت آنها برای تماس با یکدیگر و مجاورت افراد در یک فضای چندبعدی که احتمال پیوند اجتماعی را افزایش می دهد. همچنین هرچه ناهمگونی بیشتر باشد (یعنی هرچه تعداد پسران کمتر و دختران بیشتر باشد یا برعکس) مواجهه اعضا با گروه های متفاوت نیز بیشتر می شود.
بنابراین، با توجه به اينکه دانشگاه و به طور خاص کلاسهاي آن، مکانهاي تثبيتشدهای برای ایجاد تماس دختران و پسراناند و این همحضوری های تثبیتشده فرصت های تماس بین جنسیتی را افزایش می دهند، با افزایش فرصت های تماس، نه تنها احتمال ایجاد دوستی ها و معاشرت ها افزایش می یابد، بلکه ناهمگونی جنسیتی در ساختار جمعیتی کلاسهای درس بر شکلگیری چنین دوستی ها و معاشرت هایی موثر است.
از سوی دیگر، شبکه های اجتماعی مجازی مانند فیسبوک و اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی مجازی زمینه ارتباط افراد را با یکدیگر بیشتر و آسانتر کردهاند. شبکههای اجتماعی مجازی به لحاظ عمومیت یافتن در میان کاربران و با گستره وسیع جغرافیایی در درون مرزهای ملی، با تبدیل شدن به یک ارتباط خصوصی و شخصی و فارغ بودن از هر نوع کنترل از سوی مراجع قدرت، به وسیلهای بیبدیل در عرصه ارتباطات تبدیل شدهاند.
همچنین جوانانی که از ظهرهای دور نزدیک به کلان شهرها آمده اند که دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و با توجه به مهاجرت کاری و تحصیلی در کلان شهرها ساکن شده اند. همکاری در شرکت های خصوصی که اکثرا دارای جوانان تحصیل کرده ای می باشند که به دلایل اقتصادی و فرهنگی نتوانسته اند ازدواج کنند به دلیل همکاری و دسترسی به یکدیگر زمینه آشنایی فراهم می گردد و به منظور تسهیل راطه جنسی و خلأ های عاطفی و مادی شرایط ازدواج سفید فراهم می گردد. آنچه از مصاحبه قابل دریافت بود این رابطه کوتاه مدت و یا حداقل میان مدت بوده و در فاصله ای بین3-1 سال به طول می انجامید
در روابط همخانگی دو طرف قراردادهایی را مبنی بر روابط خود در ابتدا یا در حین رابطه تعیین می کنند. یکی از قراردادهایی که بهصورت آشکار در همخانگی مورد بحث قرار میگیرد رابطه جنسی و تأمین نیازهای جنسی طرفین است.
رابطه جنسی معمولاً با عواقبی مانند بارداری ناخواسته یا برخی بیماریهای مقاربتی مانند HIV، سوزاک و … همراه است. مصاحبههای انجامشده حاکی از آن بود که اکثر زوجین از لوازم پیشگیری با رعایت نکات بهداشتی در حین رابطه جنسی استفاده می کردند. دانش جنسی مشارکتکنندگان به علت دسترسی به منابع اطلاعاتی و منابع اینترنتی به نحوی بود که عواقب رابطه جنسی غیرمحافظتشده را به خوبی می دانستند. رابطه جنسی بدون ازدواج رسمی و قانونی برای دختران بویژه با برداشتن بکارت آنها همراه است.
بر اساس عقاید مذهبی و هنجارخای عرفی دختران قبل ازدواج نباید از طریق رابطه جنسی نباید بکارت خود را از دست داده باشند که در غیر این صورت پاکدامنی دختران زیر سوال خواهد رفت. یافته های این پزوهش نشان می دهد زوج ها به پدیده بکارت به عنوان یک امر خصوصی و غیر مهم یاد می کردند. اما این مسئله هرچند در ظاهر فاقد اهمیت عنوان شود ولی در ازدواج رسمی اهمیت می یابد بر همین مبنا ترمیم بکارت از سوی برخی زنان برای سرپوش نهادن به این مسئله انجام می گیرد.
باروری ناخواسته در این گونه روابط غیرقابل تصور نیست. پاسخگویان علی رغم دانشتن رابطه محافظت شده بیان می نمودند که در صورت فرزندآوری آن را سقط خواهند کرد. بطور کلی سقط در قانون ایران امری غیر شرعی و غیر قانونی است.
تنها در صورتی سقط مجاز است که قانون بر اساس ماده واحده سقط درمانی در سال 1384 تعیین نموده است: سقط درمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی مبنی بر بیماری جنین که به علت عقب افتادگی یا ناقصالخلقه بودن موجب حرج مادر است و یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر توأم باشد قبل از ولوج روح (چهار ماه) با رضایت زن مجاز میباشد و مجازات و مسئولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهد بود. متخلفین از اجرای مفاد این قانون به مجازاتهای مقرر در قانون مجازات اسلامی محکوم خواهند شد.
خانم، 31 ساله از تهران
سقط میکنم؛ ازدواج رسمی هم داشتم سقط میکردم چون الان توی موقعیتی نیستم که بخوام بچه داشته باشم.
خانم، 27 ساله از تهران
چون حمایت دو نفر از اعضای خانواده ام رو دارم، فکر میکنم با کمک اونها حل بشه، در جریانشون میذارم اگه قضیه به ازدواج ختم بشه که اون یه چیزه و اگر نه که سقط میکنیم.
بارداری بدون ازدواج و قانونی نوعی مدرک بر وجود زنا و روابط نامشروع است که مطابق ماده 637 قانون مجازات اسلامی موجب مجازات است. بنابراین سقط بصورت غیر قانونی و زیر زمینی انجام می شود که در سال های اخیر افزایش یافته است. اکثر فقهای شیعه براین نظرند که سقط جنین پس از دمیده شدن روح حرام است ، اعم از اینکه برای مادر خطر داشته باشد، یا مشکلات روحی و روانی ایجاد و … یا خطری متوجه او نباشد یا خطر متوجه خود جنین باشد.
اما سقط جنین پیش از دمیده شدن روح در صورتی که خطر جانی برای مادر داشته باشد ، جایز است و این در مورد بارداری های ناشی از زنا نیز می باشد. اما با توجه به اینکه افراد دیر متوجه بارداری می شوند و یا از زمان دقیق بارداری و قوانین مرتب با سقط آگاه نیستند بصورت زیر زمینی سقط می کنند که عموما غیر بهداشتی و با درد فراوان مواجه است که خطرات جانی و عواقب جبران ناپذیری را برای زنان در ابعاد جسمی و روحی به بار می آورد.
همچنین درصد کمی فرزندانشان را به دنیا می آورند و اکثر آن ها را رها کرده و یا توسط دلال ها به فروش می رسانند. فرزندانی که به دنیا آورده می شوند در صورت نگهداری از سوی زوج همخانه که کمتر اتفاق می افتد عموما در شرایط مناسبی رشد نخواهند یافت و عدم شرایط اقتصادی و اجتماعی مناسب سب می شود که در سنین پایین ازدواج کنند که خود تدام چرخه فقر و فحشا ، آسیب های جسمی و روحی را برای کودک به دنبال خواهد داشت.
در جامعه مدرن اقدام و تصمیمگیری برمبنای نوعی کنش عقلانی صورت میپذیرد. امروزه فرآیند تصمیمگیری افراد، مخصوصاً جوانترها، محاسبهگرتر شده است. در گذشته فرد مورد حمایت مالی خانواده گسترده و اطرافیانش بود و برای ازدواج، نگرانی خاصی نداشت اما امروزه با کمتر شدن ترغیب ها و حمایتهای جمعی برای ازدواج، نگاه اقتصادی عقلانی بر ذهنیت جوانان حاکمیت دارد. از دید جوان امروزی ورود به زندگی مشترک، هزینه و گرفتاری دارد.
همچنین فرصتهای شغلی نیز محدودتر شده است، مخصوصاً برای جوانهای دانشگاهی و تحصیلکرده که تن به هر شغلی نمیدهند. در کنار اینها گرانی، تورم و چند برابر شدن قیمتها در حوزه مسکن، بهداشت، درمان و مواد خوراکی، که از ضروریات زندگی هستند، نیز در این موضوع تأثیرگذار است. بنابراین در چنین فضایی، جوان با عقل محاسبهگرش برمبنای انتخاب عقلانی به ازدواج دائم فکر نمی کند.
مرد، تهران، 32 ساله
علتش (ورود به ازدواج سفید) که گفتم کمبود مالی و جنسی. چون میگم شرایط مالی اینو نداشتم دائمی و واسه همیشه ازدواج کنم.
علی رغم عوامل اقتصادی و اجتماعی در ازدواج رسمی، زمانی که افرادی وارد این نوع ازدواج می شوند حتی اگر خوانشی نو از ازدواج داشته باشند که به دلیل تضادهای ارزشی با نسل پیشین و والدین آنه بر مبنای هنجارهای قانونی و مذهبی در ایران، این روابط از خانواده و بستگان نزدیگ پنهان می گردد.
آقای مرادی، 27 ساله، دانشجوی ارشد
اگه خانواده مطلع بشن 100 درصد با تهدید بزرگی مواجه میشی که یک: یا امکان طرد داره یا امکان حذف داره. دو: مسئله دولت که تو جامعه ایران حکم سنگسار داره. سه: اگه اجتماع بفهمه که ازدواج سفید داشتی شروع میکند به انگ زدنی که آنچنان تحقیر اجتماعی پشتشه که امکان داره در حد ضرب و شتم فیزیکی و حتی قطع کردن مناسبات اجتماعی باهات باشه.
نهاد خانواده به عنوان یکی از مکانیسمهای اساسی جامعهپذیری و انتقال ارزشها و نگرشهای جامعه به نسلهای جدید و جوان همواره مورد تاکید بوده است. در این حوزه، خانواده عامل پیونددهنده نسلهای متفاوت به یکدیگر معرفی شده است.
اما همزمانی توسعه فرهنگ غربی و جهانی شدن در ایران در بسترهای فرهنگی مانند دانشگاه، نسل جوان امروز را از دهه های پیشین متمایز کرده است. با توجه به سیستم اجتماعی کردن و فضای خانواده تحوه بروز عقاید و کنشهای جوانان متمایز است.
جوانانی که دارای خانواده هایی هستند که فضا را برای جوان بازتر کردند و حق انتخاب سبک زندگی هر چند متضاد با والدین را به فرزندان داده اند، از روابط فرزندان آگاه هستند. در مبحث روابط دوست پسری – دختری و همچنین روابط همخانگی این امر صدق می کند. بسته به میزان و مدت و نوع روابط افراد با خانواده، آشنایان و دوستان میزان اطلاع و آگاهی از زندگی شخصی متغیر است.
بر اساس یافته های این پژوهش و آنچه نمودار 10 نشان می دهد 27/15 درصد از پاسخگویان اظهار داشتند که کل خانواده یعنی والدین آنها از روابط همخانگی آنها خبر دارند. 61/25 درصد از پاسخگویان، برادر و خواهرشان ، 3/13درصد از پاسخگویان آشنایان ، 35/48 درصد از پاسخگویان ، دوستان از روابط همخانگی آنها اطلاع داشتند 34/10 درصد از پاسخگویان بیان داشتند که هیچ کس اطلاعی ندارد.
اطلاع از این روابط بیشتر در میان گروهای دوستانی که سبک زندگی مشابهی دارند، وجود دارد که یافته این پژوهش این موضوع را تایید می کند. بخش زیادی هم این نوع روابط به دلیل غیر عرفی و ناهنجار بودن آن پنهان بطور کل از سوی افراد پنهان می شود. افرادی که در آینده قصد ازدواج دارند و می خواهند این موضوع کاملا مخفیانه صورت بگیرد. همچنین در میان مصاحبه افراد کمی بودند که بیان کرده بودند خانواده هایشان از روابط آنها خبر دارند.
این تضاد ارزشی معمولا از پدر و مادر پنهان می شود و چون نظارت والدین در کلان شهرها بر فرزندان وجود ندارد، این پنهانکاری آسانتر از شهر های کوچکتر می باشد. برخی از پاسخگویان حتی بیان می کردند که والدین خبر دارند اما خود را به بی خبری می زنند. اما برخی خانواده ها در این مورد چون به بحث ناموس و حیثیت مرتبط می شود گاها در صورت اطلاع والدین رخدادهایی مانند قتل های ناموسی بوجود می آید. بطور کلی این نوع روابط پنهان می شود و افرادی که وارد این گونه روابط می شوند بخاطر ترس از طرد اجتماعی، برچسب نخوردن و مجازات های قانونی ترجیح می دهند همخانگی خود را پنهان کنند.
در بطن تحقیق و تحلیل های میدانی یک عامل اساسی در تمام مصاحبه ها به وضوح مشخص بود و آن تغییرات ارزشی و هنجاری در سبک زندگی افرادی بود که تجربه زندگی مشترک بدون ازدواج را داشتند جریان های نوگرای فعال در محیط های دانشگاهی بستری را برای کنشگران فراهم میکنند که افراد مطابق با تحولات نوجویانه در فضای دانشگاهها چیدمان فضای زندگی شخصی را پیریزی کنند. تعاملات افراد بر انعطاف در برابر ارزش هاي اخلاقي متنوع می افزاید و بنابراین الگوهای جدید رفتار جنسی شکل میگیرد.
ارزشها، به مثابه بنیادیترین عناصر فرهنگی، بر انتخاب شیوه ها، وسایل و اهداف موجود برای هنجارها و کنش اثر میگذارند. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که افرادی که همباشی را به عنوان سبک زندگی خود انتخاب کرده بودند با ارزش هایی همچون دین و کنشهای دینی، تابوهای اجتماعی مانند پاکدامنی و بکارت نمیتوانستند ارتباط برقرار کنند و روابط جنسی بدون ازدواج و اوامر دینی را نه امری نادرست و غیرشرعی تلقی می کردند و نه بکارت را نشانه پاکدامنی میدانستند.
از سوی دیگر نگاه به نقش های زنان و مردان دچار تحول اساسی شده و در ارزشهای جدید، زن خوب زنی نیست که ازدواج شرعی کرده و در خانه برای فرزندان و همسر خانواده، که در بیرون کار کند، شرایط مناسب را فراهم می کند، بلکه تعریف جدیدی از زن و مرد و هنجارهای مرتبط با زنان و مردان برای خود ارائه کرده بودند که با ارزشهای فرهنگی و دینی جامعه در دهه های گذشته تفاوت داشت. دختران و پسران جوانی که عموماً متعلق به دهه 60 و 70 بودند خواهان مهاجرت کاری و تحصیلی به شهرهای بزرگتر، روابط فارغ از محدودیت های شرعی، برابری در موقعیت های شغلی و مالی بودند.
خانم، 27 ساله از تهران
تو سن ما این سبک زندگی رو قبول دارن جامعه برای من جاییه که هویت من آزادتره تو شهرستان پذیرفته نیست ولی تو تهران خیلی از دوستای من این شکلی زندگی میکنن.
آقا، 26 ساله از تهران
والا دیدگاه من در مورد بکارت چی میتونم بگم، فکر میکنم یه محدودیته واسه دخترا و نباید این قضیه به وجود بیاد یعنی یه جورایی یه محدودیته که اسلام واسه دخترا گذاشته تو جامعه ما و دیدگاه خاصی بهش ندارم و اعتقادی هم بهش ندارم.
وقتی همباشی به عنوان یک سبک زندگی طبیعی مطرح می شود و برای جوانان امروزی بکارت تنها محدودیت است و نسل جوان به آن اعتقادی ندارد، میتوان بهخوبی تغییرات ارزشی و هنجاری را درک نکرد، تغییراتی که الگوهای رفتاری جدید را توجیه میکند و این تغییرات فراتر از بهکارگیری صرف ابزارهای جهان مدرن است.
منطقي نوين كه نه تنها اين رفتارهاي جديد را نابهنجار نميداند، بلكه اساساً هرگونه هنجار غالب را نيز به چالش مي كشد و بر ارادة آزاد سوژه در انتخاب ارزش هاي رفتارياش تأكيد مي كند. آنچه معیار کنش های فرد است حول محوریت جهان بینی سوژه است.
بنابراین، ارزش های اجتماعی در سازمان فکری افراد مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و تعریف نوینی از ارزش های اجتماعی به دست می دهد که در صورت مخالف با ارزشهای حاکم جامعه بصورت پنهانی صورت می پذیرد بر این مبنا کش راهبردی در این شرایط اجتماعی و قانونی تعدد رابطه هر چند بصورت ناپایدار می باشد. در اندیشه برخی از تجددخواهان بویزه زنان فمنیسم نارضایتی از کلیشه های جنسیتی از عوامل اصلی گرایش به ازدواج سفید است.
در فرهنگ ما، اینکه زن باید خانهداری کند و مرد کار بیرون کند، مرد نباید گریه کند، زن احساساتی است و نمیتواند قضاوت درستی بکند، زن ترسو، خرافاتی و نازکدل است، و مرد سنگدل، سخگیر، سلطهگر و پرخاشگر است نمونههای معدودی از فهرست طولانی کلیشههای جنسیتی از ویژگیهای شخصیتی مردان و زناناند. آنچه در بررسی کلیشههای جنسیتی در جامعه جلب توجه میکند کلیشههای عمدتاً منفی در مورد زنان و شیوع و پذیرش کلیشههای عمدتاً مثبت راجع به مردان است که این کلیشهها در نهایت به پیشداوری و تبعیض جنسیتی منجر میشوند.
خانم، 28 ساله از تهران
الان به قدیمیای خودمون نگاه کنی یه سریاشون اصلا رنگ محبت و ارتباط سالم را ندیدند شاید همین جوری کنار هم باشند ولی این کنار هم بودنشون فقط به خاطر یه سری رسومه که طلاق یا مسائل دیگه رو عیب می دونند و تو این رابطه ها تو اگه ناراضی باشی از طرفت، خب به راحتی ازش جدا میشی.
ازدواج سفید به عنوان یکی از الگوهای ارتباطی نامتعارف جامعه همواره از سوی حاکمیت مورد نقد بوده است و بنا بر نامتعارف بودن آن از سوی جامعه به عنوان شکلی از بی بند و باری و فساد جنسی تلقی شده است. دیدگاه کلی جامعه فارغ از بعضی استثنائات نسبت به همخانگی دیدگاهی توأم با نکوهش بوده است و تلاش افراد برای افشا نکردن آن گواهی بر این مدعاست که ازدواج سفید یادآور بیبندوباری است که افراد باید از آن برحذر باشند. انگ یا برچسب اجتماعی مشتمل بر نگاههای منفی است که جامعه بر فرد تحمیل می کند و فرد در نتیجه آن احساساتی از طردشدگی و ارزش منفی نسبت به خود را میگیرد. بنابراین افرادی که ازدواج سفید را تجربه می کنند بهایی را برای ناهنجاری پرداخت میکنند. این بها می تواند در قالب ترس از پیگیری قانونی و عدم امنیت، طردشدگی و نیز از بین رفتن حمایت اجتماعی باشد.
آقا، 26 ساله از تهران
تمایل نداشتم بدونه کسی. یه جورایی رابطه شخصی میدونستم این رو و دلیلی نمیبینم که کسی بخواد تو این رابطه خبر داشته باشه بهخصوص خانواده؛ یه جورایی شاید فکر میکنم باعث طرد شدن ما بشه. خانواده من بفهمند با یه نفر رابطه دارم قطعا ناراحت میشن از این قضیه و سعی میکنم این رو نفهمند هیچ وقت، چون این قضیه یه جورایی جزء خط قرمزهای جامعه ما میشه بحث این نیست که عیب باشه یا نباشه.
احساس ناامنی در داشتن زندگی دونفره و امکان هر لحظه فروپاشی آن می تواند فرد را با مشکلات جدی در زندگی روزمره مواجه کند. اگرچه فضای شهری با این شکل از ارتباط متناسب است و وجود ساختمانهای ارزان با متراژ کم زمینه را برای زندگی دو نفره فراهم می کند، واضح است که این امنیت بسیار شکننده است و هر لحظه می تواند توسط هر کس خدشهدار شود. بخشی از ناامنی به پیگیری قانونی و ترس افراد از افشای قانونی آن است و بخش دیگری مربوط به تلاش های پیگیرانه طرفین برای مخفی نگه داشتن این موضوع در نزد خانواده هاست. از سوی دیگر، در صورت بارداری نیز هیچگونه حمایت برای نوزاد وجود ندارد.
نوزاد حاصل از ازدواج سفید یا بهصورت غیرمجاز و غیربهداشتی سقط می شود یا در صورت تولد نیز به مراکز بهزیستی سپرده می شود و یا حتی سر راه گذاشته می شود. بنابراین، عدم حمایت قانونی و طرد از سوی خانواده (دیگران مهم) و بروز آسیب های روحی و جسمی از عواقب این نوع روابط است. آنچه دوام این شکل از رابطه را با وجود مشکلاتی که دامنگیر زندگی این افراد است موجب می شود، کسب لذت از داشتن این سبک زندگی برای سوژه است
4. جمعبندی و ارائۀ پیشنهادها تحلیل ازدواج سفید
یافته ها حاکی از آن است تغییرات اقتصادی؛ ورود سرمایهداری و پیدایش ناامنی شغلی، تغییرات فرهنگی؛ لیبرالیسم اخلاقی و بازاندیشی سنت، ورود عناصر نوسازی و گمنامی شهری، از بین رفتن مفهوم و کارکرد محله، تغییرات در ساخت خانواده و پیدایش روابط مقطعی از مهم ترین دلایل ازدواج سفید در ایران بوده است و تغییرات ارزشی و هنجاری از مهم ترین ارکان این نوع ازدواج می باشد که با پیامدهایی مانند رنگ باختن کلیشههای جنسیتی و آزادی انتخاب، بیمیلی به ازدواج رسمی، طرد اجتماعی و فقدان حمایت و ترس از پیگرد مواجه خواهد بود.
بر اساس حساسیت دینی و فرهنگی در ایران برای شناخت بهتر این پدیده و سیاست گذاری برای کاهش پیامدهای منفی این نوع سبک زندگی با توجه به هنجارهای اجتماعی و فرهنگی در ایران راهکارهای ذیل پیشنهاد می گردد:
1-4. شناسایی جامع ابعاد، علل و پیامدهای ازدواج سفید در ایران برمبنای تحقیقات مستقل علمی و تخصصی
رسیدن به جامعهای پویا نیازمند شناسایی آسیبها، معضلات اجتماعی، بررسی راهکارها و گرفتن تصمیمات کارشناسیشده و اثرگذار است. تخصیص بودجههای تحقیقاتی، توجه بیشتر اساتید و مشاوران دانشگاهی و دانشجویان حوزۀ علوم رفتاری در قالب پایاننامه و مقاله، تألیف کتاب و انجام کار میدانی پویا و مستمر از سوی نویسندگان و فعالان اجتماعی در باب شناسایی دقیق و همهجانبۀ ازدواج سفید و آسیبشناسی این پدیده و ارائه پیشنهادات مناسب به عموم با توجه به ماهیت اجتماعی جامعۀ در گذر زمان میتواند راهکاری مناسب در جهت شناسایی دقیق این پدیده باشد.
متأسفانه دانشگاه از جامعه جدا شده است که آن ماهیت علمیاش زیر سؤال رفته است. موضوعات تکراری و پایاننامههای پولی و سفارشی نمیتوانند در شناسایی آسیبهای اجتماعی نقشی داشته باشند و بازنگری در سیاستهای دانشگاه، بهویژه در حوزۀ پژوهش، میتواند از تولید تحقیقات ضعیف بدون کارکرد و خاکخورده در کتابخانهها جلوگیری کند.
2-4. پذیرفتن پدیدۀ ازدواج سفید و روند افزایشی آن در ایران از سوی دولت
به علت ماهیت غیردینی و تابو بودن موضوع ازدواج سفید، «انکار» تنها راهکاری بوده است که تا به امروز از سوی مسئولان مشاهده شده است. اما این تصور اشتباه است که با صحه گذاشتن بر وجود این پدیده، شیوع آن بیشتر میشود، بلکه به جرئت میتوان گفت که در صورت پذیرش این موضوع و شروع کار آسیب شناسی و کارشناسی زوایایی اشکار و پنهان ازدواج سفید از آسیبهای احتمالی آن بر خانوادهها و جامعه میشود جلوگیری کرد.
3-4. اندیشیدن به تمهیدات قانونی و پوشش حمایتی
فرهنگسازی و اطلاعرسانی بعد از پذیرش و آسیبشناسی و ارائۀ راهکارهای عملی قدم بعدی است. بسیاری از افراد در مصاحبهها گفتهاند که آداب و رسوم و فرهنگ ازدواج در ایران (مهریههای سنگین، شیربها و عروسیهای مجلل، جهیزیه، مسکن مستقل، کلیشههای جنسیتی، دستوپاگیر بودن و محدود کردن حقوق فردی زنان در قوانین به مفاد شروط ضمن عقد از جمله شرط تحصیل، شرط اشتغال، شرط وکالت زوجه در صدور جواز خروج از کشور، شرط تقسیم اموال موجود میان شوهر و زن پس از جدایی، حضانت فرزندان پس از طلاق، حق انتخاب مسکن، حق طلاق و …) باعث بیمیلی به ازدواج دائم و روی آوردن به این نوع ازدواج شده است.
در بخش بسترسازی فرهنگی، ترویج و تبلیغ فرهنگ ازدواج آسان از طریق رسانههای جمعی و فضای مجازی و نهادهای اجتماعی غیردولتی میتواند راهکار مناسبی برای توجیه خانوادهها در سختگیری نکردن و تسهیل ازدواج جوانان باشد. نهادهای دولتی و اجرایی با تبلیغ و ایجاد زمینۀ ازدواج آسان (و درخواست برای بازنگری قوانین موجود ازدواج)، تخصیص وام ازدواج بیشتر، وام مسکن و فرصتهای شغلی میتوانند نقش مؤثری در این زمینه ایفا کنند.
4-4. بازنگری در قوانین حقوقی مربوط به ازدواج سفید با تأکید بر حمایت قضایی از زنان و فرزندان
در جامعۀ ایران به دلیل غیرشرعی بودن و با تأکید بر مادۀ 10 قانون اساسی مبتنی بر تسهیل ازدواج اخلاقی و اسلامی، از ازدواج سفید جرمانگاری شده است. از این رو، زوجینی که ازدواج سفید را برگزیدهاند، تحت عنوان روابط نامشروع و عدم ثبت ازدواج به حبس و شلاق و جریمۀ مالی محکوم خواهند شد- گرچه این حکم اجرا نمیشود و از سوی حاکمیت به نوعی تحمل میشود- حق نفقه، ارث، حضانت فرزندان و … برای این زوجین تعریف نشده است و در این میان اگر فرزندی به دنیا بیاید، براساس مادۀ 884 قانون مدنی ولدالزنا محسوب میشود و از ارث محروم است.
ضروری است در اینجا دو نکته بیان شود: در هیچ بخش قرآن از این موضوع بحثی به میان نیامده است و تنها زنان و مردان زناکار سرزنش و از برخی حقوق اجتماعی محروم شدهاند.
در قانون ایران ولدالزنا میتواند شناسنامه دریافت کند و زمانی که شناسنامه دریافت کند، شهروند ایرانی محسوب میشود و از حقوق شهروندی برخوردار است. از سوی دیگر در اصل بیستم قانون اساسی، همۀ افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت از قانون قرار دارند و از همۀ حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. فرزند متولد از این نوع روابط نیز باید مانند یک شهروند ایرانی از حمایت قانونی، قضایی و حقوقی مانند نفقه و حق ارث برخوردار شود.
از سوی دیگر، ایران عضو کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک است و به تازگی لایحۀ حمایت از کودکان را در مجلس تصویب کرده است و بدون هیچگونه تبعیضی باید حقوق کودکان را رعایت کند. بنابراین، حق ارث نداشتن ولدالزنا مغایر قانون اساسی و حقوق بینالملل است و باید در این زمینه به شکلی اساسی بازنگری شود.
5-4. کارآفرینی، اشتغال و تسهیل شرایط اقتصادی از سوی دولت و بخش خصوصی
خیل عظیم فارغالتحصیلان بیکار و مجرد که روانۀ کلانشهرها شدهاند تا در بخشهای غیرتخصصی و ناهماهنگ با رشتۀ تحصیلیشان مشغول به کار شوند، در زمرۀ رویآورندگان به ازدواج سفید قرار دارند. در این زمینه نهادهای دولتی و بخش خصوصی باید با همکاری همدیگر امنیت شغلی ایجاد کنند. تجدید نظر از سیاستهای غلط مرکز گرایی، کارآفرینی و ایجاد فرصتهای شغلی هماهنگ با تحصیلات دانشگاهی در شهرهای محل سکونت میتواند عاملی مهم در این زمینه باشد. همچنین سیستم بانکی با اعطای وامهای مسکن، بیشتر کردن وام ازدواج، وام نگهداری از فرزند به صورت قرضالحسنه و اقساط بلندمدت میتواند نقش مؤثری در این زمینه ایفا کند.
فعالان بخش خصوصی با همکاری دولت در شهرستانها با ساخت واحدهای تولیدی و حمایت از اشتغال جوانان میتوانند بیکاری جوانان را کاهش دهند. خیرین در شهرهای مختلف باید توجه بیشتری به بحث کارآفرینی و اشتغال داشته باشند و با همکاری دولت و فعالان اقتصادی ضلع سوم این جبهه را تشکیل دهند و در حوزۀ کارآفرینی نقش برجستهای داشته باشند. بنابراین، کارآفرینی در محل زندگی جوانان و حمایت اقتصادی از قبیل مسکن، هزینۀ فرزند و … میتواند بخشی از دغدغههای اقتصادی جوانان را رفع کند.
6-4. حمایت نهادهای دولتی و انجمنها در چهارچوب مشاورههای بهداشتی و آموزشی و جلوگیری از آسیبهای فردی و اجتماعی
مبتلایان به بیماریهایی مانند ایدز و اعتیاد با وجود جرمانگاری و پیگرد کیفری، از طریق برخی نهادها مانند بهزیستی، شهرداری، انجمنهای داوطلبانۀ غیردولتی و کمپهای ترک اعتیاد حمایت میشوند. تاکنون با آموزشهای بهداشتی و مشاورهای این نهادها، گامهای مؤثری در کاهش آسیبها و پیامدهای منفی آنها برداشته شده است. این سبک زندگی نیز با اقبال برخی جوانان جامعه مواجه شده و روزبهروز در حال افزایش است.
برخی بیماریهای مقاربتی مانند ایدز، بارداریهای ناخواسته، سقط جنین و انواع خشونت علیه زنان در این روابط وجود دارند که به علت ماهیت کیفری روابط همخانگی جرئت پیگیری قضایی آنها وجود ندارد. از سوی دیگر، معمولاً به علت پذیرفته نشدن این نوع روابط از جانب خانوادهها، زوجین همخانه طرد میشوند که آسیبهایی روانشناختی به دنبال میآورد.
با توجه به همراه بودن همخانگی با آسیبهایی چون اعتیاد و ایدز، برای جلوگیری از سقط جنین، ابتلا به بیماریهای مقاربتی و برخی دیگر از بیماریهای روحی و روانی و خشونت، زنان میتوانند از سوی نهادهای بهزیستی، بهداشت و درمان، شهرداری و انجمنهای حقوقی حمایت از زنان، بدون ترس از پیگرد قانونی تحت حمایتهای مشاورهای و بهداشتی قرار بگیرند، به نحوی که افراد از پیگرد قانونی رابطۀ خود ترسی نداشته باشند.
منابع تحلیل ازدواج سفید
- ارمکی، تقی، شریفی، ساعی، محمد حسین، صالبی، سحر(1391). همخانگی، پیدایش شکلهای جدید خانواده در تهران، فصلنامه جامعهپژوهی فرهنگی، سال سوم، شماره اول، صص 77-43.
- گیدنز، آنتونی(1389). جامعه شناسی، ترجمه دکتر حسن چاوشیان، تهران: نشر نی.
- معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضاییه(1382). مجموعه آرای فقهی در امور حقوقی، نکاح، جلد اول، نشر قضا، تهران
- نورعلیزاده میانجی، مسعود (1388). مدل اسلامی مصونسازی رفتار جنسی با تأکید بر پیشگیری و درمان انحرافها و مشکلات جنسی»، فصلنامۀ علمی تخصصی اسلام و روانشناسی، سال سوم، شمارۀ 5، ص 142-107.
- Bumpass, L. and H. H. Lu (2000). ‘Trends in Cohabitation and Implications for Children’s Family Contexts in the United States’, Population Studies, Vol. 54, No. 1.
- Carr, D. (2011). ‘Premarital Sex in America: How Young Americans Meet, Mate, and Think about Marriage by Mark Regnerus and Jeremy Uecker’, American Journal of Sociology, Vol. 117, No. 3
- Iwasawa, M. (2005). Cohabitation in Japan, Mainichi Shimbun (ed.), in Family Attitudes in an Era of Very Low Fertility: Report on the 1st Survey of Population, Family, and Generations, Population Problems Research Council (in Japanese)
- Mills, M. (2000). The Transformation of Partnerships, Canada, The Netherlands, and the Russian Federation in the Age of Modernity, Amsterdam: Thela Thesis Population Studies
- Tsuya, N. O. (2006). ‘Patterns and Covariates of Partnership Formation in Japan’, Journal of Population Problems, Vol. 62, No. 1.
تحلیل ازدواج سفید